تبیان، دستیار زندگی
هر موجودی عاشق کمالات خود است و نمی خواهد آن ها را از دست بدهد و مشتاق است تا آنچه را ندارد از سرچشمه خوبی و خیر و كمال مطلق کسب نماید و از این رو همه موجودات عاشق و مشتاق موجودی برترند که همه کمال ها و خوبی ها را دارد و آن موجود کسی نیست.....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دست نوشته های عاشقانه!

عشق

در تبیین عشق حقیقی از آشنایی با برخی از مبادی حکمت متعالیه صدرایی ناگزیر بودیم و آن ها را بدین نحو تبیین نمودیم:

1- اصالت وجود

2-  تشکیک وجود

3- خیر بودن وجود و شر بودن عدم

4- کشش به سوی خیر و خوبی

و در ذیل آن ها به برخی شبهات پاسخ دادیم از جمله وجود شرور در عالم و بیان صفات حقیقی که کمال شمرده می شوند.

از مقدمات ذكر شده می‌توان اینطور نتیجه گرفت كه همه‌ی مراتب هستی حتی مرتبه‌ی ماده و عالم خاکی كه ضعیف ترین مراتب وجود است، به اندازه مرتبه‌ی وجودی خود دارای اراده، علم و شعور می‌باشند. بنابراین به وجود خود آگاهی دارند. پس می دانند چه کمالاتی را دارند و فاقد چه کمالاتی هستند. لذا مدام در تلاشند تا  كمالاتی را كه دارند حفظ نمایند و آنچه را که فاقد آنند به دست آورند.(1) و این یعنی هر موجودی عاشق کمالات خود است و نمی خواهد آن ها را از دست بدهد. او مشتاق است تا آنچه را ندارد از سرچشمه خوبی و خیر و كمال مطلق کسب نماید. از این رو همه موجودات عاشق و مشتاق موجودی برترند. موجودی که همه کمال ها و خوبی ها را دارد. آن موجود کسی نیست جز خداوند متعال. پس همه موجودات سیر إلی الله می‌كنند و موجودی نیست مگر آنكه عاشق و یا مشتاق به خداوند است.(2) همان طور که خداوند خود در قرآن کریم می فرماید: و إن من شیء إلا یسبّح بحمده؛ و هیچ موجودی نیست مگر آن که او را تسبیح می کند(3)

همه مخلوقات الهی خدا را تسبیح می کنند. کمالات و خوبی های او را می ستایند.  به سوی او میل دارند.  به او عشق می ورزند.

جالب تر آن که بالاتر از همه‌ی مراتب وجود، خود حق تعالی است که به وجود خود علم دارد و می داند وجودش كمال مطلق و خیر محض است. پس به خود عشق می‌ورزد.

همچنین با توجه به مطالبی که گفته شد معلوم می‌شود كه عشق و شوق موجودات به خداوند به مرتبه وجودی آن ها بستگی دارد. مراتب بالاتر وجود كه شدیدتر و قوی‌ترند به مراتب بیشتر مشتاق و عاشق حق‌اند.(4)

جالب تر آن که بالاتر از همه‌ی مراتب وجود خود حق تعالی است که به وجود خود علم دارد. او می داند وجودش كمال مطلق و خیر محض است. پس به خود عشق می‌ورزد. چراکه همه موجودات به خیر و خوبی گرایش دارند و وجود حق تعالی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. پس او نیز عاشق کمالات خود است. ملاصدرا از ابتهاج خداوند به ذات خود (5) سخن می‌گوید كه نشان دهنده‌ی شدت عشق خداوند به خود است. دیگر موجودات و سایر مراتب هستی به او عشق بورزند یا به او عشق نداشته باشند در معشوق بودن او خللی نمی‌آید زیرا او تمام كمالات و خیرها را داراست و خودش به خودش عشق می ورزد.

اما یک سؤال مهم: خدایی که اینقدر عاشق خود است چگونه به بندگانش عشق خواهد ورزید؟  

             ادامه دارد... .

پی نوشت ها:

‌1. محمدبن‌ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحكمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه،ج 2،ص 240

2. محمدبن‌ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیرالقرآن‌الكریم ،به تصحیح محمد خواجوی، ج 3،ص 61

3. سوره مبارکه اسراء آیه شریفه 44

4. محمد بن‌ابراهیم شیرازی، اسرارالایات، به تصحیح: محمد خواجوی، ص 64

5. ابتهاج یعنی به دست آوردن بهجت و سرور و خداوند متعال چون همه خوبی ها را دارد از وجود خود مسرور است و به شدت به خود عشق می ورزد.

سایت تبیان

ن- رادفر

کارشناس فلسفه اسلامی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.