کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در یکی از روزهای ماه محرم به زیارت قبر شهداء در قبرستان بهشت مشرف شدم از جمله در کنار قبر بسیجی و فرمانده شهید حمید محمود نژاد که از فرماندهان گردان بلال لشکر هفت حضرت ولی عصر(س) بود …» (01:59)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «چند ماه قبل از عملیات والفجر هشت که با بچه های اطلاعات و عملیات لشکر ثارالله در اهواز بودیم حسین وارد اتاق شد و به بچه ها گفت در عملیات آینده یک راکت شیمیائی به سنگر شما اصابت می کند ...» (02:54)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «برادرم شهید سید مهدی اسلامی خواه احترام و علاقه زیادی برای مادرم قائل بود برای نمونه هیچ وقت دیده نشد در جلوی مادرم پایش را دراز کند در حضور او دوزانو و مودب می نشست و صحبت می کرد تا اینکه ...» (04:09)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در شهر شیراز در دوران دفاع مقدس به هنگام تشییع و تدفین شهداء رسم بر این بود که علمای برجسته شهر و ائمه جماعات دوشادوش مردم در مراسم شرکت می کردند و در پایان مراسم تشییع مسئولیت تلقین شهداء را بر عهده می گرفتند که ...» (04:09)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «یک شب که در جبهه غرب در سنگر خوابیده بودم یکی از دوستانم که در عملیات فتح بیت المقدس خرمشهر به فیض شهادت نائل آمده بود به خوابم آمد بعد از احوال پرسی گفت ...» (03:42)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «وقتی ما را به مصلای سبزوار برای دیدن جسد برادرشهیدم سید مهدی بردند من نزدیکترین فرد به مادرم بودم دست مادرم را گرفتم و او را به کنار تابوت برادرم بردم تا از نزدیک فرزندش را ببیند که ...» (03:05)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «چند ماه پس از شهادت همسرم فرزند خردسالم که یک سال سن داشت بعد از ابتلا به یک سرماخوردگی دچار درد شدیدی شد که باعث نگرانی زیاد من گردید از چشم او خون زلالی می آمد و هر چه به دکتر مراجعه می کردم درد او برطرف نمی شد ...» (03:47)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «مادر حسین می گفت وقتی حسین شیمیائی شد و در بیمارستان در تهران بستری شد به عیادتش رفتم در سالن بیمارستان به دنبال اتاقی می گشتم که در آن بستری بود وقتی از جلوی اتاقش رد شدم یک مرتبه صدای حسین را که گفت مادر من اینجا هستم ...» (02:07)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در سال 1378 شانزده سال پس از شهادت همسرم علی اصغر به شدت بیمار شده بودم و حدود هشت ماهه تمام هر چه به دکتر مراجعه می کردم فایده ای نداشت و بهبودی پیدا نمی کردم تا اینکه ...» (02:48)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «شهید حاج علی اکبر صادقی که پیک فرماندهی بود در خرداد سال 1366 در منطقه عملیاتی شاخ شمیران بر اثر اصابت ترک توپ دو پای خود را از دست داد و چشمانش نیز دچار موج گرفتگی شد ...» (05:48)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «پس از اینکه مجالس ترحیم پدرم در تهران تمام شد مادرم به قم که در این شهر زندگی می کردیم بازگشت و به اتفاق برادر بزرگم برای شرکت در مراسم ترحیمی که بستگان پدرم گذاشته بودند به خوانسار رفت و ما هم در خانه نشسته بودیم که نزدیک غروب از زیرزمین منزل صدای عجیبی شنیدیم ...» (07:43)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «برادرم حسین در جبهه از ناحیه پا مجروح شده و در بیمارستان کرمان بستری بود مادرم پس از نماز صبح مرا از خواب بیدار کرد و گفت ...» (05:25)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «حدود یک ماه قبل از شهادت فرشاد یک روز صبح دیدم طبق معمول همیشه که برای رفتن به استانداری به اتاق من می آمد و خداحافظی می کرد از او خبری نیست ...» (06:49)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «یک روز با شهید محمد حسین یوسف اللهی به طر ف آبادان می رفتیم در بین راه با توجه به اینکه عملیات گذشته ما خیلی موفقیت آمیز نبود و عملیات بزرگی هم در پیش داشتیم به او گفتم این عملیات نتیجه مناسبی نخواهد داشت ...» (02:23)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در چهارم آبان ماه سال 1371 حین مطالعه روزنامه رسالت خبری توجهم را جلب کرد درآن خبر آمده بود پس از نه سال که خواسته اند قبر مطهر شهیدی را که بر اثر مرور زمان آسیب دیده بود مرمت و بازسازی کنند در حین بازسازی مشاهده می کنند جسد صحیح و سالم مانده و ...» (05:33)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «شهید محمد رضا حقیقی از شهدای بسیجی شهرستان اهواز بود، او در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر 8 فاو شرکت داشت و در همین عملیات در ساحل فاو به شهادت رسید و اینک ادامه داستان ...» (06:23)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «یکی از دوستان برای من تعریف می کرد از یکی از کسانی که در قبرستان شهید آباد دزفول مسئولیت دفن اموات و شهداء را بر عهده داشت پرسیدم آیا در این مدت طولانی که به این کار اشتغال دارید که جواب داد ...» (01:17)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «شب قبل از شهادت شهید ستاری فرمانده نیروس هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همراهان ایشان حدود ساعت دو نیمه شب بود که در خواب عده زیادی را در حال حرکت دیدم و درمیان آنها برادرم سعید که در منطقه فکه با شهید سید مرتضی آوینی به درجه ولای شهادت رسیده بود دیده می شد و اما ادامه جریان ...» (02:24)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «یک روز مسئول دفترم به من اطلاع داد یک جوان بسیجی میخواهد برای خداحافظی با شما ملاقات کند و به جبهه برود وقتی خدمت او رسیدم و قدری با او صحبت کردم متوجه شدم دارای سه دختر و یک مادر پیر است که تامین معیشت آنان بر عهده اوست ...» (06:12)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «از مسائل مهم قبل از عملیات والفجر هشت که درنتیجه عملیات تاثیر و نقش تعیین کننده ای داشت موضوع جزر و مد رودخانه اروند بود و اما در این میان اتفاقی برایم پیش آمد که خیلی عجیب بود ...» (06:55)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در تحصن چند روزه ای که در دوران انقلاب و در اوج مبارزات مردمی در منزل آیه الله خادمی تشکیل شد شهید سید حسین که همسایه آیه الله خادمی بود شکرت فعال داشت اما این فعالیت او از دید مامورین ساواک مخفی نبود تا اینکه ...» (02:18)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «لیلا قربانی فرزند شهید حمید قربانی در موقع شهات پدرش دی ماه سال شصت و پنج در شلمچه یک سال و چند ماه سن داشته و بارها گلایه می کرده که چرا مانند خواهر بزرگترش با پدرش عکسی ندارد ...» (07:33)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «بعد از شهادت فرزندم یوسف که در عملیات والفجر 1 در منطقه فکه به شهادت رسید با جمعی از خانواده های شهداء به زیارت امام در جماران مشرف شدیم...» (07:55)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «بعد از شهادت فرزندم یوسف که در عملیات والفجر 1 در منطقه فکه به شهادت رسید با جمعی از خانواده های شهداء به زیارت امام در جماران مشرف شدیم...» (07:55)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در سال 1362 توفیق تشرف به حج را یافتم شب جمعه ای در مسج النبی و حرم مطهر رسول اکرم(ص) نشسته بودم که ناخودآگاه به یاد شهیدی افتادم ...» (02:04)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «پس از عملیات والفجر 8 فاو بود که نیروهای لشکر نه فجر فارس در اطراف روستائی اردو زد یک روز پس از اینکه نهار را صرف کردیم ...» (03:07)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «پس از بمباران استان اصفهان در سال 65 توسط هواپیماهای عراقی که ضمن آن عده ای از مردم بیگناه به شهادت رسیدند قطعه چهار شهدای کربلا را به شهدای بمباران اختصاص دادیم...» (02:54)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «یک روز که مجید در خانه بود و من و برادرانم و خواهرانم در منزل بودیم شنیدم با تبسم خاصی که بر لب داشت به مادرم می گفت ...» (03:30)
کتاب صوتی لحظه هاي آسماني (كرامات شهيدان) کاری از گروه نشر شاهد «در سال 1373 شب جمعه ای در خواب دیدم که با شهید سید مرتضی آوینی در حوالی فکه که بصورت چمن زار و پر از شقائق بود قدم می زنم ...» (07:00)
لطفا منتظر باشید ...
