تبیان، دستیار زندگی
خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری می‌كند. فیض در فهرست‌های متعددی كه خود نگاشته تعداد تالیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذكر كرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یكصد و سی جلد نام ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علمدار فقاهت و پرچمدار حدیث

فیض كاشانی

(پرتوی از زندگی و آثار ملا محسن فیض كاشانی)

ولادت و نسب 

محمد مشهور به ملا محسن و ملقب به فیض در چهاردهم ماه صفر سال 1007 ق. در یكی از معروف‌ترین خاندان علم، عرفان و ادب، كه سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن می‌رسد در كاشان به دنیا آمد.

پدرش رضی الدین شاه مرتضی (950 - 1009 ق ) فقیه، متكلم، مفسر و ادیب در كاشان حوزه تدریس داشته و از شاگردان ملا فتح الله كاشانی (متوفی 988 ق ) و ضیأ الدین محمد رازی (متوفی 1091 ق ) بوده است.

مادر او زهرا خاتون (متوفی 1071 ق ) بانویی عالم و شاعر، دختر ضیاء الدین العرفا رازی (از عالمان بزرگ شهرری ) بوده است. جد فیض تاج الدین شاه محمود فرزند ملا علی كاشانی، عالم و عارفی شاعر از ناموران زمان خویش در كاشان بوده و در آنجا مدفون است. (1)

دوران كودكی و تحصیلات 

ملا محسن چهارمین فرزند شاه مرتضی در دو سالگی پدر خود را از دست داد. از آن پس دایی و عمویش (2) تعلیم و تربیت او و دیگر برادرانش را به عهده گرفتند و چون فیض از برادران خود باهوش‌تر بود مقدمات علوم دینی و بخشهایی از آن را تا سن بلوغ در كاشان نزد عمو و دایی‌اش نورالدین محمد مشهور به حكیم و آخوند نورا (متوفی 1048 ق ) فرا گرفت.

بیست ساله بود كه با برادر بزرگش عبدالغفور برای ادامه تحصیل به اصفهان كه در آن روزگار پایتخت كشور و مركز تجمع علمای بزرگ و اساتید ماهر در رشته‌های مختلف علوم اسلامی بود، رهسپار گردید و از این موقعیت مناسب كه در هیچ یك از شهرهای ایران و دیگر ممالك اسلامی یافت نمی‌شد بیشترین بهره‌ها و استفاده‌های علمی را برد. (3)

مشهورترین استادان و ناموران اجازه اجتهاد و نقل روایت فیض در اصفهان، ملا محمد تقی مجلسی (متوفی 1070 ق )، شیخ بهایی (متوفی 1031 ق )، در علوم فقه و حدیث و تفسیر و میرداماد (متوفی 1040 ق ) میرفندرسكی (متوفی 1050 ق ) و ملاصدرا (متوفی 1050 ق ) در فلسفه، عرفان و كلام بوده اند. پس از آن ملا محسن با شنیدن خبر ورود سید ماجد بحرانی (متوفی 1028 ق ) به شیراز، از اصفهان به آنجا رفت و مدت دو سال نزد ایشان به تكمیل علم حدیث و روایت پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت و به اصفهان بازگشت و بار دیگر در حلقه درس و بحث شیخ بهایی حاضر شد و استفاده‌های شایان برد.

در این سالها كه فیض از تقلید مستغنی و برای حج مستطیع شده بود عازم بیت الله الحرام گردید و در آنجا به ملاقات شیخ محمد فرزند حسن فرزند زین الدین عاملی (متوفی 1030 ق ) رفت و از آن بزرگوار پس از استفاده‌های علمی، اجازه روایت و نقل حدیث دریافت كرد.(4)

علامه طباطبایی:

این مرد جامع علوم است و به جامعیت او در عالم اسلام كمتر كسی سراغ داریم و ملاحظه می‌شود كه در علوم مستقلا وارد شده و علوم را با هم خلط و مزج نكرده است. در تفسیر صافی واصفی و مصفی وارد مسائل فلسفی و عرفانی و شهودی نمی‌گردد. در اخبار، كسی كه وافی او را مطالعه كند می‌بیند یك اخباری صرف است و او گویی اصلا فلسفه نخوانده است در كتابهای عرفانی و ذوقی نیز از همان روش تجاوز نمی‌كند و از موضاعات خارج نمی‌شود تا اینكه در فلسفه استاد و از مبرزان شاگردان صدر المتالهین بوده است.

او پس از مراجعت از مكه به شهرهای دیگر ایران مسافرت كرد و از دانشمندان آن شهرها بهره برد تا زمانی كه ملاصدرا از شیراز به قم مهاجرت كرد و در كهك قم اقامت گزید. در این موقعیت كه ملاصدرا دوره ریاضت و علم باطنی را شروع كرده بود ملا محسن و ملا عبدالرزاق لاهیجی به سویش شتافته، مدت هشت سال مونس تنهایی او بودند و در مصاحبتهای شبانه روزی با استاد استفاده كامل معنوی می‌بردند.

در این دوران (1040 - 1029 ق ) ملاصدرا دو دختر فاضل و عالم خود را به دو شاگردش ملا محسن و ملا عبدالرزاق تزویج كرد و آن دو شاگرد و داماد را به "فیض " و "فیاض " لقب داد. در همین زمان از سوی حاكم شیراز از ملاصدرا تقاضای مراجعت به شیراز شد. او این دعوت را پذیرفت. فیض نیز همراه استاد و پدر همسرش به شیراز رفت و نزدیك به دو سال در آنجا ماند. بعد از این مدت او به كاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم، تبلیغ و ترویج و تالیف و تصنیف مشغول گردید و گاه در قمصر و كاشان با جمعی از دوستان نماز جمعه اقامه نمود. (5)

شاگردان معروف فیض 

ملا محسن شاگردان فراوانی داشت. آنان علاوه بر استفاده‌های علمی و معنوی از او به كسب اجازه‌های اجتهاد و نقل حدیث نیز مفتخر گردیده بودند معروفترین شاگردان ایشان عبارتند از:

محمد مشهور به علم الهدی (1029 - 1115 ق ): فرزند فیض كه از دوران كودكی تا پایان عمر نزد پدر حضور داشته و تالیف و تصنیف كتاب و رساله‌ها با او همكاری می‌كرده است. علم الهدی از پدر چندین اجازه مختصر و طولانی دریافت نموده و خود او دارای آثار علمی فراوان می‌باشد. (6)

احمد مشهور به معین الدین (1056 - 1107 ق ): فرزند دیگر فیض كه او نیز در فقه و حدیث متبحر و دارای تالیفاتی بوده است. (7)

محمد مومن فرزند عبدالغفور (برادر فیض ): از فقیهان و مدرسان عصر خود كه در یكی از شهرهای مازندران به تعلیم و تدریس طلاب و محصلان علوم دینی اشتغال داشته است.

شاه مرتضی دوم: پسر برادر فیض و دو فرزند او به نامهای محمد هادی و نورالدین محمد كه هر سه از فاضلان عصر خود و دارای كتاب و رساله‌های متعدد بوده اند. (8)

ضیأ الدین محمد: او فرزند حكیم نورالدین دایی فیض (متوفی 1047 ق ) است كه عالمی حكیم و عارفی دانشمند و شاعر بوده است. (9)

ملا شاه فضل الله و ملا علامی: خواهر زادگان فیض و فرزندان ملا محمد شریف. این دو در علوم عقلی و نقلی صاحبنظر بودند و شاه فضل الله حدود چهل تالیف در موضوعات فقه، تفسیر و كلام داشته است.

ملا محمد باقر مجلسی (1037 - 1111 ق ) مولف بحارالانوار.

سید نعمت الله جزایری (متوفی 1112 ق ).

قاضی سعید قمی (متوفای 1103 ق ).

ملا محمد صادق خضری - شمس الدین محمد قمی - شیخ محمد محسن عرفان شیرازی و... (10)

تالیفات و تصنیفات 

فیض كاشانی عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تالیف كرد. او پس از كسب معارف و استفاده علمی و معنوی از استادان بزرگ خود نوشتن كتاب و رساله را از هیجده سالگی آغاز نمود و در طی 65 سال نزدیك به دویست جلد اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تالیف كرد.

خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری می‌كند. فیض در فهرست‌های متعددی كه خود نگاشته تعداد تالیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذكر كرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یكصد و سی جلد نام برده است. اما برابر فهرست تهیه شده از سوی ادیب و شاعر معاصر آقای مصطفی فیضی تعداد كتابها و رساله‌های فیض قریب به یكصد و چهل مجلد بالغ می‌گردد (11) كه اكثر آنها به زیور طبع آراسته شده است در اینجا به چند تالیف مهم فیض كه در علوم مختلف نگاشته شده اشاره می‌كنیم:

الف - در تفسیر قرآن

1. تفسیر صافی: از كتب معتبر در تفسیر قرآن است. فیض این تفسیر را در سال 1075 ق با مطالعه اكثر تفاسیر قرآن (از سنی و شیعه ) نوشته و در ضمن بیان آیات، روایات معتبر و مستند شیعه را گردآورده است.

2. تفسیر اصفی: این تفسیر تلخیص صافی است كه در سال 1077 ق نوشته شده است.

3. تفسیر مصفی: برگزیده مطالب تفسیری "تفسیر اصفی " می‌باشد.

ب - حدیث و روایت

1. الوافی: محدث كاشانی برای نوشتن كتاب وافی چهار كتاب معتبر حدیث شیعه (كافی، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه ) را در سال (1068 ق ) تنقیح و با حذف احادیث مكرر، آن را یكجا در اجزای متعدد جمع كرده و پس از آن فرزندش علم الهدی با نوشتن و افرودن یك جزء كه شامل معرفی رجال حدیث، كشف رموز و... بوده آن را تكمیل كرده است. هم اكنون كتاب "الوافی " در مجلدات متعدد چاپ گردیده است.

2. الشافی: منتخبی از احادیث "الوافی " است كه در سال (1082 ق ) نگاشته شده است.

3. النوادر: مجموعه احادیث نقل نشده در كتب معتبر را گردآورده است.

4. المحجه البیضأ: فیض در سال 1046 ق كتاب احیأ العلوم غزالی را تنقیح و تصحیح كرد و با استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را شرح و تكمیل و به نام "الحقایق " ارائه كرد.

5. مفاتیح الشرایع: از كتب روایی فقهی و استدلالی فیض است كه در سال 1042 ق نگاشته شده این كتاب در بردارنده همه ابواب فقه است. فیض با عنایت شدید به كتاب و سنت معصومین علیه السلام و گریز از به كارگیری دلایل عقلی و اجتهاد به رای، راه نوی فرا روی پژوهشگران در علم فقه قرار داده است.

این كتاب از آغاز تالیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاكنون چهارده شرح و چندین حاشیه بر آن كتاب نگاشته شده كه از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانی (بزرگ مجتهد قرن دوازدهم ) شایان ذكر است. (12)

ج - كلام و عرفان

از كتب كلامی و عرفانی حكیم و عارف كاشانی كتاب "اصول المعارف " در چند جلد (تالیف سال 1046 ق )، "اصول العقائد" (1036 ق )، رساله‌های "علم الیقین " و، "الحق الیقین "، "عین الیقین "، "الحق المبین " و "الجبر و الاختیار" و... می‌باشند.

د - اخلاق و ادب

در موضوع اخلاق و ادب كتاب و رساله‌های متعددی به زبان فارسی و عربی نگاشته است. از آنها "ضیأ القلب " (تالیف در سال 1057 ق )، "الفت نامه " و "زاد السالك " (بین سالهای 1040 - 1030 ق )، "شرح الصدر" (1065 ق )، "راه صواب "، "گلزار قدس "، "آب زلال "، "دهر آشوب "، "شوق الجمال "، "شوق المهدی "، "شوق العشق " و دیوان قصائد و غزلیات و مثنویات می‌باشند.

روحیات فیض

از مطالعه و سیر در كتابهای و رساله‌های اخلاقی، عرفانی و شرح حالهای كه به قلم خود فیض یا شاگردان و دیگر علما نوشته‌اند این گونه دریافت می‌شود كه فیض به دلیل كثرت تالیفات و تصنیفات و تنوع آنها عالم و دانشمندی پر كار و جامع در علوم و فنون بوده و سالهای متمادی به امر تعلیم و تعلم و افاضه اشتغال داشته است. (13)

او دارای منشی عالی و نظراتی بلند و از عناوین و القاب گریزان بوده و از به دست آوردن شهرت و قدرت با وجود امكانات خودداری می‌كرده است. وی گوشه گیری و انزوا را برای كسب علم باطنی و دانش و تفكر مفید، بر همه چیز ترجیح داده است. (14)

از رفتن به مهمانی و مجالست با اصحاب و انصار دیوان (حكومت ) فاصله می‌گرفته و در جستجوی اهل كمال و كاوشهای علمی مسافرتهای زیاد كرده است.

فیض در بیان آرأ و نظریات خود صریح بوده و از ریأ و تظاهر و تملق پرهیز می‌كرده و نارضایتی خود را از هر گونه بی بند باری، تظاهرات صوفیانه، تقدس خشك، عالم نماهای دنیاپرست ابراز می‌نموده است.

در راه اعتلای كلمه حق و عقاید راستین شیعه هیچ تراسی و هراسی به خود راه نداده و آرزوی او این بوده است كه مسلمانان همه سرزمینها بدور از تفرقه و پراكندگی همزیستی داشته باشند. این حكیم فرزانه خود را مقلد حدیث و قرآن و تابع اهل بیت علیه السلام معرفی كرده و می‌گوید:

من هر چه خوانده‌ام از یاد من برفت

الا حدیث دوست كه تكرار می‌كنم (15)

در سرودن اشعار مختلف به زبان فارسی و عربی توانا و این فن را فرع بر علوم و دانستنی‌های دیگر خود شمرده و به تبعیت از اساتید خود ملاصدرا، میرداماد و شیخ بهایی كه نیكو شعر می‌سرودند رباعیات، غزلیات، قصاید و مثنوی هایی دارد كه در چند كتاب و رساله گردآوری شده است. (16)

در اینجا به یكی از اشعار معروف فیض و به نمونه‌ای از نثر او اشاره می‌كنیم:

الفت و یگانگی

بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم

انیس جان غم فرسوده بیمار هم باشیم

شب‌اید شمع هم گردیم و بهد یكدیگر سوزیم

شود چون روز دست و پای هم در كار هم باشیم

دوای هم، شفای هم، برای هم، فدای هم

دل هم، جان هم، جانان هم، دلدار هم باشیم

به هم یكتن شویم و یكدل و یكرنگ و یك پیشه

سری در كار هم آریم و دوش بار هم باشیم

جدایی را نباشد زهره‌ای تا در میان آید

به هم آریم سر، برگردهم، پر كار هم باشیم

حیات یكدیگر باشیم و بهر یكدگر می‌ریم

گهی خندان زهم گه خسته و افكار هم باشیم

به وقت هوشیاری عقل كل گردیم به هم

چو وقت مستی‌اید ساغر سرشار هم باشیم

شویم از نغمه سازی عندلیبی غم سرای هم

به رنگ و بوی یكدیگر شده گلزار هم باشیم

به جمعیت پناه آریم از باد پریشانی

اگر غفلت كند آهنگ ما هشیار هم باشیم

برای دیده بانی خواب را بر یكدیگر بندیم

ز بهر پاسبانی دیده بیدار هم باشیم

جمال یكدیگر گردیم و عیب یكدیگر پوشیم

قبا و جبه و پیراهن و دستار هم باشیم

غم هم، شادی هم، دین هم، دنیای هم گردیم

بلای یكدیگر را چاره و ناچار هم باشیم

بلا گردان هم گردیده گرد یكدیگر گردیم

شده قربان هم از جان و نیت دار هم باشیم

یكی گردیم در گفتار و در كردار و در رفتار

زبان و دست و پا یك كرده خدمتكار هم باشیم

نمی بینم بجز تو همدمی ای، فیض، در عالم

بیا دمساز هم گنجینه اسرار هم باشیم (17)

نمونه نثر

بسم الله الرحمن الرحیم

یا محسن قد اتاك المسنی: فیض احسان بی پایان تو را چگونه شكر گزارم كه از من ناتوان نمی‌آید و زبان ثنای عظمت و كبریای تو از كجا آرم. چون این زبان آن را نمی‌شاید. طوطی جان در هوای هوای تو با شكر، شكر تو می‌جوید و بلبل روح در گلزار فتوح به نوای عجز و انكسار، ثنای كبریای تو می‌گوید. خیال جمال رخسارت قهرمان عشق را بر قلوب مشتاقان دیدارت گماشته تا جز تو نبینند و كلك بدایع آثارت از قلم حقایق انجام الهام بر الواح ارواح اهل عرفان نگاشته تا با غیر ننشینند...

خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری می‌كند. فیض در فهرست‌های متعددی كه خود نگاشته تعداد تالیفات و تصنیفات را تا هشتاد جلد ذكر كرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یكصد و سی جلد نام برده است.

... در این مجموعه كه گلزاری است از عالم قدس، گلهای رنگارنگ شكفته و در آن گلها، مل‌های گوناگون نهفته، از آن گلها تحفه‌های جانفزای روحانی به مشام اهل دل می‌وزد تا هزار دستان چمن انس را بر تنم دارد و از آن مل‌ها طریهای حیات بخش ربانی به روان مشتاقان می‌رسد تا می‌پرستان میكده قرس را در اهتزاز آرد...(18)

آرا و اندیشه‌های فیض 

در لابه لای نوشته‌ها و گفته‌های فیض نظرات و آرأ ویژه‌ای در مسائل فقهی، فلسفی و كلامی به چشم می‌خورد كه گویای شخصیت واقعی اوست و نیز از این آثار به سیر تطور افكار و اندیشه‌های او و زمانش پی می‌بریم.

ایشان در تمامی ابواب فقه چنانچه از كتاب فقهی روایی او مفاتیح الشرایع استفاده می‌شود نظراتی خاص دارد.(19) یكی از فتاوا و نظریات مهم فیض ‍ كه در موضوع غنا و شهرت دارد بدین شرح است.

فیض به استناد روایاتی معتبر غنا و (آواز خوانی ) را در مجالس عروسی جایز و همچنین در رساله "مشواق " خود غنا و خواندن اشعار دینی و اخلاقی را به صورت خوش برای ترویج روح مومنان جایز دانسته است. اما در همه آثار او با بیانی روشن مردم را از هر گونه استفاده باطل از غنا و لهو و لعب بر حذر داشته و گفته است: در عصر حكومت اسلامی اموی و عباسیان كه با ائمه طاهرین علیه السلام همعصر بوده‌اند غنا به گونه مبتذل در درباریان رواج داشت به طوری كه زنان مغنیده در مجالس خلفا و وزرا در میان رجال به لهو و لعب مشغول بودند و بدون شك این نوع غنا نمی‌توانسته است مورد قبول پیشوایان بر حق امامیه باشد." (20)

فیض در نظر بزرگان 

درباره شخصیت و آثار گوناگونی از سوی علما و بزرگان همعصر و بعد از او ابراز شده كه به نمونه هایی از آنها اشاره می‌شود.

محمد اردبیلی (متوفی قرن یازدهم ):

(آن ) علامه محقق و مدقق، جلیل القدر و عظیم الشان و بلند مرتبه، فاضل كامل، ادیب و متبحر در همه علوم است. (21)

شیخ حر عاملی (متوفای 1104 ق ):

محمد فرزند مرتضی مشهور به فیض كاشانی، فاضل، عالم، ماهر، حكیم، متكلم، محدث، فقیه، محقق، شاعر و ادیب بود و از نویسندگان خوب عصر ماست كه دارای كتابها و نوشته‌های فراوانی است. (22)

سید نعمت الله جزایری (متوفای 1112 ق ):

استاد محقق ما ملا محمد محسن فیض كاشانی صاحب كتاب الواقی و دویست كتاب و رساله دیگر می‌باشد. (23)

سید محمد باقر خوانساری (متوفای 1213 ق ):

بر علما و بزرگان دینی پوشیده نیست كه فیض در فضل و فهم و خبره بودن در فروغ و اصول دین و زیادی نوشته‌ها با عبارات و جملات زیبا و رسا سرآمد دیگر عالمان دین است. (24)

محدث قمی (متوفی 1319 ق ):

... او در دانش و ادب و زیادی معلومات و دانستها و به كارگیری تعبیرات و عبارات نیكو در نوشته‌ها واحاطه كامل به علوم عقلی و نقلی مشهور است. (25)

محدث نوری (متوفای 1320 ق ):

از مشایخ علامه مجلسی، عالم بافضل و متبحر، محدث و عارف حكیم، ملا محسن فرزند شاه مرتضی مشهور به فیض كاشانی است. (26)

علامه امینی (متوفای 1349 ق ):

... "فیض " علمدار فقاهت و پرچمدار حدیث و گلدسته رفیع فلسفه و معدن معارف دینی و اسوه اخلاق و سرچشمه جوشان علم و دانشسهاست... بعید است كه روزگار به مثل او دیگر فرزندی را بیاورد. (27)

شیهد استاد مطهری (شهادت 1358 ه‍):

... فیض كاشانی... هم یك مرد محدث فقیهی است و گاهی در آن كار محدثی و فقاهتش خیلی قشری می‌شود و هم ضمنا یك مرد حكیم و فیلسوفی است. (28)

علامه طباطبایی (متوفی 1360 ه‍):

... این مرد جامع علوم است و به جامعیت او در عالم اسلام كمتر كسی سراغ داریم و ملاحظه می‌شود كه در علوم مستقلا وارد شده و علوم را با هم خلط و مزج نكرده است. در تفسیر صافی واصفی و مصفی وارد مسائل فلسفی و عرفانی و شهودی نمی‌گردد. در اخبار، كسی كه وافی او را مطالعه كند می‌بیند یك اخباری صرف است و او گویی اصلا فلسفه نخوانده است در كتابهای عرفانی و ذوقی نیز از همان روش تجاوز نمی‌كند و از موضاعات خارج نمی‌شود تا اینكه در فلسفه استاد و از مبرزان شاگردان صدر المتالهین بوده است. (29)

استاد سید محمد مشكوه:

... خاندان فیض سرشار است از عالم، فاضل كه در هیچ خاندانی مساوی او نیست. او با تصنیف كتاب وافی كه جامع احادیث شیعه است آن را در ردیف منابع اولیه قرار داده و سایر تالیفات اخلاقی و فقهی او چنین است. فیض در فلسفه و زیادی تالیف بر همعصران خود پیشی گرفته است. (30)

فرزندان و وفات 

فیض كاشانی از همسر و دختر فاضل و عالم خود (متوفی 1097 ق ) دارای شش فرزند بوده است.

1. علیه بانو (1031 - 1079 ق ) فاضل و شاعر

2. علامه محمد علم الهدی (1039 - 1115 ق ) متولد قم و ساكن و مدفون در كاشان است. عالمی فقیه و محدث و متكلی است كه از نسل او تا كنون عالمانی ادیب و فقیه در شهرهای كاشان، قم، تهران، كرمانشاه و شیراز برخاسته اند.

3. سكینه بانو كه كنیه‌اش‌ام البر بوده و سال تولدش 1042 ق. ذكر شده است.

4. ابو حامد محمد ملقب به نورالهدی متولد 1047 ق، عالم و شاعر و مدفون در كاشان است.

5.‌ام سلمه (متولد 1053 ق.) زاهد و حافظ قرآن بوده است.

6. ابو علی معین الدین احمد (1056 - 1107 ق ) فقیه و محدث كه مدفون در كاشان است. (31)

ملا محسن فیض در 84 سالگی در كاشان بدرود حیات گفت و در قبرستانی كه در زمان حیاتش زمین آن را خریداری و وقف نموده بود، به خاك سپرده شد. بر طبق وصیت ایشان، بر روی قبر وی سقف و سایبان ساخته نشده است ولی اهالی مسلمان آن دیار، هر صبح جمعه به "قبرستان فیض " رفته، با قرائت فاتحه و توسل به او، روح ملكوتی‌اش استمداد می‌كنند.(32)

پی‌نوشت‌ها:

1- محارن الحكمه فی...، محمد علم الهدی، ج 1، ص 9 - 12، انتشارات جامعه مدرسین قم.

2- نام وی در كتابها نیامده است.

3- رساله شرح صدر، ضمیمه ده رساله فیض كاشانی، ص 58، چاپ مركز تحقیقات علمی و دینی امیرالمؤ منین، اصفهان.

4- همان، ص 59 و 60.

5- همان، ص 61 و 62 و دیوان فیض، سه جلدی چاپ جدید، به تصحیح آقای مصطفی فیضی، مقدمه جلد اول.

6- معادن الحكمه، ج 1، ص 9 و 16.

7- همان.

8- همان، ص 26 - 30.

9- دیوان فیض، ج 1، ص 95 و 158.

10- الواقی، ج 1، نشر مكتبه الامام امیرالمؤ منین علیه السلام اصفهان، ص 23 و مقدمه دیوان فیض، ج 1.

11- دیوان فیض، ج 1، ص 75 و مقدمه الوافی، ج 1 و مقدمه ده رساله فیض.

12- مقالات و بررسی ها، دفتر 45 و 46، دانشكده الهیات و معارف اسلامی تهران، ص 58.

13- مقدمه ده رساله فیض.

14- رساله شرح صدر و رساله المشواق.

15- رساله انصافیه و رساله المشواق چاپ سال 48، ص 9 به بعد، تصحیح آقای مصطفی فیض.

16- دیوان فیض، چاپ جدید به تصحیح و تحقیق آقای مصطفی فیضی.

17- دیوان اشعار، چاپ سنایی، ص 262.

18- دیباچه گلزار قدس، نسخه خطی، و دیوان فیض چاپ جدید، ج 1، ص 193.

19- مقالات و بررسی ها، نشریه دانشكده اللهیات و معارف اسلامی، تهران 56 - 45، مقالات آقای دكتر علیرضا فیض.

20- مقدمه دیوان اشعار، ج 1، ص 65، به نقل از الوافی.

21- جامع الرواه، ج 2، ص 42.

22- امل الامل، ج 4، ص 305.

23- زهر الربیع، ص 164.

24- روضات الجنات، ج 6، ص 79.

25- الكنی و الالقاب، ج 3، ص 39.

26- خاتمه مستدرك الوسائل، ص 42.lkk

27- الغدیر، ج 11، ص 362.

28- مجموعه آثار، ج 4، ص 661.

29- مهر تابان، سید محمد حسین حسینی تهرانی، ص 26.

30- مقدمه الوافی، ج 1، ص 31.

31- همان، ص 18 و 29.

32- در تدوین این مقاله، علاوه بر زندگینامه‌های مكتوب از سوی فیض در رساله‌های "شرح الصدر"، "اعتذاریه "، "الانصاف " و نوشته‌های دیگران، از مقدمه محققانه دانشمند و ادیب معاصر آقای مصطفی فیضی بر "دیوان اشعار فیض " استفاده برده ام.

منبع:

حبیب الله سلمانی آرانی، گلشن ابرار، ج 1، ص 225

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.