تبیان، دستیار زندگی
مقدمه مشروطه و تشكیل مجلس مجلس پس از استبداد صغیر مجلس در دوره پهلوی مجلس در نظرگاه امام مقدمه تاریخ ایران، تاریخی سراسر استبداد و خودكامگی است. پادشاهان مطلق العنان خود را نماینده خدا و دست خدا بر سر خلق می خواندند و به نام...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانه خلق و عصاره ملت

مقدمه

مشروطه و تشكیل مجلس

مجلس پس از استبداد صغیر

مجلس در دوره پهلوی

مجلس در نظرگاه امام

مقدمه

تاریخ ایران، تاریخی سراسر استبداد و خودكامگی است. پادشاهان مطلق العنان خود را نماینده خدا و دست خدا بر سر خلق می خواندند و به نام خداوند و با عنوان نماینده او و القابی نظیر ظل الله ، حكومت مطلقه را حق خویش می دانسته ، در توجیه آن می كوشیدند. در تاریخ پس از اسلام در ایران این غزنویان بودند كه حكومت همه جانبه، فراگیر و مستبدانه ساسانیان پیش از اسلام را زنده كردند. آنان برای دستیابی به حكومت دیكتاتوری و اعمال هر چه بیشتر قدرت و نفوذ برای اولین بار از ماموران خفیه بهره بردند . سلجوقیان میراث دار استبداد حكومتی آنان شدند. تنها نام سلسله شاهی تغییر كرد و نه چهره آن.

استبداد در تاریخ این ملت در چهره های گوناگون اعم ازایرانی، ترك ، مغول و عرب و با مذاهب تسنن و تشیع رخ نمود، تا اینكه بروز انقلاب مشروطه و پی آمد آن تاسیس مجلس شورای ملی در دوره مظفرالدینشاه قاجار به استبداد مطلق شاهان در ایران خاتمه داد.

مشروطه و تشكیل مجلس

در اینجا بنا نداریم به ذكر وقایع انقلاب مشروطه بپردازیم و تنها به ذكر مهمترین زمینه های بروز این رویداد اكتفا می كنیم.

" در زمان قاجاریه، فشارهای اقتصادی، رو به افزایش نهاد، تا اینكه در اواخرعهد ناصری و تمام دوران مظفرالدینشاه به اوج خود رسید، بسیاری از بازرگانان ورشكست شدند و بسیاری از محرومان جامعه از گرسنگی و یا قحطی ها و شیوع امراض ساری ، در شهرها و روستاها دسته دسته جان دادند و كسی نبود كه در كار ایشان چاره كند"(1)

فشارهای اقتصادی سهمگینی كه توده مردم را در خود می پیچید، باز بودن دست مستشاران خارجی در امور داخلی ایران و برقراری مقرراتی كه جز به ضرر مردم نبود( مانند مسیو نوز بلژیكی وزیر گمركات و پست و تلگراف كه علاوه بر تعرفه گمركی، مبلغی دیگر را به بازرگانان تحمیل نمود) استقراض های خارجی از دول روس و ... كه صرف عیاشی ها و سفرهای اروپایی شاه می شد، توهین به معتقدات مردم از سوی مستشاران اروپایی( مسیونوز مذكور در جشن بالماسكه ایی اقدام به پوشیدن لباس روحانیت كرده بود)، بی عدالتی صدراعظم هایی كه فشارهای مالی دولت و هزینه های كمرشكن تشریفات را بر گرده مردم تحمیل می كردند، باز بودن دست خارجیان در تصرف و تخریب اماكن مقدس مردم (بانك استقراضی روسیه اقدام به تخریب قبرستان و مسجد مجاور آن در مجاورت بازار تهران كرده و احساسات شدید مردم و مخالفت علما را سبب شده بود) و بسیاری عوامل دیگر سبب شد كه مردم به رهبری علمای دین به تعطیلی بازار و تحصن دست بزنند. عده ایی را نظر بر این است كه علما و مردم در ابتدا خواستار تشكیل عدالتخانه بوده تا دست " عین الدوله" ها از تعدی و تجاوز به حقوق مردم كوتاه شود ولی " ناظم الاسلام كرمانی می نویسد كه سید محمد طباطبایی را قصد برقراری جمهوری در ایران بود"(2)  علاوه بر این در بعضی از كتب بیان شده است كه سید محمد طباطبایی " انجمن مخفی " را در ذیحجه 1322تاسیس كرد : بنا به گفته ناظم الاسلام كرمانی هدف سید محمد طباطبایی از تشكیل انجمن مخفی، هدفی سیاسی بود و می خواست از این طریق مردم را بیدار كند... كرمانی می نویسد كه آنها( اعضای انجمن) قسم خورده بودند كه در راه بدست آوردن عدالتخانه و مجلس كار كنند. طبق گفته وی هدف طباطبایی برقراری جمهوری بود. "(3)

علاوه بر انجمن مخفی، انجمن دیگری به نام" انجمن ملی" به رهبری ملك المتكلمین تاسیس شد " مهدی ملكزاده (پسر وی) در تاریخ مشروطیت از این انجمن مفصلاً سخن گفته است. این نویسنده می گوید كه انجمن ملی را برای ایجاد وحدت و تمركز فعالیت های سیاسی جداگانه انجمن ها تشكیل دادند و ماهیتی انقلابی داشت . ملك المتكلمین معتقد بود كه تا وقتی كه قدرت در دست خود مردم نباشد هیچگونه اطلاحاتی امكانپذیر نخواهد بود. "(4) رهبران دینی نظیر سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی از رهبران جنبش منتهی به مشروطیت بودند.

" مرحوم طباطبایی پس از استقرار مشروطیت گفته بود: ما مشروطیت را كه خودمان ندیده بودیم، ولی آنچه شنیده بودیم و آنهایی كه ممالك مشروطه را دیده، به ما گفته (بودند)، مشروطیت موجب امنیت و آبادی مملكت است، ما هم شوق و عشقی حاصل نموده تا ترتیب مشروطیت را در این مملكت برقرار نمودیم."(5)

به هر صورت چه علمای دین از همان ابتدا قصد برقراری حكومت مشروطه داشتند و یا فقط درصدد برقراری عدالتخانه بودند، مظفرالدین شاه به دنبال تحصن گسترده علما ومردم وتعطیلی بازار در چهاردهم جمادی الثانی 1324فرمان صدر مشروطیت را خطاب به مشیرالدوله(صدر اعظم) صادر كرد.

با این اعلام بسیاری از علما ، رجال ، اشراف و رهبران ملی به مدرسه نظام دعوت شده و اعطای مشروطه را جشن گرفتند. " هیاتی از جمله منیع الدوله، مخبرالدوله، مخبرالسلطنه، مشیرالملك و محتشم السلطنه با عجله هر چه تمامتر به تهیه نظامنامه انتخابات پرداختند. ضمناً مجلس موقتی هفته ایی دوبار با عضویت عده ایی از علما، اعیان ، تجار و كسبه در مدرسه نظام جلسه داشت تا اینكه نظام نامه انتخابات تهیه شد... و در 18 رجب به صحه شاه رسید."(6)

شمار نمایندگان اولین مجلس 60 تن از تهران با تفكیك طبقاتی : 30 نفر از اصناف، ده نفر از تجار، بیست نفر از اعیان و 60 تن از ولایات بودند. مجلس در ابتدا با نمایندگان تهران شروع به كار كرد و رفته رفته نمایندگان دیگر ولایات به مجلس پیوستند. با تشكیل مجلس، نوشتن نظام نامه و قانون اساسی آغاز شد. " در تهیه قانون اساسی هم تعجیل بسیار شد كه تا قبل از فوت مظفرالدین شاه( كه بیمار بود) و به تخت نشستن محمد علی شاه آنرا به امضا برسانند. قانون اساسی در 14 ذی القعده به امضا شاه رسید . درواقع این قانون مربوط بود به تشكیل مجلس شورا ومجلس سنا وحدود وحقوق و وظایف مجلس  و وزراء و از بسیاری جهات به خصوص در مورد مسئله مسئولیت وزراء ناقص بود."(7) باید خاطر نشان كرد كه قانون اساسی ایران بر اساس الگوی قانون اساسی بلژیك و فرانسه تنظیم شده بود و قاعدتاً  نارسایی های آن قوانین وارد قوانین اساسی ایران هم شد. اهتمام قانون اساسی بر جلوگیری از تشكیل مجدد استبداد مطلق بود و دو راهكاربرای این منظور در نظر گرفته شده بود: تفكیك قوای سه گانه: مجریه، مقننه، قضائیه، كه یكی بر دیگری نظارت داشته باشد تا موازنه قدرت بر هم نخورد و استبداد امكان پذیر نگردد و دیگر: حكومت مختلط شاه، مجلس اعیان و مجلس عوام.." (8)

مجلس برای جلوگیری از شكل گیری استبداد درصدد محدود كردن شاه بود. ولی در قوانین ایران دوگانگی در این زمینه به چشم می خورد چرا كه منبع قانون اساسی ایران، قوانین اساسی فرانسه در دوره 1830 و 1875 بود كه در اولی قدرت شاه محدود می شد و بعضی از اختیارات از جمله عزل و نصب وزراء ، فرماندهی قشون و... در اختیار وی بود ولی در قانون اساسی 1875 فرانسه ، شاه تنها سلطنت می كرد و نه حكومت. این عوامل همه به بروز اختلافاتی میان شاه و مجلس انجامید و محمدعلی شاه تا مدتی از امضاء متمم قانون اساسی خودداری كرد.

نارسایی های قانون اساسی به شكست نهضت مشروطه انجامید : " آن همه امید وآرزویی كه نهضت مشروطیت را برانگیخت هیچگاه برآورده نشد، اوضاع مغشوش تر، كابینه ها ضعیف تر، شاكیان بیشتر و درگیری با شاه سهمگین تر شد تا جایی كه بالاخره در جمادی الثانی 1326 در اثر حمله و به توپ بستن مجلس توسط قوای شاه، مشروطه تعطیل گشت ( گردید ) .(9)

مجلس پس از استبداد صغیر

علت اصلی شكست مجلس اول را باید دربی تجربگی  وكلا و رؤسای مجلس دانست ولی علیرغم این بی تجربگی " خیلی زود توانست رنگ قانونی بگیرد و مقبولیت عامه یابد. اینكه مرجع شكایات شد، خود دلیل استقبال مردم است." (10)

" پس از به توپ بستن مجلس، محمد علی شاه بطور مطلق حكمفرمایی می كرد. بسیاری از رهبران ملی و وكلا گرفتار شده به قتل رسیدند یا در سفارتخانه ها پناهنده شدند. و یا مخفی گشتند وفرار كردند "(11) عده ایی از رهبران از جمله ملك المتكلمین به قتل رسیدند .سید عبدالله بهبهانی وسید محمد طباطبایی دستگیر وتبعید شدند ( بهبهانی بعداٌ به قتل رسید) این دوره پس از انحلال وبه توپ بستن مجلس به استبداد صغیر شهرت یافته است واز 23 جمادی الثانی 1326 تا 27 جمادی الثانی 1327 را در برمی گیرد.

حمله  محمدعلی شاه به مجلس اعتراض عمومی را سبب شد و گروههای آزادیخواه و مشروطه طلب از همه نقاط راهی تهران شدند.

مجلس دوم پس از جنگ و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روس و پس از آن خلع ید از او تشكیل شد." مجلس دوم با مجلس اول فرق داشت و اكثر اعیان و اشراف و نمایندگان آن  به مجلس دوم راه یافتند .البته این امر به خاطر دو مرحله ای شدن انتخابات و حذف نمایندگان اصناف و طلاب و تجار بود كه قدرت را به دست طبقات حاكمه برگرداند."(12)

در مدتی كمتر از سه سال ، قدرت به جای آنكه در دست مردم و نمایندگان آنان باشد مجددا در دست طبقه اعیان به انحصار درآمد . خلع ید از محمدعلی شاه ، آغاز سلطنت احمد شاه و نائب السلطنه وی فضا را برای دخالت بیگانگان فراهم تر از پیش كرد. استعمار با وارد كردن نیروهای خود به میدان، قیام مردم را در دست گرفت و كنترل كرد. " شدت نفوذ استعمار از مجلس دوم بیشتر شد و همچنان ادامه یافت. اقلیت مردمی مجلس نیز، در مقابل هجوم نمایندگان تحمیلی كه اغلب فراماسونرهای كاركشته بودند تلاشی بی ثمر داشت."(13)

نفوذ استعمار در مجلس سوم فزونی یافت و نارضایتی و سرخوردگی مردم از مشروطه را سبب شد. آن دسته از مردم ناراضی كه خواسته های ا خود را بر باد رفته می دیدند به قیام های میرزا كوچك جنگلی و خیابانی پیوستند.

" اكنون نوبت آن بود كه استعمار، رسماً شعار پوچ جدایی دین از سیاست را سر دهد و دست روحانیت را از دخالت در سیاست و نظارت بر امور كوتاه سازد... این اندیشه... همراه با تبلیغات گسترده و حساب شده، چنان وضعی را پیش آورد كه اندیشه حاكم در مجلس و حتی اقشار روشنفكر چنین بود كه به راستی دین و سیاست از هم جدا بوده و اهل دین را به سیاست كاری نیست! روحانیان... به تدریج از صحنه سیاست عقب نشستند و از مشاهده خیانت ها، جاه طلبی ها و وابستگی ها سرخوردند. اعتماد آنان نسبت به سیاستمداران از بین رفت تا آنجا كه آیت الله نائینی دستور داد تا كتابی را كه در دفاع از مشروطیت نوشته بود، جمع آوری كنند.(14)

دلسردی مردم از مشروطه، نابسامانی های پس از آن و دست استعمار انگلیس در مسلح كردن بعضی گروهها در كشور و تشویق آنان به ایجاد ناآرامی و اغتشاش ایران را به سوی ناامنی و آشوب كشاند و در اوج این نابسامانی رضاخان میرپنج از كلاه شعبده انگلیس به درآمد.

مجلس در دوره پهلوی

وضعیت مجلس در دوره رضاخانی نیاز به كنكاش بسیار ندارد. شخصیت قلدر مآبانه رضاخان جایی برای تصمیم گیری های مجلس باقی نمی گذاشت و مجلس در این زمان تنها تائید كننده شاه بود. دوره رضا خان سلطنت مطلقه ایی بود كه لباس سلطنت مشروطه را بر آن پوشانده بودند. " سفیر انگیس در سال 1305 (ش) گزارش  می دهد كه مجلس ایران را نمی توان جدی گرفت، نمایندگان مجلس ، نمایندگان آزاد و مستقلی نیستند و انتخابات مجلس آزادانه برگزار نمی شود. هنگامیكه شاه طرح یا لایحه ایی را مد نظر دارد، تصویب می شود ، زمانی كه مخالف است رد می شود، هنگامیكه بی اعتناست، بحث های فروانی درباره طرح یا لایحه مورد نظر صورت می گیرد.(15)

مجلس های تشكیل شده در طی دوره رضاخان منحصراً فرمایشی بود." در انتخابات دوره ششم... كه اولین انتخابات در دوران سلطنت رضاشاه بود... در شهرستان ها نظامیان و امرای لشكر و فرماندهان پادگان ها مداخله كردند و گروهی را به مجلس شورای ملی ... روانه ساختند كه بیشتر آنان را ساكنان حوزه انتخابیه خودشان نیز نمی شناختند.(16)

این روند تا دوره مجلس سیزدهم كه مقارن با استعفای رضاشاه از سلطنت بود ادامه یافت.

بین سالهای 32-1320 كه داعیه آزادیخواهی شاه جوان نمی گذاشت ماهیت ضد مردمی خود را نشان دهد" انتخابات نسبتاً آزادی برگزار شد به طوریكه در مجلس چهاردهم كه در 1324 شروع شد مردم توانستند دكتر مصدق را به مجلس روانه كنند. و به زودی (وی) در اثر مخالفت هوشیارانه اش با اقدامات روس ها و آمریكایی ها در اخذ امتیاز نفت مورد شناسایی و احترام ملت قرار گرفت"(17)

جریانات ملی شدن صنعت نفت، حضور مصدق و كاشانی در صحنه سیاسی كشور و دخالت آمریكا و بازگرداندن محمدرضا پهلوی را همگان می دانند و نیازی به ذكر مجدد این واقعه تلخ نیست . پس از كودتای 28 مرداد 32 پارلمان كه متشكل از دو مجلس سنا و ملی بود، هیچ اقتدار و كارآیی نداشت به طوریكه در دوره نخست وزیری هویدا به چیزی كه شباهت نداشت پارلمان بود.

مجلس در نظر گاه امام

مشاركت مردمی در حكومت كه رویای سه ربع قرن ملت ایران بود ، به بازی گرفته می شد، نادیده انگاشته می شد و همچنان مردم خود را بر كنار از مسائل مهم ملی می دیدند و می دانستند تا اینكه وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 1357 روح تازه ایی در امید مردم دمید پس از انقلاب مردم به راستی توانستند از طریق نمایندگان خود در مجلس در تصمیم گیری های بزرگ ملی سهیم باشند در پایان این گفتار اشاره ایی به مجلس و انتخابات در نظرگاه امام خمینی(قدس سره) خواهیم داشت.و این در حالی است كه انتخابات مجلس هفتم را در بهمن ماه امسال در پیش رو داریم:

" ملت ما استعمار گزیده است،... خان گزیده است و محمدرضا و رضاخان گزیده است. از این جهت یك وقت می بینید كه در ذهنشان می آید كه خوب این هم مجلسی مثل آن مجلس ها، لكن همه باید بدانند كه : امروز هیچ قدرتی نیست كه بتواند یك وكیل را تحمیل كند، از رئیس جمهور گرفته تا ارتش، تا شهربانی، ژاندارمری ، خان ها هم كه دیگر چیزی از آنها باقی نمانده است، اشراف و اعیان هم همینطور، متنفذین هم نداریم، هیچ كس الان در ایران، هیچ مقامی در ایران نیست كه قدرت این را داشته باشد كه یك وكیل تحمیل كند.(18)

امام در آستانه افتتاح مجلس شورای اسلامی در 4/3/59 مقارن با روز میلاد حضرت امیر خطاب به نمایندگان فرمود: تمام ملت خلاصه در وجود شما آقایان است... مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است. مجلسی است كه باید متفكرین، آقایان ، مسایلی كه مایحتاج ملت است و كشور است در میان بگذارند ....آنچه دلخواه اسلام است تصویب شود و همه چیزش اسلامی باشد. اغراض شخصیه را باید همه ما كنار بگذاریم فرضاً كه من با شما خدای نخواسته یك حساب خورده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی كه مجلس اسلامی ( است) نباید این خورده حساب ها را آنجا بهش رسید(19)

امام كه از میان مردم برخاسته است در توصیف مجلس چنین می گوید:" مجلس تنها ملجایی است كه برای یك ملت است. مجلس قوه مجتمع یك ملت است در یك گروه. تمام قوای یك ملت در یك مجتمع است . و مجلس از همه مقاماتی كه در یك كشور هست بالاتر است. بنابراین یك همچو مقامی را نشكنید."(20)

امام اهمیت مجلس و نقش حیاتی آن را بسیار تاكید می نمایند . جمهوری بدون مجلس و یا با مجلس ضعیف از اساسی ترین پایه های خود محروم می شود. اگر جمهوری را مترقی ترین شیوه حكومت مردمی بدانیم پس باید مجلس را هم پاس بداریم " و من تكرارمی كنم مجلس بالاترین مقام است در این مملكت... این مجلس ماحصل خون یك جمعیتی است كه وفادار به اسلام بودند و این مجلس عصاره زحمت های طاقت فرسای این ملت مسلمان بوده است.(21)

امام وقتی مردم را ولی نعمتان این حكومت می خواندند درصدد تعارف یا خلق جملات زیبا برای تحریك احساسات مردم نبودند. امام وقتی مجلس را خانه ملت و اهم امورمی نامیدند با زبان ساده مردم بیان می كردند كه سلامت نظام در سلامت انتخابات و وكلای راه یافته به مجلس است.

و اینچنین امام به آرزوی چند ده ساله این ملت جامع عمل پوشانده، تلاش های دراز مدت این مردم برای استقرار حكومت مردمی با رهبری و درایت ایشان به ثمر رسید. روحش شاد و نام و راهش جاودان بادا.

سایت تبیان - فریبا کاظم نیا

 پی نوشتها:

1- خاتمی. محمد، زمینه های خیزش مشروطه، موسسه فرهنگی و انتشاراتی پایا. ص 133.

2- اتحادیه، منصوره، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت. 361 .ص55.

3- همان، ص 61.

4- همان، ص 62

5- خاتمی. محمد، زمینه های خیزش مشروطه ، ص 155.

6- اتحادیه، منصوره، ص 82.

7- همان، ص 83.

8- همان، ص 85.

9- همان، ص 90.

10- همان، ص 91.

11- همان، ص 180.

12- همان، ص 175.

13- خاتمی. محمد، ص 206.

14- خاتمی. محمد، ص 207.

15- مجلس در دوره رضاخان پهلوی، انتشارات جهان كتاب 1379-ص 1 و25.

16- همان، ص 28.

17- همان، ص 95.

18- انتخابات و مجلس در كلام و پیام امام. 1370- ص 4 و 33.

19- مجلس شورای اسلامی از دیدگاه امام خمینی، حزب جمهوری اسلامی، 1360-ص 16 و 17.

20- صحیفه امام، ص 12، ص200.

21- همان، ج 14، ص 37.