تبیان، دستیار زندگی

بـزرگترین آزمایشگاه این عالم

یکی از دستگاه هائی که در بقاء مشخص نقش مهمی را ایفاء می کند دستگاه هاضمه است‌ که‌ قسمتی از واردات کارگاه بدن یعنی مواد غذائی را دریافت داشته و تغییرات مهمی می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بـزرگترین آزمایشگاه این عالم
دستگاه هائی که در بدن انسان بکار رفته،و این سازمان منظم‌ را تشکیل داده است بـه دو نوع متمایز تقسیم می گردند:اول دستگاه هائی که برای‌ بقاء شخص بوجود آمده‌ است‌ و بـیشتر دستگاه های بدن از این قـبیل اسـت مانند دستگاه تنفس،پخش خون،هاضمه. دوم دستگاه هائی که برای بقاء نوع مقرر گشته یعنی دستگاهی که بقاء نسل و نژاد را برای همیشه در‌ سطح زمین عهده‌دار است مانند دستگاه تولید مثل که بـرای این منظور اساسی بوجود آمده است.
یکی از دستگاه هائی که در بقاء مشخص نقش مهمی را ایفاء می کند دستگاه هاضمه است‌ که‌ قسمتی از واردات کارگاه بدن یعنی مواد غذائی را دریافت داشته و تغییرات مهمی می دهد.
دهـان
نـخستین کارخانه‌ای که مواد اولیه را تغییر می دهد دهان است صفوف منظم دندان ها با شکل های‌ مختلفی‌ که دارند برای بریدن و پاره کردن و خورد کردن غذا مهیا هستند،به وسیله حرکت آرواره پائین و زبان و لب ها و گـونه‌ها قـسمت های مختلف مواد غذائی زیر دندان‌ ها رفته خورد می شود.
همانطور که‌ برای‌ خورد کردن اجسام گاهی روی آنها آب می باشند،در دهان نیز چشمه‌ های «بزاق» قرار دارد که یکی از اعمال آنها تسهیل عمل مـضغ یـعنی جویدن است. احساس طعام غذا‌ بلکه‌ همان‌ دیدن غذا کافیست که تلمبه ی این‌ چشمه‌ها‌ بکار بیافتد، تعدادچشمه‌هائی که مایع مخصوصی به نام«بزاق»ترشح می کند سه جفت است کـه دو جـفت در اطـراف زبان و یک‌ جفت‌ در‌ زیر زبـان قـرار دارد.
«بـزاق»نه تنها به کار‌ تسهیل‌ جویدن غذا می‌ خورد بلکه چون بر مواد مخصوصی مشتمل است؛ انواع مواد شیمیائی در مواد غذائی داخل مـی کند و تـغییراتی‌ در‌ آنـها‌ می دهد که به عمل هضم کمک می کند.
پس از آنکه در‌ دهـان خـورد شد اکنون باید به وسیله باغ از حلق گذشته وارد لوله ی «مری»شود می‌ دانیم که حلق چهار‌ راهیست‌ دو‌ راه مخصوص هوا دارد:بینی و قـصبة- الریـه(نـای)و دو راه خاص‌ غذا‌:دهان و مری و باید غذا از دهان طوری وارد مری شـود که ذره‌ای به مجزای تنفس نرود‌ والا‌ خطر‌ بزرگی متوجه خواهد شد.
برای جلوگیری از این خطر هنگامی که نـوک‌ زبـان‌ بـه سقف‌ دهان تکیه کرده لقمه را به عقب می راند،زبان کوچک روی مجرای بینی را مـسدود‌ مـی کند‌ وو‌ دریچه ی غضروفی مخصوصی روی قصبة الریه را که مجرای هوا است می‌ پوشاند تا غذا‌ به لوله ی مری که تـنها راه بـاز اسـت وارد شود«مری»بوسیله ی انقباض خود غذا‌ را‌ در‌ کام خود می کشد و به آسانی از خود عـبور داده وارد مـعده مـی سازد اگر مختصر غذائی‌ وارد‌ مجرای تنفس شود فورا به وسیله ی سرفه‌های شدید بیرون رانده می‌ شود.
مـری-لوله ایـست‌ کـه‌ از‌ بالا به حلق اتصال داشته و در پشت قصبة الریه بموازات ستون فقرات پائین آمده از«حجاب‌ حـاجز‌»(حـجاب حاجز،پرده ایست که قلب و شش ها در روی آن و معده و روده‌ها و کبد‌ و غیره‌ در‌ زیر آن قرار گرفته‌اند) عبور مـی‌ کند و به معده مـنتهی می شود،طول آن در حدود 25‌ سانتیمتر‌ و قطر‌ آن تقریبا 3 سانتیمتر است.

 برای جلوگیری از این خطر هنگامی که نـوک‌ زبـان‌ بـه سقف‌ دهان تکیه کرده لقمه را به عقب می راند،زبان کوچک روی مجرای بینی را مـسدود‌ مـی کند‌ وو‌ دریچه ی غضروفی مخصوصی روی قصبة الریه را که مجرای هوا است می‌ پوشاند تا غذا‌ به لوله ی مری که تـنها راه بـاز اسـت وارد شود«مری»بوسیله ی انقباض خود غذا‌ را‌ در‌ کام خود می کشد و به آسانی از خود عـبور داده وارد مـعده مـی سازد اگر مختصر غذائی‌ وارد‌ مجرای تنفس شود فورا به وسیله ی سرفه‌های شدید بیرون رانده می‌ شود.


کارگاه اول
کارگاه معده که بین«مـری»و روده کوچک‌ واقع شده است در طرف چپ بدن زیر «حجاب حاجز»قرار دارد و قسمتی از جـگر روی آن تکیه می‌ کند؛و در حدود هزار و دویست سانتیمتر مکعب گنجایش دارد،مدخل غذا‌ را‌«فم المعده»و محل اتصال آن را بـه روده ی«اثنی‌ عشر‌»باب‌ المعده می گویند.
در معده تغییرات مهمی انجام‌ می گیرد‌ و معده فـعالیت های مـختلفی انـجام می دهد زیرا انسان غذاهای مختلفی می‌خورد؛و برخلاف حیوانات که‌ نوع‌ غذای آنها منحصر به گوشت یـا‌ گـیاه‌ اسـت می باشد‌ و لذا‌ معده‌ به تجهیزاتی مجهز شده است که این‌ وظیفه‌ حیاتی را به خوبی بـتواند انـجام دهد.
در تمام کارگاه معده غده‌های بسیار‌ کوچکی‌ وجود دارد که تعداد آنها در‌ هر سانتیمتر مربع هیجده‌ هـزار‌ و تـعداد مجموع آنها 7 میلیون می باشد‌ پس‌ از ورود غذا و حتی قبل از ورود به مجرد تصور غذا ایـن غـده‌ها بکار‌ می‌ افتد‌ و مانند چشمه‌ هائی مایع مخصوصی را‌ بـه نام‌ شـیره ی مـعده که مشتمل‌ بر‌ مواد متعددی است تـرشح‌ مـی کند‌ البته ترشحات این غده‌ها متفاوت و فعالیت های آن نیز در برابر نوع غذا مختلف است‌ و در‌ عـین‌ حال کـه این کار شیمیائی انجام‌ مـی گیرد‌ یـک عمل‌ مـیکانیکی‌ مـهمی‌ نـیز کمک می کند به اینمعنی‌ که تمام دیـواره مـعده از فم المعده گرفته تا باب المعده انقباض و انبساط شدیدی پیدا‌ می کند‌ و در نـتیجه ایـن حرکات متوالی مواد‌ غذائی‌ با‌ شـیره ی معده‌ کاملا مخلوط مـی شود‌.
مـواد‌ غذائی پس از اینکه در معده تغییر لازم پیـدا کـرد و هضم معدی انجام یافت به صورت مایع‌ نسبتا‌ دقیقی‌ به نام کیموس در می آید پس از آن‌ بـه کار‌خـانه‌ دوم‌ یعنی‌ روده‌ کوچک مـی رود.
هـنگامی که هـضمم معده آغاز شـد بـاب المعده تا مدتی بـسته اسـت و مانع از این است که غذا وارد روده شود ولی پس از مدتی به دفعات‌ متوالی باز و بسته می شود و هر دفـعه مـقدار کمی کیموس وارد اثنا عشر می گردد مـدت تـوقف مواد غـذائی در مـعده بـستگی به انوع ماده غذائی دارد. بـه طوری که آب در معده توقفی‌ نمی کند‌ و فوری وارد روده می گردد و شیر پس از یک ساعت از معده خارج می شود و بالاخره غذای شامل گـوشت و چـربی ممکن است پس از مدت 7 تا 8 ساعت از مـعده خـارج گـردد.
کـارگاه‌ دوم
این کارگاه بـه قـسمت متمایز تقسیم میشود:اول روده باریک که متصل بمعده است دوم روده فراخ،روده باریک از باب المعده تا‌ ابتدای‌ روده فراخ امـتداد دارد و طـول‌ آن تقریبا هشت متر و قطر آن سه سانتیمتر اسـت بـرای آنـکه درون شـکم جـای گـیرد چین‌ خوردگی متعددی پیدا کرده و تمام آن در یک کیسه ی پر‌ مقاومت‌ و نازکی که از هر‌ طرف‌ آن را احاطه کرده قرار دارد، و کیسه ی مزبور به ستون فقرات وصل و محفوظ است و روده‌ بند نامیده می شود.دوم روده فـراخ که قطر آن زیادتر از اولی و طولش در حدوود یک متر و نیم است‌.
اثنی‌ عشر
ابتدای روده باریک که طول آن قریب پانزده سانتیمتر است اثنی عشر نامیده می باشد و در آنجا مجرای لوزالمعده و صفرا وارد می گردد که بعدا شـرح داده خـواهد شد، سطح داخل‌ روده ی کوچک در‌ انسان صاف نیست بلکه دارای چین‌ خوردگی هائی است که تعداد آنها به نهصد می رسد و به چین‌ های روده موسوم است‌ تمام سطح داخل روده حتی روی چین های روده را برجستگی های‌ کوچک‌ نـیم‌ مـیلیمتری به مقدار بسیار زیاد می پوشاند که در هر سانتیمتر مربع تعداد آنها به دو هزار و پانصد می رسد،این ‌‌برجستگی ها‌ که«خمل»های روده نامیده می شوند در عمل جـذب مـواد غذائی نقش مهمی‌ به عهده‌ دارنـد‌.
لوز المـعده
مهمترین غده ی گوارشی است و وزن آن در حدود 70 گرم و در عقب معده‌ قرار دارد یک سر آن بزرگ پهن است و در انتهای اثنا عشر جا‌ دارد،سر دیگر باریک‌ بوده‌ به طرف چـپ مـمتد می باشد و با طحال مـجاور مـی گردد.
از لوز المعده یک مایع مخصوصی به نام شیره ی لوز المعده ترشح می کند و به وسیله مجرای مخصوصی به اثنی عشر می ریزد،این مایع مانند صفرا مواد چربی‌ را تجزیه می کند،به علاوه عمل بزاق را روی بعضی از مواد غذائی تکمیل مـی کند و تـأثیرات دیگری نیز در تغییر مواد غذائی دارد.
جگر یا محور گوارش
در بین اعضاء گوارش از‌ همه‌ حساس‌ تر و مهم تر «کبد» است اهمیت و وظیفه ی کبد، برای هضم غذا از چند راه است از طرفی صفرا ترشح می نماید؛تـا چـربی غذا حـل و جذب شود،باید دانست صفرا از جگر‌ ترشح‌ کرده و در کیسه ی مخصوصی به نام کیسه ی صفرا جمع و ذخیره می شود و در هـنگام هضم غذا بوسیله ی مجرای مخصوصی باثنی عشر می‌ ریزد، گنجایش کیسه صـفرا در حـدود پنـجاه سانتیمتر مکعب است‌،صفرا‌ علاوه بر اینکه در جذب مواد چربی غذا مؤثر است دارای خاصیت ضد عفونی نـیز ‌ ‌مـی باشد.
جگر صفرا را که یک مایع سمی است،و باقیماندن آن درخون، موجب بعضی‌ از‌ امراض‌ مـی گردد.از خـون مـی گیرد و از‌ طرفی‌ بعضی‌ از سموم را که اگر مستقیما در خون وارد شوند موجب مرگ می گردند،خنثی کرده به صورت بـی‌ اثری در می آورد، و از طرف‌ دیگر‌ آهن‌ را که از جمله موادی است که در‌ خون‌ لازم است در خود ذخـیره می کند، و در مواقع مقتضی بـه مغز اسـتخوان تحویل می دهد و چون نوازدان بیشتر به این ماده احتیاج‌ در‌ جگر‌ آنها مقدار آهن اندوخته شده چندین برابر ذخیره آهن در‌ انسان بالغ است.
جگر به وسیله«سیاهرگ باب»خونی را که حامل محصول غذائی اسـت،دریافت می دارد و این مواد‌ غذائی‌ را‌ پس از تغییرات شیمیائی و تنظیم مواد خون، از نو به خون تحویل‌ می دهد‌ و چربی را در خود ذخیره می کند تا در موقع لزوم ببدن تحویل دهد.
جگر بزرگترین غده‌ بدن‌ است‌ و وزن آن قریب دو کیلو گـرم اسـت و در قسمت راست زیر «حجای‌ حاجز‌» روی‌ رودها قرار گرفته است.
روده ی فراخ
در دنباله ی روده ی باریک، روده فراخ قرار دارد‌،و قطر‌ آن‌ در حدود ده سانتیمتر و طولش به یک متر و نیم می رسد،در سطح بیرونی روده فراخ‌ بـرجستگی‌ ها‌ و فـرورفتگی‌ های متناوب ملاحظه می گردد.و بخش ابتدائی روده ی فراخ که به کیسه‌ای شباهت دارد«روده‌ کور‌» نامیده‌ می شود و زائده ی «آپاندیس» در انتهای آن قرار دارد. التهاب آپاندیس، ایجاد بیماری «آپاندیسیت» می نماید‌،و از‌ ناحیه روده ی کور به بعد شـکل‌های مـختلفی به خود می گیرد یعنی نخست از پائین به بالا‌ رفته‌.سپس‌ از راست به چپ به طور افقی،سیر می کند و بالاخره از بالا به پائین و به اولین نقطه روده مستقیم‌ می‌ پیوندد‌.و روده ی مستقیم در طرف پائین به مخرج ختم می شود.

دستگاه هائی که در بدن انسان بکار رفته،و این سازمان منظم‌ را تشکیل داده است بـه دو نوع متمایز تقسیم می گردند:اول دستگاه هائی که برای‌ بقاء شخص بوجود آمده‌ است‌ و بـیشتر دستگاه های بدن از این قـبیل اسـت مانند دستگاه تنفس،پخش خون،هاضمه. دوم دستگاه هائی که برای بقاء نوع مقرر گشته یعنی دستگاهی که بقاء نسل و نژاد را برای همیشه در‌ سطح زمین عهده‌دار است مانند دستگاه تولید مثل که بـرای این منظور اساسی بوجود آمده است.


کـیفیت هـضم مـواد غذائی‌ را‌ برای‌ رعایت اختصار، بـه شماره ی بـعد مـوکول می کنیم و اکنون توجه خوانندگان محترم را به این نکته اساسی جلب‌ می کنیم‌:
بزرگترین‌ آزمایشگاه این عالم
اجتماع تعداد بسیاری موجودات زنده به نام«سـلول»بـدن انـسان‌ را‌ تشکیل داده است که شماره آنها تقریبا به ده مـیلیون مـیلیارد می رسد،این عائله ی سنگین از دو‌ نظر‌ احتیاج مبرمی به غذا دارد: اول از جهت ترمیم سلول های که در اثر‌ فعالیت‌ های‌ حیات فرسود شده و از بین مـی روند و دیـگر‌ از‌ لحـاظ‌ تحصیل انرژی روی این جهت باید مرتبا‌ غذا‌ به آنها برسد و ایـن را هم می دانیم مواد غذائی که به صورت مایع و جامد در اختیار‌ ما‌ است اصلا به درد آنها نمی خورد‌،آنها‌ باید از‌ خـون‌ تـغذیه‌ کـنند،و هر قسمتی از اعضاء مختلف‌ بدن‌،مثل استخوان،گوشت،اعصاب، مو و نـاخن،هـمان غذائی را جذب می کند که‌ به کار‌ پرورش و زندگانی آن می خورد،بنابراین باید‌ خون جوابگوی احتیاجات همه‌ اعضاء‌ و دستگاه ها بـاشد،بـا تـوجه به این مطلب‌،به اهمیت‌ دستگاه هاضمه یعنی کارخانه‌ای که مواد غذائی را به خون تبدیل می کند، پی مـی بریم.
ایـن‌ دسـتکاه‌ عجیب درباره مواد غذائی با‌ کمال‌ دقت‌ مراقبت می‌ کند یعنی‌ قسمتی‌ از آن را به مصرف مـی رساند‌ و قـسمت‌ دیـگری را ذخیره می کند تا در مورد احتیاج مصرف کند و قسمتی را که اصلا‌ به درد‌ نمی خورد و ماندن آن در بـدن مـوجب‌ خطر‌ و ضرر است‌ دفع‌ می کند‌ و همه ی این اعمال را‌ بدون آنکه ما کوچکترین تـوجهی داشـته بـاشیم به طور خودکار انجام می دهد و لذا اگر این دستگاه‌ بزرگترین‌ آزمایشگاه عالم نامیده شود مبالغه نـیست‌ ایـن جاست‌ که‌ باید‌ اعتراف‌ کنیم که یک‌ منبع‌ قدرت و حکمتی این دستگاه اسرارآمیز را در وجـود مـا قـرار داده است و این کارگاه منظم یکی‌ از‌ آیات‌ قدرت او است.که با توجه به این‌ اسرار‌ درسی‌ از‌ تـوحید‌ مـی خوانیم‌ و سر تعظیم در پیشگاه با عظمتش فرود می آوریم.
حضرت صادق(علیه السلام)فرمودند در هضم غـذا انـدیشه کـن،بنگرچه قدرتی جز دست پروردگار می تواند چنین کارخانه ی دقیق و مهمی بنا‌ کند و بکار اندازد تـا بـوسیله ی آن مـوجودات زنده بتوانند بزندگی خود ادامه دهند؟!
منبع:
درسهایی از مکتب اسلام » شهریور 1340، سال سوم - شماره 7


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.