تبیان، دستیار زندگی

چرا نفَس امام حسین علیه‌السلام در برخی اثر نداشت؟

امام حسین(علیه‌السلام) بارها لشگر یزیدیان را نصیحت کردند؛ حتی با برخی به صورت اختصاصی نیز به گفتگو نشستند؛ اما این هدایت‌گری‌ها بی‌نتیجه ماند و تنها افراد اندکی به دعوت امام لبیک گفته و راه سعادت را در پیش گرفتند؛ اما چرا؟ چرا دم مسیحایی حضرت اباعبدالله در برخی کوچکترین تأثیر را نداشت؟ چرا نفَس امام هم در برخی کارگر نبود؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : معین شرافتی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
چرا نفَس امام حسین علیه‌السلام هم در برخی اثر نداشت؟
امام حسین(علیه‌السلام) بارها لشگر یزیدیان را نصیحت کردند؛ حتی با برخی به صورت اختصاصی نیز به گفتگو نشستند؛ اما این هدایت‌گری‌ها بی‌نتیجه ماند و تنها افراد اندکی به دعوت امام لبیک گفته و راه سعادت را در پیش گرفتند؛ اما چرا؟ چرا دم مسیحایی حضرت اباعبدالله در برخی کوچکترین تأثیر را نداشت؟ چرا نفَس امام هم در برخی کارگر نبود؟

پیامبراکرم(صلی‌اله‌علیه‌وآله) فرمودند:«حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ تَتَرَدَّدُ بَیْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ؛ (امور سه گونه است :) حلال واضح و روشن و حرام آشكار و بدون ابهام و اموری كه مردد میان این دو است. هر كس شبهات را ترك كند از محرمات نجات می‌یابد و هر كس به شبهات اقدام كند مرتكب محرمات می‌شود و ندانسته هلاك و نابود می‌گردد.»


امام حسین(علیه السلام) و پاسخ به این پرسش

حضرت اباعبدالله(علیه‌السلام) در خلال نصیحت‌ها و خطبه‌های خویش که سپاهیان عمر سعد را نصیحت می‌کردند؛ فرمودند: «إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِینَ وَ كُلُّكُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ‏ الْحَرَامِ‏ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَیْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون‏؛ همانا من شما را به راه کمال دعوت می‌کنم. پس کسی که از من اطاعت کند از سعادتمندان و کسی که از من نافرمانی کند از هلاک شدگان است. همه شما از سفارش من سرپیچی می‌کنید و کلام مرا گوش نمی‌دهید زیرا شکم‌های شما از حرام انباشته شده و قلب‌های شما مُهر خورده است. وای بر شما آیا ساکت نشده و به من گوش نمی‌دهید!»(بحارالانوار،ج 45،ص8)
این بیان نورانی لقمه حرام را مانعی بسیار قوی دانسته که چشم دل و قلب انسان را کور کرده و نمی‌گذارد که فرد خورشید هدایت را دیده و به دنبال آن به راه بیافتد. پس باید  علت کم نتیجه بودن نصیحت‌های حسینی را در شکم‌هایی جستجو کرد که از حرام پر شده است.

برترین عبادت را دریابیم

شخصی خدمت امام باقر(علیه‌السلام) رسید و عرض کرد من در عبادت زیاد کوشش نمی‌کنم و اهل نماز و روزه مستحبی نیستم؛ بلکه تنها به واجبات اکتفا می‌کنم؛ ولی از لقمه حرام دست می‌کشم. امام به او فرمودند:«أَیُّ الِاجْتِهَادِ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْج‏؛ کدام کوششی بهتر است از حفظ عفت در شکم و شهوت» حفظ شکم از لقمه حرام و راه ندادن کسب‌های حرام در زندگی اهمیت بالایی داشته و از اینجاست که می‌بینیم سفارش‌های زیادی در مکتب اهل بیت به آن شده است. مثلاً امام پنجم ما شیعیان در حدیثی دیگر فرمودند: «إِنَّ أَفْضَلَ الْعِبَادَةِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْج‏؛ همانا برترین عبادت حفظ شکم و شهوت از حرام است.» و عنوان داشتند:«مَا عُبِدَ اللَّهُ‏ بِشَیْ‏ءٍ أَفْضَلَ‏ مِنْ‏ عِفَّةِ بَطْنٍ‏ وَ فَرْج‏؛ خداوند با چیزی برتر از حفظ شکم و شهوت از حرام، عبادت نشده است.»(الکافی،ج2،ص79)
به درستی که باید تلاش و کوشش برای ترک لقمه حرام را برترین تلاش‌ها و عفت در شکم و شهوت را برترین عبادت بدانیم؛ زیرا در سایه این پاکی و پاکدامنی است که نماز و روزه و دیگر واجبات ارزش یافته و اثرگذار می‌شود.

لقمه حرام و تأثیر در فرزند

اثر سوء برخی از گناهان بسیار طولانی مدت است و گاه حتی از نسلی به نسل بد نیز انتقال می‌یابد؛ درست مانند یک بیماری. لقمه حرام را می‌توان مانند ایدز دانست. نقص ایمنی بدن که بر اثر حرام‌خواری پدید آمده و خود فرد را درگیر کرده و حتی به نسل بعدی منتقل می‌شود.
خداوند وقتی شیطان را از درگاه خویش راند و به او تا روز قیامت مهلت داد؛ فرمود:«وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ(اسراء/74) (برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و فریب بده، و با لشکر سواره و پیاده‌ات بر آنها هجوم ببر و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده.»  
امام باقر(علیه‌السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: «مَا کَانَ مِنْ مَالٍ حَرَامٍ فَهُوَ شِرْکُ الشَّیْطَانِ قَالَ وَ یَکُونُ مَعَ الرَّجُلِ حَتَّى یُجَامِعُ فَیَکُونُ مِنْ نُطْفَتِهِ وَ نُطْفَةِ الرَّجُلِ إِذَا کَانَ حَرَاماً؛ وقتی که مال حرام در اموال فرد مخلوط باشد شیطان در آن شریک شده و با مرد همراه است تا هنگامی که همبستری می‌کند از راه نطفه منتقل شده و نطفه مرد از حرام تشکیل می‌شود.»(بحارالانوار،ج57،ص342) آری خمیر مایه ابتدایی هر انسانی از نطفه است و اگر آن نطفه از غذایی حرام تشکیل بیابد؛ مطمئناً تاثیرهای سوء به دنبال دارد.
مگر انسان نمی‌خواهد که فرزندی صالح داشته باشد؛ پس باید در لقمه و کسب حلال کوشش کرده تا در دام بدترین مصیبت‌ها گرفتار نشود؛ همچنانکه امام علی(علیه‌السلام) فرمودند:«أَشَدُّ الْمَصَائِبِ‏ سُوءُ الْخَلَف‏؛ بدترین مصیبت‌ها فرزند ناصلح است.»(غرر الحکم،ص407)

انتخاب کسب و کار صحیح مهم است

وقتی لقمه حرام هم آثار سوء فردی و هم آثار بد خانوادگی دارد و البته جامعه را نیز آلوده می‎‌کند؛ لازم است که فرد در کسب و کار خویش دقت کرده و در کسب حلال بکوشد. وقتی دوری از لقمه حرام برترین و پر فضیلت ترین عبادت است؛ پس کسب حلال نیز باید جایگاه ویژه‌ای در اسلام داشته باشد. از این رو در حدیثی از رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمده است: «اَلْعِبادَﺓُ عَشَرَﺓَ اَجْزاءٍ تِسْعَـﺔٌ مِنْها فی طَلَبِ الْحَلالِ؛ عبادت ده جزء است که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است.»(جامع‌الاخبار،ص139) بالاخره برخی از منابع کسب درآمد، کارهایی حرام و غلط است. فعالیت‌های گناه‌آلودی که به هر ترتیب فرد مسلمان باید از آن دوری کند.

وقتی که مال حرام در اموال فرد مخلوط باشد شیطان در آن شریک شده و با مرد همراه است تا هنگامی که همبستری می‌کند از راه نطفه منتقل شده و نطفه مرد از حرام تشکیل می‌شود.»(بحارالانوار،ج57،ص342) آری خمیر مایه ابتدایی هر انسانی از نطفه است و اگر آن نطفه از غذایی حرام تشکیل بیابد؛ مطمئناً تاثیرهای سوء به دنبال دارد.


در شبهات تقوا به خرج دهیم

برای دور ماندن از حرام، لازم است که در شبهات دقت شود؛ همچنانکه پیامبراکرم(صلی‌اله‌علیه‌وآله) فرمودند:«حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ تَتَرَدَّدُ بَیْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ؛ (امور سه گونه است :) حلال واضح و روشن و حرام آشكار و بدون ابهام و اموری كه مردد میان این دو است. هر كس شبهات را ترك كند از محرمات نجات می‌یابد و هر كس به شبهات اقدام كند مرتكب محرمات می‌شود و ندانسته هلاك و نابود می‌گردد.»(الکافی،ج1،ص68) به هر ترتیب این ارتکاب شبهات است که انسان را در امور حرام می‌اندازد؛ بی آنکه فرد بداند که کار حرام انجام داده است. لقمه شبهه ناک نیز از این امور است.

سخن آخر

در لشگر عمر سعد بودند افرادی که اهل نماز یا قرآن باشند؛ افرادی که موعظه‎‌های امام هیچ تأثیری در آنها نداشت. امام حسین علت این عدم تغییر را در حرام خواری آنها عنوان کردند. لقمه‌های حرامی که مردم را در مقابل امام زمانشان قرار داده بود. باید در لقمه دقت کرد.

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.