تبیان، دستیار زندگی
پس از ظهور دین مبین اسلام و گسترش آن در شبهه قاره عربستان، اعراب بادیه نشین، در سال 637میلادی با شکست سپاه ساسانی در ناحیه دماوند، وارد خاک ایران شدند. اما این حمله و فتح، تصرفی ساده نبود، بلکه در پس آن گسترش اسلام، هدف اصلی قرار گرفت و سپاه مسلمانان، تما
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیشینه معماری مساجد

پس از ظهور دین مبین اسلام و گسترش آن در شبهه قاره عربستان، اعراب بادیه نشین، در سال 637میلادی با شکست سپاه ساسانی در ناحیه دماوند، وارد خاک ایران شدند. اما این حمله و فتح، تصرفی ساده نبود، بلکه در پس آن گسترش اسلام، هدف اصلی قرار گرفت و سپاه مسلمانان، تمامی تلاش خود را مبذول داشت تا علاوه بر گسترش قلمرو جغرافیایی خود، عقاید اسلامی را نیز همه گیر کند و پیام آخرین دین آسمانی را به گوش جهانیان برساند.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
مسجد امام

همراه با تصرف سرزمین ایران و شروع جنگ های منطقه ای، مردم ایران زمین، به دلیل عدم کفایت دودمان ساسانی و فساد حاکم شده بر دربار و نفوذ موبدان زرتشی در عرصه سیاسی، پذیرای دین تازه نفس اسلام شدند که دمی مسیحایی در پیکره اعتقادات پوسیده مذهبی ایشان بود و جهان بینی ایرانی را جانی دوباره بخشید.دین اسلام به دلیل شعائر سادۀ آن، به سرعت جانشین مراتب بغرنج دین زرتشتی شد و به دلیل آن که نسبت به نظام سلسله مراتبیِ موجود در دین مزدیسنا، بسیار مردمی تر و اجرای مراتب و اعمال عبادی آن تنها نیازمند برقراری ارتباط میان بنده و پرودگار بود، با سرعتی شگفت آور در تمامی بلاد ایران ریشه دواند و در عرض دو سده همگیر شد.اسلام، برابری همه انسانها با یکدیگر را اعلام می کرد و به انسان معمولی، عظمت و ارزشی تازه می بخشید که تا پیش از آن تنها در اختیار پادشاهان و دین مردان جامعه ساسانی بود.

اولین بنای مسجد در تمدن عربی

از سویی مانند هر آیین عبادی دیگر، در کنار این گسترش، لزوم برقراری پایگاهی برای عبادت، تحت عنوان مسجد، امری ضروری می نمود. هرچند دین تازه در سرزمین عربستان ظهور کرده بود، اما نیروهای فاتح اسلام، هیچ سبک معماریِ خاصی برای برپایی ابنیه مقدسی چون مسجد به سرزمین های مفتوحه عرضه نکردند؛ در واقع نداشتند که عرضه کنند. ویژگی های خاص اقلیمی عربستان و هوای گرم و بیابانی آن در طول سال ها، لزوم ساخت بناهای عظیم را برای مردم ساکن در آن منتفی کرده بود. اولین بنای مسجد در تمدن عربی، خانه پیامبر اکرم (ص) در مدینه بود. حیاطی کوچک با سایبان هایی در اطراف و یک ستون، با نام «حنانه» که حضرت در زمان بیان خطبه، به آن تکیه می دادند. هرچند در نگاه اولیه و قیاس آن با آتشکده ها و کاخ های عظیم ساسانی، این بنا بسیار ساده می نماید، اما گویای تحولی عظیم در اندیشه و جهان بینی دینیِ برآمده از اسلام است: خانه، به بنایی مقدس و سمبل مرکز عبادت تبدیل شد. مأمنی شد برای سجده کننده، و مسجد محل این سجده گاه، خصوصیات مکانی و روانی خود را وامدار همین خانه گشت.

كاربرد فراگیر مسجد

این ارتباط خانه و مسجد، گویای عمیق ترین ریشه های عقیدتی دین اسلام است: برخلاف دیگر ادیان مانند دین زرتشتی، یهودی و مسیحی که استفاده از ابنیه مقدس را محدود به روزهایی خاص در هفته می دانست، اسلام به مثابه دینی تنیده شده در زندگی روزمره مردم درآمد. عبادت و اتصال به منبع لایزال الهی، مانند خانه چیزی در دسترس، مأمن و خودمانی شد که هر فرد مسلمان در طول شبانه روز، پنج نوبت به آن رفت و آمد می کرد. این نقش پویای مسجد، لزوم ساخت و ماهیت کاربردی آن را تشدید می کرد. از سویی نوع آب و هوا و اقلیم متفاوت ایران با عربستان، نیاز به بنایی متفاوت با ابنیه عربی را نیز دوچندان می ساخت. هوای خشک، سرد و بعضاً کوهستانی ایران، به بناهایی با ویژگی های خاص از مسجد نیاز داشت که بتواند نقش حفاظتی را نیز برای مـؤمنین داشته باشد. در صد سال اول ورود اسلام به ایران، از بناهای مقدس موجود، مانند آتشکده استفاده می شد و در واقع پیروان بیش از یک دین، برای انجام اعمال عبادی در آن حاضر می شدند ، اما این استفاده تنها در زمانی موقت، می توانست معنا داشته باشد. از سویی دیگر، این بناها بر اساس اصول عقیدتی دین و آئین دیگر بنا شده بودند و برای نیازها و مناسک اسلامی مناسب و کافی نبودند. در همین بزنگاه تاریخی است که معماری ایرانی-ساسانی با تمامی رهاوردها و تجربیات هزارساله خود به مدد گرفته می شود، به طوری که می تواند صورتبندی معماری اسلامی را تا سر حد یک معماری فوق العاده زیبا و شکوهمند، رشد دهد.

متاثر از معماری ساسانی

مسئله بعدی که شکل گیری معماری مساجد در ایران با آن مواجه و از آن متأثر شد، عظمت معماری کاخ های عهد ساسانی است؛ بناهایی که برای عامه مردم، اماکنی غریب، دور از دسترس، پررمز و راز، شکوهمند و دست نیافتنی می نمود. توضیح آن که هرچند در ابتدای صدر اسلام، معماری مساجد بر پایه آموزه های دینی و لزوم تأکید بر ساده زیستی در اسلام، تلاش کرد از هر نوع پیرایه و تزئین دور گردد، اما به مرور زمان، جامعه اسلامی احساس کرد نیاز به شکوهی دارد که نشانگر و بازتاب دهنده عظمت دین اسلام باشد. برای دستیابی به چنین هدفی از معماری کاخ های ساسانی کمک گرفته شد، اما این بنای باشکوه نه در کاخ، بلکه در ساحت مساجد چشمگیر و زیبا که گویی تجسم عالم بهشت بر عرصه خاکی بودند، تحقق پیدا کرد.

موجی نو در ساخت معماری مساجد

تقریباً بلافاصله پس از ورود اسلام به ایران، موجی نو در ساخت معماری مساجد آغاز گردید. این ساختمان های نوپا، برپایۀ نیارهای دینی و عرفی پدید آمدند و مصالح، فنون و سبک های محلی در شکل دهی آنها نقشی مستقیم داشتند. با این حال، امروزه به دو دلیل بررسی و کنکاش در روند تحولات این بناهای اولیه، مشکل و بعضاً غیرممکن است: نخست آن که متأسفانه در زمانه حاضر، هیچ بنایی در ایران از سده های اول و دوم هجری به صورت سالم و دست نخورده، برجای نمانده است و دوم آن که هرچند قدمت برخی بناها در عصر حاضر به قرون اولیه اسلام می رسد، اما بازسازی های ادواری و تلفیق سبک های مختلف در زمان های گوناگون، به قدری در بافت و نقشۀ اولیه بنا تنیده شده که بازشناسی ساختار اولیه امری ناممکن می نماید.

معماری مساجد در سده های اولیه اسلامی

با توجه به تحقیقات و بررسی های ایران شناسانی چون آرتور آبهام پوپ، در معماری سده های اولیه اسلامی، سه نوع عمده از مسجد رواج داشته است: اول مسجد چهارطاقی، که عبارت بود از یک قبه یا گنید بر بالای اتاقی چهارگوش. این فرم کاملاً از پلان آتشکده های ساسانی اقتباس شده و از سویی پس از گرویدن مردم یک منطقه به اسلام و بالارفتن جمعیت مسلمانان، بعضاً آتشکده موجود در شهر، به مسجد تبدیل می شد. دوم مسجد ایوان باز، که عبارت بود از بنایی با طاق ضربیِ ساده به سنت ابنیه ای چون طاق کسری، و سوم مسجد صحن باز، معروف به مسجد عربی که با رواق هایی محاط شده و ایده ساخت آن به خانه حضرت محمد(ص) در مدینه باز می گشت.

به مرور و با گذشت زمان، هر سه سبک اولیه در بالا، از رونق افتاد و ساخت آن متوقف گشت، اما از سویی دیگر، ویژگی های مثبت و کاربردی هر سه در هم تلفیق شد و سبک خاصی از مسجدسازی را پدید آورد که به ایوانی معروف است و خود به انواع تک ایوانی، دو ایوانی و چهار ایوانی تقسیم می شود. شرح و بسط تفاوت ها و سیر این تغییرات، خود مقاله ای دیگر می طلبد، اما در اینجا ذكر همین  نكته بس که در نهایت مسجد چهارایوانی به عنوان کامل ترین، جامع ترین و در عین حال کارآمدترین نوع مسجد شناخته و در فرهنگ معماری اسلامی تثبیت شد. در این نوع از مسجد، تمامی دستاوردهای معماری ساسانی که تحت نظام تفکری اسلام، تهذیب شده بودند، نقشی کلیدی و اساسی بازی کرد. سرزمین ایران هم از نظر مصالح بوم آورد و هم به لحاظ روش و تکنیک در ساخت بناهای عظیم، معمارانی چیره دست و کارآزموده در بطن خود داشت که ساخت مساجد عظیم، به جای کاخ های باشکوه را عرصه ای برای جولان استعدادها و پرواز خیال خود می دانستند. فروتنی و مردم وارگی حاکم بر ایمان اصیل، به هر آن چه که از اسلام و این فرهنگ ساده برمی خاست، عظمتی درونی می بخشید. نوای خوش اذان روزی پنج بار از مسجد برمی خاست و روز جمعه نیز، مردم برای تجدید وحدت، به حضور در نماز جمعه فراخوانده می شدند. ولی مسجد، صرفاً محلی برای کاربردهای فوق نبود! درِ خانۀ خدا همیشه بر روی بنده مؤمن گشوده بود، مسجد بنایی بود که نه به یک فرقه، قوم و محله، بلکه به تمامی مسلمانان تعلق داشت؛ آرام گاه هر غریبِ خانه بدوش بود که می توانست روح و جان خود را زیر سقف گنبدین مسجد، آرام بخشد و خستگی راه و سفر را از تن بیرون کند.

نقش مسجد در شهرسازی اسلامی

از سویی دیگر هرچند مسجد محل انجام فایض دینی بود، اما با توجه به فرایض اسلام، تحصیل و علم آموزی و اشاعه آن نیز نوعی از عبادت محسوب می شود و به همین خاطر در رواق های اطراف صحن، حجره های تعلیم و علم آموزی نیز دایر گشت که در آن ها از درس صرف و نحو تا فلسفه ، فقه و الهیات به طلاب آموزش داده می شد. علاوه بر تمامی این موارد، مسجد یک نهاد سیاسی نیز بود؛ فرمان های خلیفه، اعلان جنگ و جهاد، وضع مالیات و لغو آن، همگی در مسجد اطلاع رسانی می شد. خلفا جلوس خود را از مسجد شروع و اعلام می کردند. ذکر نام خلیفه در خطبه های نماز روز جمعه، از شروط لازم برای فرمانروایی بود. علاوه بر تمامی این موارد، مسجد غالباً محلی برای برقراری عدالت و همچون محکمه بود؛ قراردادها اغلب در مسجد منعقد و امضاء می شد و معاملات رسمیت می یافت. همچنین فرد متوفی، با طواف مسجد راهی گورستان و خاکسپاری می گشت و به یک عبارت، در تفکر اسلامی مسجد تبدیل به بنایی شد که در تمامی مراحل زندگی مؤمن، نقشی عمیق و روحانی و همیشگی داشت.

به همین خاطر مسجد نقشی حیاتی در شهرسازی اسلامی عهده دار شد و به عنوان کانون شهر و درست در وسط بازار جای گرفت؛ بازاری که زندگی دنیوی، معامله و داد و ستد روزمره در آن جریان داشت و از سویی با اولین آوای «حی علی الصلاه» و شتاب برای انجام فریضه نماز، دست فرد با آب وضو از عالم مادی به عالم معنوی پیوند می یافت و همین داد و ستد، محکم ترین پشتوانه اقتصادی جامعه اسلامی شد که «الکاسب حبیب الله».مسجد همچون قلب تپنده شهر و در وسط بازار، خود شهری معنوی در درون شهری دنیوی شد که نه نیاز به دیوار بیرونی داشت، و نه نما؛ یک سردر ورودی با قندیل هایی که گویی از آسمان آویخته شده اند برای ورود به این شهر معنوی کافی بود و از همین طریق، دنیای خارج از عالم درون جدا می شد.