تبیان، دستیار زندگی

خانه دوست همینجاست

به بهانه تولد استاد انتظامی، عباس کیارستمی و پرویز پرستویی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانه دوست همینجاست

به بهانه تولد استاد انتظامی، عباس کیارستمی و پرویز پرستویی

سید رضا صائمی- بخش سینما و تلویزیون تبیان
انتظامی

تیر ماه ترافیک سالروز تولد کسانی است که نه تنها هر کدام ستاره یا کهکشانی در آسمان سینمای ایران هستند که می توان آنها را قطب نمای سینما هم دانست به این معنا که آنها راه را هم نشان می دهند. راهبرانی که رهروان زیادی پشت ردپای خود در سرزمین سینما به جای گذاشتند و سینمای ایران را می توان با آنها شناخت و تعریف کرد.

 استاد انتظامی که عزت سینمای ایران است و تثبیت او در حافظه تصویری و سینمای ما با اعتبار و اقتدار این سینما تداعی می شود. (او یک روز مانده به تیرماه متولد شد) زنده یاد عباس کیارستمی هم با قاب منحصر به فرد دوربینش نه تنها سینما که زندگی و زیستن را برای ما به نمایش گذاشته بود و پرویز پرستویی که به بازیگری، اعتبار حرفه ای بخشید و حتی به آن تقدس داد. تولد آنها نه صرفا زایش یک انسان که زایش یک راه یک مسیر یک تاریخ و یک انتخاب است.

 تولد آنها بازتولید و بازنمایی دائم سینما در حافظه تاریخی ماست که هیچ گاه از یاد نمی رودوفراموش نمی شود. این تولدها تنها فرصتی برای قدردانی از این بزرگان سینما نیست بلکه ارزیابی سینما با معیار و محک آنها هم است. اینکه به این بهانه،نسبت سینمای کنونی را با روش ومنش آنها بسنجیم و ضعف و قوت های آن را بشناسیم. اینکه چرا عزت الله انتظامی همیشه آقای بازیگر است؟ اینکه کیارستمی چه وزن و اعتباری به سینمای ما در سطح بین اللملی بخشیده و اینکه چرا پرویز پرستویی اینقدر محبوب و قابل احترام است؟ بدیهی است که می توان از نسبت سینما و نام این بزرگان پرسش های دیگر و بیشتری را هم بیرون کشید. مهم تعداد سوالات و حتی مضمون آن نیست مهم خود پرسش و پرسیدن و بالطبع آن اندیشیدن به رمز و راز بزرگی این بزرگان است. 

شاید آنچه که از رهگذر زندگی حرفه ای این سه تن می توان به عنوان فصل مشترک بیرون کشید اخلاق انسانی و حرفه ای آنها باشد. اخلاقی که بیش از مهارت و ارزش و اعتبار حرفه ای آنها به آنها عزت و اعتبار بخشیده و سینمای ما را به برکت این اعتبار،معتبر کرده است. آنچه که در این یادآوری مهم است این است که اخلاق حرفه ای بیش از احکام و ابزارهای حرفه ای به اعتبار هنرمند در عرصه حرفه ای خود،امتیاز می بخشد و اخلاق فردی و انسانی جدا از اخلاق حرفه ای نیست.

 اساسا از حیث تخصصی، متخصص و حرفه ای بودن خود یک کنش اخلاقی است که در کنار هم به شکل گیری گفتمان اخلاقی فرد کمک می کند. شاید خیلی ها با سینمای کیارستمی ارتباط برقرار نمی کردند یا از فلان نقش انتظامی و پرستویی در فلان فیلم ناراضی بودند اما هیچگاه این نقش ها و فیلم ها ، تصویر ذهنی مخاطب را نسبت به آنها نقش بر آب نکرد و همه حتی مخالفان و منتقدان آنها نیز از این سه تن به عنوان هنرمندان فرهیخته یاد می کنند. 

شاید آنچه که از رهگذر زندگی حرفه ای این سه تن می توان به عنوان فصل مشترک بیرون کشید اخلاق انسانی و حرفه ای آنها باشد. اخلاقی که بیش از مهارت و ارزش و اعتبار حرفه ای آنها به آنها عزت و اعتبار بخشیده و سینمای ما را به برکت این اعتبار،معتبر کرده است.

هیچگاه کسانی مثل این سه تن به منتقدان و خبرنگاران توهین نکردند اما نقدهای آنها را خوانده و به سوالاتشان گوش داده اند. آنها سوپراستار و سلبریتی نبوده اند اما همواره ستاره درخشانی در آسمان سینمای ایران بوده اند که از درخشش آنها نورگرفته اند.ستاره های دنباله داری که محبوبیت آنها نه یک شبه به وجود آمد و یک شبه فراموش شد.

روزهای تولد بزرگان را باید روز تامل درباره راز ماندگاری آنها دانست. آنها آنقدر بزرگ هستند و آنقدر در یادها و خاطرات مانده اند که شاید به تولد گرفتن و شمع و کیک ما نیاز نداشته باشند این ما هستیم که باید برای خود و سینمای خود جشن بگیریم که همچنین بزرگانی را در دامان خود پرورانده است. کسانی که تولدشان به تولد دوباره هنر و سینما انجامیده و هرگز نمی میرند حتی اگر به مرگ لبیک بگویند. ا

ز این سه تن یک تن سال پیش آخرین تولدش را تجربه کرده بود اما همچنان نام و یادش بر خاطره ها مانده و از یاد نمی روند. هنوز باید نشانی خانه دوست را از آنها جست. هنوز باید طعم گیلاس را از زبان آنها چشید و هنوز باید آنها را کپی برابر اصل سینما دانست. 

 

«سینمای اصیل و اصالت سینمایی» ارمغانی است که امثال انتظامی و کیارستمی و پرستویی ها برای ما آورده اند. تولد آنها بهانه است تا قدر این دستاوردها را بدانیم و آنگاه برای تولدشان دست بزنیم. خانه دوست همینجاست.