تبیان، دستیار زندگی
چالش با كاظم راست گفتار بر سر «آشوب». فیلمی كه تیزرهایش می گوید با یك اثر موزیكال ِخوشحال روبروییم اما خیلی زود نومیدمان می كند. استفاده از عنوان پرستاره ترین فیلم سینما محور دیگر این گفت و گو است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فریب تماشاچی؟ نه!

چالش با كاظم راست گفتار بر سر «آشوب». فیلمی كه تیزرهایش می گوید با یك اثر موزیكال ِخوشحال روبروییم اما خیلی زود نومیدمان می كند. استفاده از عنوان پرستاره ترین فیلم سینما محور دیگر این گفت و گو است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان
فیلم آشوب

*رابطه تان با سوال های تند و تیز چطور است؟

من خوبم؛ رابطه شما با سوال های تند و تیز چطور است.

*ما هم استقبال می كنیم. پیش از آن ، یك پرسش كلیشه ای مطرح كنیم و روایت شما را بشنویم از انگیزه ساخت «آشوب».

دغدغه اصلی من این بود كه متاسفانه شرایط جامعه ما به سمتی پیش می رود كه روز به روز اخلاق و ارزش های اجتماعی در آن كمرنگ تر می شود. اگر در جامعه ای اخلاق از بین برود ، هر كاری مجاز می شود و این گونه جامعه تبدیل می شود به جنگلی كه ظاهرا متمدن است ولی هر كسی برای موفقیت شخصی خودش تلاش می كند. متاسفانه بی اخلاقی ها در جامعه ما ریشه دوانده ؛ من آدرس برنامه مناظره ها و برنامه های تبلیغاتی انتخاباتی را می دهم كه كلاس های پیشرفته بی اخلاقی بود.

*پس هدف اولیه شما ساخت یك فیلم موزیكال نبوده و قدرت طلبی ها و سیاست ورزی ها را نشانه گرفته بودید؟

بله. همین طور است.

*بر اساس تیزری كه از خرداد سال پیش منتشر شد، آدرس«آشوب» چیز دیگری بود. بر اساس این نشانی و سابقه خوب آخرین فیلم تان «چك» احساس می شد كاظم راست گفتار موزیكالی معركه ساخته.

الان هم همین طور است.

*نه ؛‌الان این طور نیست چون فیلم بعد از یك مقدمه چینی ، به سیاست ورود می كند. اولین نقد همین است كه چرا به مخاطب رودست زده اید؟

هر چیزی در آنونس هست در فیلم هم هست و چیزی خارج از فیلم استفاده نشده. فیلم درعین حال كه نقد اجتماعی دارد،‌موزیكال هم هست. من فیلمی به نام «آشوب» ساخته ام كه درامی در آن شكل گرفته و بهترین موسیقی های محبوب مردم در طول حدود نیم قرن اخیر را می شنویم. یعنی كسی كه فیلم را ببیند عملا یك بلیت كنسرت هم خریده است. حرف ها هم به شكل دراماتیك بیان می شوند نه شعاری. چون قهرمان فیلم در موقعیتی قرار گرفته كه مجبور به بی اخلاقی می شود. این طور نیست كه ما به تماشاچی گفته ایم فیلم موزیكال است اما فیلمی سیاسی به او نشان داده ایم.

*آخر توی تیزر و آنوس چند تاكید دارد كه یكی از آن ها موزیكال بودن فیلم است.

شما فیلم را دیده اید؟

*بله.

موزیكال بود دیگر؟

*هست ولی از یك تایمی به بعد مسیر فیلم تغییر می كند. 

بهتر از فیلم هایی است كه وقتی می بینید با آنونس فرقی ندارد و قصه ای به شما نمی دهد.

*كاراكتر اصلی فیلم (فرهاد با بازی كوروش تهامی) آدم ساده ای است كه دست به هر كاری می زند موفق نمی شود و به شكل اغراق شده ای تو سری می خورد.

نه ؛‌آدمی است كه با روحی پاك وارد جامعه می شود و فكر می كند اگر به تنهایی هنر و انگیزه داشته باشد پیشرفت می كند. اما متوجه می شود ابراز پیشرفت نه هنر است و نه صداقت و نه شعور. كافی است كمی بی اخلاقی كند تا به خیلی چیزها برسد.

*سرنوشت فرهاد با یك دست بوسی ساده تغییر می كند و تبدیل می شود به یك آدم زبل. این تغییر خیلی ناگهانی نیست؟

در فیلم می گوید یك دست بوسیدم و در بهشت به رویم باز شد..فكر می كنم ریتم مناسب است و حرفش را رسانده. شما فواید دست بوستی در ایران را متوجه نشدید. این كار فوایدی دارد كه به سرعت ظاهر می شود. آن اختلاس گر چطور در كمتر از شش سال از راننده بودن تبدیل به سرمایه دار كلان شد؟ آدم هایی سراغ دارم كه چیزی نداشته اند ودر مدت یكی دو سال به ثروت كلان رسیده اند، فقط بخاطر یك دست بوسی.

*ایده شما محترم اما گیر ما هنوز روی تیز است كه می گوید متفاوت ترین فیلمی كه دیده اید؛‌لحظات خاطره انگیز و ... 

ما حدود 25 تیزر ساخته ایم كه شما فقط دو تای آن را دیده اید. اگر همه را ببینبد نظرتان عوض می شود. اتفاقا تیزرهای سیاسی هم داریم كه جنبه های دیگر فیلم را نشان می دهد. این فیلم گزارش تلویزیونی نیست؛‌ابعاد مختلفی دارد كه در هر تیزر به یك بعد آن پرداخته ایم: عاشقانه ، موزیكال، سیاسی و ... . ضمن این كه شما درباره فیلم می خواهید صحبت كنید، تیزر فرامتن است كه از بین می رود و  فیلم است كه می ماند. باید در چارچوب فیلم صحبت كنیم.

* فیلم در شروع گیرایی خوبی دارد اما از یك جا به بعد كه رنگ شخصیت عوض می شود در هر موقعیت كه قرار می گیرد قابل پیش بینی است و می دانیم آدم سالوس و خودخواهی است. همین نشاط فیلم را از بین برده.

من این را متوجه نشدم وگرنه اصلاح می كردم ؛‌اگر چنین برداشتی از فیلم شده ایراد از من است و عذرخواهی می كنم. سواد من در همین حد قد می داد.

*پس برگردیم به فرامتن؛ روی پوستر نوشته اید پر ستاره ترین فیلم سینمای ایران. حتما سبقه و تجربه كاظم راست گفتار از من بیشتر است و می داند تعریف ستاره چیست. چرا این شعار انتخاب شد؟

برای این كه تعریف ستاره را من می دانم و احتمالا دوستان نمی دانند. ستاره به كسی می گویند كه با انتخاب صحیح فیلم ها و بازی قوی، كاری انجام می دهد كه تماشاگر نسبت به آن علاقه پیدا می كند و مطمئن می شود فیلم هایی كه بازی می كند، خوب هستند و به اعتبار او به سینما می رود. مثلا توی آمریكا تام كروز ستاره است و هر فیلمی بازی كند مخاطب می داند ژانر و فرمتش چیست و رودست نمی خورد. او فقط یك بار بخاطر كوبریك «چشمان کاملا بسته» را بازی كرده، بقیه فیلم هایش مشخص است.ما در ایران به این اعتبار ستاره نداریم چون مثلا رضا عطاران فیلم كمدی بازی می كند و خوش مان می آید اما وقتی به اعتبار این نام به سینما می رویم می بینیم «آب نبات چوبی» و «دهلیز» بازی كرده و توی ذوق مان می خورد و می گوییم این چه ربطی به عطاران داشت. یا محمد رضا گلزار «سلام بمبئی» را بازی می كند و همان سال «خشكسالی و دروغ» از او اكران می شود. به این اعتبار فرهاد آئیش، كوروش تهامی ،‌یكتا ناصر و ... ستاره هستند چون فیلم هایی بازی می كنند كه قبول شان دارند و از فیلم های دیگرشان دور نیست. مثلا آقای آئیش فیلم آبگوشتی بازی نكرده.

* فرهاد آئیش در «پوپك و مش ماشاءالله» بازی كرده.

ولی كلیت كارنامه اش چیز دیگری است. هنوز وارد فیلم نشده ایم؛‌این سوال ها را باید تهیه كننده و پخش كننده جواب دهند.

*خب شما تهیه كننده هم هستید.

ولی حالا به عنوان كارگردان جواب می دهم. متاسفانه ما ایرانی ها بیش از این كه متن را دوست داشته باشیم طرفدار حاشیه هستیم.

*اقای راست گفتار غلط یا درست در كشور ما به امثال رادان و گلزار و عطاران ستاره گفته می شود.

ستاره یعنی كسی كه در عین خوش تیپی و بازیگر خوب بودن، جهان بینی دارد  و تماشاگر جهان بینی او را می شناسد و فیلم هایش را می بیند. برای همین عده زیادی عاشق جانی دپ هستند. در ایران زمانی فردین محبوب بود اما «غزل» را بازی كرد و زمین خورد. یعنی تغییر ژانر به ضرر ستاره تمام می شود.

*اول فیلم كاراكتر لیلا اوتادی را می بینیم كه فرهاد را كشته. بعد كات می خورد به سكانس فرهاد روی استیج كه به اوتادی نگاه می كند. توی طول فیلم معلوم می شود فرهاد وقتی با او آشنا شده كه خوانندگی را كنار گذاشته. منطق روایی چرا غلط است؟

اگر توجه كرده باشید این قسمت سیاه و سفید پخش می شود. قصه و فضایی كه فرهاد خودش را معرفی می كند سیاه و سفید است و بعد از آن رنگی می شود . این قسمت سیاه و سفید كه بخشی از آن حالت مستند دارد ذهنیت و رویای فرهاد است كه در حال مرگ است. قصه از جایی شروع می شود كه فرهاد وارد وزارت آموزش و پروش شده و با نریشن می گوید كه بعد از آمدن به تهران چه سرنوشتی پیدا كرده. یك جورهایی دل مشغولی فرهاد را می رساند.

*خودتان شیرازی هستید،‌چرا لهجه آتیلا پسیانی اشكال داشت؟

چون تقلید لهجه شیرازی خیلی كار سختی است.

*ولی یك جاهایی غلط می شد.

خیلی تلاش كردیم كه كم اشكال باشد. اما شیرازی هایی كه به تهران می آیند بعد از مدتی لهجه شان تغییر می كند. خود شما كجایی هستید؟

*من شیرازی ام.

الان شیرازی صحبت می كنید؟ بالاخره لهجه در تهران عوض می شود. آقای پسیانی خیلی هنرمند بود همین مقدار را هم توانست تقلید كند.

*بیشتر وقایع داستان زائیده تخیل است؟

بله؛ قصه هایی است كه برای خودم اتفاق افتاده و به چشم دیده ام. هیچ كدام از این استنادها واقعی نیستند.

*چرا تهامی نریشن نگفت؟

وقتی فیلم به مرحله نریشن رسید مدت زیادی از تولید فیلم گذشته بود. آقای تهامی یك فیلم بازی كرده و حس و حال «آشوب» و كاركتر فرهاد را از دست داده بود. صدای او را هم ضبط كردیم اما حس و حالی كه باید را نداشت. با گوینده های متعددی صحبت كردیم تا این كه بهروز رضوی كه از دوستان خوب من هستند ،‌گفتند خودت یك بار خودت نریشن را بخوان. خواندم؛ گفت باور كنید از ما بهتر می خوانی؛ چون این ها دغدغه شخصی خودت بوده و وقتی می خوانی از دلت بر می آید. كاری نداریم كه صدایم خش دارد ولی به عنوان فردی كه دغدغه های خودش را مطرح می كند ارتباط بیشتری با تماشاگر برقرار می كند تا این كه یك آدم خوش صدا بیاید و حس آن جملات را نتواند منتقل نكند.


منبع: همشهری جوان /احمد رنجبر