تبیان، دستیار زندگی
کتاب «اژدهایان خفته» نوشته علی گلستانی داستان نویس ۱۴ ساله توسط انتشارات آفرینگان منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستان «اژدهایان خفته» به قلم نویسنده ۱۴ ساله منتشر شد

کتاب «اژدهایان خفته» نوشته علی گلستانی داستان‌نویس ۱۴ ساله توسط انتشارات آفرینگان منتشر و راهی بازار نشر شد.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
title

کتاب «اژدهایان خفته» نوشته علی گلستانی به تازگی توسط انتشارات آفرینگان منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب به قلم علی گلستانی نوجوان متولد سال ۱۳۸۰ نوشته شده و داستانی در ژانر فانتزی دارد. نویسنده این کتاب کوشیده، ضمن رعایت قواعد ژانر با استفاده از موجودات خیالی قصه‌ها و متل‌های ایرانی، داستانی تا حد امکان سازگار با فرهنگ کشور خلق کند.

گلستانی درباره این کتاب نوشته است: ایده این داستان وقتی به ذهنم رسید که مطلبی درباره هیولاهایی که در باورهای عامیانه و خرافی ایرانیان وجود داشته می‌خواندم. با خود گفتم که این هیولاها کم کم به دست فراموشی سپرده شده اند و امروز کمتر نوجوانی پیدا می‌شود که این‌ها را بشناسد. پس این داستان را نوشتم تا هیولاهای ایرانی را به نوجوانان علاقه مند به ژانر فانتزی معرفی کنم.

این کتاب ۳ بخش دارد که هر بخش آن به قسمت های کوچک تر تقسیم می شود و این قسمت‌ها با اسامی شهرها و مناطق مختلف ایران، نامگذاری شده‌اند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بهرام آب دهانش را قورت داد. لحظه ای چشمانش را بست. به سارا گفت: «به نیروهات فکر کن. داره نزدیک می‌شه!»

هر دو تمرکز کردند و به نیروهای خود فکر کردند. صدای موسیقی چند ساز در ذهنشان پخش شد. همان لحظه یه چوم یه لنگ از مخفیگاهش بیرون زد و به بهرام و سارا خیره شد. آن‌ها با چشمانی از حدقه بیرون زده به او خیره شدند. بدنش سیاه رنگ و پر از مو بود.

هیولا هم که ترس آن‌ها را دید به سمتشان حمله کرد. هیکل هیولا دو برابر بهرام بود. با هر قدمی که برمی داشت زمین می‌لرزید. بهرام هم برای دفاع به سمت او رفت. هیولای یک چشم دندان های تیزش را به او نشان داد. دستانش را مشت کرد تا ضربه ای به او بزند. اما بهرام با پا به سینه او کوبید. هیولا فریاد کشید و مشتش را محکم به سر بهرام زد. بهرام بی حال روی زمین افتاد. هیولا دهانش را گشود تا شام امشبش را نوش جان کند، اما سارا به سمت او حمله ور شد. هیولا با ضربه ای سارا به چند متر آن طرف تر پرتاب کرد. هر دو مبارز بی حال روی زمین افتاده بودند...

این کتاب با ۱۸۳ صفحه مصور، شمارگان ۹۹۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار ریال منتشر شده است.


منبع: خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .