تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به «لاک قرمز» به کارگردانی سید جمال ساداتیان که این روزها بر اکران سینما است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دغدغه «لاک قرمز»

نگاهی به «لاک قرمز» به کارگردانی سید جمال سید حاتمی که این روزها بر اکران سینما است.

محمدرضا مقدسیان_ بخش سینما و تلویزیون تبیان
لاک قرمز

«لاک قرمز» یک فیلم اولی ساده و دغدغه مند است که به میزان قابل توجهی خام دستانه نوشته و ساخته شده است. د این میان اما جنسی از همدلی میان خود و مخاطبش ایجاد می کند. این همدلی اما از کجا آب می خورد؟ از حجم غلیظ تراژدی سرریز شده در فیلم که منجر به احساس دلسوزی و نگرانی  در مخاطب نسبت به سرنوشت اکرم شخصیت اصلی فیلم می شود. این همه به دلیل انتخاب بازیگر نقش اکرم که همزمان جنسی از معصومیت و آسیب پذیری از یکسو و تیزهوشی و رندی را از سوی دیگر تداعی می کند، رخ داده است.
دخترک فیلم به ضرب و زور فیلمنامه نویسی غلو شده در موقعیت هایی قرار می گیرد که کمتر مخاطبی تاب تحمل آن را دارد، اما از جایی به بعد این حجم از تراژدی به نتیجه ای عکس می انجامد و باعث جدایی مخاطب از اثر می شود چه که حسی از تصنع و خام دستی را در چینش وقایع حس می کند.

اولین و قابل اعتنا ترین عاملی که تماشای «لاک قرمز»را میسر می کند، دغدغه اخلاقی و انسانی حاکم بر فیلم است. دختر نوجوانی که تلاش می کند از میان تمام نامرادی های روزگار به سلامت بیرون بیاید و در کنار خانواده سربلند زندگی کند. این اما ایده یک خطی فیلم است و در مقام عمل «لاک قرمز»به اثری شعاری و گل درشت می ماند

«لاک قرمز» ماجرای پرشی بلند از کودکی به زنانگی و مادرانگی است بر بستری که مردان خالی از خاصیت شده اند و کمتر زنی است که بتواند یک تنه بار زندگی و مسئولیت هایش را بر دوش بکشد. این همه اما به این معنا نیست که «لاک قرمز» فیلمی به شدت زنانه و ضد مرد است، بلکه به این معناست که «لاک قرمز» بنا را بر عزت نفس داشتن و سرفرود نیاوردن گذاشته و در مسیری که کمتر زن یا مردی توان تحمل آن را دارد از درستی و اخلاق سخن گفته و صبری تراژیک را به تصویر کشیده است.
در «لاک قرمز» همه چیز از معصومیت و کودکانه ها آغاز می شود به معصومیت و بزرگسالی ختم می شود. در این مسیر سبیل و ابهت عرفی مردانه بی معنا می شود و همیت و جدیت است که فرا جنسیتی رخ می نمایاند. «لاک قرمز» از جنس سینمای به اصطلاح اجتماعی سربرآورده و تلاش کرده بر مسیری گام بردار که بزرگانی همچون رخشان بنی اعتماد و کیانوش عیاری و فیلمسازانی از این دست سراغی از آن گرفته اند.نتیجه اما چندان قرابتی مجموعه آثار بزگان این جنس نگاه در سینما ندارد. تنها داشته این فیلم از تمام آن داشته های تاریخی در دل سینمای ایران، دغدغه است و بس.
«لاک قرمز» در عین دغدغه مندی نماینده تام و تمام درام اجباری و داستان گویی باسمه ای است. اولین و قابل اعتنا ترین عاملی که تماشای «لاک قرمز»را میسر می کند، دغدغه اخلاقی و انسانی حاکم بر فیلم است. دختر نوجوانی که تلاش می کند از میان تمام نامرادی های روزگار به سلامت بیرون بیاید و در کنار خانواده سربلند زندگی کند. این اما ایده یک خطی فیلم است و در مقام عمل «لاک قرمز»به اثری شعاری و گل درشت می ماند که تنها دغدغه ای اخلاقی بر ن حاکم بوده و نه توان دراماتیزه کردن ایده ها و تبدیل کردنشان به فیلم و سینما.

لاک قرمز

پاشنه آشیل اصلی «لاک قرمز» نه لزوما کارگردانی یا شیوه بازی بازیگران بلکه داستان پردازی و چیدمان رخدادها و وقایع برای عزیمت از نقطه گره افکنی ابتدایی(مرگ پدر) تا ایستگاه نهایی است.
در دنیای فیلم ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند تا به طرزی غلو شده رخدادها و وقایعی که می تواند از یک سو از اکرم یک شخصیت مظلوم و ترحم برانگیز اما قوی و مستقل ترسیم کند و از سوی دیگر مخاطب را قانع کند که اکرم زندگی سختی دارد(خیلی خیلی سخت!). شدت تصنعی بودن این چیدمان تا جایی بروز پیدا کرده است که تفاوتی میان عریضه نویسی و روضه خوانی با چیزی که تحت عنوان فیلمنامه شاهدش هستین به چشم نمی خورد.
جدای از کیفیت این شکل معرفی، می تواند پذیرفت که فیلم تا این مقطع به درستی و طبق قواعد رایج تلاش می کند مخاطب را با منطق حاکم بر اثر آشنا کند. قصه اما از جایی شروع می شود که پدر فوت می کند. از این نقطه به بعد گویی فیلمنامه نویس تمام هم و غمش را معطوف به هوار کردن تمام بدبختی های دنیا بر سر اکرم از یک سو و تلاش برای سر بیرون نگه داشتن از این باتلاق از سوی دیگر کرده است. تلاشی که به خودی می تواند جذاب باشد اما نه به شکلی که حالا می بینیم.در این موتیف لاک زدن یا نزدن اکرم و دوست هم سن وسالش، موتیف عروسی دختر همسایه و آرزوهای اکرم که به باد می رود و یا تاکید بر بلند بودن موها و کوتاه نکردن شان و نهایتا دختر شدن عروسکهایی که با سبیل مردانه ساخته شده بودند و خالی از خاصیت بودند، غیر قابل باور می شود و در آماج رخدادهای اجباری گم می شوند.
بر کسی پوشیده نیست که کنار هم قرار گرفتن تصادفی رخدادها برای پیشبرد درام هم قاعده خودش را دارد و اگر این چیده شدگی بیش از یکی یا دوبار در فیلم تکرار شود به نقطه ضعفی در فیلم تبدیل می شود قبل از آنکه کارکرد دراماتیک پیدا کند.در انتهای این نگاه اجمالی به فیلم می توان گفت «لاک قرمز»در حد دغدغه ای قوام نیافته باقی مانده و تلاش کرده تا ضعف در پرداخت درام را با سرریز رخدادهای تراژیک پر کند.

شناسنامه لاک قرمز

 کارگردان: سیدجمال سیدحاتمی
نویسنده: امیر عبدی
بازیگران: پردیس احمدیه ، پانته آ پناهی ها ، بهنام تشکر ، مسعود کرامتی ، رسول نقوی
خلاصه داستان فیلم : دخترک تازه به انگشتانش لاک زده بود که روزگار صورتش را نقاشی کرد.