تبیان، دستیار زندگی
هیئت های عزاداری امام حسین (ع) یک سرمایه روانی، اجتماعی و معنوی بسیار مهم هستند. سرمایه ای که اگر خوب از آن استفاده کنیم، می توانیم اتفاقات بهتری را برای خود، خانواده، محله و شهر و کشورمان رقم بزنیم. اما گاهی این هیئت ها با آسیب هایی مواجه می شوند که آنها
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه در مجالس عزاداری شرکت کنیم؟

هیئت های عزاداری امام حسین (ع) یک سرمایه روانی، اجتماعی و معنوی بسیار مهم هستند. سرمایه ای که اگر خوب از آن استفاده کنیم، می توانیم اتفاقات بهتری را برای خود، خانواده، محله و شهر و کشورمان رقم بزنیم. اما گاهی این هیئت ها با آسیب هایی مواجه می شوند که آنها را از کارکرد واقعی شان دور می کند. یکی از این آسیب ها قضاوت و پیشداوری نسبت به همدیگر است.

راحله فلاح -کارشناسی ارشد روانشناسی
بخش خانواده ایرانی تبیان
عزاداری امام حسین

هر کدام از ما به دلیلی که خودمان بهتر از آن خبر داریم در مجلس عزاداری امام حسین (ع) حاضر می شویم. اما فراتر از همه این دلیل ها ما یک دلیل مشترک هم داریم: ما از همهمه زندگی روزمره به مجلس عزاداری امام حسین (ع) پناه می آوریم تا به آرامشی که قلبمان به امید آن می تپد دست پیدا کنیم. 
مسلماً هر کدام از ما هم سعی می کنیم تا حدی که آگاهی داریم و در توانمان است با پوشش و آرایش مناسب حرمت این جلسات را نگه داریم اما به هر حال در هر مجلسی ممکن است کسی یا کسانی پیدا بشوند که کمی با ما تفاوت داشته باشند. با این افراد متفاوت که مانند ما در جستجوی آرامش به عزاداری آمده اند چطور باید برخورد کنیم طوری که آنها نسبت به این مجالس بدبین یا از آنها نا امید نشوند؟

قضاوت، ممنوع

آدم ها به چیزها و یا کسانی که به زندگیشان معنا می دهند پای بند می مانند. و وقتی کاری را با معنا می بینند که احساس می کنند با انجام آن کار می توانند مفید و مؤثر واقع بشوند. پس پیشنهاد می کنم به کسانی که متفاوت از شما هستند در هیئت هایتان نقش بدهید

اولین و بزرگترین کاری که باید بکنیم این است که درباره دیگران قضاوت نکنیم. یک نظریه در روانشناسی می گوید که ما در مورد خودمان بر اساس ویژگی های بیرونی قضاوت می کنیم و درباره دیگران بر اساس ویژگی های درونی. مثلاً اگر خودمان یک شب با پیراهن یا مانتوی سفید به مجلس عزاداری برویم این طور خودمان را قضاوت می کنیم که «لباس مشکی ام کثیف شد و مجبور شدم این لباس را بپوشم» اما اگر کسی را ببینیم که در همین مجلس همان لباس را پوشیده است او را این طور قضاوت می کنیم که «انگار آمده مجلس عروسی».
 این هم به آن دلیل است که ما با آن چیزهایی که از درون خودمان می دانیم در مورد ظاهر زندگی دیگران نظر می دهیم و پیشداوری می کنیم. در روانشناسی این کار به عنوان خطای بنیادی اِسناد شناخته می شود. به عبارت دیگر این طرز تفکر یک تله فکری است که نه برای حال دل خودمان فایده ای دارد و نه به مخاطب مان و نوجوان و جوان مان کمکی می کند.

خجالت زده کردن، ممنوع

فرق بین آگاهی دادن با خجالت زده کردن، از زمین تا آسمان است. حتماً داستان رفتار امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در دوران کودکی با پیرمردی که اشتباه وضو می گرفت را شنیده اید. وضوی غلط آن پیرمرد مساوی بود با اشکال در نماز او که مهمترین واجب دینی است.
پس متوجه کردن او نسبت به این اشتباه کاری ضروری بود و به همین دلیل آن بزرگواران می توانستند مستقیم بروند سر اصل مطلب و در عرض چند ثانیه قال قضیه را بکنند. اما همانطور که می دانید این کار را نکردند چون نمی خواستند پیرمرد را خجالت زده کنند. این شیوه رفتاری به ما نشان می دهد که ما نباید کسی را حتی در مورد کاری به اهمیت وضو و نماز خجالت زده کنیم.

افزایش تحمل تفاوت ها

این روزها اکثر تکیه ها توسط دختران و پسران نوجوان ما اداره می شوند. گاهی در بین آنها بچه هایی دیده می شوند که سبک پوشش و آرایششان خیلی به ما شباهت ندارد. یا بعضی از مهمانان مجالس هم از همین قبیل هستند. در این شرایط، دم دستی ترین کار این است که طرز فکر خودمان را به آنها تحمیل کنیم. 
حالا اگر کسی که ما این کار را با او می کنیم آدم حساسی باشد ممکن است اصلاً دیگر به آن مجلس نیاید (متوجه مسئولیت خودمان در نیامدن او که هستید!) و اگر بچه بسازتری باشد ممکن است حرف ما را زمین نگذارد البته فقط در همان چند ساعت جلسه. البته نمی خواهیم بگوییم، امر به معروف و نهی از منکر نکنیم بلکه منظور این است که آنقدر حساب شده و روانشناسانه رفتار کنیم که احتمال مشارکت همراه با علاقمندی او در انجام فرایض دینی را افزایش بدهیم و این ممکن نمی شود مگر اینکه تا رسیدن به آن نقطه خود ما بتوانیم این تفاوت ها را تحمل کنیم.

نقش دادن

جمله ای هست که می گوید« هر پرهیزگاری گذشته ای دارد و هر گناهکاری آینده ای». پس اگر حتی هدف مان راهنمایی کسی است، انتظار نداشته باشیم که از یک ثانیه بعد، او صد و هشتاد درجه تغییر کند

آدم ها به چیزها و یا کسانی که به زندگیشان معنا می دهند پای بند می مانند. و وقتی کاری را با معنا می بینند که احساس می کنند با انجام آن کار می توانند مفید و مؤثر واقع بشوند. پس پیشنهاد می کنم به کسانی که متفاوت از شما هستند در هیئت هایتان نقش بدهید. مثلاً یکی را مسئول سماور بکنید از دیگری بخواهید که هماهنگی های هیئت را انجام بدهد و .... در حضور جمع از همه کسانی که در برپایی هیئت کمک کردند و از جمله از «او» قدردانی کنید و از خداوند برای «او» طلب خیر کنید.

فرصت دادن

جمله ای هست که می گوید« هر پرهیزگاری گذشته ای دارد و هر گناهکاری آینده ای». پس اگر حتی هدف مان راهنمایی کسی است، انتظار نداشته باشیم که از یک ثانیه بعد، او صد و هشتاد درجه تغییر کند. یادمان باشد فرصتی را که امام حسین (ع) برای انتخاب راه به حر و حتی دشمنانشان دادند.

اعتماد به صاحب مجلس 

از قدیم می گویند مجلس امام حسین (ع) دعوتی است و امام خودشان بهتر از همه می دانند که چه کسانی را برای مجلس شان دعوت کنند.

توجه به ندای قلبی متفاوت ها

قلب همه شرکت کنندگان در عزای امام حسین (ع) یک چیز را می گوید: «من حسین (ع) را دوست دارم». انسان های متفاوت زیادی بوده اند که به خاطر همین ندای قلبی راه سعادت را پیدا کرده اند. شاید بهتر باشد ما هم در خلال هیئت ها، در ورای ظواهر، کمی بیشتر به ندای قلب دیگران توجه کنیم.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.