تبیان، دستیار زندگی
طی کردن فراز و نشیب های بسیار در ادوار مختلف تاریخ ، گنجینه ارزشمندی را برای ما به یادگار گذاشته که سند هویت ماست. اگربه تاریخ اورارتوها علاقه مندید با ما راهی آذربایجان شوید تا رمز و راز اورارتوها را در نوشته های سنگی کتیبه «کله شین» بخوانیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز و راز اورارتوها در کتیبه «کله شین»

طی کردن فراز و نشیب های بسیار در ادوار مختلف تاریخ ، گنجینه ارزشمندی را برای ما به یادگار گذاشته که سند هویت ماست. اگربه تاریخ اورارتوها علاقه مندید با ما راهی آذربایجان شوید تا رمز و راز اورارتوها را در نوشته های سنگی کتیبه «کله شین» بخوانیم.

به کوشش:علیرضا عابدینی - بخش گردشگری تبیان
کتیبه کله شین

موقعیت جغرافیایی

جایگاه این کتیبه تاریخی جزو ملک روستای «درود» در غرب شهرستان اشنویه است که در زبان کوردی «دروو» به معنای (خار) خوانده می شود. روستای «درود» بالاتر از روستای « شیخان» در دهستان« هیق» قرار گرفته است. معبد و گذرگاه و همچنین رشته کوه معروفی در نوار مرزی ایران و عراق نام خود را از این سنگ گرفته اند.
کتیبه سنگی «کله شین» در نزدیکی روستای کله شین در شمال شرق عراق، در حدود 200 متری از مرز ایران کشف شده است. این کتیبه در مرز ایران و عراق و در یکی از معابر کوهستانی بجای میله مرزی نصب شده بود و در سر راه «رواندوز» به اشنویه در وسط گردنه  کوهی که اشنویه را از «رواندوز» جدا می سازد ،قرار داشت . با وقوع جنگ بین ایران و عراق با توجه به اهمیت تاریخی و به منظور حفظ این میراث ارزشمند فرهنگی از آسیب های احتمالی در سال 1365 به پیشنهاد برخی از فرهنگ دوستان منطقه و با مساعدتهای مرکز باستان شناسی ایران و سازمان میراث فرهنگی این سنگ نوشته  تاریخی به موزه ارومیه انتقال یافت و هم اکنون این کتیبه در موزه ارومیه واقع در خیابان شهید دکتر بهشتی ( دانشکده ) نگهداری می شود و در معرض دید عموم قرار دارد.

وجه تسمیه

نام کتیبه «کله شین» از دو واژه کردی «کله» به معنای سنگ قبر و «شین» به معنای آبی یا کبود گرفته شده است.

اهمیت

کتیبه های «کله شین» ، «ماوانا» و «محمودآباد» از جمله مهمترین آثار تمدن اورارتویی در موزه باستان شناسی ارومیه است.

تاریخچه

باستان شناسان معتقدند که این ستون در سال 814 قبل از میلاد به دست « ایشپوینی» پادشاه اورارتو در محل سابقش نصب شده است. ولایت «پارسوا» در غرب دریاچه ارومیه قرار داشت و در قرن ششم قبل از میلاد دولت جدیدی بنام «هالدیه» یا «خالدیه» ظهور کرده و ولایت «پارسوا» را به خود ضمیمه کرده بود.  پادشاه خالدی، سنگ «کیله شین» را تراشیده و در گردنه «کیله شین» در جنوب غربی دریاچه نصب کرده بود. به استناد آثار تاریخی پس از «شردوری اول»، پسرش« ایشپوینی» پادشاه اورارتو شد. این پادشاه زبان اورارتو را در كتیبه های خود به كار برد و چون كشور خود را از شرق تا رواندوز توسعه داد، در همان سنگ نبشته شرح فتوحات خود را مندرج ساخت.
در كتیبه مزبور عنوان آشوری پادشاهان كه شاه « ناایری» بود به«شابیاای» تغییر یافت. پادشاه مزبور پس از چندی پسرش«مینوا» را به سلطنت اورارتو نشانید و او را با خود در پادشاهی شریك كرد. چنانكه كتیبه «كله شین» نام هر دو پادشاه را در بر دارد. مینوا تا سال 785 قبل از میلاد بر آن كشور پادشاهی داشت. در زمان این پادشاه حدود مملكت اورارتو توسعه یافت،  از جنوب تا نزدیك آشور و از شمال تا ارمنستان شمالی بسط پیدا كرد.

کتیبه کله شین

مشخصات ظاهری

کتیبه سنگی «کله شین» به خاطر جنس خاص این سنگ مشهور است که این نوع سنگ در منطقه یافت نمی شود و ظاهرا این سنگ از مکان دیگری به این مکان آورده شده است.بلندی ستون فوق یک متر و یازده سانتی متر و عرضش هفتاد سانتی متر و ضخامت آن سی و سه سانتی متر می باشد، که بر پایه ای به بلندی 60 سانتی متر قرار گرفته است. متن اصلی کتیبه کیله شین از 42 سطر تشکیل شده است که دارای دو صفحه است و بر روی هر صفحه  آن خطوطی به دو زبان آشوری و اورارتویی حک شده است. سمت آشوری آن به دلیل تیراندازی افراد ناآگاه به شدت آسیب دیده است، ولی خطوط آن هنوز خواناست.درقسمت پشت کتیبه که به زبان اورارتویی است، ساییدگی بر روی سنگ دیده می شود.

کشف و رمزگشایی

نخستین کسی که این لوحه را به دنیا معرفی کرد، شولتز  باستان شناس آلمانی بود که در سال 1829 این سنگ را کشف کرده و از آن کپی برداری نمود، اما چند روز بعد از کپی برداری این شخص به قتل رسید و هنگام کشته شدن رونوشتی را که از خطوط این سنگ برداشته بود از بین رفت. پس از مرگ شولتز در سال 1838 ژنرال راولسنین کاشف معروف بیستون و آشورشناس مشهور انگلیسی قسمتی از خطوط این سنگ را رونویسی نمود و آن را در معرض مطالعه دانشمندان و علاقمندان قرار می دهد. در سال 1852 خانیکوف روسی و در سال 1858 بلاو از این سنگ قالب تهیه می کنند و در سال 1858 بلاو از مجموع مطالعات انجام شده مطلبی تهیه و منتشر می نماید.در سال 1882 میلادی خاور شناسی به نام «سایکه» موفق به ترجمه متن اورارتوریی این کتیبه شد. در پاییز سال1890 ژاک دمرگان به آذربایجان آمد و پس از اینکه حکومت وقت آذربایجان یکی از خوانین ایل « زرزا » را در اختیار وی قرار داد، همراه با خان مزبور از دهکده «هیق» به طرف گردنه «کله شین» حرکت کرد و پس از رسیدن به مقصد در مدت دو ساعت به طریقه «اشامپاژ» نسخه کاملی از تمامی جهت های لوحه تهیه کرد. بخشی از خطوط این لوحه که به زبان آشوری است، برای اطلاع کامل از متن آن به وسیله« ژاک دمرگان» به «پرشیل» آشورشناس مشهور عرضه گزدید. پرشیل پس از زحمات فراوان موفق به ترجمه آن گردید و آن را همراه با مقدمه ای در یکی از روزنامه های پاریس انتشار داد.

متن کتیبه

از این کتیبه چنین مستفاد می گردد که «مهر کپوسی»، «ایشیوینی» و «منوا» که هر سه از پادشاهان سرزمین «توشیبا» بوده اند، این سنگ را به«هالدیه» خداوند شهر « موازیر» اهدا کردند.مفاد یک صفحه این کتیبه شامل دعا و نیایش برای رب النوع شهر و متن صفحه دیگر آن شرح عملیات جنگی است که تصرف شهر موساسیر (آردینی) توسط «ایشپوینی» شاه اورارتویی راتوصیف می کند.

کتیبه کله شین

ترجمه متن اورارتویی کتیبه

«آنگاه که ایشپوینی پسر «ساردور» شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه جهان، شاه سرزمین «نایری» سرور بزرگ شهر «توشیبا شهر» و «منووا» پسر او نزد خدای «خالدی» به شهر «موساسیر» به معبد بلندی که برای خدای «خالدی» بنا کرده بودند، آمدند، «ایشپوینی» پسر «ساردور» برای معبد بزرگ، جنگ افزارهای نفیس، و رمه های زیبا آورده است. «ایشپوینی» اشیاء مفرغی و ظروف مفرغی آورده است. ایشپوینی رمه های بسیار آورده است (که) تمام این هدایا را دوباره (مجددا) (برای این معبد) مقرر داشته است. «ایشپوینی» تمامی این هدایا را در برابر دوازده «خالدی» به خدای «خالدی» به خاطر (دوام) زندگی خود، ارزانی می دارد...«ایشپوینی» بعنوان کفاره 1112 گاو 9120 ( بز فربه، و قوچ،)و 12480 بز فربه برای وقف آورده است هنگامی که «ایشپوینی» پسر «ساردور» شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه جهان، شاه سرزمین «نایری» سرور بزرگ شهر «توشپا شهر» در برابر «خالدی» به نیاز، آمد برای (جلب) مرحمت خدای «خالدی» این ... و سپس، او «ایشپوینی» این حیوانات و اشیا را در مسیر دروازه های معبد خدای «خالدی» گذارد. در «موساسیر» رمه های (اهدایی) را، نگهبانان رها کرده، یا در نگهداری آنها کوتاهی کرده بودند. از برابر دروازه های (معبد) خدای «خالدی» دزدیدند و فروختند. اینکه در این هنگام که آنها «ایشپوینی» پسر «ساردور» و «منوا» پسر اپشیوینی به شهر موساسیر برای تقدس آمدند رمه ای به خدای «خالدی» تقدیم داشته و چنین گفتند: آن کس که این رمه های رها شده را از جلوی دروازه «خالدی» بدزدد، آن کس که ببیند آنها را می دزدند، و خود را در تاریکی و خفا پنهان سازد، آن کس که در مرکز شهر «موساسیر» زندگی می کند. و می شنود شخصی (این) رمه ها را، از برابر دروازه های «خالدی» دزدیده و به همراه (خود) برده است، و از نابودی آنها،  ناراحت (افسرده) نمی شود، به چنین آدمی، خدای «خالدی» مرحمت ندارد، و نسل او را از روی زمین برخواهد داشت. هر کس این کتیبه را از این جا بردارد، هر کس این کتیبه را بشکند،  هر کس که به کس دیگر بگوید «برو 6 این کتیبه را بشکن، تمامی خدایان شهر «موساسیر» خدای «خالدی»، خدای «هوا» و خدای «خورشید» نسلش را از روی زمین، برخواهند داشت».


منابع: ارگ توریسم، تیشینه، تاپ توریسم ، باشگاه خبرنگاران جوان