تبیان، دستیار زندگی
شاید فکر میکنید که آنقدر زمانه عوض شده که دیگر خبری از اجبار در ازدواج نیست و جوانان خودشان دست به انتخاب میزنند، اما باید بگوییم که متاسفانه هنوز هم دخترانی هستند که به زور پای سفره عقد مینشینند. سرنوشت این دختران متفاوت است از تحمل یک زندگی نا خواسته گر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ازدواج اجباری و خودکشی

شاید فکر میکنید که آنقدر زمانه عوض شده که دیگر خبری از اجبار در ازدواج نیست و جوانان خودشان دست به انتخاب میزنند، اما باید بگوییم که متاسفانه هنوز هم دخترانی هستند که به زور پای سفره عقد مینشینند. سرنوشت این دختران متفاوت است از تحمل یک زندگی نا خواسته گرفته تا جدایی و فرار و حتی خودکشی.

فرآوری: هانیه مهانیان - بخش کلوب ازدواج تبیان
ازدواج اجباری

دوشنبه شب در برخی گروه های تلگرامی، خبری دردناک دست به دست شد. خبر این بود: «دختر 11 ساله کامیارانی، به خاطر اصرار مادربزرگش برای ازدواج اجباری با یک مرد 25 ساله دارای معلولیت ذهنی و جسمی، خودش را حلق آویز کرد.»
پس از آن رسانه های محلی گزارش دادند ظهر شنبه 9 مرداد 1395، دختر 11 ساله ای در شهرستان کامیاران در تپه پیرمحمد، با پاره کردن چادر مادربزرگش و حلق آویز کردن خود از لوله گاز، به زندگی اش پایان داد. با به پایین رسیدن سطح هوشیاری دختر 11 ساله به پایین ترین حد ممکن، صبح دوشنبه 11 مرداد در بیمارستان بعثت سنندج، فوت کرد.
ظاهرا دخترک، پدر و مادرش را از دست داده بود و در تپه پیرمحمد، همراه مادربزرگش که توان حرکت ندارد و فلج است زندگی می کرده است. به زور عقدش کرده اند و قرار بوده تا یکی دو هفته آینده، سر خانه و زندگی اش برود اما مثل اینکه دوام نیاورده و خودکشی کرده است. تپه پیرمحمد، عمدتا جای روستانشینانی است که دارای وضعیت مالی مطلوبی نیستند و اگر کسب و کار کشاورزی شان به راه باشد روزگار می گذرانند.

شیوا دولت آبادی، روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودک، درباره این خبر می گوید: در مورد تکرار بعضی از انواع خودکشی در مناطقی از کشور، به صورت معنی دار با نگرش روانشناسی اجتماعی می توانیم اظهار نظر کنیم. به این معنی که با توجه به ارتباط این خودکشی ها با بعضی موارد از جمله ازدواج اجباری، فردی که اقدام به خودکشی می کند، در واقع به دنبال اعلام زنگ خطر به ساختار اجتماعی حاکم است و در این مورد به ما هشدار می دهد که باید به فکر کودکان در معرض ازدواج اجباری باشیم.

وقتی انتظاری که یک انسان (چه کوچک یا بزرگ) از زندگی برای خودش دارد با آنچه برای او اتفاق می افتد، خیلی فاصله داشته باشد او را در وضعیتی قرار می دهد که خشونت به خودش را جایز می شمارد و این مسئله در نهایت او را متقاعد به خودکشی می کند

به گفته این استاد دانشگاه، باوجود فاصله ای که بین نگرش شرعی به بلوغ و مسئولیت  پذیری برای ازدواج وجود دارد و خیلی هم زیاد است؛ اما قانون به ازدواج بالای 13 سال اجازه ثبت داده، بنابراین از نظر سنت و مذهب هم دختر 11 ساله آمادگی ازدواج ندارد و مشخص نیست چرا با توجه به این شرایء یک انسان به راحتی قربانی خواسته های نابه جای اطرافیان شده است.
او ادامه می دهد: وقتی انتظاری که یک انسان (چه کوچک یا بزرگ) از زندگی برای خودش دارد با آنچه برای او اتفاق می افتد، خیلی فاصله داشته باشد او را در وضعیتی قرار می دهد که خشونت به خودش را جایز می شمارد و این مسئله در نهایت او را متقاعد به خودکشی می کند.

به گفته دولت آبادی، در واقع کسی که دست به خودکشی می زند، فاصله تحمیل شده به زندگی اش را نمی تواند بپذیرد و برایش قابل تصور و تخیل هم نیست؛ به ویژه درمورد ازدواج که امری جدی در زندگی هر انسانی است.
این استاد دانشگاه اضافه می کند: حال شما تصور کنید یک کودک با همه تخیلات و تصورات کودکانه اش در این مرحله سخت قرار بگیرد. متأسفانه در چنین شرایطی است که می گویم فاصله بین خواسته ها و تحمیل ها چنان زیاد می شود که فرد تصمیم به خودکشی می گیرد و این در مورد همه افراد، چه بزرگسال و چه نوجوان، قابل اتفاق افتادن است. در واقع فرد وقتی در تنگنا قرار می گیرد خودش را حذف می کند تا هشداری به جامعه اطرافش دهد.
دولت آبادی درباره ازدواج اجباری کودکان می گوید: مشخصا در این مورد تحمیل چند جانبه را شاهد هستیم؛ با کودکی مواجه هستیم که آمادگی این را ندارد در قالب یک زن بالغ، مسئولیت یک زندگی را بپذیرد و حق هم با اوست اما با اجبار اطرافیان ناچار به ازدواجی ناخواسته می شود.
ازدواجهایی که بدون شناخت و در شرایط سنی و فکری نامناسب صورت می گیرد درباره فرزندان خانواده های است که آنان را مجبور به ازدواج اجباری می کنند.

معصومه رفیقی مرند آسیب شناس درباره عوامل های موثر در مسیر ازدواج های اجباری رخ می دهد به  باشگاه خبرنگاران گفت : این مسئله دلایل متفاوتی می تواند داشته باشد که شرایط محیطی، فرهنگی، تعداد فرزندان خانواده، آداب و رسوم، میزان تحصیلات، مشکلات خانوادگی و به ویژه شرایط مادی خانواده ها را می توان از مهمترین دلایل این امر برشمرد.

در واقع کسی که دست به خودکشی می زند، فاصله تحمیل شده به زندگی اش را نمی تواند بپذیرد و برایش قابل تصور و تخیل هم نیست؛ به ویژه درمورد ازدواج که امری جدی در زندگی هر انسانی است.


 
این کارشناس در ادامه تصریح کرد: بسیاری از افراد معتقدند ازدواج سن خاصی ندارد و بنا به شرایط خاص،  افراد در سنین گوناگون آمادگی ازدواج را پیدا می کنند اما توجه به آسیبهای بعدی که ممکن است در انتظار افراد باشد نیز بسیار مهم است، در بعضی روستاها و شهرهای کوچک، کودکان در سنین چهارده پانزده سالگی و حتی پایین تر از این سنین ازدواج می کنند، گاهی این ازدواج ها با مخالفت این کودکان و نوجوانان و در نهایت اجبار خانواده صورت می گیرد و گاهی بنا بر عرف و عادت آنها خودشان آماده پذیرش این قضیه هستند و از طرف آنها مخالفتی صورت نمی گیرد.

رفیقی مرند درباره راه حل موثر در جهت کاهش ازدواج های اجباری گفت: بنا به تحقیقات کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، ازدواج های اجباری و پیامدهای منفی اینگونه ازدواج ها در دختران شایع تر است، بنابراین آگاه سازی خانواده ها درباره عواقب ازدواجهای نادرست و آموزش انتخاب آگاهانه و درست از طریق رسانه ها و به خصوص رادیو و تلویزیون که طیف بیشتری از مخاطبان را دارند امر مهمی است تا سرنوشت تلخ دختران که به خاطر گریز از ازدواج اجباری مبادرت به فرار از خانه کرده اند گوشزد و نهیبی به دیگر خانواده ها باشد تا در مسائل اساسی زندگی از جمله مسئله ازدواج  هیچگاه فرزندانشان را تحت فشار قرار ندهند و آنان را به ازدواج های اجباری وادار نکنند.

برای اطلاع از طرح همسان گزینی تبیان اینجا کلیک کنید


منابع: سایت ایسنا و سایت خبری تحلیلی هم صدا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.