نصیحت گوش کن جانا! حتی با تلگرام
كمتر دیده بودم كسی در این دوره و زمانه، پیش دیگران سر خم كند و طالب نصیحت باشد. در عصر جهانی شدن، هركسی گمان میكند دانای كل است و به اندازه همه تجربههای عالم، اندوخته دارد. این دلیل اول و اما دلیل دوم اعجاب، موضوع این فقره از نصیحتخواهی تلگرامی بود. وقتی پرسیدم ما كه قابل نیستیم، حالا به فرض هم اگر بخواهیم مشورتی بدهیم، در كدام زمینه؟ پاسخ متفاوتی شنیدم: در زمینه مهارتهای پس از ازدواج! میخواهم آنچه را كه رفتگان راه تجربه كردهاند، از همین آغازین روزهای زندگی مشترك بدانم. دوست ندارم عمری از من بگذرد و با سعی و خطا، جاهلانههای زندگی مشترك را كشف كنم.
پرسیدم: خوب محورهای این مطالبه كدام است؟ چه چیزی را میخواهی از همین ابتدای راه بدانی؟
گفت: من آدم حساسی هستم. به رفتارهای اطرافیان خیلی توجه دارم. آنها را محاسبه و تحلیل میكنم و میدانم زندگی مشترك دریایی است مواج از تعاملهای ارتباطی و احساسی با دیگران. علاوه بر این، من زود دچار دلتنگی میشوم. نگرانم همین كه وارد خانهبخت شدم، دلتنگی پدر و مادر زمینگیرم كند و همین دلتنگی اگر مدیریت نشود، حتما من را در كنترل رفتارهایم ضعیف خواهد كرد.
و از این دو مهمتر آنكه در خانواده ما طبق رسم و سابقه، بریز و بپاش در عروسی و خرید و جهیزیه و ولیمه، رایج و فراگیر است. تا اینجای كار، یكتنه در برابر این آوار ویرانگر مقاومت كردهام اما در این میدان، حسابی تنها هستم. میخواهم بدانم ادامه این مقاومت چگونه امكان دارد؟ میخواهم راهی را كه شروع كردهام، ختم به خیر كنم. پس نیاز به نصیحت و مشورت دارم چرا كه دیگران، دارند من را شماتت و سرزنش میكنند. پس برای استحكام بنیان خانواده كوچكم (من و همسرم) به پند پیشكسوتان خوشبخت نیازدارم.
اما محور آخر درخواست، حتما شما را هم به فكر فرومیبرد: چه كنم كه همسرم، بهواسطه من احساس خوشبختی عمیق و واقعی كند؟
اینكه چه جوابی دادم و سیر مباحثات به كدام نقطه انجامید، مهم نیست، مهم آن است كه این روحیه نصیحتجویی، غنیمتی است یگانه كه میتواند مثل كیمیا، مس زندگی مشترك را به طلای ناب و تمام عیار تبدیل كند.