تبیان، دستیار زندگی
رشته تصویرسازی (Illustration) در کنار گرافیک و انیمیشن، یکی از هنرهای تخصصی و به روز جهانی است که خوشبختانه در ایران نیز از اقبال خوبی برخوردار بوده است. وانگهی موفقیت های هنرمندان جوان ایران در بینال های جهانی گویای این واقعیت است که تصویرسازی ایران در ز
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تصویرسازی ایران در جهان پیشتاز است+فیلم

گفت و گوی اختصاصی تبیان با دکتر سید محمد فدوی درباره هنر تصویرسازی

رشته تصویرسازی (Illustration) در کنار گرافیک و انیمیشن، یکی از هنرهای تخصصی و به روز جهانی است که خوشبختانه در ایران نیز از اقبال خوبی برخوردار بوده است. وانگهی موفقیت های هنرمندان جوان ایران در بینال های جهانی گویای این واقعیت است که تصویرسازی ایران در زمینه آموزش دانشگاهی از کیفیت خوبی برخوردار است. محور گفت و گو با دکتر سید محمد فدوی بر همین اساس شکل گرفت.

مصاحبه: سمیه رمضان ماهی - بخش هنری تبیان
دکتر سید محمد فدوی

دکتر سیدمحمد فدوی، استاد دانشکده هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است که سوابق اجرایی فراوانی در کارنامه اش دیده می شود؛ از جمله رئیس دانشکده هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران و معاون دانشجویی و فرهنگی این پردیس، رئیس دانشکده هنر دانشگاه الزهرا، مدیر گروه هنرهای تجسمی دانشگاه تهران،مدیرعامل بنیاد آفرینش های هنری نیاوران ، عضو صندوق حمایت از پژوهشگران نهاد ریاست جمهوری ، عضو کمیته هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیر علمی اولین دوسالانه دیوار نگاری شهر تهران و ... . از فدوی ده ها مقاله در مجله های مختلف منتشر شده . او همچنین صاحب چندین کتاب است ؛ از جمله ترجمه کتاب« کتیبه های فاطمیان بر ابنیه هایی در مصر»، کتاب «مجموعه مقالات اولین دوسالانه دیوار نگاری شهر تهران» ،کتاب «اتروسک تمدن شگفت انگیز» و ... .

جناب آقای دکتر فدوی، لطفا در ابتدا درباره پیشینه رشته تصویرسازی صحبت کنید.

تصویرسازی هنری کاربردی است که در طول تاریخ، هنرمندان برای روایت متن و موضوع در قالب تصویر از این هنر استفاده می کردند. به بیان دیگر روایت تصویریِ متون اعم از مذهبی، تاریخی، علمی و ادبی به کمک هنر تصویرگری صورت می پذیرفته است. سابقه هنر تصویرسازی بسیار کهن است و می توان پیشینه آن را تا دوران غارنشینی و عصر سنگ به عقب برد. البته بر اساس پیشرفت هایی که در زمینه چاپ و آسان شدن تکثیر در دو قرن گذشته صورت پذیرفت، هنر تصویرگری توسعه یافت و با مردم ارتباط بیشتر و موثرتری برقرار ساخت، کمااینکه امروزه نیز هنر تصویرسازی روز به روز در حال گسترش است و حوزه هایی چون تصویرسازی کتب کودک، علمی، ادبی و انیمیشن را در برمی گیرد.

از چه زمان هنر تصویرسازی در ایران به عنوان یک رشته مستقل مطرح شد؟

تصویرسازی در گذشته زیرمجموعه رشته گرافیک بود ه است، اما از حدود سال70 یعنی حدود 25سال پیش، در ایران، این رشته به عنوان رشته ای مستقل  در سیستم آموزشی آکادمیک مطرح شد. در دانشگاه تهران  برای اولین بار در سال 73-74 سرفصل های این رشته را طراحی کردیم و پس از تأیید وزارت علوم شروع به جذب دانشجو در این رشته نمودیم که با فاصله 4الی 5 سال نسبت به کشورهای اروپایی و امریکایی، این رشته در ایران تاسیس و شروع به فعالیت رسمی کرد. وقتی که این رشته تاسیس شد و دانشجویان ایرانی در آن شروع به تحصیل و فعالیت نمودند متوجه شدیم که جوانان ایرانی در این رشته بسیاربا استعداد هستند و خیلی زود در محافل بین المللی خوش درخشدیدند و توانستند رتبه های مهم جهانی را از آن خود کنند.
به عقیده من و با توجه به مطالعاتی که داشته ام، این پیشرفت و درخشش به دلیل سابقه کهن هنر ایرانی در سنت های کتابت است که همواره همراه با تصویرسازی بوده است. به طوری که امروزه ما هنرمندان تصویرگر تراز اولی داریم که در دنیا شناخته شده اند و مایه افتخار هستند و خوشحالیم که توانستیم این رشته را تاسیس کنیم.

اشاره کردید که تصویرسازی ایران، به عنوان یک رشته تخصصی همتراز با اروپا و امریکاست. آیا روشهای تدریس و آموزش دانشگاهی ما نیز قابل مقایسه با این کشورها است؟

بله، نه تنها پیشرفته است بلکه می توانم بگویم هنرمندان ایرانی ویژگی هایی دارند که آنهارا متمایز می کند. حدود سه سال پیش، تعدادی از استادان دانشکده  آرت دکو فرانسه به همراه رایزن فرهنگی سفارت فرانسه در ایران به دانشگاه تهران آمدند تا از نحوه آموزش تصویرسازی ما در دانشگاه بازدید کنند.
زمانی که علت را جویا شدیم به صراحت اعلام کردند که در بررسی هایی که ما در هنر تصویرسازی دنیا کردیم  به این نتیجه رسیدیم که امروزه سه کشور در سیستم آموزشی تصویرسازی پیشتاز بوده و رشد عجیبی داشته اند: چین،  زاگرب در کرواسی و ایران. با توجه به آن که در سالهای اخیر آموزش تصویرسازی در فرانسه با افت روبه رو شده ما آمده ایم تا با روشهای شما که سبب چنین موفقیتی شده آشنا شویم. این مطلبی بود که استادان دانشگاه آرت دکو پاریس اظهار می کردند و برای من بسیار جالب بود که برخلاف تصور عمومی ما ایرانی ها که فکر می کنیم این ما هستیم که باید برویم و از دستاوردهای آنان بهره ببریم، اما این بار غربیها ما را پیشرو می بینند و برای یافتن روش و بهره برداری از تجربیات ما به کشور ایران می آیند.

به نظر شما چرا فرانسه در هنر تصویرسازی دچار افت شده؟

اتفاقا این سوالی بود که من از استادان این هیأت پرسیدم و در پاسخ گفتند که سیستم آموزش در فرانسه دارای دو خطا شده که خوشبختانه شما در ایران آن را انجام ندادید: اول آنکه متاسفانه ما دانشجویان را به سمت استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری سوق دادیم و به یک عبارت "دست" را از انجام تصویرسازی حذف کردیم. برخلاف ما، دانشجویان تصویرسازی در ایران هنوز کار خود را با دست و به کمک اجرای دستی انجام می دهند. دوم اینکه در فرانسه دانشجویان کارها و تکالیف خود رادر منزل انجام می دهند، اما در ایران دانشجویان کار را زیر نظر استاد خود در کارگاه ها انجام می دهند و از تجربیات دیگر همکلاسی های خود نیز استفاده می کنند و این تعامل در روند رو به رشد آثار بسیار موثر است.
البته این نکته را نیز تذکر بدهم که با پیشرفت هنرهای دیجیتال، ما نیز به دانشجویان خود اعلام کردیم که دیجیتال بسیار مهم است و هر هنرمند امروزی می باید از تکنولوژی روز آگاه بوده و نحوه استفاده از آن را بداند اما دست، باید توانا باشد و نمی توان تنها به کمک دیجیتال، آثار خوب و ماندگار خلق کرد.البته اهمیت این موضوع در حوزه تصویرسازی بیشتر است.
به عبارت دیگر با تدبیرهای انجام گرفته ، تلاش کردیم روش های سنتی و کلاسیک در انجام و تولید اثر هنری را حفظ کنیم و تنها به هنرهای جدید و دیجیتال اکتفا نکنیم و به نوعی بینابین عمل کنیم و امروزه می بینیم که این روش بسیار موفق بوده است.

دکتر سید محمد فدوی

عمر رشته تصویرسازی چقدر است؟

من در کتابی که با عنوان "تصویرسازی در عصر صفویه و قاجار" نوشته ام و دانشگاه تهران آن را چاپ کرده و اخیراً نیز چاپ دوم آن روانه بازار شده، قید می کنم که تصویرسازی، ریشه در هنر غار دارد و آن چه که ما مسامحتاً نقاشی های انسان های غارنشین می دانیم، نقاشی به معنای امروزه نیست بلکه تصویرسازی است. انسان های اولیه در عصر حجر، به منظور پیام رسانی ، تلقین و یا آموزش از تصویرسازی روی دیوارها استفاده کرده اند. این تصاویر کاملاً کاربردی بوده و از حوزه نقاشی به آن معنای آکادمیک و زیبایی شناسانه که امروزه مطرح است، جدا بوده اند.

پس تفاوت نقاشی با تصویرسازی چیست؟

با توجه به همین توضیح می توان گفت هنر تصویرسازی در طول تاریخِ بشر ، کاربرد بیشتری داشته است. در زبان عامیانه به تمامی تصاویری که توسط انسان بر روی سطح دوبعدی کشیده می شود نقاشی می گویند، اما از نظر تخصصی فردی که درحال نقش کردن چیزی بر روی سفال است تا چیزی را ثبت و به آیندگان منتقل کند، در واقع در حال تصویرسازی است. این موضوع شامل بسیاری از تصاویری که روی اشیائ مختلف مانند چرم، ظروف ،صندوق ها، پاپیروسها و...کار شده نیز می شود؛ چراکه در این تصاویر یک روایت اسطوره ای، ادبی و حماسی نیز لحاظ شده است. به یک عبارت تصویرسازی به متن و موضوع وابسته است. اما در نقاشی به تعبیر آکادمیک، هنرمند دریافتهای شهودی و احساسات شخصی خود را بر روی بوم می نمایان می سازد و تلاش می کند حس خود را با دیدگاهی زیبایی شناسانه به مخاطب القاء کند. در این روند، کار می تواند به انتزاع کامل برسد و به همین دلیل نقاشی انتزاعی امری پذیرفته و مقبول است. اما در تصویرگری، کار هنرمند به نوعی مشکل تر است. هنرمند تصویرگر، آزادی عمل نقاش را ندارد و با مواردی چون کاراکترها، زمان، مکان،  روانشناسی شخصیتها، جامعه، و از همه مهم تر با متن روبه رو است. هنرمند تصویرگر باید در ابتدا با متن ارتباط برقرار سازد تا بتواند به بهترین وجه، اثر خود را ارائه کند. و اثری را بیافریند که برای مخاطب قابل خوانش و موضوع متن را برای او روشنتر سازد.

نقش ایران را در تصویرسازی کهن چگونه می بینید؟

من معتقدم ایرانیان در انجام این مهم، در دنیا اول بوده اند. هرچند تصویرگریِ وابسته به متن در تمامی دنیا انجام پذیرفته، اما دستاوردهای تصویرگران ایرانی خصوصاً در دوران تیموری و صفوی به آنچنان اوجی در قالب نگارگری دست یافته که امروزه در دنیا نظیر ندارد و به همین دلیل برخی از کتب این دوران نظیر شاهنامه ها، قابل ارزشگذاری نیست و نمی توان برایش قیمتی متصور بود.

با توجه به آنکه شما قریب به سی سال است در این رشته فعال هستید، در زمینه آموزش تصویرسازی خلاءیی در جامعه و یا محیط دانشگاهی می بینید؟

به نظر من خلاءیی در سیستم آموزشی نیست، هنرمندان ممتازی داریم که در دانشگاه ها مشغول تدریس و تربیت نسلی حرفه ای برای آینده ایران هستند. خلاءیی که وجود دارد در جامعه است ؛ وقتی بحران اقتصادی در یک جامعه رخ می دهد یکی از گروه هایی که از این بحران متضرر می شود، هنرمندان هستند. هنرمندی که می باید با حوصله و صرف وقت زیاد، اثری را خلق کند اما بازاری برای کسب درآمد ندارد. متاسفانه نه سازمان های دولتی و نه بخش خصوصی وظیفه ای در قبال این قشر بر عهده نمی گیرند و قشر هنری بخصوص تصویرسازی که هنری کاربردی است دچار افت شده و هنرمندان این رشته را دچار مشکلات عدیده کرده است.  مشکلات اقتصادی سبب می شود کتب نفیس چاپ نشود و در کل میزان سرانه چاپ کتاب پایین بیاید  و عملا این رکود چاپ، سفارش کمتری را برای تصویرگر به همراه خواهد داشت. این مشکل البته در اغلب موارد مقطعی است و امید وارم هر چه زودتر به وضع مطلوب برسیم.

نقش انتشاراتی ها در این میان چگونه است؟

علاوه بر بحران اقتصادی، بحران مدیریتی خاص نیز مسئله ساز است. مثلا بسیاری از انتشاراتی ها در خصوص تصویرسازی کتب ، حرفه ای و متخصص نیستند و به راحتی، از یک تصویرگر درجه 3و4، کار قبول و چاپ می کنند و گمان می کنند که سود برده اند. در حالی که اگر از یک هنرمند تراز اول کار گرفته و چاپ کنند، با توجه به بُعد فرهنگی آن، سود بیشتری خواهند برد. رفع این مشکل نیازمند مدیریت تخصصی است که متاسفانه در اغلب موارد با آن روبرو نیستیم.
انتشارات وابسته به بخش دولتی نیز، که متخصصین امر در آن فعال هستند، مشکلات خاص خود مانند کسری بودجه و اعتبار را دارد؛ تمامی این موارد سبب شده در دهه گذشته تصویرسازی ایرانی در زیرساخت دچار مشکل شود و هنرمندان راضی نباشند. با این حال همین تصویرگران وقتی کار خود را در جشنواره های بین المللی شرکت می دهند رتبه های بالایی را درجهان کسب می کنند و این بیانگر آن است که علی رقم کم کاری های موجود در بخش سازمانی، اما نگاه هنرمند ایرانی از چنان کیفیتی برخوردار است که همچنان در جهان مورد توجه ویژه قرار میگیرد.

آقای دکتر ، تصویرسازی چه نقشی در زندگی مردم دارد؟

تصویرسازی نقش اصلی را در اولین سال های آموزشی مدرسه برای کودک بازی می کند و برای همه ما بعدی نوستالژیک دارد. در دوران های بعدی تحصیلی اعم از آموزش علوم، فیزیک و ریاضی، باز از تصویرسازی جهت آموزش بهتر کمک گرفته می شود. این بُعد آموزشی تصویرگری، حتی در دوران دانشگاهی در رشته های مختلف علمی و علوم انسانی ملموس و مهم است و نقش اصلی را در تبیین علوم بر عهده دارد.
از سوی دیگر یک فرد عادی نیز در زندگی روزانه خود مدام با تصویر درگیر است؛ از تصاویر مجلات و کتب گرفته تا انیمشن و فیلم و تبلیغات بصری،  وهمه این موارد در حیطه تصویرسازی انجام می شود.

اصلا می توان برای تصویرسازی نقشی در ارتقاء فرهنگی در نظر گرفت؟

به عقیده من تصویرسازی مهم ترین رشته ای است که جنبه زیبایی شناسی افراد یک جامعه را ارتقاء می دهد و بر این باورم که جامعه ای که سطح زیبایی شناسی آن بالا رود یک جامعه پویا و زنده خواهد بود؛ جامعه ای که مردمانش به راحتی هر چیز زشت را نخواهند پذیرفت چه در قالب هنری و چه در جریان های رفتاری آدمها و حتی رفتارهای سیاسی مسئولین و مدیران خود.  بنابراین می توان گفت هنرمندان یک جامعه در ارتقاء آگاهی مردم نقش اصلی را بازی می کنند؛ هرچند ممکن است این تأثیرگذاری نامحسوس باشد.

وضعیت تصویرسازی در جامعه امروز را چگونه می بینید؟

هنرمندان تصویرگر و اصولا هنرمندان عرصه تجسمی، نسبت به هنرمندان سینما، تئاتر و موسیقی، درونگرا تر هستند و در جامعه حضور کم رنگ تری دارند. اما جامعه ما امروز با یک معضل مواجه است و آن عدم شناخت مردم از هنر و هنرمندان تجسمی است.
انتقاد من در برطرف نشدن این معضل، متوجه رسانه های جمعی و گروهی و به ویژه صدا و سیماست. متأسفانه در طول سال های بعد از انقلاب به ندرت دیده ام که در یک همایش یا جشنواره که صداو سیما متولی آن است از هنرمندان عرصه تجسمی دعوت به عمل آید. به همین دلیل مردم با این قشر از هنرمندان بیگانه اند و شناختی از ایشان ندارند. بارها شاهد بوده ام که یک هنرمند ایرانی هنرهای تجسمی که در خارج از کشور چهره ای شناخته شده و بین المللی است، در ایران و برای مردم میهن خود بیگانه است. این نقص در شناختن نه برای مردم بلکه متوجه رسانه های ایران است. گویی تمام سیستم مدیریتی و دستگاه های صدا و سیما تنها در خدمت سینماگران هستند و هیچ گونه تلاشی در عرصه های دیگر هنر نمی کنند.
مثلا چندی پیش هنرمند برجسته و بزرگی از بین ما رفت. آقای پرویز کلانتری یک عمر با طراحی کتب درسی، کودکان این مرز و بوم را آموزش داد اما وقتی خبر فوت ایشان اعلام شد، بسیاری از مردم او را نمی شناختند.
این مشکلی است که در رسانه های جمعی و گروهی ما جدی است و صدا وسیما به کاملا"در این مورد مسئول است. امروزه مردم ما با هنرهای تصویری تجسمی بیگانه اند. در حالی که این هنرها ماندگاری بالایی در تاریخ دارند. به همین دلیل در جهان هنرهای تجسمی را جاودانه تر می دانند و به آن اهمیت بیشتری می دهند.

دکتر سید محمد فدوی

راه برون رفت از این عدم آگاهی را چه می دانید؟

کارهای بسیاری می تواند در مراکز فرهنگی هنری صورت گیرد. برنامه های خاص در مورد معرفی هنرمندان و آثارشان یا نقد آثار هنری می تواند بسیار راه گشا باشد. نشست های هنری و دعوت کردن از هنرمندان تاثیر گذار و برگزیده هم باعث شناخت مردم و هم دلگرمی هنرمند می شود.
بارها دیده ام که برای معرفی مثلا یک هنرمند یا آثار یک نقاش خارجی، کارشناسانی را به صدا و سیما دعوت می کنند که یا اصلا هنرمند نبوده و یا جزو صاحب نظران تراز اول این حوزه نیستند. این نقطه ضعف در رسانه های مردمی ما به شدت احساس می شود.
اگر امروزه بخشی از جامعه دانش زیبایی شناسی ندارد این امر به متولیان فرهنگی و دولتی خصوصا رسانه های جمعی باز می گردد که نتوانسته اند این ارزش ها را نهادینه کنند.  همه مردم که امکان تحصیل در رشته های هنری را ندارند و این شناخت، قطعاً نیازمند آموزش همگانی و فرهنگ سازی عمومی است.

با توجه به این توضیح نگارخانه ای به وسعت شهر را چگونه ارزیابی می کنید؟

برخلاف انتقاداتی که بر این طرح مطرح شد، من به شدت با این اتفاق موافقم. چند سال پیش و قبل از شروع این جریان، در سخنرانی ای که در شهرداری و بخش زیباسازی داشتم متذکر شدم که شهر به مثابه یک موزه است. پیشینیان ما در شهری می زیستند که به مانند یک موزه بود. از کلون در تا کاشی سر در خانه ، از حوض مسجد تا سقاخانه همه سرشار از هنر ایرانی بود و به همین دلیل نیاکان ما در هنر زندگی می کردند. اما امروزه جامعه از هنر خالی شده و دانش زیبایی مردم نیز به تَبَع آن افت کرده است.
اکنون دوسالی است که با فکر خوب کارشناسان زیباسازی شهر تهران ، جریانی تحت عنوان نگارخانه ای به وسعت یک شهر برگزار شده که در خارج نیز بازتاب خوبی داشته و رسانه های خارجی گفتنده اند ایرانی ها کاری کرده اند که تا کنون در جهان سابقه نداشته و به روشی نو توانستنه اند از آثار هنری در فضای شهری استفاده کنند.
البته می توان آثار هنری منتخب را بهتر کرد و یا بخش آثار هنر ایرانی را بیشتر نمود اما نفس کار بسیار درست است و آرام آرام دانش زیبایی شناسی را ارتقاء می دهد. اگر رسانه های جمعی کاری در جهت آشنایی مردم با هنرهای تجسمی انجام نداده است اما این طرح که شهرداری این کار را آغاز کرده است . متاسفانه مواضعی که این طح گرفته می شود در خیلی موارد سیاسی است، باید چنین کارهایی را تشویق کرد و در عین حال نقاط ضعف آن را نیز انعکاس داد. برخی انتقاد داشتند که چه بودجه کلانی برای نصب این آثار هزینه شده است. به نظر من بدیهی است که برای فرهنگ و فرهنگسازی می باید هزینه کرد تا رشد کند. من به شدت مدافع این حرکت هستم.
به عقیده من می باید فعالیت در این زمینه گسترش یابد. دانش آموزان می باید بیشتر به موزه برده شوند تا از همان کودکی، نوع نگاه به امور زیبا و زیبایی را یاد بگیرند. مجسمه های شهری باید به طور گسترده تر فضای شهری را پر کنند  و هنر می باید در تمامی عرصه های زندگی مردم حضور جدی داشته باشد. در این میان معتقدم هنرهای تجسمی سطح و نگاه زیبایی شناسانه را بیشتر از دیگر هنرها ارتقاء می بخشد چرا که ملموس تر و دردسترس تر است.

امروزه شاهد برقراری دوسالانه های هنری همانند بولونیا یا نوما در جهان هستیم که در معرفی هنرمندان تصویرگر نقشی موثر دارند، با توجه به صحبت های شما در مورد جایگاه تصویرگری ایران و با توجه به فعالیت های مدیریتی شما، آیا تا به حال در ایران کاری برای برقراری یک دوسالانه در سطح جهانی انجام شده است؟ اگر نه چرا؟

برای رسیدن به این هدف، از حدود 10سال پیش فعالیتهایی شروع شد. اولین قدم  تاسیس انجمن تصویرگران در ایران بود اما متاسفانه این انجمن فراگیر نشد و امروزه بسیاری از هنرمندان خوب تصویرگر، گله مند هستند که چرا انجمن از ایشان دعوتی به عمل نیاورده. خود من نیز در این انجمن حضور ندارم.
همین انجمن دو بار تلاش کرد و بینالی را برگزار نمود، اما متاسفانه به دلایل مختلف از جمله مشکلات عدیده مالی و عدم پشتیبانی نهادهای دولتی مانند وزارت ارشاد، این شعله خاموش شد و ادامه نیافت.
امروزه امکانات و پتانسیل های خوبی در زمینه تصویرسازی در کشور موجود است که متاسفانه به دلیل سوء مدیریت از آنها بهره برداری نمی شود. رهبری جامعه مرتب گوشزد می کنند که ما توانایی هایی داریم که می باید از آن هابه بهترین نحو بهره برداری کنیم . اما متاسفانه سیستمی که باید این توانایی های بالقوه را بالفعل کند وجود ندارد و به دلیل سوء مدیریت کاری از پیش نمی رود.
اکنون هم نیروی انسانی، هم فکر و تخصص کافی برای برگزاری بینال هایی چون تصویرسازی که می تواند بسیار برای ایران پیش برنده باشد در جامعه موجود است، اما مشکلات مدیریتی امری جدی است و در حوزه هنر متاسفانه این مشکل همیشه هست.
تمامی این موارد باعث شده هنر به آن شکوفایی که باید نرسد و علی رقم فعالیت های جدی و آکادمیک در دانشگاه ها و خروجی منظم هنرمندان، اما متاسفانه در بیرون امکاناتی که بتواند از این زمینه ایجاد شده بهره برداری کند وجود ندارد.

تا کنون تعاملی میان دانشگاه های ایران با کشورهای خارجی در زمینه هنر تصویرسازی شده؟

این تعامل بینادانشگاهی، جزو برنامه های روتین و همیشگی دانشگاهی است؛ البته خود بنده دردوسال گذشته، فعالیتهایی در این خصوص انجام داده ام: یک گروه چهار نفره از هنرمندان آلمانی در دانشگاه تهران ورک شاپ گذاشتند و اخیراً نیز یک هنرمند ایرانی الاصل ایتالیای به دانشگاه آمد و ضمن سخنرانی،  از آثار وی نمایشگاهی نیز برگزار شد.
در همان دیداری که اساتید موسسه آرت دکو از دانشگاه هنرهای زیبا داشتند، قراردادی بین دو دانشگاه منعقد شد که به موجب آن 40 اثر از دانشجویان ایرانی، که زیر نظر اساتیدی چون آقای بنی اسدی و سرکار خانم مهنوش مشیری و بنده  کار شده بود با 40 اثر از دانشجویان فرانسوی در نمایشگاهی در پاریس کنار یکدیگر قرار گرفت و سپس همین نمایشگاه در تهران نیز برگزار شد. اتفاقاتی از این دست در دانشگاه ها رخ می دهد اما کم است و با مدیریت صحیح و اختصاص بودجه کافی می توان آن را گسترش داد.

دکتر سید محمد فدوی

گفتید که اولین آشنایی ما با هنر تصویرسازی به واسطه کتب دوران کودکی است. کیفیت تصویرسازی کتب ابتدایی را در حال حاضر چگونه می بینید؟

امروز برخلاف گذشته ، کار تصویرگری کتب درسی نه توسط یک فرد که به واسطه فعالیت یک تیم تصویرسازی انجام می گیرد.  اما در این کتب دو تیپ کلی تصویر وجود دارد: کار حرفه ای هنرمندانه و کارهای خام دستانه. به عقیده من این ضعف، به مدیریت این کتاب ها باز می گردد. مدیران هنری باید از هنرمندان حرفه ای و متخصص در زمینه کتب آموزش و پرورش استفاده کنند تا نسل های آتی نیز بتوانند تجربه شیرینی که نسل من از کتاب های درسی ابتدایی و تصویرگری بزرگانی چون کلانتری در ذهن دارد، داشته باشد. در کودکی نسل هم سن و سال های من، از ابتدا، حرفه ای ها برای ما تصویر سازی کردند و ساده ترین شیرین ترین و دل نشین ترین تصویرسازی ها  را برای همیشه در ذهن ما ماندگار کردند. این سنت می باید امتداد بیابد خصوصاً آنکه ما مدعی هستیم تصویرسازی ایران از سطح بسیار بالایی برخوردار است.

  • تصویر سازی ایران در جهان پیشتاز استتصویرسازی ایران در جهان پیشتاز است