تبیان، دستیار زندگی
برخی ها نویسندگی را یک هنر می دانند ، نسبت دادن نویسندگی به هنر چندان بی ربط نیست به دلیل اینکه نوشتن یک متن خوب که بتواند مخاطب را به خود جذب کند نوعی هنر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویراستاری در مطبوعات

برخی ها نویسندگی را یک هنر می دانند ، نسبت دادن نویسندگی به هنر چندان بی ربط نیست به دلیل اینکه نوشتن یک متن خوب که بتواند مخاطب را به خود جذب کند نوعی هنر است.

فرآوری: محسن بابایی-بخش ارتباطات تبیان
ویراستاری

برای نوشتن یک متن خوب علاوه بر داشتن استعداد ذاتی ، باید مهارت درست نویسی را نیز آموخت و بعد از آن ، متن اولیه ویراستاری شود چنین متنی اگر با ذوق و خلاقیت نویسنده آمیخته شود ، می تواند مخاطب زیادی داشته باشد. «استاد علی اکبر قاضی زاده » از پیشکسوتان روزنامه نگاری در این گفتار به ویراستاری و درست نویسی در مطبوعات می پردازد.

اهمیت درست نویسی

مخاطب رسانه ها و مطبوعات افرادی هستند که از نظر سطح تحصیلات ، نوع نگرش ، دانش و...   با یکدیگر تفاوت دارند در واقع مخاطبان رسانه ها و مطبوعات را اقشار مختلف جامعه تشکیل می دهند به همین دلیل خبرنگاران ، روزنامه نگاران و اصحاب رسانه باید توجه ویژه ای نسبت به درست نویسی و ویراستاری داشته باشند . رایج شدن غلط نویسی و لغزش های ویراستاری و نوشتاری در مطبوعات خیلی زود به زبان گفتار و حتی نوشتار مردم راه پیدا می کند و بر روی مردم اثر می گذارد.

تفاوت مطبوعات با کتاب

ویراستاری و ویرایش در مطبوعات با ویراستاری کتاب تفاوت هایی دارد که دلیل اصلی این مسئله را می توان به تفاوت در مخاطب نسبت داد. به عبارت روشن تر هر کتاب با توجه به محتوا، مخاطب خاص خودش را دارد،  در حالیکه مخاطب مطبوعات اقشار مختلف جامعه هستند و باید درست نویسی و ساده نویسی را یک اصل قرار داد تا تمامی مخاطبان بتوانند آن نوشته را درک کنند..

جدا نویسی خوب یا بد؟

یکی از کارهایی که در ویرایش مطبوعات باید به آن توجه شود، جدا نویسی است، این کار باعث می شود مخاطب بهتر و راحت تر بتواند متن را بخواند و با آن ارتباط برقرار کند.  انجام چنین کاری از نظر استادان صرف و نحو و دستور زبان فارسی منطقی نیست و خیلی از جدانویسی هایی که در مطبوعات وجود دارد مورد تایید اساتید نیست ولی برای سهولت در خواندن مجبوریم که این جدانویسی ها را رعایت کنیم . یکی از این جدا نویسی ها برای حرف جمع «ها » انجام می شود که با ایجاد نیم فاصله به وسیله کیبورد کامپیوتر این حرف در کنار واژه مورد نظر قرار می گیرد. برای مثال کتاب ها ، دست نوشته ها و ... در متن های مطبوعاتی به صورت به هم چسبیده نوشته نمی شوند. همچنین در مطبوعات بر خلاف کتاب ها صفت تفصیلی «تر » و «ترین » را معمولا با رعایت نیم فاصله می نویسند تا مخاطب بتواند متن مورد نظر را راحت تر بخواند. «می » علامت فعل استمراری هم یکی دیگر از مواردی است که در مطبوعات بر جدا نویسی آن با رعایت نیم فاصله تاکید می شود . بسیاری از واژه های ترکیبی مثل فرصت طلب ، عافیت خواه ، حاجت مند و... در مطبوعات از قانون جدا نویسی همراه با نیم فاصله پیروی می کنند.

تغییرهایی برای راحتی

روزنامه نگاری اساساً یک بازی ساده است. اینکه یک چیزهایی پیدا کنی و راجع به آنها برای دیگران حرف بزنی. اما پیدا کردن، خودش مستلزم انواع مهارت ها است

یکی از مشکلاتی که در برخی از نوشته ها وجود دارد استفاده از ضمیرهایی است که باعث می شود خواندن مطلب مشکل شود .در مطبوعات باید تغییراتی در این نوع ضمیرها ایجاد کرد تا مخاطب بتواند راحت تر و روان تر متن مورد نظر را بخواند . برای مثال در واژه پوشش شان از 3 حرف «ش » پشت سر هم استفاده شده است که خواندن را با مشکل مواجه می کند به همین دلیل برای راحت تر خواندن باید به جای استفاده از پوشش شان ، پوشش آنها را جایگزین کرد. انجام این کار با حذف یک «ش» خواندن را راحت تر می کند. اسامی غیر فارسی زمانی که به فارسی نوشته می شوند باید به صورت جداگانه باشند، برای مثال «می سی سی پی» را باید به صورت جدا با رعایت نیم فاصله نوشت تا خواندن آن برای مخاطب راحت باشد و او را با مشکل مواجه نکند.

شیوه نامه داری؟

یکی از کارهای خوبی که در 20 - 25 سال اخیر  انجام شده ، تدوین شیوه نامه در مطبوعات  است و بسیاری از موسسات مطبوعاتی بزرگ برای خودشان شیوه نامه دارند که می توان به روزنامه های همشهری ، ایران و کیهان اشاره کرد . حتی صدا و سیما هم با اینکه یک رسانه تصویری و شنیداری است شیوه نامه دارد. این شیوه نامه ها به خبرنگاران و روزنامه نگاران کمک می کند که با نگاه کردن به موارد یاد شده در آن ، نکات ویرایشی را رعایت کنند ، البته این شیوه نامه ها یک عیب بزرگ هم دارند که خبرنگار و روزنامه نگار را از چرایی موضوع و فکر کردن درباره نگارش واژه های مختلف باز می دارد.

روزنامه نگاران چگونه می نویسند

اما حال با توجه به این قواعد روزنامه نگاران چگونه باید بنویسند. نوشتم اصل مهمی است که نیاز به تمرین و ممارست دارد و قواعد درست نویسی در خدمت هر چه بهتر شدن آن است.
به قول «پیتر کول»، استاد راهنمای امروز، روزنامه نگاری یعنی برای مردم از آن چیزهایی که نمی دانند حرف زدن و علاقه مند کردن ایشان به دانستن آنها.
روزنامه نگاران معمولاً هر آنچه را که می نویسند «داستان »می نامند؛ نه مقاله، نه گزارش، بلکه «داستان»؛ گاهی هم آن را مطلب می نامند. این نه فقط در مورد گزارشگران بلکه در مورد همه دست اندرکاران تحریریه مصداق دارد؛ از دبیران سرویس ها گرفته تا ویراستاران و کارشناسان و ورزشی نویس ها تا خود سرکار خانم یا جناب آقای سردبیر. کلماتی که در نشریات منتشر می شود، یا روی آنتن می رود، یا در اینترنت پخش می شود، همه «داستان» شمرده می شود.
«داستان» جالب به نظر می رسد، اما «گزارش» کسالت بار می نماید. از نظر برخی، «داستان» به معنای قصه ای خیالی است، همان که: «مامان برام یک قصه بگو». «داستان ها» کوتاه و بلند و ساختگی و واقعی اند. داستان های واقعی یعنی آن چیزهایی که واقع شده اند، اتفاق افتاده اند. ما در مکالمات خود، در بازگویی تجربیات و رویدادهایی که در آن ها حاضر یا ناظر بوده ایم، در واقع داستان تعریف می کنیم. نکته مهم در مورد یک داستان این است که دیگران تمایل به شنیدن آن دارند، زیرا جالب توجه یا سرگرم کننده است. در غیراین صورت داستان گو حوصله مان را سر می برد.
بنابراین، روزنامه نگاران برای خوانندگان شان داستان می نویسند تا به آنها بگویند که چه چیزهایی در جریان است، تا آنها را با خبر سازند، جذب کنند، سرگرم نمایند، مات و متحیرشان کنند، مایه تفریح شان شوند، ناراحت شان کنند، آنها را بالا بکشند. موضوع داستان بسته به نوع و ماهیت مطبوعات و مخاطبان آن، متنوع خواهد بود. سردبیران درست و حسابی مطبوعات، تصویر روشنی از  اینکه چه نوع مردمی نشریه آنها را می خوانند در ذهن دارند و برای علایق و دل مشغولی ها و گاه پیش داوری های آنها خوراک تهیه می کنند. و علاوه بر این ها، نشریه شامل جزء مهم دیگری هم هست؛ موضوعات جالبی که شانسی به دست می آیند    همان داستان هایی که آدم انتظارش را ندارد، مثل مطالب بخش «ماجراهای شاخ دار»، مطالب راجع به وضعیت های بشری پوچ و احمقانه و همچنین سخت و پر مشقت.
روزنامه نگاری اساساً یک بازی ساده است. اینکه یک چیزهایی پیدا کنی و راجع به آنها برای دیگران حرف بزنی. اما پیدا کردن، خودش مستلزم انواع مهارت ها است، زیرا آن هایی که در قدرت هستند غالباً ترجیح می دهند که ما خیلی ندانیم. روزنامه نگاری عبارت است از جوابگو نگه داشتن این طور آدمها،  برملا کردن حقه بازی ها و ریاکاری هایشان و سوءاستفاده هایشان از قدرت.این شامل کنترل آنها بر جریان اطلاعات، توانایی شان در دفن خبرهای بد، منحرف کردن اذهان و آب را گل آلود کردن هم می شود. روزنامه نگار درست و حسابی باید سئوالات سخت بپرسد و جواب ها را زیر سئوال ببرد، باید به عمق برود و سپس توضیح دهد و روشن سازد که کدام مقام، به عمد یا به علت نارسایی در کلام، معلوم شده که گیج،  ناقص یا اصلاً دروغگوست. روزنامه نگاری نامفهوم، چیزی جز یک روزنامه نگاری بد نیست و از همین رو هیچ محلی از اعراب ندارد.

ویراستاری و ویرایش در مطبوعات با ویراستاری کتاب تفاوت هایی دارد که دلیل اصلی این مسئله را میتوان به تفاوت در مخاطب نسبت داد

در نهایت فقط یک هدف وجود دارد: وادار کردن خواننده به خواندن داستان. اگر آنها چنین نکنند، پیدا کردن موضوع و تعریف کردن آن چه فایده ای دارد؟[سخن من]، مربوط به آن مرحله ای است که خواننده در مورد خواندن داستان دارد تصمیم می گیرد. [مقصودم] مرحله  خواندن یا حتی خواندن مقداری از نوشته نیست. [بلکه مقصودم] وقتی است که خواننده تازه با اولین کلمه برخورد کرده، یا شاید یک تصویر، یک نقل قول یا هر وسیله ی جلب توجه کننده  دیگری که برای جلب خواننده به داستان به کار گرفته شده، نظرش را جلب کرده است. در اینجا ما به مرحله ای رسیده ایم که خواننده قصد دارد آخرین آزمون را هم انجام دهد و تصمیم بگیرد که همه یا بخشی از داستان را بخواند. در این جا بحث بر سر نگارش است.
خواندن مطبوعات با خواندن کتاب فرق دارد. در مطبوعات، خواندن، گزینشی است و لزومی به خواندن کل نشریه نیست. برای خواندن یک روزنامه معمولاً وقت نسبتاً کمی گذاشته می شود. از خواننده  مطبوعات، برخلاف خواننده  یک رمان ادبی، انتظار نمی رود که برای این کار تلاش و کوششی انجام دهد. او یک جمله یا یک پاراگراف را دوبار نمی خواند تا آنچه گفته شده برایش روشن تر شود. درهم وبرهم بودن مطلب تقریباً همیشه معادل کنار گذاشتن کل داستان و رفتن به سراغ مطلب دیگر است. بسیاری از خوانندگان مطبوعات به جای خواندن مطالب، یک تکه از آن را می خوانند یا یک تورقی می کنند تا حال و هوای ماجرا دست شان بیاید.
بنابراین، نگارش روزنامه نگارانه با نگارش خلاقانه و ادیبانه فرق دارد. بسیاری از جوانان خیال می کنند چون «همیشه عاشق نوشتن» بوده اند یا از هشت سالگی شروع کرده اند به شعر سرودن، پس دوست دارند روزنامه نگار شوند. بی تردید این کافی نیست و چه بسا اصلاً سدی در برابر موفقیت در روزنامه نگاری باشد. این گفته  مشهور از «نیکولاس تاملین» فقید است که: «تنها ویژگی های اساسی برای توفیق واقعی در روزنامه نگاری عبارت است از: مثل موش مکار بودن، رفتار ظاهرالصلاح داشتن و یک خرده هم توانایی ادبی».  او توانایی نگارش را هم جزو ویژگی ها آورده است اما در رده ی سوم و آن هم با صفتی حقیر. نگارش اهمیت دارد، اما آن را هنر به حساب نیاورید. آن را یک کار حساب کنید، نوشتن به عنوان انجام یک شغل، نوشتن یعنی کنار هم گذاشتن اطلاعات به نحوی که خواننده را به جذب آن اطلاعات مایل کند.
در دورانی که اکثریت عظیمی از کسانی که به روزنامه نگاری وارد می شوند مدرک دانشگاهی دارند (و باید از آن استقبال کرد زیرا روزنامه نگاری در دنیای پیچیده امروز یک کار اندیشه ورزانه است) این موضوع نیز شایان یادآوری است که نوشتن برای مطبوعات بسیار متفاوت از نوشتن مقالات دانشجویی در دانشگاه است. هیچ مجالی برای ترسیم طرح اولیه مقاله و رسیدن به نتیجه در انتهای مقاله وجود ندارد؛ روزنامه نگار باید بلافاصله توجّه خواننده را به چنگ آورد.
ساده و جذاب نوشتن، طوری که خوانندگان به خواندن ادامه دهند و توضیح دادن طوری که همه خوانندگان بفهمند و بخواهند متوجه شوند، کار دشواری است. این همان کاری است که نگارش روزنامه نگارانه باید انجام دهد.


منابع:
همشهری آنلاین؛ ویراستاری در مطبوعات، 1393
همشهری آنلاین؛ روزنامه نگاران چگونه می نویسند، 1394