تبیان، دستیار زندگی
وقتی سخن از جاهلیت می شود، ذهن تنها به انسان های گذشته بخصوص قبل از صدر اسلام بر می گردد. اما سوال این است که آیا فقط آنها دچار جاهلیت بوده اند و اکنون انسان از دست جهالت رهایی یافته است؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جاهلیت در اوج تکنولوژی و تمدن بشری!

وقتی سخن از جاهلیت می شود، ذهن تنها به انسان های گذشته بخصوص قبل از صدر اسلام بر می گردد. اما سوال این است که آیا فقط آنها دچار جاهلیت بوده اند و اکنون انسان از دست جهالت رهایی یافته است؟

لیلا علیخواه - بخش قرآن تبیان
جاهلیت -مدرن

آدمیزاد همیشه خود را عاقل و فهمیده دانسته و می داند، پس برای رسیدن به پاسخ این سوال هم باید منبع مطمئنی پیدا کنیم که قطعا آن منبع، احادیث معصومین علیهم السلام هستند و هم باید معنا و مفهوم جاهل را دریابیم.
جاهل در برابر عاقل است. انسان، تا انسان است و زندگی می کند، رفتارش یا بر اساس عقل صورت می گیرد یا بر اساس جهل. رفتاری که بر پایه جهل باشد، رفتار جاهلی است پس تا انسان وجود دارد رفتار جاهلی هم وجود دارد.
جهل گاهی مترادف با بی خبری، گاهی هم معنای زندگی بَدَوی و بدون فرهنگ و ادب و گاهی به این مضمون است که تعصب و پستی طبع و قتل و غارت بر مردمی غالب شود.
اما اینکه دوره ای از زمان، زندگی مردم آن دوره را با صفت جاهلیت معرفی می کنند، به این برمی گردد که رفتار جاهلی مانند یک بیماری، در بین مردم آن دوره شیوع می یابد و هیچ درمانگری نمی تواند آن را کنترل و چاره کند در نتیجه رفتارهای جاهلی تا آنجا پیش می رود که پایه اصلی زندگی آنها، جهالت می شود، به طوری که عقلای شهر را دیوانه می خوانند!

عمده ترین ویژگی مشترک جاهلیت ها این است ایمان واقعی به خداوند ندارند و زندگی انسانها بر پایه ی احکام الهی بنا نمی شوند، بلکه هوی و هوس است که اساس زندگی ها را تشکیل می دهد. این است که فرق ماهیتی بین جاهلیت ده ها قرن پیش با جاهلیت کنونی که جاهلیتی مدرن است، وجود ندارد. هر دو آنها، انسان را از کرامت انداخته و انسان خود را صرفاً وسیله ارضاء انواع هوس ها و شهوت ها نموده است

با این توضیحات می بینیم که جاهلیت به یک دوره زمانی مشخص یا به یک شرایط معین یا به جامعه افرادی خاص منحصر نمی شود بلکه در هر دوره و زمانی حتی در اوج پیشرفت تکنولوژی و تمدن بشری آنگاه که چنین افکار و اندیشه هایی در جامعه بشری ظهور پیدا کند و دامن گیر شود، دوران جاهلیت شکل گرفته است.
اکنون به  عنوان منبع مطمئن به قرآن و احادیث رجوع می کنیم:
آنچه از دوران جاهلیت در قرآن کریم آمده، در سوره احزاب آیه 33 می باشد که خطاب به زنان می فرماید: (لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى) «همچون جاهلیت نخستین در بین مردم ظاهر نشوید.»
آنچه از این آیه قابل استفاده است دو مطلب می باشد:
١ـ یکی از رفتارهایی که جاهلانه صورت می گیرد و شیوع آن موجب جاهلیت هر دوره می شود، «تبرج زنان» است. «تَبَرَّج» در لغت از مادّه «برج» ساختمان هایی كه در برابر دیدگان همه ظاهر می باشند به معناى خودنمایى و آشكار ساختن زینت در برابر مردم است و اساساً به چیزهایی گفته می شود كه بین چیزهای دیگر زودتر دیده می شوند و به چشم می آیند.
این آیه برای تذكر به زنان نازل شده و آنان را از اینكه در كوچه و بازار به خودنمایی و ابراز آراستگی های خود بپردازند نهی می كند و با بیانی محكم و به دور از هرگونه تساهلی پایان دادن به این گونه رفتارهای جاهلانه را از زنان مسلمان طلب می كند.
٢ـ آیه شریفه دوران جاهلیت را شماره بندی کرده و از جاهلیت اول نمونه ای بیان کرده است. یعنی جاهلیت فقط مربوط به یک دوره نیست بلکه شما فعلا دوره اول آن را دیده اید.
در تأیید این مطلب، حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که : «بُعثتُ بین جاهلیتَین الأخراهما شَرَّ مِن أولاهما»؛  «من بین دو جاهلیّت كه دومین آن سخت تر از اوّلی است، برانگیخته شده ام.» (معجم أحادیث الإمام المهدی (ع) ج1 ص44)
اولی آن همان دوران جاهلیت قبل از اسلام است که با رفتارهای نا بهنجارِ زنده به گور کردن دختران، برده فروشی، حراج و تبرج زنان، جنگ و خونریزی های فراوان و ... دوران جاهلیت قبل از اسلام را شکل دادند.

ویژگی مشترک میان جاهلیت اول و مدرن

نتیجه مهم از این بیانات این است که آنچه خاتمه دهنده دوره اول جاهلیت بود، اسلام و احکام الهی بود. در واقع جاهلیت ها دارای ماهیت مشترکی هستند که با وجود این که قرن ها با هم فاصله دارند، آن ها را یکی می کند.

تنها راه رهایی از جاهلیت نیز، روی آوردن به دین و شریعت الهی است. انسان ساخته ی خداست و باید برای نیک زیستن خود، به شیوه ای که خداوند دستور داده زندگی کند تا انسانیت خود را از دست ندهد و ماهیت انسانی خویش را دگر گون نکند

عمده ترین ویژگی مشترک جاهلیت ها این است ایمان واقعی به خداوند ندارند و زندگی انسانها بر پایه ی احکام الهی بنا نمی شوند، بلکه هوی و هوس است که اساس زندگی ها را تشکیل می دهد. این است که فرق ماهیتی بین جاهلیت ده ها قرن پیش با جاهلیت کنونی که جاهلیتی مدرن است، وجود ندارد. هر دو آنها، انسان را از کرامت انداخته و انسان خود را صرفاً وسیله ارضاء انواع هوس ها و شهوت ها نموده است.

با این همه علم و تکنولوژی جایی برای جهالت باقی مانده؟

در واقع اعراب زمان جاهلی به دلیل نداشتن علم كافی و پایبند نبودن به دستورات دینی، گرفتار برخی اعتقادات و همچنین انجام دادن برخی كارهایی می شدند كه تا ابدیت همانند لك ننگی بر پیشانیشان نقش بسته است.
اما انسان های امروزی با ادعای علم و دانش و پیشرفت های تكنولوژی و داشتن هزاران مراكز معتبر علمی، روز به روز در منجلاب جهل و فساد و طغیان و بی بند و باری فرو می روند.
هر چند بشر امروز، عینك علم و پیشرفت بر چشمان به ظاهر بینای خود زده و روز به روز  قله های علم و صنعت و تكنولوژی را فتح می كند و مغرورانه ادعا دارد كه همه كاره می باشد ولی به خاطر روی برگرداندن از معنویات و دستورات الهی، روز به روز گمراه تر می شود و در دره های هولناك جاهلیت مدرن سقوط می كند.
اگر اعراب زمان جاهلیت بر اساس دلایل پوچ و پیش پا افتاده، به جان هم می افتادند و درگیری های قبیلگی و خونریزی های آنچنانی راه می انداختند، انسانهای عصر جاهلیت مدرن نیز از سر غرور و تكبر به بهانه های واهی به جان هم می افتند و با استفاده از علم و دانش و صنعت نظامی، در یك لحظه، چندین هزار انسان بی گناه را به خاك و خون می كشند.
اگر در جاهلیت قبل از اسلام، تعصبات قومی و قبیلگی روسای قبایل، باعث می شد كه بسیاری از قبایل به جان هم بیفتند، در این عصر نیز كسانی كه دنیا را دهكده ای بیش نمی دانند و خود را رئیس آن دهكده و قبیله می دانند، با سیاست های غلط خود بیشتر كشورهای دنیا را به جان هم می اندازند و با ایجاد تفرقه  و اختلاف بین مردم كشورهای مختلف، امنیت و آرامش را از جامعه بشری سلب نموده اند.
اگر در زمان جاهلیت قبل از اسلام، زنان روسری های خود را طوری روی سرشان می گذاشتند كه گردن و گردنبند و گوش و گوشواره هایشان پیدا بود، در این عصر نیز برخی با ادعای داشتن تمدن و فرهنگ، نه تنها با حجاب و عفاف سر و كاری ندارند بلكه با كمال افتخار، به برهنه بودن خود می بالند و فرهنگ برهنگی را ترویج می كنند.

حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که : «بُعثتُ بین جاهلیتَین الأخراهما شَرَّ مِن أولاهما»؛  «من بین دو جاهلیّت كه دومین آن سخت تر از اوّلی است، برانگیخته شده ام.»

بشر امروز، جهالت را از حد گذرانده و با اعمالی مانند ازدواج با هم جنس خود و حتی با حیوانات، قتلهای وحشیانه که روی درندگان را کم کرده، کودک آزاری های فراوان، حراج و خود فروشی بی مهابای زنان و هزاران رفتار نابهنجار دیگر که در برخی جاها تبدیل به فرهنگ شده است، جاهلیت دوم را شکل داده اند و ابو جهل ها و ابولهب ها و ابو سفیان های آن در مسابقه جهل و نادانی، از سردمداران جاهلیت قبل از اسلام گوی سبقت را ربوده اند.

اما راه رهایی از این همه جهالت چیست؟

همان گونه که گفته شد، دلیل جاهلیت در هر دوره و جامعه ای، دوری از خدا و احکام الهی است.
پس تنها راه رهایی از جاهلیت نیز، روی آوردن به دین و شریعت الهی است. انسان ساخته ی خداست و باید برای نیک زیستن خود، به شیوه ای که خداوند دستور داده زندگی کند تا انسانیت خود را از دست ندهد و ماهیت انسانی خویش را دگر گون نکند.
در روایتی مشهور از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شنیده ایم که می فرماید: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ  زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة» «كسى كه بمیرد و امام زمانش را نشناسد، مرگش مرگ جاهلیت است»
عدم شناخت و معرفت نسبت به امام معصوم یكی از مهمترین عوامل حصول جاهلیت می باشد. اگر كسی امام زمان خود را نشناسد و نتواند با امام زمان خویش پیوند و رابطه داشته باشد به جاهلیت مبتلا می شود و زندگی جاهلانه ای دارد. وقتی كه زندگی یك شخص جاهلانه شد، مرگ او نیز مرگ جاهلی است. چرا كه ثمره و میوۀ زندگی جاهلانه، مرگ جاهلی می باشد.
پس راه رهایی از جاهلیت، شناخت و پیروی از امام زمان مان که حجت خدا بر روی زمین است، می باشد. زیرا می داند که آن حضرت بر تمامی اعمال و گفتارش آگاهی و احاطه دارد، پس از اعمال و رفتارهای جاهلانه گریزان می شود.


منابع:
تفسیر نمونه
کنز الاعمال
معجم أحادیث الإمام المهدی (علیه السلام)
بحار الانوار
سایت موعود