تبیان، دستیار زندگی
در صورتی عبادت پروردگار بر روی زمین استمرار و رشد خواهد داشت که امنیت باشد و در صورتی امنیت پابرجا خواهد ماند که عبادت در میان بندگان تضعیف یا نابود نشود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داشتن امنیت بر دین مردم تأثیر دارد!

امنیت از جمله مسائل زیر بنایی اسلام به شمار می رود چرا که بر طبق آیات قرآن، عبادت پروردگار و تحقق آرمانها و شعارهای اسلامی در سایه سار امنیت به وجود آمده و به حیات خود ادامه می دهد.

علیرضا تقوی زاده/کارشناس حوزه - بخش قرآن تبیان
گشت ارشاد

یکی از مهمترین نعمت هایی را که خداوند متعال به انسان ها ارزانی داشته است ولی متاسفانه ارزش آن همواره مورد غفلت مردم واقع می شود نعمت امنیت است. همچنان که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرمایند: نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَة. دو نعمت است كه ناشناخته است: امنیت و تندرستی.
حال انسانهایی که در سرزمین خود امنیت دارند همچون ماهی درون آب هستند؛ ماهی مادامی که در آب باشد متوجه اهمیت آن نیست ولی همین که از آب جدا شد، می فهمد که چه نعمتی را از دست داده است. شاید سرّ غفلت انسانها از وجود نعمت امنیت در این باشد که این نعمت ها به علت دوامشان کم کم نامحسوس شده و از یاد می روند لذا در ادامه به سلامتی هم که نعمتی همیشگی و مستمر است، اشاره می کند.

امنیت در لغت

خداوند متعال در قرآن کریم مسئله عبادت را با مسئله ی امنیت لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و هر یک را موثر در دیگری می داند. به عبارت دیگر در صورتی عبادت پروردگار بر روی زمین استمرار و رشد خواهد داشت که امنیت باشد و در صورتی امنیت پابرجا خواهد ماند که عبادت در میان بندگان تضعیف یا نابود نشود.

امنیت در لغت به معنی خاطر جمع بودن و آرامش قلبی آمده است و لذا به کالا یا شخصی که به دیگری سپرده می شود امانت می گویند چرا كه شخص امانت گذار از خیانت آنكه امانت پیش اوست مطمئن و ایمن است.
به شخصی مومن، مومن می گویند؛ چرا که در برابر خداوند متعال، تسلیم توأم با آرامش خاطر دارد.

اقسام امنیت

امنیت به پنج دسته تقسیم می شود: 1. امنیت ملی 2. امنیت روانی 3. امنیت اجتماعی 4. امنیت اخلاقی 5. امنیت اقتصادی
هر کدام از این پنج قسم در جای خودش از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است و بودن یا نبودن هر کدام از آنها اثرات چشمگیری در جامعه اسلامی بر جای می گذارد. که انشاء الله در مقالات آینده به آنها خواهیم پرداخت.
خداوند متعال در قرآن کریم مسئله عبادت را با مسئله ی امنیت لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و هر یک را موثر در دیگری می داند. به عبارت دیگر در صورتی عبادت پروردگار بر روی زمین استمرار و رشد خواهد داشت که امنیت باشد و در صورتی امنیت پابرجا خواهد ماند که عبادت در میان بندگان تضعیف یا نابود نشود.

اما آیاتی که اشاره به بخش اول دارند:

1. در سوره ی یونس آیه 83 خداوند متعال می فرماید: (فَما آمَنَ لِمُوسى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین) (هیچ كس به موسى ایمان نیاورد، مگر گروه اندکی از فرزندان قوم او؛ (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شكنجه كنند؛ زیرا فرعون، برترى جویى در زمین داشت؛ و از اسرافكاران بود)
از این آیه به خوبی می توان وضع آن دوره بنی اسرائیل را دریافت: از آنجا که بنی اسرائیل در آن زمان در نهایت ضعف و زبونی قرار داشته و دائما توسط فرعونیان انواع اذیت ها و آزارها را می دیدند - به گونه ای که زنان آنان را به اسارت می بردند و فرزندان پسر را سر می بریدند (ابراهیم 6) - و همواره تحت نظر بوده تا مبادا اقدامی علیه قبطیان انجام دهند، لذا به جز عده ی بسیار کمی که آن هم تشکیل شده از جوانان و نوجوانان بودند دیگر کسی -از ترس شکنجه و اذیت و آزار فرعونیان- به موسی ایمان نیاورد.
آن عده ای هم که ایمان آورده بودند همواره در ترس و اضطراب گرفتار شدن در چنگال فرعونیان بودند. پس در این آیه ی شریفه عدم امنیت بنی اسرائیل موجب شد تا عده ی کمی ایمان بیاورند.
2. (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم  وَ لَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُم وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)
خداوند به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده اند وعده مى دهد كه  ... ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى كند، آن چنان كه تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریك من نخواهند ساخت و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.
خداوند متعال در این آیه شریفه ابتدا برای مستضعفین و مومنینی که همواره مورد اذیت و آزار کفار بودند وعده ی سرزمینی امن و امان را به آنها می دهد سپس از تاثیر این امنیت در عبادت بندگان خبر می دهد: تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریك من نخواهند ساخت. نکته ی دیگری که در آیه ی شریفه باید به آن دقت کرد این است که: گویی خداوند بین کسانی که در محیط کفر و نا امنی کافر بوده اند با کسانی که در زمان حکومت اسلامی در امنیت خاطر، کافر هستند فرق گذاشته است و کفر گروه دوم را شدیدتر و زشت تر و بدون هیچ عذر و بهانه ای بیان می کند. (این نکته از کلمه ی من بعد ذلک فهمیده می شود.)
3. (فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) پس (به شكرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت كنند، همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ایمن ساخت.
در این آیه شریفه نیز خداوند بندگان را به شکرانه ی اینکه نعمت امنیت را به آنها داده است امر به عبادت خویش میکند.
همچنان که در آیات گذشته مشاهده کردید در این آیه نیز ابتدا مشکل امنیت بر طرف شده و سپس امر به عبادت شده است.

نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرمایند: نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَة. دو نعمت است كه ناشناخته است: امنیت و تندرستی

4. (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار دادیم! و از مقام ابراهیم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنید.
خانه ی کعبه در صورتی محل اجتماع مسلمین و مومنین و عبادت بندگان خواهد بود که امنیت داشته باشد. شاید به همین دلیل حضرت ابراهیم پس از ساخت کعبه ، دعا برای امنیت این شهر کرده است. (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً) (به خاطر بیاورید هنگامى كه ابراهیم عرض كرد پروردگارا این سرزمین را شهر امنى قرار ده)
آیاتی که مربوط به بخش دوم می شود (در صورتی امنیت پابرجا خواهد ماند که عبادت در میان بندگان تضعیف یا نابود نشود)
1. (أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ یُعِیدَكُمْ فِیهِ تارَةً أُخْرى فَیُرْسِلَ عَلَیْكُمْ قاصِفاً مِنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَكُمْ بِما كَفَرْتُمْ ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَیْنا بِهِ تَبِیع) کفار و مشرکین گرفتار در دریا از ترس غرق شدن، خداوند را با تمام وجود صدا زده و او نیز آنها را نجات می دهد اما زمانی که به منطقه ی امنی می رسند دوباره به حال کفر بر می گردند!
خداوند متعال در این آیه آنها را تهدید میکند که با ادامه ی کفران، نعمت امنیت را از شما می گیرم: (آیا از این ایمن هستید كه بار دیگر بر اثر ضرورت ها و نیازها خداوند شما را به قلب دریا بفرستد، و در آنجا به تندبادهاى كوبنده فرمان دهد كه شما را به خاطر كفر و كفرانتان غرق كند و آن گاه حتى كسى كه خون شما را مطالبه كند و بگوید چرا؟ وجود نداشته باشد!)
2. (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا یَصْنَعُونَ )
این آیه اشاره به قوم سبا دارد که خداوند متعال به آنها انواع نعمت های مادی و معنوی از جمله امنیت را به آنها ارزانی داشت ولی به سبب کفران نعمت، خداوند آنها را دچار ناامنی و گرسنگی کرد: (خداوند مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا مى رسید؛ امّا به نعمت هاى خدا ناسپاسى كردند؛ و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید!)
نمونه های قرآنی بیشتری هم برای این دسته می توان نام برد که باعث طولانی شدن مقاله می شود.
در آخر از خداوند می خواهیم که ما را شاکر تمامی نعمت هایی که به ما ارزانی داشته است قرار دهد.