تبیان، دستیار زندگی
یکی از مهمترین ترفندهای نفوذ داعش در افغانستان و جذب جوانان این کشور، کمک به اقشار ضعیف و مستمند جامعه در قالب کمک های غذایی و دارویی و غیره است که طیف گسترده ای از جامعه را تشکیل می دهند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اردوغان در کابل دنبال چیست؟

یکی از مهمترین ترفندهای نفوذ داعش در افغانستان و جذب جوانان این کشور، کمک به اقشار ضعیف و مستمند جامعه در قالب کمک های غذایی و دارویی و غیره است که طیف گسترده ای از جامعه را تشکیل می دهند.

قبس زعفرانی - بخش سیاست تبیان
اردوغان

اگرچه ولایت «ننگرهار»، در جنوب شرقی افغانستان مهمترین منطقه حضور آمریکایی ها در این کشور است و دارای پایگاه نظامی نیز در آن می باشند، اما نام این ولایت، به عنوان یکی از اولین مناطق ظهور داعش در افغانستان به تازگی در رسانه های غربی مطرح و این منطقه خبرساز شده است.
دلیل خبرساز شدن ننگرهار را باید در داعش جستجو کرد که پس از اعلام موجودیت در این ولایت شماری از گروه های مسلح طالبان را جذب خود کند و حضور خود را در چند کیلومتری یکی از بزرگترین پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان به سرعت تقویت کند.
خبرسازی ولایت ننگرهار به این دو خبر خلاصه نمی شود، آنچه این روزها به تحولات این ولایت راهبردی قرار گرفته در شرق افغانستان اهمیت بخشیده، فعالیت همزمان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به «سیا» در قالب تشکیل گروه های جدید شبه نظامی و فعالیت مذهبی ترکیه در این ولایت است که اکنون به نوعی باید آن را پایگاه داعش در افغانستان شمرد.
این درحالی است که منابع رسمی در کابل تاکید می کنند، داعش در افغانستان از عناصر غیر محلی برای مبارزه با نظامیان آمریکایی و ارتش افغانستان استفاده نمی کند.

به گفته این منابع اگرچه فعالیت داعش در افغانستان مخفیانه است، اما به صورت مستمر درحال گسترش است. با توجه به اطلاعات در اختیار، برآورد می شود، این گروه دارای 5 هزار عضو در افغانستان است که حدود 2 هزار نفر از آنها را عناصر جدا شده از طالبان تشکیل می دهند و 3 هزار عضو دیگر دارای تابعیت های مختلف عربی و کشورهای منطقه آسیای مرکزی هستند و اگرچه درحال حاضر بخش عمده فعالیت های این گروه تکفیری بر جذب عناصر بومی و محلی متمرکز است، اما خود را برای اقدامات مهم و عملیات های گسترده با به خدمت گرفتن عناصر موجود آماده می کند.
یکی از مهمترین ترفندهای نفوذ داعش در افغانستان و جذب جوانان این کشور، کمک به اقشار ضعیف و مستمند جامعه در قالب کمک های غذایی و دارویی و غیره است که طیف گسترده ای از جامعه را تشکیل می دهند.
برای مقابله با این شرایط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی افغانستان درحال استخدام افراد محلی و تشکیل گروه های شبه  نظامی به واسطه آنها هستند تا از آنها در مبارزه با داعش استفاده کنند. این برنامه قرار است، در سراسر افغانستان اجرا شود و در آینده علاوه بر داعش، طالبان را نیز دربرخواهد گرفت.
سال گذشته بیش از یک هزار نفر از اهالی مناطقی که مقابل داعش و قوانینش مقاومت کرده بودند، برای پیوستن به این برنامه در دستگاه  امنیت ملی افغانستان نام نویسی کردند، برنامه ای که سازمان سیا تأمین هزینه مالی آن را برعهده گرفته و نحوه مصرف این بودجه را برعهده دستگاه امنیت ملی افغانستان گذاشته است.
به گفته منابع امنیتی بخشی از این بودجه به خرید مهمات و سلاح های سنگین مانند موشک اندازها جهت تسلیح این گروه ها اختصاص یافته تا با استفاده از آنها از مواضع و مناطق خود دفاع کنند.
این گروه ها همچنین به دستگاه های ارتباطی بی سیم و سیمی مجهز شده اند تا با همواره با نیروی پلیس محلی و ارتش افغانستان در ارتباط باشند و در صورت نیاز از آنها درخواست کمک کنند.

تأمین هزینه های مراکز دینی افغانستان توسط ترکیه

به موازات فعالیت های سازمان سیا در افغانستان، ترکیه نیز فعالیت هایی را در این کشور آغاز کرده و مقامات محلی در ولایت ننگرهار اعلام کردند که ترکیه اقدام به احداث یک مرکز آموزش علوم دینی در این ولایت کرده تا زمینه تحصیل جوانان ننگرهاری در بخش های مختلف علوم دینی را فراهم کند و به موازات آن آنکارا آمادگی خود جهت حضور نظامی در افغانستان تا هر زمان که کابل نیازمند این حضور باشد، را اعلام کرد.

تبعیت از اسلام میانه رو مورد نظر آمریکایی ها و قابل کنترل تر از القاعده و طالبان و داعش، مهمترین شاخص ایدئولوژیک این شبه نظامیان خواهد بود

مقدمات تاسیس این مرکز آموزش دینی و مذهبی از سال 2014 با دیدارهای مقامات امنیتی ترکیه و همتایان افغانستانی آنها در کابل فراهم شد و مبارزه با داعش مهمترین موضوع مورد بحث در این دیدارها بود.
در واقع دولت ترکیه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه با جناح های مختلف قدرت در افغانستان مناسبات خوبی را برقرار کرده، به همین دلیل حضور سیاسی و نظامی ترکیه در افغانستان کمتر با مخالفت کابل روبرو شده و متغیرهایی چون همسویی مواضع و منافع بین ترکیه و غرب نفوذ ترکیه در افغانستان را تسریع کرده است، امضای تفاهمنامه دو جانبه بین آنکارا و کابل به این جهت که باید اجماع نیروها و جریان های سیاسی را داشته باشد، حائز اهمیت بسیار است و آنچه اهمیت این تفاهمنامه را دو چندان کرده، همراه داشتن موافقت آمریکایی هاست.
ترک ها به خوبی می دانند، اگر خواهان آن هستند که در قالب یک قدرت در منطقه  ظاهر شوند، باید دارای سه متغیر اقتصادی، سیاسی و نظامی باشند، هم اکنون این سه متغیر به دلیل سیاست های ناکارآمد آنکارا و اشتباهات مکرر رهبران آن به دلیل حضور منفی در بحران سوریه آسیب دیده و به وجهه ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه ای لطمه زده، برای بهبود این وجهه اکنون ترک ها بیش از هر زمان دیگری نیازمند داشتن مناسبات با کشورهای منطقه هستند تا شاید با بهره برداری از این مناسبات متغیرهای قدرت منطقه ای خود را تغییر داده، تقویت کنند.
از این حیث افغانستان عرصه بسیار مناسبی برای تحقق اهداف منطقه ای مورد نظر ترکیه است، چراکه به شدت نیازمند ایجاد زیرساخت های مورد نیاز حوزه های نظامی و امنیتی با استفاده از تجارب و کمک های آنکاراست.
در مقابل ترک ها در منطقه به دنبال پیاده کردن الگوی خود تحت عنوان الگوی دموکراسی اسلامگرا که آمیزه ای از سنن اسلامی و اصول و مبادی دموکراسی غرب است، هستند.
در این میان همسویی موضعی و همگرایی سیاسی با آمریکا موجب شده تا آنکارا افغانستان را مناسب برای پیاده کردن این الگو ملاحظه کند و برای نیل به این هدف خود را به کابل نزدیک کند.

افغانستان عرصه جدید همکاری آمریکا و ترکیه

فعالیت اطلاعاتی و همکاری نظامی آمریکا و ترکیه در سوریه در لفافه مبارزه با داعش و ریشه کن سازی پدیده تروریسم تجربه خوبی برای سازمان های اطلاعاتی دو کشور بود تا گام بعدی این همکاری عرصه افغانستان با استفاده ابزاری از گروه های شبه نظامی افغانستانی باشد، اگرچه برخی محافل نسبت به مقاصد دو کشور از اینکه مبادا درصدد تکرار مدل همکاری در سوریه، در کشوری همچون افغانستان که فضا مهیاتر است، هشدار می دهند.
این اعتقاد وجود دارد، آمریکا که از قدرت گرفتن گروه های تروریستی رادیکال متمایل به عربستان در کشورهای مختلف منطقه از جمله سوریه، یمن، عراق، لیبی و غیره آسیب های جدی دیده، بعید نیست، در افغانستان درصدد حمایت و قدرت گیری شبه نظامیانی شود که به ظاهر تابع کابل، اما فی الواقع سرسپرده آمریکا هستند و این خواسته را به آرامی و در خفا با کمک گرفتن از ترکیه جهت ایجاد زیر ساخت های مورد نیاز مذهبی و ایدئولوژیک در آنها دنبال می کند.
بر این اساس تبعیت از اسلام میانه رو مورد نظر آمریکایی ها و قابل کنترل تر از القاعده و طالبان و داعش، مهمترین شاخص ایدئولوژیک این شبه نظامیان خواهد بود.
نباید این خط مشی جدید در سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه را نادیده گرفت، خط مشی که تشکیل چنین  گروه هایی را تنها به افغانستان محدود نمی کند، بلکه اصرار دارد، چنین گروه های شبه نظامی در کشورهای دیگر منطقه از جمله کشورهای مواجه با بحران  های امنیتی و نظامی و سیاسی مانند عراق و سوریه نیز تشکیل شوند، گروه هایی که امکان بهره برداری ابزاری آمریکایی ها از آنها وجود داشته باشد تا ضمن تشدید هرج و مرج در کشورهایشان، پیش زمینه تحقق رویای چندین ساله  آمریکایی در منطقه یا همان طرح «خاورمیانه بزرگ» را با تقسیم و تجزیه کشورهای آن و ترسیم مجدد مرز این کشورها فراهم کند.
سیاست خارجی جدید آمریکا در تشکیل گروه های شبه نظامی از اسلامگرایان میانه رو منطقه که از دو شاخص مهم انتشار و پراکندگی در کشورهای منطقه و تعدد و کثرت تبعیت می کند، را باید مدیریت زیرکانه سیاست ایجاد هرج و مرج خلاق با ابزار شبه نظامیان اسلامگرای میانه رو ارزیابی کرد.