تبیان، دستیار زندگی
تأکید امام (ره) به ادامه جلسات اخلاق آیت الله حق شناس در سال های دفاع مقدس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تأکید امام‌(ره) به ادامه جلسات اخلاق آیت‌الله حق‌شناس در سال‌های دفاع مقدس

iqna.ir

به گزارش تبیان به نقل از کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، در سلسله گزارشات در محضر علماء این بار به زندگی آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس‌(ره) که فقیه و استاد اخلاق و عارف معاصر شیعه بود، می‌پردازیم و در این باره با حجت‌الاسلام والمسلمین رضا تاج‌آبادی، عضو هیئت علمی علوم پزشکی شهید بهشتی و مسئول نهاد رهبری این دانشگاه مصاحبه‌ای داشتیم.

از چه سالی با آیت‌الله حق‌شناس آشنا شدید؟
حجت‌الاسلام والمسلمین رضا تاج‌آبادی، مسئول نهاد رهبری دانشگاه شهیدبهشتی و از شاگردان آیت‌الله حق‌شناس(ره) گفت: از سال 59 با آیت‌الله حق‌شناس آشنا شدم، در آن زمان سرباز بودم، پس از پایان سربازی، به‌صورت مداوم به مسجد امین‌الدوله و به حضور ایشان می‌رفتم؛ بعد از مدتی طلبه شدم تا وقتی که استاد، مرحوم شدند ما با ایشان ارتباط داشتیم ایشان این زمان درس اخلاق  و دروس مختلف می‌گفتند ولی ما حاشیه ملاعبدالله را با ایشان خواندیم بعد در درس خارج ایشان که در سال 74 در مسجد امین‌الدوله برگزار می‌شد شرکت می‌کردیم.
وی ادامه داد: در جلسات تفسیر آیت‌الله حق‌شناس هم که در مسجد امین‌الدوله برگزار می‌شد هم شرکت می‌کردیم؛ اصل وجودی و برجسته آیت‌الله حق‌شناس، اخلاق ایشان بود، به خاطر همین معنویت، عرفان و اخلاق ایشان بود که ما خدمتشان می‌رسیدیم؛ ایشان هفت اجازه اجتهاد داشتند و به زبان فرانسوی هم مسلط بودند.
صفت بارز آیت‌الله حق‌شناس


استاد حوزه و دانشگاه افزود: صفت بارز آیت‌الله حق‌شناس، مراقبه شدید ایشان بود چون کسی که در جهت سیر و سلوک و عرفان قدم بر می‌دارد باید حتما مراقبه شدید داشته باشد؛ در واقع اخلاق مقدمه عرفان است، مراقبه ایشان در همه چیز، در  نگاه کردن،‌ در شنیدن، صحبت کردن و دقت در کلماتی که به کار می‌بردند، مشهود بود و ما این را بارها شاهد بودیم که مثلا کلماتی که به‌کار می‌بردند خیلی دقیق بود؛ ایشان در ادب خیلی دقت می‌کردند و واقعا اسطوره ادب بودند.
ویژگی برجسته آیت‌الله حق‌شناس


حجت‌الاسلام تاج‌آبادی اضافه کرد: ویژگی برجسته ایشان عرفانشان بود؛ ایشان به واقع عارفی دل‌سوخته بود؛ عرفان بالاتر از اخلاق است، اخلاق هم مقدمه عرفان است؛ ایشان استاد عرفان برای اهل عرفان بود، چون عارف درجه یک و عارف دل‌‌سوخته‌ای بود؛ ما می‌دیدیم وقتی که نماز می‌خواند اشک‌هایشان جاری می‌شد، وقتی صحبت و موعظه می‌کرد، اشکش حقیقتا از روی  سوختگی دل بود، منظور از سوختن دل،  لطافت روح است، روح وقتی که لطیف شود در جهت محبت خدا و اهل‌بیت(ع) اشک هم جاری می‌شود، این از لطافت سرچشمه می‌گیرد، اشعار عرفانی که می‌خواندند اشک از چشمانشان جاری می‌شد.
مسئول نهاد رهبری دانشگاه شهید بهشتی با ذکر خاطره‌ای از ایشان ادامه داد: سال 60 یا 61 بود که بین نماز ظهر و عصر خدمت ایشان رسیدم، تازه از بیمارستان مرخص شده بودند، یکی از دوستان هم آمدند، دیدم که آقای حق‌شناس این شعر را می‌خواندند؛ صد بار گر از دست غمت خون رود از دل/ از در چو درآیی همه بیرون رود از دل/ گر قصه‌ عشق من و یارم بنگارند/ صد لیلی و مجنون همه بیرون رود از دل/ در قتل من ای مَه، بکش آهسته کمان را/ حیف است که پیکان تو بیرون رود از دل، این را می‌خواندند و اشک می‌ریختند.
کیفیت رابطه ایشان با حضرت امام(ره) چگونه بود؟
 

شاگرد آیت‌الله حق‌شناس گفت: حضرت امام(ره) خیلی به ایشان ارادت داشتند، ایشان هم خیلی ارادت به امام(ره) داشتند؛ وقتی که قم بودند با امام(ره) ارتباط داشتند و آشنایی آن‌ها هم از اینجا شروع شد، می‌فرمودند که وقتی من  قم رفتم، ممتحنه‌ای از من امتحان گرفتند؛ یکی از ممتحنین، حضرت امام‌خمینی(ره) بود، سؤال می‌پرسیدند و من جواب می‌دادم، بعد یک سؤال فلسفی کردند، من جواب دادم، امام فرمودند شما کجا بودید؟ در تهران؟، گفتم خدمت آیت‌الله شاه‌آبادی، امام(ره) فرمودند اگر از اول شما می‌فرمودید ما اصلا از شما امتحان نمی‌گرفتیم.
وی ادامه داد: بعد از فوت مرحوم شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امین‌الدوله متدینین تهران خدمت آیت‌الله بروجردی رفتند و گفتند آیت‌الله حق‌شناس را برای ما به تهران بفرستید؛ خدمت آیت‌الله بروجردی نشسته بودیم که حضرت امام(ره) فرموده بودند تهرانی‌ها، میرزا عبدالکریم حق‌شناس را خواستند، آیت‌الله بروجردی فرمودند تشریف ببرید آیت‌الله حق‌شناس هم با حضرت امام(ره) خودمانی بودند و به امام(ره) گفتند چرا خودتان آقا، تشریف نمی‌برید تهران؟ حضرت امام(ره) فرمودند به جدم قسم گفتند عبدالکریم بیاید اگر می‌گفتند روح‌الله بیاید من می‌رفتم یعنی این قدر امام(ره) مقید به احسان و کار  برای دین بود.


شما جلسات مسجد امین‌الدوله را حفظ کنید
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در تهران امام(ره) کارهای خصوصی را به ایشان می‌سپردند مثلا می‌گفتند فلان حوزه و یا مسجد این قدر خرج دارد، امام(ره) به ایشان پیام می‌دادند و ایشان را مأمور می‌کردند که برود اینجا را بررسی کند، هرچه امام(ره) می‌گفتند ایشان قبول می‌کردند؛ بحث جنگ که شروع شده بود؛ آیت‌الله حق‌شناس خدمت حضرت امام خمینی(ره) شرفیاب شدند، گفتند آقا، من در مسجد امین‌الدوله درس اخلاق می‌دهم، در مدرسه سپهسالار قدیم که الان نامش به مدرسه شهید مطهری تغییر کرده است، پشت مدرسه علمیه مروی درس منظومه تدریس می‌کنم، الان هم جنگ است، اگر اجازه بدهید من بروم جبهه، حضرت امام(ره) فرموده بود آیا شما می‌توانید اسلحه بلند کنید؟، (چون آیت‌الله حق‌شناس، جثه لاغر و نحیفی داشتند)، آقای حق‌شناس گفتند، بله آقا،‌ یک روز اسلحه بلند کردیم گلنگدن کشیدم به جایی که من اسلحه را نگه دارم این من را جلو برد که حضرت امام خمینی(ره) خنده‌ای کردند و به ایشان گفتند تو همین امین‌الدوله را حفظ کن.
نقش آیت‌الله حق‌شناس در انقلاب


حجت‌الاسلام والمسلمین تاج‌آبادی گفت: ایشان دوش به دوش امام و شاگرد امام(ره) بودند؛ رساله امام و اعلامیه ایشان را زمان پیش از انقلاب، پخش می‌کردند؛ کسانی که می‌خواستند از امام خمینی(ره) تقلید کنند، را کمک کرده و مردم را به امام(ره) ارجاع می‌دادند، موقعیت مؤتلفه اسلامی که شکل گرفت، بیشتر اعضای مؤتلفه اسلامی از مسجد امین‌الدوله بودند؛ آیت‌الله حق‌شناس این اعضاء را پشتیبانی می‌کرد؛ گاهی در جریان انقلاب به ایشان می‌گفتم، تظاهرات است نرویم، آیت‌الله حق‌شناس می‌گفتند، «نه داداش جون واجب است به تظاهرات و جبهه بروید» و ما هر سال به جبهه می‌رفتیم و چه‌قدر از شاگردان آیت‌الله حق‌شناس در جبهه‌ها شهید شدند؛ حاج احمد نیری که از شاگردان ایشان بودند شهید شدند و شاگردان دیگر ایشان عبدالله گلشن که از دانشجویان امیر کبیر بودند نیز به شهادت رسیدند؛  من به یاد دارم که این شهید شبی که می‌خواست به جبهه برود خدمت حاج آقای حق‌شناس آمد و همیشه پای سخنرانی‌های حاج آقا حق‌شناس بود، من خودم ایشان را به منزلشان رساندم که فردای آن روز به جبهه و به شهادت رسید.
وی ادامه داد: آیت‌الله حق‌شناس اینقدر ارادت به حضرت امام‌خمینی(ره) داشتند که وقتی اسم امام‌خمینی(ره) می‌آمد، می‌گفتند سه تا صلوات بفرستید و وقتی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) رهبر شدند ایشان فرمودند داداش جون الان عَلم در دست ایشان است باید از ایشان پیروی کرد، نسبت به انقلاب و ولایت فقیه بسیار مقید بودند.
چرا درس اخلاق ایشان در دل مردم می‌نشست؟


استاد حوزه و دانشگاه گفت: ایشان اهل عمل بودند، هر چیزی که می‌گفتند عمل می‌کردند، وقتی می‌گفتند غیبت نکنید خودشان  خیلی مقید بود به عدم غیبت، کسی که می‌خواست جلوی ایشان حرفی را بزند می‌گفت داداش جون این گوش من غیبت نمی‌شنود، وقتی می‌گفت به نامحرم نگاه نکنید، خودشان مقید بود که نگاه نکند، حرفش از دل بلند می‌شد حدیث هم داریم که کلام وقتی از دل بلند شود به دل می‌نشیند، وقتی از زبان فقط بلند شود از گوش‌ها تجاوز نمی‌کند، علاوه بر این که اهل عمل بود، نورانیت داشت، ممکن است که من اهل عمل باشم ولی نورایت دل نداشته باشم این نورایت بالای الهی بود که در آیت‌الله حق‌شناس دیده می‌شد.


رمز موفقیت آیت‌الله حق‌شناس
مسئول نهاد رهبری در دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: رمز موفقیت آیت‌الله حق‌شناس عمل به دستورات دین، عمل به دستورات خدا،  حرام و انجام دادن واجبات است.
در یک جمله آیت‌الله حق‌شناس را معرفی کنید.

حجت‌الاسلام والمسلمین رضا تاج‌آبادی، شاگرد  آیت‌الله حق‌شناس در یک جمله آیت‌الله حق‌شناس را معرفی کرد و گفت: ایشان عبد دل‌سوخته درجه یک خدا بود
* علیرضا برومند

iqna.ir | خبرگزاری بین المللی قرآن

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.