تبیان، دستیار زندگی
«خندوانه» همچنان بهترین برنامه تلویزیون است اما این دلیل نمی شود که ضعف های آن را نادیده بگیریم. بویژه آن که انتظارها در فصل سوم از آن به اوج رسیده ولی به چند دلیل توقعات را برآورده نکرده است. چندی پیش ضعف های 315866 برنامه را مرور کردیم و حالا آن ها را ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«خندوانه» اوج می گیرد(مصاحبه)

گفت و گو با سجاد افشاریان، نویسنده و عضو گروه ایده پردازی «خندوانه».

«خندوانه» همچنان بهترین برنامه تلویزیون است اما این دلیل نمی شود که ضعف های آن را نادیده بگیریم. بویژه آن که انتظارها در فصل سوم از آن به اوج رسیده ولی به چند دلیل توقعات را برآورده نکرده است. چندی پیش ضعف های برنامه را مرور کردیم و حالا آن ها را با گفت و گو با سجاد افشاریان، نویسنده و عضو گروه ایده پردازی «خندوانه» در میان گذاشته ایم.

مصاحبه: احمد رنجبر - بخش سینما و تلویزیون تبیان
سجاد افشاریان

*سرنوشت «خندوانه» مثل «ماه عسل» است. برنامه احسان علیخانی برغم خوب بودن ، چون انتظارها را بالا برده بود ، مورد نقد قرار داشت. این اتفاق در «خندوانه» برای شما هم ظاهرا رخ داده.

قطعا. ولی بر اساس استانداردهای برنامه سازی در ایران و دنیا نباید این تفكر ، مانع و ترمز آدم ها بشود. این كه بگوییم سقفی از جذابیت را تجربه كردیم و حالا دست روی دست بگذاریم تا به نمونه جذاب تری برسیم. اگر با این فرمول بخواهیم كار كنیم كه موارد بازدارنده برنامه سازی زیاد است و نمی شود كار را پیش برد. عمده هدف «خندوانه» این است كه نخواسته یك برنامه صرفا جذاب باشد؛ بلكه این برنامه ریشه در فرهنگ سازی ، پژوهش و یادآوری مبانی ارتباطات در زندگی و جامعه دارد. این ها را می توانستیم خطابه كنیم و در مدل های دیگر به برنامه تزریق كنیم اما آن ها را در قالب یك برنامه جذاب به اسم «خندوانه» مطرح كردیم. خب ، طبیعی است كه این روند نباید قطع شود. ممكن است دوز جذابتش پایین بیاید اما نباید به شكل مطلق قطع شود.ما در «خندوانه» رسالتی داریم كه نمودش را در جامعه می بینیم. به عبارت دیگر «خندوانه» یك حركت است و نباید جلوی آن به خاطر نوسان جذابیت گرفته شود. گاهی شما برنامه ای می سازید كه صرفا جُنگ است گاهی یك سریال می سازید و آن جا معادله ها فرق می كند. در «خندوانه» علاوه بر خنده و سرگرمی ، مساله ای به نام یادآوری و بازآوری رسالت های اجتماعی وجود دارد كه نباید فراموش شود.

*مهم ترین ایده برنامه در فصل سوم، مسابقه لباهنگ بود. ایده را مشخصا چه كسی مطرح كرد؟

گاهی شما برنامه ای می سازید كه صرفا جُنگ است گاهی یك سریال می سازید و آن جا معادله ها فرق می كند. در «خندوانه» علاوه بر خنده و سرگرمی ، مساله ای به نام یادآوری و بازآوری رسالت های اجتماعی وجود دارد كه نباید فراموش شود

در فصل سوم رویکردهای ارتباطی از همه نظر تقویت شده و چون شکل جدیدی به خودش گرفته نیاز به زمان دارد ، از اتفاقات داخل استودیو گرفته تا تمامی اتفاقات خارج از استودیو ؛ ایده لباهنگ توسط آقای جوان طرح شد و خود آقای جوان بارها در برنامه اعلام کردند که لباهنگ یک مسابقه رایج است که در تمامی دنیا اجرا می شود و ابداعی برنامه ما نیست.

*می توانید بگویید از چند نفر دعوت كردید؟ اصلا روحیه همكاری برای چنین مسابقه هایی بین چهره ها هست؟

همواره برای هر مسابقه ای لیستی از دوستان هنرمند و یا قهرمان های ورزشی و ...  تهیه می شود که خوب چون ضبط برنامه در عید انجام می شد عده ای از دوستان در مسافرت بودند و عده ای توانایی انجام این کار را در خود نمی دیدند که این کاملا طبیعی است مانند استندآپ کردن که کمدین های زیادی توانایی استندآپ کردن را در خود نمی دیدند .

* وزن شركت كننده های «خنداننده برتر» سنگین تر بود؛(از جمله حضور امین حیایی) بنظر می رسد آدم های معروف ابا داشته باشند از این كه در مسابقه ای مثل لباهنگ شركت كنند.

بخشی از این ترس از عدم شناخت ایجاد می شود ، که در ادامه نمونه های بسیاری دیدم که اتفاقا این مسابقه می تواند طراحی های متفاوتی داشته باشد و به گونه ای نمایشی شود .

*برویم سراغ انتقادهایی كه چندی پیش درباره «خنداونه» سوم مطرح كردیم. یكی از آن ها مربوط به متن ها است كه متولی اش خود شما هستید. چرا جناب خان مثل فصل دوم مخاطب را شگفت زده نمی كند؟ متن خوب ندارد یا ارتباط خود محمد بحرانی با این عروسك كم شده؟

به نظرم تصور شما ، رسانه ای و مطبوعاتی است و فنی و تخصصی نیست كه از آن به عنوان یك نقد یاد كنم. اگر از شما بخواهیم ده برنامه كه جناب خان شگفت زده تان كرده را اسم ببرید، شاید نتوانید بگویید. چون كل جناب خان را در طول فصل دو دیده اید و این شگفتی در امتداد برنامه شكل گرفته است. و باز مواجهه او نسبت به هر مهمان فرق می كند. این را هم اضافه كنم كه جناب خان محصول خلاقیت تیم عروسكی در راس خود آقای بحرانی و آقای رامبد جوان است و تماما موضوعات را با هم طرح می كنند و به نتیجه می رسند و در بخش ما قرار نمی گیرند.

* جناب خان شگفت زده نمی كند چون زیاد از او استفاده می شود. در فصل سوم بعد از رامبد جوان بیشترین حجم حضور در برنامه متعلق به جناب خان بوده. در فصل دوم داشت این اتفاق می افتاد اما از یك جایی به بعد مدیریت شد و جناب خان بیش از حد روی آنتن نبود.

الان هم این اتفاق خواهد افتاد. ما بخش های زیاد و متنوعی داریم كه در ادامه خواهید دید. بخش های نمایشی داریم ؛ در پایان هر هفته یك نمایش در استودیو اجرا می شود.

خندوانه

*با حضور جناب خان؟

جناب خان هم هست ولی یك مجموعه نمایشی است. در طول هفته هم بدون حضور جناب مجموعه های نمایشی داریم. آیتم های زیاد دیگری هم داریم كه تا بحال در تلویزیون ما تجربه نشده اند یا نمونه شان را نداشته ایم.

*بیننده همیشه منتظر ایده خلاقانه از «خندوانه» است؛ كما این كه «خنداننده برتر» حدود دو ماه مردم را سرگرم كرد. ایده های جدید همپای همان است؟ موج ایجاد می كند؟

کاش دوستان رسانه در حدِ دیدن از نزدیک در روند تولید پروژه ها قرار بگیرند تا با سختی های برنامه سازی بیشتر آشنا شوند ،آن زمان گمان می کنم تعامل بهتری صورت گیرد کما اینکه کل تیم خندوانه به صورت شبانه روزی تلاش می کنند تا برنامه ای در خور و شان مردم عزیز سرزمین مان تولید کنند و قطعا اتفاقات جدیدی را در پیش رو شاهد خواهیم بود .

*ایراد دیگر«خندوانه» ، دكور بزرگ آن است. این دكور جاه طلبانه نیست؟ دست شما را برای اجرای ایده ها نمی بندد؟

در شوهای موفق دنیا مثل برنامه جیمی فالون، اتفاقا استانداردشان دكور بزرگ است. ما چیزی را خودمان تعریف می كنیم و چون از نمونه های دیگر اطلاع نداریم فكر می كنیم اصل همین است كه ما تعریف كرده ایم. برای همین وقتی آن را تغییر می دهیم با نقد مواجه می شویم. بنای ما در فصل یك این بود كه در فضایی گرد برنامه را بسازیم و در فصل دو دكور را بزرگ تر كنیم. اصلا هم رسم بر این نیست كه در چنین برنامه هایی رابطه نفس به نفس شكل بگیرد. اتفاقا در برنامه های دنیا ، تماشاچیان فقط تماشاگر هستند و به استودیو می آیند كه «شو» را به شكل زنده تماشا كنند و اگر جایی نیاز به مشاركت بود، همكاری هم انجام می شود. پس ما برای آن ها باید برنامه جذابی اجرا كنیم. ضمن این كه حضور تماشاچی خود به خود به جذابیت برنامه اضافه می كند. از آن طرف هم واقعا بزرگ كردن استودیو «خندوانه» جاه طلبانه نیست. استودیو را بزرگ كرده ایم تا بتوانیم ایده های بزرگ تر و خلاقه تر را در آن اجرا كنیم. تصور كنید اگر دكور كوچك بود ، ارشا اقدسی (بدلكار) چطور می توانست برنامه لباهنگ خود را اجرا كند؟

*خود شما هم می گویید كه «خندوانه» قرارداد برنامه های این چنینی جهانی را تغییر داد و در دكوری كوچك كارش را شروع كرد. از قضا همین شناسنامه اش شد؛ چرا آن را مخدوش می کنید؟

درباره استاندارد استودیو توضیح دادم و گفتم كه ما برنامه را برای مخاطب زنده اجرا می كنیم و جذاب تر می شود. مثل تئاتری است كه آن را یك بار با تماشاگر فیلمبرداری كنیم كه واكنش و صدای خنده شان «آن» های كمدی اثر را تقویت می كند و یك اجرا را بدون حضور تماشاگر ضبط كنیم. طبیعی است كه ورژن اولی جذاب تر است. نكته دوم هم امكانی است كه استودیو بزرگ در اختیار ما می گذارد. مثلا برای مسابقه «خنداننده برتر» رامبد جوان با محسن تنابنده تماس گرفت؛ محسن ایده ای داشت و می خواست یك ماشین وارد استودیو كند. پس ما بیهوده استودیو را بزرگ نمی كنیم؛ احتمالا رویاهای خیلی بزرگ تری داریم كه می خواهیم آن ها را عملیاتی كنیم.