تبیان، دستیار زندگی
نکته اصلی این است که تغییرات فرهنگی حتی در شکل انقلابی آن به سرعت تغییرات سیاسی و شکل حکومت نیست؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قرآن، منشور اصلی انقلاب فرهنگی است

قرآن

به گزارش تبیان رضا فیروزی، استاد گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، در گفت‌وگو با کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، در مورد امکان انقلاب در عرصه فرهنگ باتوجه به قهرآمیز بودن انقلاب گفت: در این پرسش دو کلمه مهم انقلاب و فرهنگ وجود دارد که تعریف اولی چندان دشوار نیست، اما تعریف اصطلاح دوم یعنی فرهنگ، چندان ساده نیست و تعریف آن به اعتبار رویکردهای زبان‌شناختی، انسان‌شناختی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی متفاوت خواهد بود اما آنچه من در این بحث کوتاه آن را به عنوان تعریف پایه قرار می‌دهم در یک رویکرد انسان شناختی «مجموعه‌ای از عقاید، عادات و هنرهای متعلق به جمعی از انسان‌ها در زمان و مکان مشخص است».
وی افزود: انقلاب یک دگرگونی بنیادی در شئون مختلف یک جامعه است و طبعاً متناسب با ابعاد نظام اجتماعی فرهنگ را نیز در بر می‌گیرد؛ به دلیل آن که انقلاب ساختار قبلی را از بنیاد دگرگون می‌کند با انواع مقاومت‌ها همراه است، لذا ممکن است قهرآمیز باشد و طبعاً این مقاومت‌ها در مقابل تغییرات فرهنگی نیز مشهود خواهد بود اما انقلاب در شأن فرهنگی به دلیل ماهیت فرهنگ که با درون انسان‌ها، عادات و ارزش‌های حاکم بر آنان پیوند خورده، لزوماً به همان دلایل و نیز به همان شکلی که در سایر شئون انقلاب مثل تغییرات سیاسی به وقوع می‌پیوندد، تحقق نمی‌پذیرد.
این استاد برجسته معارف اسلامی بیان کرد: نکته اصلی این است که تغییرات فرهنگی حتی در شکل انقلابی آن به سرعت تغییرات سیاسی و شکل حکومت نیست؛ آن شکل مقاومتی که حاکمان و طرفداران ضد انقلاب در مقابل تغییرات سیاسی مورد توقع انقلاب از خود نشان می‌دهند، در دگرگونی‌های فرهنگی دیده نمی‌شود؛ تغییر و دگرگونی در ساختار سیاسی می‌تواند دفعتاً و براساس نیروی قاهره انقلاب صورت پذیرد اما برای انقلاب فرهنگی یک انقلاب درونی در آحاد لازم است، به تعبیر دیگر، انقلاب فرهنگی دستوری نیست، یک فرآیند است، فرآیندی بسیار پیچیده که محصول عوامل درونی و بیرونی، فردی و اجتماعی است. لذا می‌خواهم ضمن تفاوت قائل شدن به شئون مختلف انقلاب به اعتبار نحوه دگرگونی آن‌ها، عرض کنم انقلاب فرهنگی با یک یا چند راهپیمایی، بیانه، نامه، ابلاغ و حکم و لزوماً با اراده سیاسی حاکمان تحقق نمی‌پذیرد بنابراین، دگرگونی‌های بنیادین در عرصه فرهنگ با هر دگرگونی دیگری متفاوت است، در این جا ماجرا به باورها، عادات، رسوم، پیشینه‌های اجتماعی و اعتقادی که ملهم از عوامل بسیاری مانند ساختار اجتماعی و فرهنگ حاکم بر آن ملت است بر‌می‌گردد و به تلقی‌های افراد و سپس روح حاکم بر آنان و اراده‌ای که برای تغییر در میان آن ملت ایجاد می‌شود، وابسته است و نمی‌توان درون افراد را که شرط لازم و بسیار مهم این نوع انقلاب است، به سرعت و بسادگی منقلب کرد.
وی اظهار کرد: آری با تغییر آرمان‌ها و مدل حکومت در برهه‌ای از زمان می‌توان تغییرات فرهنگی سریعی اعم از باور‌ها، رفتار‌ها، آرمان‌ها در یک ملت را مشاهده کرد، اما اگر این آرمان‌ها درونی نباشند، عمر این تغییرات مثل عمر گلی خواهد بود. خیلی ساده بگویم انسان‌های استخوان‌داری که باورهایشان بر مبنای معرفتی عمیق منقلب شده می‌مانند ولی بقیه در یک مدت نه چندان طولانی استحاله می‌شوند و دگرگونی‌ها را تاب نمی‌آورند و باز می‌گردند.
فیروزی بیان کرد: اجازه دهید نتیجه بگیرم که بالأخره انقلاب در عرصه فرهنگ ممکن است؟ عرض می‌کنم اگر منظورتان تغییرات سریع و ماندگار آن هم در میان عموم مردم است به نظر می‌رسد تحقق آن مسأله بسیار دشواری است، گرچه عقلاً محال نیست.
وی در مورد نتایجی که انقلاب فرهنگی باید داشته باشد گفت: اگر با هم قرارداد کنیم که  تعریف فوق‌الذکر از فرهنگ را پذیرفته‌ایم، طبعاً انقلاب فرهنگی هم تابع اجزای تعریف خواهد بود یعنی یک دگرگونی بنیادین در عرصه عقاید، عادات، هنر و متعلقات آن‌ها در راستای اهداف انقلابی که به وقوع پیوسته است، پاسخ دقیق به این پرسش نیازمند پاسخ به سؤالاتی است که برخی از مهم‌ترین آن‌ها می‌تواند به این شرح باشد که آیا اهداف انقلاب و یا اصول آن در مقام ثبوت (و نه در مقام اثبات) دچار دگرگونی شده یا می‌شود؟ انقلاب به اعتبار شکل محقق آن، حامل چه پیام‌هایی است، آیا این پیام صورت و سیرتی سیال دارد و یا نه؟ تلقی و فهم مردم از پیام انقلاب در هر مقطع زمانی با پیام اصلی انقلاب در زمان شکل‌گیری و پیروزی تا چه حد تطابق دارد؟ همان گونه که وقتی یک دین وارد یک نظام و ساختار اجتماعی می‌شود و با آن داد و ستد می‌کند، انقلاب نیز با ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ای که در آن به وقوع پیوسته چه داد و ستدی کرده و نتیجه این داد و ستد چه بوده است؟ مدعیات یک انقلاب در مقام اثبات و همان‌ها در مقام ثبوت چه تغییراتی را در عرصه فرهنگ به جا گذاشته و می‌گذارند؟
این استاد برجسته معارف اسلامی در مورد اینکه انقلاب فرهنگی مختص به دانشگاه است یا باید در حوزه‌های علمیه نیز چنین انقلابی صورت بگیرد، افزود: عرصه انقلاب فرهنگی جامعه و آحاد مردم، هم به اعتبار فردی و هم به اعتبار روح جمعی آنان است، اما طبعاً  انتظار می‌رود نهادهای فرهنگی جامعه این دگرگونی مورد انتظار را بیشتر، عمیق‌تر، دقیق‌تر و سازمان یافته‌تر از خود نشان دهند.
وی در پایان در مورد نقش قرآن در انقلاب فرهنگی اظهار کرد: انقلاب اسلامی در ایران با پسوند اسلامی نشان داد مدل اصلی و مطلوبش چیست؟ چه می‌خواهد؟ منظورم مقام اثبات است، طبعاً اگر انقلابی با قید اسلامی تحقق می‌پذیرد کانون تمامی دگرگونی‌ها باید منطبق بر منشور همان دین و آموزه‌های اصلی آن یعنی قرآن صورت گیرد، اینجا همه اشکال انقلاب باید ملهم از قرآن باشد و اختصاصی به جنبه فرهنگی ندارد، گرچه بروز و نمود آن بیشتر در عرصه فرهنگ ملاحظه می‌شود، با این ملاحظه بدیهی است هر چه این انقلاب از منشور اصلی خود یعنی آموزه‌های قرآنی فاصله بگیرد در مقام ثبوت دیگر انقلاب اسلامی نخواهد بود حتی اگر آن را اسلامی بنامیم.


iqna.ir | خبرگزاری بین المللی قرآن

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .