انفجار مشکوک دفتر نخست وزیری در 8 شهریور
امسال سی و چهارمین سالروز و شهادت مظلومانه شهیدان رجایی و باهنر به دست منافقان کوردل است. هشتم شهریور كه در تقویم كشورمان روز مبارزه با تروریسم نام دارد، مصادف است با عملیات كمسابقه تروریستی علیه مقامات ارشد كشورمان در سال 1360 كه به شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر ایران و تنی چند از همراهان آنها انجامید؛ این اقدام تروریستی كه به دست عوامل ضد انقلاب وابسته به گروههای جاسوسی و اطلاعاتی غرب و با هدف مقابله با اراده انقلابی ملت ایران و فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، در میان سایر عملیاتهای تروریستی به دلیل شهادت نفرات اول و دوم دستگاه اجرایی یك كشور، كاملا بیسابقه به شمار میآید.
این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که "آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی" و بیش از ۷۰ تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند.
در روز هشت شهریور سال 1360 در یک اقدام تروریستی بیسابقه جلسه شورای امنیت کشور با حضور رئیس جمهور و نخست وزیر منفجر شد.نفوذ ضدانقلاب به دستگاههای امنیتی تا حد دبیری شورای امنیت کشور و چگونه تبرئه شدن عوامل این نفوذ موضوعی است که سالها درباره آن در محافل سیاسی و امنیتی بحث میشود.
در روز هشت شهریور سال 1360 در یک اقدام تروریستی بیسابقه جلسه شورای امنیت کشور با حضور رئیس جمهور و نخست وزیر منفجر شد و شهید رجایی و شهید باهنر به همراه دفتریان و وحید دستجردی در این انفجار تروریستی به شهادت رسیدند. نفوذ ضدانقلاب به دستگاههای امنیتی تا حد دبیری شورای امنیت کشور و چگونه تبرئه شدن عوامل این نفوذ موضوعی است که سالها درباره آن در محافل سیاسی و امنیتی بحث میشود. در ادامه گزارشی از چگونگی ارتقای مسعود کشمیری عامل این انفجار به دبیری شورای امنیت کشور و مسائل بعدی مربوط به پرونده انفجار نخست وزیری میآید.
ساعت 3 بعدازظهر روز هشت شهریور، جلسه شورای امنیت کشور؛ حاضران: محمدعلی رجایی رئیس جمهور، محمد جواد باهنر نخست وزیر و مسعود کشمیری جانشین دبیر شورای امنیت بالای میز جلسه نشستهاند.
کشمیری از ساختمان نخست وزیری خارج میشود و در میدان پاستور نزد کسانی میرود که منتظر اویند تا دبیر شورای امنیت را به یک نقطه امن انتقال دهند. همزمان صدای انفجار شدیدی منطقه را میلرزاند. مطابق نظر کارشناسان بمب از نوع خاص «تخریبی-آتشزا» بوده که از حدود 2 پوند تی- ان- تی و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی جاسازی شده بوده که در پی این انفجار آقایان "محمدعلی رجایی" رییسجمهور و دکتر "محمدجواد باهنر" نخستوزیر و چند تن از مقامات نظامی و امنیتی کشور در یک جلسه فوقالعاده شرکت داشتند. در پی انفجار بمب که گفته میشود در داخل یک کیف دستی جاسازی شده بود، قسمتهایی از طبقه اول و طبقه دوم ساختمان نخستوزیری در مجاورت خیابان پاستور دچار حریق شد و آتش و دود فضای محل انفجار را فرا گرفت.
محمدعلی رجایی هنگام شهادت ۴۸ سال سن داشت. وی پس از پیروزی انقلاب ابتدا سمت وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و سپس در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد. در ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ به نخستوزیری و پس از عزل بنیصدر از مقام ریاست جمهوری در انتخابات دوم مرداد ۱۳۶۰ با کسب بیش از ۱۳ میلیون رأی مردم به عنوان دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
محمد جواد باهنر نیز هنگام شهادت ۴۸ ساله بود. وی پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهایی از جمله عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش (در کابینه شهید رجایی) و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی (پس از شهادت دکتر بهشتی) را برعهده داشت. او پس از انتخاب رجایی به ریاستجمهوری، از سوی وی به نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. اما....
کشمیری که بود؟
مسعود کشمیری در آن زمان منشی شورای عالی امنیت ملی بود، عامل اصلی انفجار دفتر نخست وزیری بوده است. وی یکی از مرتبطان با سازمان منافقین بود. همسر کشمیری نیز عضو رسمی سازمان منافقین و برادر همسرش کاندیدای رسمی این سازمان برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بود.
اعتمادیان با اشاره به صحبت هایش با آیت الله قدوسی، می افزاید: آقای قدوسی آنجا ایستاده بودند و رفتم کنار ایشان و گفتم: «حاج آقا من دیروز جنازه آقای رجایی دیدم؛ این جنازه رجایی نیست. قلابی است. روی تابوت رجایی زدهاند کشمیری. ببینید میخواهند چکار کنند؟»
وی می گوید: منافقین که فهمیدند ما داریم تلاش می کنیم که ثابت کنیم این جنازه مربوط به شهید رجایی نیست، فوراً رفتند اسمها را عوض کردند که دست از سر جنازه آقای رجایی بکشیم. بعد معلوم شد کشمیری در حال خروج از مملکت بوده است و تابوت قلابی هم برای این بوده است که بگویند شهید شده است!
کشمیری روز انفجار از ایران فرار می کند. همسرش نیز همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار می کند.
مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور در یک گفت وگوی تلویزیونی عامل انفجار نخستوزیری را مسعود کشمیری معرفی می کند.
وی در این گفت وگو در توضیح چگونگی انفجار می گوید: «این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند. ازآنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی نشسته و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد. خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
شورای موقت ریاست جمهوری و انتخاب نخستوزیر
در پی شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، طبق اصل یکصد و سیام قانون اساسی شورای موقت ریاست جمهوری تشکیل شد تا امور کشور توسط این شورا مرکب از حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس شورای اسلامی و آیتالله موسوی اردبیلی رییس دیوان عالی کشور تا انتخاب رییس جمهوری جدید، اداره شود.
شورای موقت ریاست جمهوری پس از استقرار در اولین گام در رابطه با واقعه بمبگذاری در دفتر نخستوزیری اطلاعیهای صادر و با اعلام تعطیلی نهم شهریور، در سراسر کشور پنج روز عزای عمومی اعلام کرد. در روز ۱۱ شهریورماه شورای موقت ریاست جمهوری طی نامهای به مجلس شورای اسلامی، حجتالاسلام مهدوی کنی را به عنوان نخستوزیر پیشنهاد کرد. در جلسه همان روز مجلس مهدوی کنی از ۱۹۶ رای ماخوذه با ۱۷۸ ری موافق، ۱۰ رای مخالف و ۸ رای ممتنع به عنوان نخستوزیر رای اعتماد گرفت.
هاشمی رفسنجانی رییس وقت مجلس پس از اعلام نتیجه آرا گفت: «این رای سطح بالا و قاطع مجلس شورای اسلامی به جناب آقای مهدوی در مورد نخستوزیری و این اعتماد کمسابقه را نسبت به یک نخستوزیر تبریک عرض میکنم و امیدواریم خداوند بایشان توفیق بدهد تا جبران این کمبودهایی که در اثر این حوادث پیش آمده است، بنمایند.»....
فرآوری : لواسانی
بخش تاریخ تبیان
منابع: تاریخ ایرانی / خبرآنلاین / تسنیم
مطالب مرتبط:
بعد از شهادت رجایی و باهنر در كشمیر چه خبر بود؟
شهریور ماه ؛ ماه شهادت..
چرا هفته ای به نام دولت...