تبیان، دستیار زندگی
بر اساس این روایت میان قرآن و اهل بیت رسول الله (علیهم السلام) تا قیامت جدایی نمی افتد. اگر طبق دیدگاه اهل سنت فرض را بر این بگذاریم که مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله) هنوز به دنیا نیامده است، این به معنای جدا شدن کتاب خدا و اهل بیت (علیهم السلام) است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی ولادت امام غائب از دیدگاه اهل سنت

امام زمان

همه مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت بر "ظهور" مردی از میان اهل بیتِ رسول الله‏(صلی الله علیه و آله)، برای انقلاب جهانی بزرگی در آخرالزمان، اتفاق نظر دارند و معتقدند او بشریت را نجات می دهد و اسلام را به سراسر گیتی حاکم خواهد کرد. تنها مسئله "تولد" حضرت مهدی (علیه السلام) محل اختلاف است. شیعیان معتقدند که ایشان در سال 255 هجری قمری در سامرا متولد شده است و بنا بر حکمت الهی تا روز ظهور و قیام الهی خویش در غیبت به سر می برد. اهل سنت نیز معتقدند، مهدی ‏ای که رسول الله ‏صلی الله علیه و آله بدو مژده داده، هنوز به دنیا نیامده است.
در میان کتب حدیثی شیعه بیش از هزار حدیث درباره ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) رسیده است. اخبار رسیده در این زمینه فوق حدّ تواتر است.1 با این حال ما در این نوشتار از این اخبار صرف نظر می کنیم و فقط به یکسری احادیث عمومی و مورد توافق شیعه و اهل سنت، در اثبات ولادت ایشان استناد می کنیم. در واقع احادیثی را مد نظر قرار می دهیم که به طور خاص به مسئله ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) نمی پردازند و با این وجود بر ولادت ایشان دلالت دارند.
به عبارت دیگر اگر عقیده‏ی شیعه را درباره ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) به شمار نیاوریم، برای این گونه روایات، توجیه و تفسیر صحیحی نداریم. این روایات، یقیناً، صحیح‏اند و در مصادر و منابع شیعه، در طبقات مختلف راویان سند، متواترند که بخش عمده این روایات را در مدارک و منابع معتبر اهل سنّت و به صورت متواتر می‏بینم.
مطابقت کامل این روایات با دیدگاه شیعه‏ی امامیّه و عدم مطابقت آن با هیچ دیدگاه معروف دیگری ما را به این نتیجه می‏رساند که این روایات،  به همان رأی و عقیده‏ی شیعه‏ی اثنا عشریه دلالت دارد.
سه دسته احادیث در این جا مطرح می شود:

1. حدیث ثقلین

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "ای مردم! همانا، من، بشرم [مانند دیگران‏]، نزدیک است که [از سوی فرشته‏ی مرگ‏] خوانده شوم، و من هم پاسخ دهم. من، میان شما، دو چیز گرانسنگ به جا می‏گذارم. آن دو، کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم، هستند. این دو، هرگز از هم جدا نمی‏شوند، تا بر من، در حوض [کوثر] آیند. بر آن دو پیشی نگیرید که هلاک می‏شوید و بدانان چیزی نیاموزید؛ زیرا، از شما داناترند.
این حدیث، صحیح است و به تواتر، از رسول الله ‏(صلی الله علیه و آله) رسیده است. محدّثانِ تمامی فرقه‏های اسلامی، بر صحیح بودنش، اجماع و اتّفاق نظر دارند. از میان علمای مسلمان، کسی نیست که در صحّت این روایت و صدور آن از رسول الله‏ (صلی الله علیه و آله) تردید کند.

بر اساس این روایت میان قرآن و اهل بیت رسول الله(علیهم السلام) تا قیامت جدایی نمی افتد. اگر طبق دیدگاه اهل سنت فرض را بر این بگذاریم که مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله) هنوز به دنیا نیامده است، این به معنای جدا شدن کتاب خدا و اهل بیت(علیهم السلام) است

مُسلِم در "صحیح"، ترمذی و دارمی در "سنن"، احمد بن حنبل در جاهای متعددی از "مسند"ش، نسایی در "خصائص"، حاکم در "مستدرک"، ابوداوود و ابن‏ماجه در "سنن"، این حدیث را آورده اند. 2
بر اساس این روایت میان قرآن و اهل بیت رسول الله (علیهم السلام) تا قیامت جدایی نمی افتد. اگر طبق دیدگاه اهل سنت فرض را بر این بگذاریم که مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله) هنوز به دنیا نیامده است، این به معنای جدا شدن کتاب خدا و اهل بیت (علیهم السلام) است. بنابراین فقط عقیده شیعه اثناعشریه مبنی بر قطع نشدن سلسله امامت، تولد امام عصر (علیه السلام) و غیبت ایشان، بر مفاد این حدیث دلالت می کند.

2. حدیث «آن که بمیرد و امام زمانش را نشناسد..»

از رسول الله‏(صلی الله علیه و آله) روایت است: آن که بمیرد و بر عهده‏اش بیعت [امام حق] نباشد، به مرگ جاهلیّت مرده است.
مُسلِم و بخاری در "صحیح"، احمد و طیالسی در "مسند" و حاکم در "المستدرک" این حدیث را آورده اند.
از این حدیث می توان فهمید که در هر نسل و عصری امامی واجب الاطاعه وجود دارد که انسان تا لحظه مرگ موظف است پایبند به بیعت ایشان باشد. در واقع اگر سلسله امامت در عصری قطع شود، مفاد این حدیث رعایت نخواهد شد. این نکته را هم در نظر بگیریم که هر چند در این حدیث بر حقانیت امام تاکید نشده است ولی با توجه به صراحت قرآن و آموزه های دین در سر باز زدن از پیروی امام باطل، بدین وسیله، درباره عقیده امامیه مبنی بر استمرار سلسله امامان بر حق، یقین حاصل می شود. خداوند در قرآن می فرماید:

امام زمان

«و شما مومنان، هرگز نباید با ستمگران، همدست و دوست باشید و گرنه، آتش کیفر آنان، شما را هم خواهد گرفت» 3
«از رفتار روسای مسرف و ستمگر، پیروی نکنید که در زمین فساد می‏کنند و به اصلاح حال خلق نمی‏پردازند» 4
«چه گونه باز می‏خواهند طاغوت را حَکَم خود گمارند، در صورتی که مأمور بودند بدان کافر شوند؟!» 5
در واقع این حدیث که مورد قبول مجامع حدیثی اهل سنت نیز می باشد، به صراحت تفسیر کننده حدیثی است که می فرماید:
"زمین هیچ گاه از حجت، خالی نمی ماند"  6
بنابراین احادیثی که درباره مرگ جاهلیت در صورت نداشتن بیعت امام، است، مبین این نکته اند که سلسله امامان بر حق، پس از رحلت رسول الله(صلی الله علیه و آله) هیچ گاه منفصل نشده اند و از میان فرق اسلامی تنها بر عقیده شیعه امامیه مبنی بر امامان دوازده گانه، تولد امام عصر(علیه السلام) و سپس غیبت ایشان بنا بر حکمت الهی دلالت دارد، زیرا در غیر این صورت مفاد این حدیث مصداق ندارد.

3. حدیث امامان دوازده گانه

مُسلِم در کتاب "الإمارة"، باب «الناس تبعٌ لقریش» [= مردم پیرو قریش‏اند]، از صحیح‏اش می‏گوید:
جابر بن سمره گفت: شنیدم پیامبر فرمود: «اگر دوازده مَرد بر مردم حکم رانند، پیوسته، کارشان رو به راه خواهد بود.» سپس پیامبر کلمه‏ای فرمود که نفهمیدم. از پدرم پرسیدم: «رسول الله چه فرمود؟» گفت: «همگی، از قریش اند.»
این روایت را همچنین بخاری در "الاحکام"، مُسلِم در "صحیح"، ابو داوود، ترمذی، حاکم و احمد بن حنبل نیز آورده اند.
امامان دوازده گانه، فقط بر عقیده شیعه اثناعشری دلالت دارد.

عقیده شیعه مبنی بر جانشینی معصوم پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامت معصومان(علیهم السلام)، یکی پس از دیگری و در نهایت تولد امام مهدی(علیه السلام) و جانشینی ایشان پس از پدرشان، متضمن جدانشدن قرآن و عترت، و خالی نبودن زمین از امام واجب الاطاعه است، و بر احادیث امامان دوازده گانه نیز کاملا منطبق است

هر چند در مواردی 7، اهل سنت کوشیده اند که اشخاصی جز دوازده امام شیعه را بر این احادیث تطابق دهند ولی سعی ایشان راه به جایی نبرده است. در واقع حتی اگر اسامی که اینان با زحمت برای این دوازده نفر جمع کرده اند را گردن بنهیم باز هم احادیث "ثقلین" و "بیعت امام" که پیشتر ذکر شد، به سبب انفصال سلسله این اسامی بی پاسخ می ماند و در برخی از اعصار رشته امامت گسسته خواهد شد.

شیعه و عقیده راستین به وجود امام غائب

بنابراین تنها فرقه ای که عقیده اش با این سه دسته از احادیث تطابق دارد، فرقه امامیه است. در واقع عقیده شیعه مبنی بر جانشینی معصوم پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامت معصومان (علیهم السلام)، یکی پس از دیگری و در نهایت تولد امام مهدی (علیه السلام) و جانشینی ایشان پس از پدرشان، متضمن جدانشدن قرآن و عترت، و خالی نبودن زمین از امام واجب الاطاعه است، و بر احادیث امامان دوازده گانه نیز کاملا منطبق است. از این دیدگاه تولد امام عصر(علیه السلام) در سال 255 ه. ق. و غیبت ایشان مورد تایید احادیثی است که از دیدگاه همه فرق اسلامی صحیح و متواتر است. 8

پی نوشت:

1. ر.ک: بررسی احادیث مهدویت و ولادت حضرت مهدی (علیه السلام)، علی اصغر رضوانی، فصلنامه انتظار موعود
2.  در این جا فقط به منابع و جوامع حدیثی اهل سنت اشاره می شود. زیرا این حدیث از مسلمات شیعه است و در این نوشتار صرفا در پی اثبات تولد حضرت از طریق جوامع حدیثی مخالفین این موضوع هستیم.

3. هود، 113
4. شعرا، 151 و 152
5. نساء، 60
6. کافی، ج1، ص 179

7. سیوطی کوشیده است یکسری اسامی را جمع آوری کند و مصداق این حدیث بداند.
8. تلخیصی از "درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (علیه السلام)"، محمد مهدی آصفی؛ و "او متولد شده است"، محمد باقر ایروانی، فصلنامه انتظار موعود

زهره رجب زاده          
کارشناس ارشد علوم حدیث
بخش مهدویت تبیان     

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.