تبیان، دستیار زندگی
مقام موسیقیایی نخستین کتاب فصل موسیقی در ایران است که موسیقی فیلم را از زوایای مختلف بررسی می کند و در هر شماره رابطه موسیقی فیلم با سایر موضوعات را مورد تحلیل قرار می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نخستین کتاب فصل موسیقی در ایران

مقام موسیقیایی نخستین کتاب فصل موسیقی در ایران است که موسیقی فیلم را از زوایای مختلف بررسی می کند و در هر شماره رابطه موسیقی فیلم با سایر موضوعات را مورد تحلیل قرار می دهد.

بخش هنری تبیان
نخستین کتاب فصل موسیقی در ایران

صاحب امتیازی مقام موسیقیایی بر عهده حوزه هنری است و محسن مومنی شریف مدیر مسئول و رضا مهدوی سردبیری این کتاب را برعهده دارند. علاوه بر این یک شورای علمی متشکل از پنج نفر در بخش محتوایی این کتاب را همراهی می کنند.

تا کنون هفت شماره از این کتاب چاپ شده است و قیمت آن 8000 تومان می باشد.

مقام موسیقیایی توسط انتشارات سوره مهر منتشر می شود. در شماره های قبل به موضوعاتی مانند: ارتباط موسیقی و سایر هنرها، موسیقی مدرن، موسیقی و گرافیک، موسیقی و سینما پرداخته شده و در جدیدترین شماره آن ویژگی های موسیقی فیلم در دهه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این شماره با ذکر بخش هایی از کتاب "موسیقی فیلم/ نوشته ی پل تانکس" از عصر طلایی در موسیقی فیلم یاد می شود و ویژگی هایی که این دوران را عصر طلایی لقب داده است مطرح می کند.

یادداشتی از دبیر

در ابتدای کتاب سهراب حسینی دبیر ویژه ی این شماره در یادداشتی با عنوان "رمانس هنوز زنده است، تکه هایی از یک زندگی" آورده است: « پس از نظر انداختن به شماری از شمارگان مجلات معتبر دهه های دور، ایده ای مطرح شد مبنی بر به گفت و گو گذاشتن کلید واژگانی که دوره ی تازه ی مقام موسیقیایی بر پایه ی آن ها بنیان گذارده شده است؛ که طبعا و حتما، مهمترین این واژگان مدرنیته است. چنانچه احتمالا می دانید مجلاتی مانند آدینه و کتاب هفته و سخن و چندتایی دیگر در همین قامت، جلساتی داشته اند که گردانندگان مجله دور هم می نشستند و در باب مسائل روز یا مهم روزگار به رسم مقوله ای شبیه میزگرد فرنگی ها مثلا تبادل دانش می کردند. و در این میان لابد هم نظری شکل می گرفت. خروجی برخی از این جدل های فکری در همان مجلات منتشر می شد و شاید دامنه اش به شهر هم می کشید. اکنون آن روزها و آن آدم ها گذشته اند و آن مباحث هنوز زنده اند. در تحریریه ی ما هم این اتفاق افتاد از حدود یک سال و نیم پیش. درست از روزی که سینا صدقی یکی از همکاران من در مقام موضوع گفت و گویی خودمانی درباره زیربنای فکری کارِ مقام مطرح کرد. و اینکه اعتراضات و اختلافاتی هست که البته نظری است و ارزش مطرح شدن دارد. بنا شد بنشینیم و

گفت و گو کنیم؛ یک گفت و گوی فنی. و هر شماره بخشی از این گفت و گو را با خوانندگان خودمان در میان بگذاریم. باشد که کسانی دیگر به دایره ی این گفتمان علاوه شوند. من چون مشخصا با خودم وعده کرده ام که پا را به ساحت محتوای مجله نگذارم و تا به امروز هم بر این قرار مانده ام و هرگز هیچ مطلب و سخنی در پیرامونِ مباحث مطروح هر شماره ننوشته ام، حالا هم تصمیم گرفتم این گپ و گفت را در همان سهم همیشگی سرمقاله خرج کنم؛ که هم حقی از صفحات موضوعی ضایع نکرده باشم و هم پا را به حیطه دیگران دراز نکرده باشم. پس از این پس در هر شماره چند صفحه ی مختصر به طرح موضوعِ مدرنیته می پردازیم، که ماحصل گفت و گویی دراز و بدقواره است میان ما. گمان می کنم محصول از سرمقاله های پیشین لااقل جذاب تر باشد. شاید بهانه ای هم باشد که ما تقویت فرهنگ شنیداری را در جامعه ی ایرانی از خودمان آغاز کنیم».

وقتی پای موسیقی فیلم در میان باشد عصر طلایی به معنای دوره ای است که در آن صنعت موسیقی فیلم در تطابق دقیق با ظرافت های هنری خود فیلم ها بود و سوداگری یا تصمیمات کمیته های ریز و درشت خلوصش را لکه دار نکرده بود

در ادامه ی صحبت های سهراب حسینی، نوشتاری از گفت و گوی او و سیناصدقی آورده شده است.

ترجمه ای از موسیقی فیلم/ نوشته ی پل تانکس

در بخشی دیگر از این شماره ترجمه ای ازکتاب راهنمای جیبی "موسیقی فیلم /نوشته ی پل تانکس" آورده شده است که بخشی از آن را می خوانید: « عصر طلایی هم یکی از آن اصطلاحاتی است که چپ و راست به کار می بریم بدون آنکه کسی به خودش زحمت دهد تعریف دقیقی از آن ارائه کند و بگوید واقعا به چه معنی است، این عصر کی شروع شد، کی پایان یافت و چرا پایان یافت. وقتی پای موسیقی فیلم در میان باشد این اصطلاح به معنای دوره ای است که در آن صنعت موسیقی فیلم در تطابق دقیق با ظرافت های هنری خود فیلم ها بود و سوداگری یا تصمیمات کمیته های ریز و درشت خلوصش را لکه دار نکرده بود.آغاز این دوره به تحقیق زمانی بود که استاینر موسیقی متن فیلم "کینگ کنگ" را با متدهای روشنفکرانه اش ساخت. باید همه مواردی را که در دسته بندی فیلم های صامت قرار می گیرند از این تعریف بیرون گذاشت، اما این کار باعث می شود که از نظر زمانی بسیاری از چیزهایی را که نباید فراموش کرد، نادیده بگیریم. نمونه های شایان ذکر عبارتند از موزیکال هایی که پیش تر به آن ها اشاره شد، آثار ادموند میزل برای "رزمناو پوتمکین"( 1925) و "اکتبر" (1927) و حتی خلاصه ی شوخ طبعی های آمریکایی علی رغم دوران رکود بزرگ در آهنگ های ابتدایی برای فیلم هایی چون "روشنایی شهر" (1937). همه ی اینها با هم در پا گرفتن سبک ها و رویکردهای کارهای بعدی موثر بودند. اما اگر قرار باشد " کینگ کنگ" را نقطه شروع در نظر بگبریم، پس سبکی فوق العاده دراماتیک است که از آنچه پیش از آن بود متمایز می شود...».


منبع: کتاب مقام موسیقیایی

دل به دریا زدن، دم نزدن می خواهد