تبیان، دستیار زندگی
بهشت و جهنّم الان موجود است و مائیم که باید بهشتی شویم. مائیم که باید در جهنّم را به روی خود ببندیم. قرآن می فرماید همه انسان ها وقتی می خواهند وارد بهشت شوند، باید از جهنّم بگذرند:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسانی که جهنم آنها را می بلعد!‌

جهنم


ما در این دنیا هر کاری بکنیم یک بازتابی دارد که در آخرت مستقیم آن را می بینیم، در واقع می توان گفت ما در این دنیا یا داریم برای خودمان بهشت تدارک می بینیم یا جهنم. و این بهشت و جهنم ما مقارن با انجام عملمان شکل می گیرد نه اینکه حالا روزی روزگاری بنشینند و تازه برای ما و متناسب با اعمالمان بهشت و جهنمی بسازند.
قرآن می‌فرماید الان هم هست:

«وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ»[1]

بهشت و جهنّم الان موجود است و مائیم که باید بهشتی شویم. مائیم که باید در جهنّم را به روی خود ببندیم. قرآن می‌فرماید همه انسان‌ها وقتی می‌خواهند وارد بهشت شوند، باید از جهنّم بگذرند:

«وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها»[2]

قرآن می‌فرماید این حتماً هست. اما بعضی‌ها وقتی وارد جهنّم می‌شوند، جهنّم آنها را می‌بلعد. آخرت عالم حَیَوان و شعور است. جهنّمش شعور و عقل دارد و حرف می‌زند و بهشت هم شعور دارد و عقل دارد و حرف می‌زند:

«وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ»[3]

یعنی چرا نمی‌فهمی؟! لذا هرکه بخواهد وارد بهشت شود باید از راه جهنّم رود تا به بهشت برسد. وقتی وارد جهنّم شد، اگر جهنّمی باشد، جهنّم او را می‌بلعد و اما اگر بهشتی باشد، جهنّم با احترام خاصی به او راه می‌دهد.

قرآن می‌فرماید: ولایت به جلو و بیرق ولایت روی دوش اوست و کسانی که این ولایت را پذیرفته‌اند، به دنبال او می‌روند و با سرعت برق، با احترام خاصی از جهنّم بیرون می‌روند و به بهشت می‌رسند. معنایش این است که این دنیا جهنّم است.

اصلاً دنیا یعنی مشقّت و زحمت، یعنی آلوده و مائیم که در این دنیا باید از این آلودگی‌ها نجات پیدا کنیم و این مربوط به خدا نیست، بلکه مربوط به خود ماست. البته اگر در راه بیفتیم، خدا توفیق‌های بالایی عنایت می‌کند و خدا مدد می‌کند، خدا بهشت را برای ما خلق کرده و مُبلّغ هم برای ما فرستاده است که ما با اختیار خودمان بهشتی شویم.

این جمله حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، جمله شیرینی است. می‌فرمود: قبل از اینکه انسان به این دنیا بیاید، اول پیامبر آمد. یعنی حضرت آدم به عنوان پیامبر آمد و بعد هابیل و قابیل پیدا شدند. بعد حضرت امام می‌فرمودند: این خدا اینقدر مهربان است. کسی را زیر نظر کفر پرورش می‌دهد تا کم کم قدرت پیدا می‌کند و او را زیر نظر پیغمبر خدا یعنی حضرت شعیب می‌فرستد و دوازده سال تربیت می‌کند و بعد با زحمت‌ها و مشقّت‌ها که پیامبر شد، خطاب می‌شود برو و این فرعون را هدایت کن. به قول حضرت امام، قرآن می‌فرماید: سفارش فرعون را به حضرت موسی می‌کند که با تلطّف و مهربانی با او حرف بزن: «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَكَّرُ أَوْ یَخْشى‏»[4]

من دوست دارم این فرعون بهشتی شود و دست از خرفت بازی بردارد. به قول حضرت امام، ما را اینگونه خلق کرده و اینگونه هدایت می‌کند برای اینکه برسیم به سعادت ابدی که هیچ غم و غصه و مشقت و المی در آن نباشد.

لذا قرآن می‌فرماید جهنّمیان وقتی به جهنّم می‌روند، دور هم با هم حرف می‌زنند و کتک کاری هم می‌کنند و حرف‌های نامربوط می‌زنند و به یکدیگر می‌گویند: تو من را جهنّمی کردی! آنگاه خطاب می‌شود هر دوی شما بدبخت هستید و بسوزید. جهنّمیان می‌گویند:

«لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ»[5]

ما عقل نداشتیم که به جهنّم آمدیم و الاّ اگر عقل داشتیم، به جهنّم نمی‌آمدیم. جهنّم از بی فکرها و غافل‌ها است. قرآن می‌فرماید: جهنّم از آدم‌های غافل و هوی پرست است:

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجهنّم كَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»[6]

جهنّمیان وقتی به جهنّم می‌روند، دور هم با هم حرف می‌زنند و کتک کاری هم می‌کنند و حرف‌های نامربوط می‌زنند و به یکدیگر می‌گویند: تو من را جهنّمی کردی! آنگاه خطاب می‌شود هر دوی شما بدبخت هستید و بسوزید

اگر غفلت و خُل بازی نباشد، چرا جهنّم باشد؟!

ما برای بهشت خلق شده‌ایم، البته خود باید بهشتی شویم و اگر بهشتی نشویم، خیلی پشیمانی دارد، لذا در روایات می‌خوانیم و قرآن هم دلالت دارد که یکی از عذاب‌های بزرگ جهنّمیان، غصه خوردن است از اینکه چرا جهنّمی شدند و می‌توانستند بهشتی شوند، اما چرا نشدند و چرا با یک هوی و هوس خود را به این ذلت و بدبختی کشاندند؟! چرا با این همه مشقت و زحمتش، دنیا را قبول کردند و به عبارت دیگر جهنّم را قبول کردند و بهشت را رها کردند. یکی از غصّه‌های اهل جهنّم همین است. لذا آن آیه می‌گوید: وقتی با هم می‌نشینند، می‌گویند: ما دیوانه بودیم و الاّ اگر عقل داشتیم، به جهنّم نمی‌آمدیم و جهنّم را خود تهیه می‌کنیم.

چه عالی گفته:

هرچه می‌کاری همه روزه بنوش              هرچه می‌بافی همه روزه بپوش

این سخن‌های چو مار و کژدمت                مار و کژدم می‌شود گیرد دمت

همه را خودمان تهیه می‌کنیم. این سخن‌های مار و کژدم ما و این سخن‌هایی که آبروی مردم را برای هیچ می‌بریم. غیبت‌ها و شایعه‌ها و دروغ‌ها، و این دنیا با این همه نکبتش را به جای لذت بهشت قبول می‌کنیم. اگر چشم بصیرت باشد و انسان به این دنیا نگاه کند، دنیای حرام، بدتر از هر نجاستی است.

گناه

باطن اعمال ما

یک خانمی بچه‌اش را گم کرده بود و هرچه این‌ طرف و آن ‌طرف زد، نشد و در آخر شب نزد یکی از بزرگان رفت که از علمای بزرگ شهر بود و گفت: بچه‌ام را از تو می‌خواهم. آن بزرگ مجبور شد نزد حکومت ظالم وقت رفت و گفت بچه را از تو می‌خواهم. او در حال غذا خوردن بود و به این بزرگ گفت: غذا بخور و اصرار کرد. وقتی اصرار کرد، این بزرگ یک مشت از برنج‌های او برداشت و فشار داد آنگاه بنا کرد خون از لای انگشتان او بریزد و بالاخره گفت: من خون بخورم یا پلو بخورم؟ این مال مردم است و خون مردم را در شیشه کرده‌ای و می‌خوری و می‌خواهی به خورد من هم بدهی؟! حال انسان آن بهشت را رها کند و این جهنّم را بگیرد؟! لذا بالاترین جهنّم‌ها همین دنیاست که ما در همین دنیا جهنّم درست می‌کنیم. این سخن‌های چو مار و کژدم ما، مار و کژدم در جهنّم درست می‌کنیم.

پی نوشت:

[1]. آل‌عمران، 133: «و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنایش [به قدر] آسمان‌ها و زمین است [و] براى پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید.»

[2]. مریم، 71: «و هیچ كس از شما نیست مگر [اینكه‏] در آن وارد مى‏گردد.»

[3] العنکبوت، 64: «و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى كاش مى‏دانستند.»

[4]. طه، 44: «و با او سخنى نرم گویید، شاید كه پند پذیرد یا بترسد.»

[5] الملک، 10: «اگر شنیده [و پذیرفته‏] بودیم یا تعقّل كرده بودیم در [میان‏] دوزخیان نبودیم.»

[6]. الأعراف، 179: «و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‏ایم. [چرا كه‏] دلهایى دارند كه با آن [حقایق را] دریافت نمى‏كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بینند، و گوشهایى دارند كه با آنها نمى‏شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه‏ترند. [آرى،] آنها همان غافل‏ماندگانند.»

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع: تلخیصی از درس اخلاق آیت الله مظاهری.

مطالب مرتبط:

ساکنان همیشگی جهنم

عده ای بدون حساب وارد بهشت می شوند

کسانی که در قیامت احضار می شوند

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.