تبیان، دستیار زندگی
در تراژدی عمر یک انسان با حادثه ای ناگوار به پایان می رسد و پایان ناخوشی در زندگی دنیا نصیبش می شود اما در شهادت، شخص شهید نه تنها ضایع نمی شود، که به بالاترین لذتها می رسد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا «شهادت» یک «تراژدی» است؟

به بهانه شهید

تراژدی که به آن غمنامه یا سوگ نوشت نیز گفته می‌شود ریشه‌ای یونانی دارد و به شکل خلاصه، عبارتست از داستانی غمناک که قهرمانش با حوادثی ناخوشایند، ترحم انگیز و غالبا مرگ مواجه می شود. در برخی نوشته‌ها از واقعه عاشورا و نیز شهادت شهیدان دیگر تحت عنوان تراژدی نام برده شده است که در اینجا می‌خواهیم بیندیشیم که آیا شهادت همان تراژدی است یا خیر.


چیستیِ تراژدی

تراژدی نمایشی با مضمون جدی است که در آن شخصیتی معمولاً با فاجعه ای روبرو می شود که ثمره ضعفهای شخصی او و یا حاصل شرایطی است که از اختیارش بیرون است.(1)

گریه‌هایی که رو به دنیا دارند

در دین به گریستن بر امام حسین علیه السلام و نیز گریستن از اثرات گناه و گریستن از عظمت خدا و از ترس عدالت او بسیار سفارش شده است؛ اما عده‌ای به غلط گمان می‌کنند که همه گریه‌ها پسندیده است. در حقیقت، گریه انواعی دارد. برخی از آنها از عوامل طبیعی روان سرچشمه می‌گیرد، مانند گریه‌ای که از غم مرگ عزیزانمان بر ما غالب می‌شود. این گریه ممدوح یا مذموم نیست؛ اما اگر مراقب حالات روانی خود نباشیم، گاه ممکن است بر چیزی گریه کنیم که مورد رضایت خدا نباشد. مثلاً بر مشکلات دنیوی خود جزع و فزغ کنیم و خبر مشکلات خود را به افراد نااهل برسانیم و به این صورت موجب ذلت خود را فراهم کنیم.

گریه بر تراژدی نیز قطعاً از موارد پسندیده نیست. گریستن بر سرگذشت یک شخصیت در فیلم یا تئاتر، با آنکه می‌دانیم که کل آن نمایش، غیرواقعی بوده است و با زندگی ما نیز هیچ پیوند و ارتباطی ندارد، چگونه مورد رضایت خداست؟ آیا خدایی که در قرآن ما را به پیوستن به حقیقت سفارش کرده است از گریستن ما از یک داستان موهوم راضی خواهد بود؟

احساسات خود را در کجا خرج می‌کنید

یکی از درسهای سبک زندگی اسلامی آن است که مراقب احساسات خود باشیم و به قول معروف آن را در جای درست خود خرج کنیم. قرار نیست که احساسات خود را بخشکانیم، بلکه دین به ما آموخته است که مراقب احساسات خود نیز باشیم. در نتیجه باید قبل از آنکه احساسات ما از کنترل خارج شود موضوع آن را نظاره کنیم تا درگیری عاطفی با امور بی فایده و بی‌ربط به سعادت خود پیدا نکنیم.

مثلاً قرآن به ما آموخته است که در هنگام شلاق خوردن زناکاران، نگذاریم رأفتی در دل ما پیدا شود (که مانع اجرای حد الهی شود).

مثال دیگری که از قرآن برای کنترل احساسات می‌آموزیم، سرگذشت فرعونیان است. قرآن اینگونه می‌گوید:

"آنان گروهی غرق شده‌اند؛ چه بسیار باغها و چشمه‌ها که در پشت سر گذاشتند؛ و مزارع و مقامات را؛ و نعمتهایی که در آن خوش بودند؛ آنچنان شد و به افراد دیگری به ارثش گذاردیم؛ پس آسمان و زمین بر آنها نگریستند."

در آخرین آیه می‌خوانیم که "آسمان و زمین بر آل فرعون نگریستند"؛ در حالیکه در زیارت عاشورا می‌خوانیم که آسمانها بر امام حسین علیه السلام گریستند. از اینجا نیز می‌توانیم درسی برای کنترل احساسات خود بگیریم یعنی مراقبت کنیم هر جایی دچار احساسات نشویم.

حوادث تلخ بسیاری در جهان اتفاق می‌افتد که ما وظیفه پیگیری و تأثیرپذیری از آنها را نداریم؛ بنابراین سرگرمی و درگیری عاطفی با آنها ما را از پیوستن به وظایف و تفکر برای ارتقای شخصیتی و دینی خود و تلاش برای حل اشکالات خود باز می‌دارد و این مشغولیتها حتی اگر در قالب گریه و دلسوزی برای دیگران باشد، هرگز پسندیده نیست بلکه گاهی فریبی از جانب نفس خود ماست که به شکل ابراز احساسات برای دیگران ظاهر شده است.

تفاوت گریه بر شهید و گریه بر تراژدی

عموم مردم در پایان تراژدی‌ها بسیار متأثر می‌شوند و گاه با گریه، خود را تسکین می‌دهند و مدتی در افسوس باقی می‌مانند تا اینکه بر اثر گذشت زمان درد این داستان در نظرشان کمتر و کمتر می‌شود.

با این توجه، ‌گریه بر شهید بسیار متفاوت با گریه بر تراژدی است. گریه بر شهید، تأسف از یک حادثه تلخ نیست که بر اثر ندانم کاری یا ظلم ظالم برای یک فرد پیش آمده است؛ بلکه به قول شهید مطهری: " گریه بر شهید، شركت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حركت در موج اوست." (1)

البته از جهت سعادتی که نصیب شهید می‌شود، جا دارد که بر او شادی کنیم؛ اما از سبک رفتاری امامان معصوم درباره امام حسین علیه السلام می‌آموزیم که وظیفه داریم عزا و گریه برپا کنیم. به عبارت دیگر، "عكس العملی كه جامعه در مورد شهید نشان می دهد صرفاً به خود شهید تعلق ندارد، یعنی صرفاً ناظر به این جهت نیست كه برای شخص شهید موفقیت یا شكستی رخ داده است. عكس العمل جامعه مربوط است به این كه مردم جامعه نسبت به شهید و جبهه ی شهید چه موضعگیری ای داشته باشند و نسبت به جبهه مخالف شهید چه موضع‌گیری ای داشته باشند."(2)

از این رو باید در نیت خود در گریه بر امام حسین علیه السلام و سایر شهدا دقت کنیم. نیت ما نباید صرفاً تسکین روحیه ترحم باشد؛ بلکه باید توجهمان به مقام شهید و هدف شهید و پیوستگی با آن هدف باشد. گریه از دوری خود ما از مقام شهادت باشد.

تفاوت هایی میان تراژدی و شهادت

در تراژدی عمر یک انسان با حادثه‌ای ناگوار به پایان می‌رسد و پایان ناخوشی در زندگی دنیا نصیبش می‌شود اما در شهادت، شخص شهید نه تنها ضایع نمی‌شود، که به بالاترین لذتها می‌رسد.

تراژدی یا حاصل ندانم کاری شخص است که خود را به کشتن داده است و یا حاصل ستمی است که یک ستمکار در راه منافع شخصی خود به او واداشته است؛ در نتیجه در تراژدی، شخصیت داستان خارج از اراده و اختیار سطح بالای خود دچار مرگ شده است؛ حال آنکه شهادت حاصل انتخاب آگاهانه و سطح بالای فرد است.

تراژدی یک داستان وهمی و شهادت یک امر حقیقی است.

شهادت به جسم و خاک شهید احترام و تقدس می‌دهد؛ اما تراژدی به شخصیت خود صرفا یک نقش می‌دهد تا برای ساعاتی مخاطب خود را از راه اشک سرگرم کند.

شهادت قبل از کشته شدن برای شهید پیدا می‌شود اما تراژدی پس از کشته شدن شخصیت نمایش شکل می‌گیرد.

تراژدی پایانی غم‌انگیز است ولی شهادت شروعی لذبتخش و افتخارآمیز است.

پی نوشت:

1.دانشنامه دانش‌گستر.

2و3. مقاله شهید (قیام و انقلاب مهدی)، شهید مطهری.

روح الله رستگارصفت             

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.