تبیان، دستیار زندگی
خداوند ربا را نابود مى‏كند، ولى صدقات را افزایش مى‏دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس و كافرِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیمایی از تقابل رباخواران و مومنان در قرآن

بانک

مردم چهار گروهند: 1ـ گروهى ایمان آورده و عمل صالح انجام مى‏دهند كه اینان «مومنانند». 2ـ گروهى، نه ایمان آورده و نه كار شایسته انجام مى‏دهند كه اینان «كافرانند». 3ـ گروهى ایمان دارند، ولى عمل صالح ندارند كه اینان «فاسقانند». 4ـ گروهى ایمان ندارند، ولى اظهار ایمان مى‏كنند و در ظاهر كار نیك انجام مى‏دهند كه اینان «منافقانند».


یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِیمٍ (بقره ـ 276)

خداوند ربا را نابود مى‏كند، ولى صدقات را افزایش مى‏دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس و كافرِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد.

"محق" به معنى نقصان و نابودى تدریجى است، و "ربا" نمو و رشد تدریجى است از آنجا كه رباخوار به وسیله ثروتى كه در دست دارد حاصل دسترنج طبقه زحمتكش را جمع مى‏كند و گاه با این وسیله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى‏دهد و یا لااقل بذر دشمنى و كینه در دل آنان مى‏پاشد به طورى كه تدریجاً تشنه خون رباخوار مى‏گردند و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى‏دهند.

قرآن می فرماید: "خدا سرمایه‏هاى ربوى را به نابودى سوق مى‏دهد" این نابودى تدریجى كه براى افراد رباخوار هست، براى اجتماع رباخوار نیز مى‏باشد.

در مقابل، كسانى كه با عواطف انسانى و دلسوزى در اجتماع گام مى‏نهند و از سرمایه و اموالى كه تحت اختیار دارند انفاق كرده و در رفع نیازمندی هاى مردم مى‏كوشند، با محبت و عواطف عمومى مواجه مى‏گردند و سرمایه آنها نه تنها در معرض خطر نیست بلكه با همكارى عمومى، رشد طبیعى خود را مى‏نماید این است كه قرآن مى‏گوید "و انفاق ها را افزایش مى‏دهد."

این حكم در فرد و اجتماع یكى است، در اجتماعى كه به نیازمندی هاى عمومى رسیدگى شود، قدرت فكرى و جسمى طبقه زحمتكش و كارگر كه اكثریت اجتماع را تشكیل مى‏دهد به كار مى‏افتد و به دنبال آن یك نظام صحیح اقتصادى كه بر پایه همكارى عمومى و بهره گیرى عموم استوار است به وجود مى‏آید.

"كفار" (از ماده كفور بر وزن فجور) به كسى گویند كه بسیار ناسپاس و كفران كننده باشد و "اثیم" كسى است كه گناه زیاد مرتكب مى‏شود.

نتیجه اینکه:

این آیه یادآور مى‏شود كه هر چند رباخوار به قصد انباشت ثروت، از دیگران ربا مى‏گیرد، ولى خداوند بركت و آثار خوبى كه باید ازدیاد مال داشته باشد از ربا مى‏گیرد. لازم نیست خود مال رَبَوى از بین برود، بلكه اهدافى كه از افزایش ثروت در نظر است از بین مى‏رود.

در نظام رَبَوى، سعادت، محبّت و امنیّت نیست و چه بسیار ثروتمندانى كه از سرمایه خود، هیچ نوع راحتى و آرامش و یا محبوبیّتى بدست نمى‏آورند، ولى در نظامى كه در آن انفاق، صدقه و قرض الحسنه رایج باشد، آن جامعه از بركات زیادى برخوردار است.

در آن نظام، فقرا مأیوس نبوده و اغنیا در فكر تكاثر نیستند. محرومان به فكر انتقام و سرقت، و اغنیا نگران حراست و حفاظت اموال خود نمى‏باشند و جامعه از یك تعادل نسبى همراه با الفت و رحمت و تفاهم و امنیّت برخوردار خواهد بود.

در تفسیر كبیر فخر رازى آمده است: وقتى رباخوار، عواطف و عدالت انسانى را در خود محو كند، خود و اموالش مورد نفرین فقرا قرار مى‏گیرد و كینه و انتقام و توطئه سرقت هر لحظه او را تهدید مى‏كند و این نمونه‏اى از آن نابودى است كه در آیه مطرح شده است.

رباخوار، بسیار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مى‏گرداند. «كَفَّارٍ أَثِیمٍ»

پیام‏های این آیه:

1ـ به رشد ظاهرى ثروت خیره نشوید، نظام اقتصادى بر اساس ربا رو به نابودى است. «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا»

2ـ نابود كردن مال ربوى، از سنّت‏هاى الهى است. «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» فعل مضارع نشانه‏ى استمرار است.

3ـ رواج صدقه و زكات، سبب رشد و استوارى اقتصاد است. «یُرْبِی الصَّدَقاتِ»

4ـ رباخوار، از رحمت و محبّت الهى محروم است. «وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِیمٍ»

5ـ رباخوار، بسیار ناسپاس و گنهكار است. او با گرفتن ربا خود را ضامن مردم، زندگى خود را حرام، عباداتش را باطل، و حرص و طمع قساوت را بر خود حاكم مى‏گرداند. «كَفَّارٍ أَثِیمٍ»

مومنان نقطه مقابل رباخوارن

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره ـ 277)

همانا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى نیكو انجام داده‏اند و نماز برپا داشته و زكات پرداخته‏اند، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مى‏شوند.

در آیه مورد بحث سخن از گروه با ایمانى است كه درست نقطه مقابل رباخوارانند، در برابر رباخواران ناسپاس و گنهكار، كسانى كه در پرتو ایمان، خود پرستى را ترك گفته و عواطف فطرى خود را زنده كرده و علاوه بر ارتباط با پروردگار و بر پا داشتن نماز، به كمك و حمایت نیازمندان مى‏شتابند و از این راه از تراكم ثروت و به وجود آمدن اختلافات طبقاتى و به دنبال آن از هزارگونه جنایت جلوگیرى مى‏كنند، پاداش خود را نزد پروردگار خواهند داشت و در هر دو جهان از نتیجه عمل نیك خود بهره‏مند مى‏شوند.

در واقع این آیه، برابر رباخواران كه «كفّار اثیم» هستند، سیماى مومنان را ترسیم مى‏كند كه عمل صالح انجام داده و نماز را بر پاى مى‏دارند و زكات پرداخت مى‏كنند. تا اشاره به این باشد كه زمینه‏ى برچیده شدن ربا در جامعه، توجّه به ایمان و عمل صالح و احیاى نماز و زكات است.

مردم چهار گروهند:

1 گروهى ایمان آورده و عمل صالح انجام مى‏دهند كه اینان «مومنانند».

2 گروهى، نه ایمان آورده و نه كار شایسته انجام مى‏دهند كه اینان «كافرانند».

3 گروهى ایمان دارند، ولى عمل صالح ندارند كه اینان «فاسقانند».

4 گروهى ایمان ندارند، ولى اظهار ایمان مى‏كنند و در ظاهر كار نیك انجام مى‏دهند كه اینان «منافقانند».

اگر رباخواران از خدا و مردم بریده‏اند، امّا در مقابل، كسانى هستند كه اهل ایمان و عمل صالح بوده و از طریق نماز، با خداوند مرتبط مى‏باشند و با پرداخت زكات با مردم پیوند دارند.

رباخواران نه تنها با ترك انفاق و قرض الحسنه و صرف مال در راه نیازمندی هاى عمومى ، شكر نعمتى كه خداوند به آنها ارزانى داشته به جا نمى‏آورند بلكه آن را وسیله هرگونه ظلم و ستم و گناه و فساد قرار مى‏دهند و طبیعى است كه خدا چنین كسانى را دوست نمى‏دارد

پیام‏های این آیه:

1ـ اسلام در كنار مسائل عبادى و فردى، به مسائل اقتصادى و مردمى نیز توجّه دارد. نماز و زكات در كنار هم مطرحند. «أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ»

2ـ ذكر نماز و زكات بعد از عمل صالح، نشانه آن است كه در میان كارهاى شایسته حساب این دو جداست. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ»

3ـ تشویق نیكوكاران به دنبال تهدید بدكاران، یك اصل تربیتى است. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ»

4ـ هوشمند كسى است كه در محاسبات، تنها به موجودى امروز كه در دست دارد ننگرد، بلكه به آینده و ذخیره‏هایى كه نزد خداوند است توجّه داشته باشد. «عِنْدَ رَبِّهِمْ»

5ـ پروردگار، به مومنانى كه اهل عمل صالح و نماز و زكاتند، نظر ویژه‏اى دارد. كلمه «رَبِّهِمْ» اشاره به لطف خاصّ اوست.

6ـ وعده‏هاى الهى، انگیزه‏ى عمل صالح است. «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ»

7ـ امنیّت و آرامش واقعى، در سایه‏ى ایمان و عمل صالح و پیوند با خدا و مردم است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»

عوامل آرامش، ایمان، عمل صالح، نماز و زكات است. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ»، «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور، ج 1

تفسیر نمونه، ج 2

كافى، ج 5

مطالب مرتبط:

"ربا" جنون می آورد !

رباخواران در روز قیامت چگونه محشور می‌شوند؟

رباخوار، از رحمت و محبت الهى محروم می‌شود