تبیان، دستیار زندگی
اگر آدمى از جان و دل باور داشته باشد كه روزى مرگ سراغش خواهد آمد، زندگى عملى او دگرگون مى شود و به گونه اى زندگى مى كند كه به كسى بدهكار نباشد، بلكه از هر جهت خود را مهیاى مرگ مى سازد و حق همه را ادا مى كند. بى شك، یاد مرگ و مرگ آگاهى نه تنها باعث از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یاد مرگ منو به پوچی می رسونه!

مرگ

اسلام آمده برای نشاط و شادابی. بندگانی که آمده اند برای معبود خویش عبودیت کنند، و برای این مقصود قوانینی جهان شمول آورده به نام دین و پایه آن را محبت قرار داده که در اخلاق نبوی سرآمد آن را می بینیم. اما همین دین سراسر شور و نشاط همواره تاکید می کند که یاد مرگ را همراه داشته باشید، لحظه ای از یاد مرگ غافل نشوید!


همه سوال ما از همین جا شروع می شود، آیا زندگی با نشاط و یاد مرگ با هم تعارض دارند و امکان جمع آن دو با هم نیست؟

آیا امکان دارد کسی به یاد مرگ باشد و بتواند شاد زندگی کند؟ در حالی که اسلام مومن را به لبخند زدن فراخوانده و مهم ترین خصلت های مومن را در چهره ای بشاش میداند، چهره ای که حزنی در دل و نشاطی در چهره دارد.

برای پاسخ به این مهم، باید دو مساله قدری شفاف تر شود:

ا. یاد مرگ ، 2, نشاط و شادابی مومن

اسلام نشاط و شادابی را تعریف کرده و معنایی دقیق برای آن برشمرده است: نشاط حالتی است در انسان که امید و امیدواری را هم در خود و هم در دیگران زنده کند!

این را از روایاتی می فهمیم که مومنین را دعوت به شوخ طبعی کرده، البته می دانیم که افراط در شوخ طبعی هم به همان میزان مموم است…

اما یاد مرگ، حالتی است که انسان نسبت به دنیا پیدا می کند و اولین ثمره اش بی اعتمادی به دنیاست، بنابر این هر ثانیه احتمال کوچ کردن از این دیار فانی را می دهد، بنابراین یاد مرگ نیم نگاهیست به آخرت و مسیری طولانی که باید در برزخ و قیامت طی شود تا به جایگاه ابدی رسید.

فواید یاد مرگ

1 . انسان را صبور و بردبار می کند: اینکه تو همیشه گمان ببری لحظه آخر عمرت است از عصبانیت دوری می کنی، چون هیچ مومنی نمی پسندد که آخرین لحظه عمر خویش را در عصبانیت و تندخویی به سر برد.

2 . انسان را مهربان می کند: تصور کنید در جمع دوستانتان هستید، اگر هر لحظه یقین داشته باشی که ممکن است آخرین لحظات عمرت باشد با دوستانت به مهربانی برخورد می کنی، با مهربانی نگاهشان می کنی و با مهربانی با آنان سخن می گویی، چون ممکن است دیگر آنها تو را نبینند.

اگر آدمى از جان و دل باور داشته باشد كه روزى مرگ سراغش خواهد آمد، زندگى عملى او دگرگون مى شود و به گونه اى زندگى مى كند كه به كسى بدهكار نباشد، بلكه از هر جهت خود را مهیاى مرگ مى سازد و حق همه را ادا مى كند. بى شك، یاد مرگ و مرگ آگاهى نه تنها باعث از بین رفتن نشاط و شادمانى نمى شود، بلكه باعث مى شود شخص با دانستن مرگ از لحظه لحظه زندگى خود بهره ببرد و هیچ فرصتى را از دست ندهد

3 . انسان را رقیق القلب می کند: آنچه که موجب می شود عبادت های بهتری داشته باشی رمزی دارد و آن این است که شک نداشته باشی این ممکن است آخرین عبادت و آخرین نماز تو باشد، این می شود که پر شور تر و با حالت وداع نماز می خوانی و اشک اولین هدیه ی این شوق و دلتنگی در نماز می شود، و این طور نماز خواندن دلت را نرم می کند، مهربان تر می شوی و دوست داشتنی تر فکر می کنی.

یاد مرگ نه تنها ناراحتی نمی آورد بلکه کارخانه ایست که هر که خودش را به آن بسپارد مومن از آن بیرون می آید، امید که یاد مرگ همواره با ما باشد، متاسفانه در بسیاری از سریال ها و فیلم های تلویزیونی و مقالات تنها زمانی یاد مرگ پرداخته می شود که فضایی غمگین و سراسر غم و اندوه ساخته شده و همین ذهن ها را به سمتی می برد که یاد مرگ آنجا نباشد.

مثلا وقتی می خواهند از مردن و مرده صحبت کنند آنقدر با چندش این کار را می کنند که تو گمان کنی این یک ضد ارزش اجتماعیست!

الف: آثار شناختى یاد مرگ

1. تغییر نگرش ها: مرگ آگاهى بینش و نگرش آدمى نسبت به خدا، خود، دنیا و... را تحت تأثیر خود قرار مى دهد؛ زیرا چنین فردى نسبت به خدا به عنوان دوست، همراه و پناهگاه خواهد نگریست و در عین حال، دنیا و حیات دنیوى را موقت دانسته، درصدد ساختن خانه بر روى پل دنیا برنخواهد آمد، بلكه گذشتن از آن را فرض خواهد دانست. نباید فراموش كرد كه این شناخت به معناى شناخت ذهنى نیست، بلكه شناخت وجودى است (معادیخواه، 1372، ص 465).

آخرت

به علاوه، مرگ آگاهى مكتب خاصى در انسان شناسى به بار مى آورد. امام على علیه السلام شخصیت هر انسانى را در مواجهه او با مرگ بررسى مى كند؛ زیرا آن امام همام تمام مراحل زندگى انسان را با عنایت به پدیده مرگ طرح كرده است. گویى كه تمام حركات آدمى به این نقطه خواهند رسید؛ زیرا آدمیان را گروگان محله مردگان، و آگاهى به مرگ را موجب تغییر نگرش انسان راجع به خودش مى داند (ر.ك: نهج البلاغه، حكمت 121، ص 490). به علاوه، آدمى را موجودى مى داند كه گام هایش او را به مرگ نزدیك مى كند (حكمت 72، ص 480؛ خ 145، ص 202) و جهان شناسى اش را نیز تغییر مى دهد. آن حضرت جهانى مرگ دار را به انسان معرفى مى كند. شكى نیست كه همراه دانستن جهان با مرگ در نحوه تفكر و سلوك عملى انسان تأثیر بسزایى دارد و امام على علیه السلام هرگز از این امر غافل نبوده است و در جاى جاى نهج البلاغه بدان تذكر داده است (حكمت 131و493).

مرگ آگاهى مى تواند در نگرش ارزشى انسان تغییراتى را به بار آورد، به گونه اى كه در بهره مندى از اموال دنیا تنها به لذت هاى آنها ننگرد، بلكه براى هر چیزى از امور دنیوى حكمتى قایل شود. نیز هیچ امكانى را به سهولت از دست ندهد، بلكه هر چیزى را داراى قالب و جایگاهى بداند. از این رو، چیزى به نام اسراف و تبذیر در قاموس انسان مرگ آگاه نخواهد بود؛ زیرا او مى داند كه از پسِ همه چیز مرگى نهفته است و روزى خواهد مرد: بخشیدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زیاده روى و اسراف است؛ ممكن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، اما در آخرت پست خواهد كرد؛ در میان مردم ممكن است گرامى اش بدارند، اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است.

اگر آدمى از جان و دل باور داشته باشد كه روزى مرگ سراغش خواهد آمد، زندگى عملى او دگرگون مى شود و به گونه اى زندگى مى كند كه به كسى بدهكار نباشد، بلكه از هر جهت خود را مهیاى مرگ مى سازد و حق همه را ادا مى كند. بى شك، یاد مرگ و مرگ آگاهى نه تنها باعث از بین رفتن نشاط و شادمانى نمى شود، بلكه باعث مى شود شخص با دانستن مرگ از لحظه لحظه زندگى خود بهره ببرد و هیچ فرصتى را از دست ندهد (خ 76، ص 103). نیز هیچ امكانى را از دست ندهد، مگر آنكه استفاده بهینه را به عمل آورده باشد، بلكه باعث شتاب فرد مرگ آگاه در انجام اعمال نیك خواهد بود (خ 31، ص 473). اگر آدمى همین مقوله را فراموش كند، چه بسا انجام برخى از اعمال نادرست قباحتش را از دست داده، همه آنها محتمل، بلكه محقق الوقوع شود.

یاد مرگ نه تنها ناراحتی نمی آورد بلکه کارخانه ایست که هر که خودش را به آن بسپارد مومن از آن بیرون می آید، امید که یاد مرگ همواره با ما باشد، متاسفانه در بسیاری از سریال ها و فیلم های تلویزیونی و مقالات تنها زمانی یاد مرگ پرداخته می شود که فضایی غمگین و سراسر غم و اندوه ساخته شده و همین ذهن ها را به سمتی می برد که یادمرگ آنجا نباشد

2. واقع نگرى: مرگ آگاهى باعث واقع نگرى در زندگى مى شود، به گونه اى كه بیش از حد نیاز از طبیعت برداشت نمى كند و در زندگى اش قناعت پیشه كرده، به اندك خشنود خواهد شد (حكمت 44، ص 476). بدین ترتیب، هم زندگى سالمى خواهد داشت و هم به محیط زیست آسیبى نخواهد رساند. ضمن اینكه از امكانات موجود استفاده مناسب و بهینه خواهد كرد و آذوقه لازم براى سفر روحانى پس از مرگ را نیز براى خود فراهم خواهد ساخت (حكمت 280، ص 525). دایمى ندانستن خواست ها و شهوات دنیوى از جمله آثار مرگ آگاهى است؛ زیرا مرگ هدم كننده لذات، تیره كننده شهوات و برنده آرزوهاست (خ 97، ص 146؛ خ 230، ص 351).

ب. آثار عملى یاد مرگ

شخص مرگ آگاه، چون مى داند هر چه زودتر باید از دنیا برود و از سوى دیگر، چون زمان كوتاهى دارد، تمام تلاش خود را به كار مى گیرد تا هرچه تمام تر بتواند از امكانات جهان استفاده كرده، استعدادهایش را شكوفا نماید. در نتیجه، به ناچار باید اقدامات لازم را در این زمینه به عمل آورد. در عین حال، امام على علیه السلام از آدمیان مى خواهد از طریق اعمالشان بر مرگ سبقت بجویند: «پیش از فرا رسیدن اجلتان به اعمال شایسته بپردازید»(خ 64، ص 95). مبادرت به اجل مرگ از این طریق به دست مى آید كه شخص تمام استعدادهاى خود را براى تسهیل مرگ به كار برد تا بتواند از این طریق بر مرگش پیشى گیرد (صوفى تبریزى، 1378، ج 2، ص 1001).

فرآوری: فاطمه زین الدینی

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع:

نهج البلاغه

معنا و مفهوم مرگ آگاهى و آثار آن از دیدگاه امام على علیه السلام، بخشعلى قنبرى*محمدعلى مشایخى پور*

یاد مرگ، باوری که به انحراف کشیده شد! پورتال تخصصی مناظره و گفتگو

منهاج الولایه فى شرح نهج البلاغه، صوفى تبریزى

مطالب مرتبط:

مرگ، تقدیری که خواهد آمد!

چه کنیم از مرگ نترسیم؟

مرگ برزخی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.