خلوت شبانه با خدا؛ لازمه محبت به او
خدای متعال به یکی از صدیقین وحی میفرمودند که من بندگانی دارم که آنها را دوست دارم و آنها نیز مرا دوست میدارند.
در ادامه، خداوند در پاسخ به پرسش آن صدیق، درباره نشانههای این بندگان، میفرماید: این بندگان روز را با مواظبت از سایهها[1] به شب میرسانند و هنگامی که سایهها تمام و خورشید غروب، همانند پرندگانی که به آشیانههایشان میروند، به جایگاهی برای راز و نیاز با خدا میشتابند.
در آیات و روایات توجه خاصی به راز و نیاز و ارتباط شبانه با خدای متعال شده است و با مراجعه به احادیثی قدسی که بر انبیای گذشته وحی شده است، درمییابیم که این امر در ادیان گذشته نیز مطلوب بوده است.
خداوند در آیات ابتدایی سوره مزمل که در همان آغاز رسالت بر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شده است، میفرماید: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا * نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»[2]: شب را قیام کن و نصف شب، یا دو ثلث شب و یا حداقل ثلث شب را به عبادت بپرداز! سپس میفرماید: «إِنَّ رَبَّكَ یَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَكَ»[3]: خدا میداند که تو هر شب، از دو تا یک ثلث شب را به عبادت میپردازی؛ وقتی فراغت بیشتری داری دو ثلث، برخی اوقات نصف، اما هیچگاه عبادت تو کمتر از ثلث شب نمیشود.
جالب این است که میفرماید: «وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَكَ» تنها تو نیستی که اینگونه عبادت میکنی؛ جمعی از کسانی که به تو ایمان آوردهاند نیز اینگونهاند.
در آیه دیگر میفرماید: «کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ* وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ[4] اندکی از شب را استراحت میکنند و بیشتر آن را به عبادت میپردازند. به هر حال شب موقعیت خاصی دارد. البته عبادت همیشه مطلوب است و بعضی از عبادتها همانند نماز ظهر، عصر و نافلهها و دعاهای آنها حتما باید در روز انجام بگیرد، ولی اینها در مقابل عبادتهای شب کمرنگ است و اهتمام به عبادت شب بیشتر است.
چرایی و چیستی مناجات شبانه
در اینجا این سۆال مطرح میشود که عبادت و مناجات شب چه خصوصیتی دارد؟ چه لزومی دارد که انسان با خدا خلوت کند و در هنگام شب به عبادت بپردازد؟ این همه تأکید درباره نماز شب برای چیست، و اینکه حتی اگر مثلا یازده رکعت نماز شب را نمیتوانید بخوانید، حداقل سه رکعت «شفع» و «وتر» را بخوانید؛ اگر همین سه رکعت را نیز نمیتوانید، یک رکعت وتر را بخوانید. باز اگر همه یک رکعت را نمیخوانید به یک حمد و سوره یا حداقل یک حمد تنها اکتفا کنید. سحرخیزی و استفاده از وقت فراغت شب چه خصوصیتی دارد؟
سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این بود که برای نماز شب سه مرتبه بلند میشدند؛ یک مرتبه بلند میشدند و چهار رکعت نماز میخواندند، سپس بعد از کمی استراحت، چهار رکعت دیگر را میخواندند. باز استراحت میکردند و بالاخره بار سوم سه رکعت شفع و وتر را میخواندند.
برخی از بزرگان و علما که مقید بودند به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تأسی کنند، نیز به همین صورت رفتار میکردند.
در روایتی امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: الیس کل محب یحب خلوة حبیبه [5]؛ آیا هر عاشقی دوست ندارد که با معشوقش خلوت کند؟! چرا انسان خلوت را دوست دارد و آن را نسبت به جلوت ترجیح میدهد؟
این موضوع درباره انسانها ممکن است علتهای مختلفی داشته باشد، اما علت اصلی آن (علاوه بر جنبه روانشناختی) این حقیقت است که لازمه محبت آن است که محب میخواهد ارتباط خصوصی محبوب داشته باشد و با او درد دل، گفتوگو و اظهار محبت کند. نکته اصلی خواسته نیز آن است که انسان میخواهد محبوبش نیز او را دوست بدارد و برای تقویت این رابطه عاطفی میخواهد تمام توجهش به محبوب باشد، و محبوب نیز تمام توجهش به او باشد.
همه انسانها این را میفهمند که وقتی با دوست خود سخن میگویند، میخواهند او به آنها توجه کند و اگر او روی برگرداند و با دیگری سخن بگوید، ناراحت میشوند. علت اینکه انسان میخواهد با دوستش خلوت کند نیز همین است که در خلوت، کس دیگری مزاحم انسان نیست و چیزی طرف مقابل را از توجه به او باز نمیدارد، و حتی گاهی از نور و سر و صدا نیز پرهیز میشود. شاید دیدهاید در برخی از رستورانها چراغهای کمنور و حتی شمع روشن میکنند و دوستانی که با هم به آنجا میروند، مقیدند که فرد دیگری به آنها توجه نداشته باشد.
محب میخواهد همه توجه محبوب به او باشد و وقتی میبیند دل محبوب با فرد دیگری است و او را نیز دوست دارد و یا فرد دیگری مزاحم گفتوگویشان است، ناراحت میشود.
تفاوت خلوت با خدا و خلوت با انسان
از آنجا که انسانها تعلقات متعددی دارند، در رابطه با آنها راه فراری از این مشکل نیست. شاید نتوان در عالم، عاشق و معشوقی پیدا کرد که همه توجهشان فقط به یکدیگر باشد، اما محبت خدا اینگونه نیست. با اینکه خدا میلیاردها مخلوق دارد، اگر همه عاشق او باشند، میتواند با هر یک، آنچنان رفتار کند که گویی جز او بندهای ندارد. «لایشغله شأن عن شأن»[6]؛ توجه خداوند تجزیه نمیشود که مقداری از آن به کسی و مقداری دیگر، به دیگری تعلق بگیرد.
از آنجا که ما انسانها این مطالب را با خودمان قیاس میکنیم، تصور آن مشکل است. ما انسانها اگر دو نفر را دوست داشته باشیم، نصف دلمان برای این است و نصف دیگرش برای دیگری. خیال میکنیم خدا نیز همین طور است و العیاذ بالله وقتی همه بندگانش را دوست میدارد، دلش به تعداد بندگان تقسیم میشود. ولی نه تنها خدا اینگونه نیست، بلکه بندههای خاص خدا نیز این طور نیستند.
وقتی شما به حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) میروید، میبینید افراد با زبانها و حاجات مختلف ایشان را صدا میزنند، فکر میکنید که ایشان اینها را نمیشنوند؟! فهم این مطلب در قیاس با ما انسانهای عادی مشکل است. اولیای خدا حتی میدانند حاجت هر فرد چگونه باید برآورده شود و همان را از خدا میخواهند و خدا نیز تفضل میکند. این درباره حضرت معصومه است که نه پیغمبر است و نه امام، بلکه دختری والامقام از این خاندان است. حساب امام معصوم که دیگر جداست و اگر تمام عالم یکجا وجود مقدس حضرت ولیعصر اروحنافداه را صدا بزنند همه را می شنود.
مناجات شبانه؛ ادای حق دوستی
اینگونه نیست که کسانی که شب تا به صبح میخوابند و مثلاً برای نماز شب بلند نمیشوند، خدا را دوست نمیدارند، ولی حداقل حق دوستی را ادا نمیکنند و اشتغالات دیگر، قلبشان را گرفته و محبت به قدری نیست که بر آنها غالب شود.
باید بدانیم که حد نصاب محبت این است که انسان حداقل از مجموع ساعات شب، نیم ساعت را برای گفتوگوی با خدا در نظر بگیرد. بهخصوص که او خود دعوت و اصرار میکند و پیغمبر میفرستد و چند آیه قرآن درباره اهمیت این امر نازل میکند. بی توجهی به این امر جفاست و انسان باید بکوشد مقداری از وادی محبت بهرهای ببرد و بداند همه نعمتهای خدا، خوردنیها آشامیدنیها نیست.
خدا انشاءالله به همه ما توفیق بدهد که به آنچه مورد رضایت او و موجب سعادت عمل کنیم.
پی نوشت ها:
[1]. به احتمال قوی منظور این است که پیش از ظهر منتظر تمام شدن سایه هستند تا نمازشان را اول وقت بخوانند و پس از آن نیز منتظرند سایه به حدی برسد که وقت فضلیت نماز عصر را درک کنند.
[2]. سوره مبارکه مزمل، آیات 1 تا 4.
[3]. همان، آیه 20.
[4]. ذاریات، 17-18
[5]. الأمالی (للصدوق)، ص 356.
[6]. إقبال الأعمال، ج 1، ص 201.
فرآوری: فاطمه سرفرازی
بخش قرآن تبیان
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیه الله مصباح یزدی.