تبیان، دستیار زندگی
«غیبت‏»مانع قبول اعمال است،چنانكه‏«معاذ»از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل مى‏كند:«اعمال بندگان با درخشش خاصى به آسمان بالا مى‏رودولى آن را بر مى‏گردانند و بر صاحبش مى‏زنند و فرشته‏اى مى‏گوید:امرنى ربى ان لا ادع عمل من یغتاب الناس یتجاوز الى ربى: پرو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گوشت برادر مرده خوردن ندارد!

غیبت

وانما ینبغی لاهل العصمة والمصنوع الیهم فی السلامة ان یرحموا اهل الذنوب والمعصیة والمعصیة ، ویكون الشكر هوالغالب علیهم والحاجز لهم عنهم ، فكیف العائب الذی عاباخاه وعیره ببلواه !اما ذكر موضع ستر الله علیه من ذنوبه [مـ] ما هو اعظم من الذنب الذی عابه به ! وكیف یذمه بذنب قد ركب مثله ؟! فان لم یكن ركب ذلك الذنب بعینه فقد عصى الله فیما سواه، مما هُو أَعْظَمُ مِنْهُ، وَایْمُ اللهِ لَئِنْ لَمْ یَكُنْ عَصَاهُ فِی الْكَبِ وَعَصَاهُ فِی الصَّغِیرِ، لجُرْأتُهُ عَلَى عَیْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ!

یَا عَبْدَ اللهِ، لاَ تَعْجَلْ فِی عَیْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ، وَلاَ تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِیرَ مَعْصِیَةٍ، فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَیْهِ؛ فَلْیَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَیْبَ غَیْرِهِ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ عَیْبِ نَفْسِهِ، وَلْیَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلاً لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِیَ بِهِ غَیْرُهُ. (نهج البلاغه خطبه140)

از سخنانى است كه امام(علیه السلام) در مورد نهى از غیبت مردم فرموده:

سزاوار است كسانى كه از عیوبى پاكند و از آلودگى به گناهان سالمند، به گناهكاران و اهل معصیت ترحم كنند، همواره در سپاس و شكر خداوند باشند، و این سپاس، آنان را از پرداختن به عیبجوئى دگران مانع گردد. چرا و چگونه آن عیبجو عیب برادر خویش را مى‏گیرد و او را به بلائى كه گرفتار شده‏است‏سرزنش مى‏كند؟مگر به یاد ستر و پوششى كه خداوند بر گناهان او افكنده نیفتاده؟

و توجه ندارد كه خداوند بر بزرگتر از گناهى كه بر دگران عیب مى‏گیرد در مورد او پوشش‏افكنده است؟ چگونه دیگرى را بر گناهى مذمت مى‏كند كه خود همانند آن را مرتكب شده؟

و اگر به آن گناه آلوده نشده(شاید) معصیت دیگرى كرده، كه از آن بزرگتر است‏به خداسوگند حتى اگر خداوند را در گناهان بزرگ عصیان نكرده، و تنها گناه صغیره انجام داده، همین جراتش بر عیبجوئى مردم گناه بزرگترى است!

اى بنده خدا! در عیب و مذمت هیچكس بر گناهش عجله مكن شاید خداوند او را آمرزیده‏باشد. و نیز بر گناه كوچكى كه خود انجام داده‏اى ایمن مباش شاید به خاطر آن كیفر بینى، بنابراین هر كدام از شما كه از عیب دگران آگاه است ‏به خاطر آنچه از عیب خود مى‏داند بایداز عیبجوئى دگران خوددارى كند، و شكر و سپاس این موهبت كه او از این عیوب پاك است، وى را مشغول دارد!

در این خطبه امام(علیه السلام) از «غیبت‏» و عیبجوئى دیگران نهى كرده و دستور داده‏است: پیش از آن باید متوجه عیوب خود بود، در اینجا بحث كوتاهى درباره غیبت ‏لازم به نظر مى‏رسد كه باید به آن اشاره نمود:

«غیبت‏» عبارت از ذكر و یادآورى نقاط ضعف و معایب پنهانى ‏دیگران است كه اگر بشنوند ناراحت ‏شوند، خواه مربوط به جنبه‏هاى دینى، اخلاقى، روحى و اجتماعى باشد، یا مربوط به جهات جسمى اعم از قیافه، اعضاى بدن و نیروهاى جسمى و یا طرز حركات و رفتار و یا مربوط به متعلقات ‏انسان اعم از زن و فرزند،لباس و خانه و...

«غیبت‏»مانع قبول اعمال است،چنانكه‏«معاذ»از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل مى‏كند: «اعمال بندگان با درخشش خاصى به آسمان بالا مى‏رودولى آن را بر مى‏گردانند و بر صاحبش مى‏زنند و فرشته‏اى مى‏گوید: امرنى ربى ان لا ادع عمل من یغتاب الناس یتجاوز الى ربى: پروردگارم فرمان داده كه نگذارم اعمال نیك غیبت كنندگان بسوى‏پروردگار بالا برود»!

و این كار چه با زبان گفته شود یا با نوشتن انجام گیرد و یا با اشاره و تقلید در آوردن باشد همه غیبت محسوب مى‏شود.

غیبت ‏به صریح آیه 12 سوره‏ «حجرات‏» تحریم شده، چنانكه مى‏فرماید: «لا یغتب بعضكم بعضا ا یحب احدكم ان یاكل لحم اخیه میتا... » «هیچكدام از شما نباید غیبت دیگرى كند، چه اینكه این عمل غیر انسانى ‏همچون خوردن گوشت‏ برادر مرده خود است‏».

قرآن غیبت را چنین معرفى مى‏كند، بدیهى است آدم خوارى آن هم به این ‏صورت، زننده‏ترین عملى است كه ممكن است از كسى سر بزند.

و در احادیث اسلامى مى‏یابیم كه پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم‏ «غیبت‏»را با ایمان سازگار نمى‏داند آنجا كه مى‏خوانیم:

«یا معشر من آمن بلسانه و لم یۆمن بقلبه لا تغتابوا المسلمین و لا تتبعواعوراتهم‏»:

اى گروهى كه بزبان ایمان آورده ولى با دل نه، غیبت مسلمانان نكنید و از امور پنهانى آنها جستجو ننمائید.

«براء بن عازب‏» مى‏گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم این سخن را آنقدر بلند فرمود كه ‏دختران درون خانه‏ها شنیدند.

و نیز«امام صادق(علیه السلام)» آن را در ردیف اشاعه فحشاء كه قرآن وعده عذاب ‏بر آن داده است ذكر فرموده است آنجا كه مى‏فرماید:

«من قال فى مۆمن ما راته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال الله:ان الذین‏یحبون ان تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم‏» كسى كه درباره مۆمنى آنچه دیده و شنیده بگوید وى از كسانى است كه‏خداوند درباره آنها فرموده: «آنان كه دوست دارند مفاسد بین مۆمنان شایع گردد براى آنها عقاب دردناكى است‏».

و طبق حدیثى كه ‏«جابر» و «ابو سعید خدرى‏» از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل كرده‏اند «غیبت‏» از اعمال منافى عفت مفسده‏اش شدیدتر است، چنانكه مى‏فرماید:

«الغیبة اشد من الزنا» غیبت از زنا بدتر است‏»!

غیبت

و نیز مى‏خوانیم كه: «غیبت‏» مانع قبول اعمال است، چنانكه ‏«معاذ» از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل مى‏كند: «اعمال بندگان با درخشش خاصى به آسمان بالا مى‏رود ولى آن را بر مى‏گردانند و بر صاحبش مى‏زنند و فرشته‏اى مى‏گوید: امرنى ربى ان لا ادع عمل من یغتاب الناس یتجاوز الى ربى: پروردگارم فرمان داده كه نگذارم اعمال نیك غیبت كنندگان بسوى ‏پروردگار بالا برود»!

مفاسد فردى و اجتماعى غیبت

غیبت مفاسد بزرگى از نظر اجتماعى دارد، زیرا اگر این گناه رواج پیدا كند، روح اخوت و اتحاد و صمیمیت را بر باد مى‏دهد،و در اجتماعى كه روح برادرى‏از بین برود تمام اركان آن متزلزل مى‏گردد.

و نیز در بسیارى از موارد موجب گسترش عداوت و كینه و بالاخره خصومت‏و دشمنى سخت میشود.

از شخصیت و احترام افراد مى‏كاهد و با از میان رفتن روح احترام روح‏وحشت از گناه كاسته مى‏شود،چه بسیارى هستند كه به خاطر ملاحظات اجتماعى‏از بسیارى گناهان دورى مى‏گزینند...

از نظر اقتصادى نیز زیانهاى غیر قابل جبرانى براى اجتماع در بر خواهدداشت زیرا اعتبار افراد و اعتماد مردم به یكدیگر از نظر اقتصادى بیش از سرمایه‏هاى‏اجتماعى،در پیشبرد اجتماع مۆثر است و بدون آن فعالیت‏سرمایه‏ها بسیاركم خواهد بود.

و از نظر فردى یك ظلم آشكار و تجاوز به حقوق دیگران است و چون این‏گناه از یك سلسله انگیزه‏هاى زشت اخلاقى سر چشمه مى‏گیرد تكرار آن موجب‏تقویت و تحكیم آن صفات مذموم در انسان مى‏گردد.

اى بنده خدا! در عیب و مذمت هیچكس بر گناهش عجله مكن شاید خداوند او را آمرزیده‏باشد. و نیز بر گناه كوچكى كه خود انجام داده‏اى ایمن مباش شاید به خاطر آن كیفر بینى، بنابراین هر كدام از شما كه از عیب دگران آگاه است‏به خاطر آنچه از عیب خود مى‏داند بایداز عیبجوئى دگران خوددارى كند، و شكر و سپاس این موهبت كه او از این عیوب پاك است، وى را مشغول دارد!

چرا انسان غیبت مى‏كند؟

مهمترین انگیزه‏هاى‏«غیبت‏»چند چیز است:

1-خاموش ساختن شعله كینه و انتقام: براى این كار راهى آسانتر از غیبت‏براى ریختن آبروى طرف نمى‏یابند.

2-حسادت: حسود، طالب زوال نعمت از محسود است و براى از بین بردن‏حیثیت او نقاط ضعف او را بازگو مى‏كند.

3-براى تبرئه خود: یعنى با ذكر معایب دیگران عمل خود را موجه و ساده‏جلوه مى‏دهد و مى‏گوید: فلانى و فلانى هم این عمل را انجام مى‏دهند.

4-تفریح و سرگرمى: هنگامى كه با دوستان نشسته‏اند براى گرم كردن‏مجلس به ذكر معایب دیگران مى‏پردازند كه خود را خوش مشرب نشان دهند!.

5-تحریك غریزه كنجكاوى: این غریزه است كه با اصرار،انسان را به فاش‏ساختن نقاط ضعف افراد مختلف تحریك مى‏نماید و شاید حلاوت غیبت در ذائقه‏ها به‏خاطر همین جهت است.

6- ترس از مذمت: در جائى كه احساس مى‏كند ممكن است‏شخصى مى‏خواهد نزد بزرگى‏مذمتش كند،او جلوتر به ذكر نقاط ضعف طرف،مبادرت مى‏كند تا طرف را ازچشم وى بیندازد كه به حرفش اعتنا نكند.

7-براى مباهات و حب ریاست:‏ به این طریق كه بنماید دیگرى در این جهت‏ضعیف است و خود را قوى جلوه دهد و اظهار فضل كند.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: سرای باقی

مطالب مرتبط:

غیبت و راههای درمان آن

كالبدشناسی غیبت

غیبت، منحصر به زبان نیست!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.