تبیان، دستیار زندگی
انسان نباید به عبادت و اعمال خود مغرور شود و خود را سزاوار نعمت های الهی بداند، بلکه باید به این مطلب توجه داشته باشد که اگر تمام عمر شکر خداوند کند، حتی قادر نخواهد بود، شکرگزار جز کوچکی از نعمت های خداوند باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نعمت‌ها گرفته می‌شود؟


یک انگیزه کفران نعمت این است که انسانها خود را سزاوار نعمت خداوند می‌دانند، مثل این که از خدا طلبی دارند، در حالی که آنچه خدا به بنده عطا می‌کند، عین تفضّل و ترّحم است و کسی به عمل و عبادت، استحقاق نعمت پیدا نمی‌کند. ریشه این کفران نعمت، غرور است و غرور نیز غالباً ناشی از عدم شناخت و جهل به قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست.

بنابراین انسان نباید به عبادت و اعمال خود مغرور شود و خود را سزاوار نعمت های الهی بداند، بلکه باید به این مطلب توجه داشته باشد که اگر تمام عمر شکر خداوند کند، حتی قادر نخواهد بود، شکرگزار جز کوچکی از نعمت های خداوند باشد.


ناشکری

در این مقاله در مورد برخی علل محرومیت از نعمت، راه برگشت نعمت و برخی وظایف ما در برابر نعمت ها، مطالبی را تقدیم شما عزیزان می کنیم:

چرا نعمت‌ها گرفته می‌شود؟

1- کفران نعمت:

«...فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ یَصْنَعُونَ...» (نحل 112)

نسبت به نعمت‌های خداوند کفران ورزیدند، پس پروردگار طعم گرسنگی و ترس را به آنان چشاند.

برخی انگیزه های کفران نعمت:

الف ـ یک انگیزه کفران نعمت این است که انسانها خود را سزاوار نعمت خداوند می‌دانند، مثل این که از خدا طلبی دارند، در حالی که آنچه خدا به بنده عطا می‌کند، عین تفضّل و ترّحم است و کسی به عمل و عبادت، استحقاق نعمت پیدا نمی‌کند.
ریشه این کفران نعمت، غرور است و غرور نیز غالباً ناشی از عدم شناخت و جهل به قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست.

بنابراین انسان نباید به عبادت و اعمال خود مغرور شود و خود را سزاوار نعمتهای الهی بداند، بلکه باید به این مطلب توجه داشته باشد که اگر تمام عمر شکر خداوند کند، حتی قادر نخواهد بود، شکرگزار جز کوچکی از نعمتهای خداوند باشد.

ب ـ فراوانی نعمت و ارزانی نعمت ها، یکی دیگر از انگیزه ناسپاسی است. بعضی انسان ها در اثر نزول نعمت های الهی از هر طرف، دچار غفلت گشته، به آن نعمت ها مشغول می‌شوند و از شکر عطا کنندة آن باز می‌مانند.

آیات و مثل های قرآنی، برای ما انسان ها درسی است که خداوند و نعمت های مادّی و معنوی او را سپاس گوییم و در هر حال شکر نعمتش را بجا آوریم.

ج ـ دیگر از انگیزه ناسپاسی این است که انسان معمولاً خود را با کسانی که از نظر دنیوی بالاتر از او هستند مقایسه می‌کند، و در نتیجة این مقایسه، زندگی و نعمت هایی که خداوند به او عطا کرده، در نظرش پست و حقیر جلوه می‌کند، و در نهایت به کفران نعمت مبتلا می‌شود، و همیشه از خدای خود، گله‌ها و نزاع هایی دارد.

بنابراین انسان باید در امور دنیوی به پایین‌تر از خود نگاه کند و در امور دینی به بالاتر از خویش نگاه کند، در این صورت روح شکرگزاری در او تقویت می‌شود.

کسی که نعمت‌های الهی بر او زیاد شود نیازهای مردم نیز به او فراوان می‌شود پس هر کسی به وظیفه الهی خویش عمل کند نعمت‌ها باقی می‌ماند و در غیر اینصورت نعمت‌ها از بین می‌رود

2- تن پروری:

وقتی حضرت موسی علیه السلام از مردم خواست تا با ستمکاران و جبّاران به جهاد برخیزند، آنان پاسخ دادند: ای موسی! تو و خدایت به جنگ آنان بروید، ما در انتظار نشسته‌ایم: «... فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ». (مائده 24)

خداوند به دنبال این تن پروری بنی اسرائیل چهل سال آنان را در بیابان‌ها سرگردان کرده و از نعمت‌ها محروم نمود: «... فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً ...». (مائده 26)

3- تبدیل نعمت به نقمت

خداوند به همه نعمت می‌دهد ، لکن بعضی با رفتار زشت خود نعمت را تبدیل به نقمت می‌کنند:

الف- قرآن می‌فرماید: «ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَكُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». (انفال 53)

ب- «وَمَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ». (بقره 211)

ج- «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْرًا». (ابراهیم 28)

چه کنیم نعمت از دست رفته برگردد؟

قال علی علیه السلام: «و لو أنّ النّاس حین تنزل بهم النّقم و تزول عنهم النّعم فزعوا الى ربّهم بصدق من نیّاتهم و ولهٍ من قلوبهم لردّ علیهم كلّ شارد و أصلح لهم كلّ فاسد». (نهج البلاغه 178)

اگر مردم به هنگامی که گرفتاری برای آنها بوجود می‌آید ونعمت‌ها ازآنان سلب می‌گردد به درگاه الهی با نیت پاک فزع کنند و با اشتیاق به پروردگار برگردند ، تمام نعمت‌های از دست رفته بر می‌گردد و کلیه مفاسد آنها اصلاح می‌شود.

فراوانی نعمت و ارزانی نعمتها، یکی دیگر از انگیزه ناسپاسی است. بعضی انسانها در اثر نزول نعمتهای الهی از هر طرف، دچار غفلت گشته، به آن نعمتها مشغول می‌شوند و از شکر عطا کنندة آن باز می‌مانند

وظایف ما در برابر نعمت‌ها

برای اینکه نعمت هایی که خداوند متعال به ما عنایت کرده تا زنده‌ایم از آن بهره ببریم باید به برخی از امور توجه کرد از جمله:

1- قناعت و میانه روی در زندگی

امام کاظم علیه السلام: «من اقتصد و قنع بقیت علیه النّعمة و من بذر و اسرف زالت عنه النعمة». (بحار 78/ 327)

کسی که اعتدال را رعایت کند و در زندگی قناعت بورزد نعمت بر او باقی می‌ماند کسی که دچار تبذیر و اسراف شود نعمت از او سلب می‌شود.

2- بذل و بخشش

قال علی علیه السلام: «من بسط یده بالانعام حصّن نعمته من الانصرام». (غرر 8559)

کسی که به وسیله احسان دست باز داشته باشد نعمت الهی را از نابودی حفظ کرده است.

3- عدالت ورزی

قال الرّضا علیه السلام: «استعمال العدل و الاحسان مۆذن بدوام النّعمة». (عیون اخبار الرضا 2/ 24)

امام رضا علیه السلام فرمودند: به کار گرفتن عدالت و نیکی به دیگران نشان دهنده استمرار نعمت است.

4- رسیدگی به نیازمندان

قال علی علیه السلام: «من كثرت نعم اللَّه علیه كثرت حوائج النّاس الیه فمن قام للَّه‏فیها بما یجب فیها عرّضها للدوام و البقاء و من لم یقم فیها بما یجب عرّضها للزوال و الفناء». (نهج البلاغه حکمت 372)

کسی که نعمت‌های الهی بر او زیاد شود نیازهای مردم نیز به او فراوان می‌شود . پس هر کسی به وظیفه الهی خویش عمل کند نعمت‌ها باقی می‌ماند و در غیر اینصورت نعمت‌ها از بین می‌رود.

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان       


منابع:

هفتاد و دو نکته از قرآن و عترت ـ اکبر دهقان

سایت معارف قرآن

نهج البلاغه حکمت 372

مطالب مرتبط:

نتیجه گرفتاریها در ناشکری است

عواقب شوم کفران نعمت

ضخیم‌ترین حجاب‌ها میان ما و خدا !!

زوال نعمت، نتیجه غرور و زیاده خواهی

عوامل جلب و زوال نعمت در قرآن

چگونه نعمتها را افزایش دهیم؟!