آیا تکفیری‌ها موفق خواهند شد؟
چکیده قسمت اول مصاحبه با دانشمند بزرگوار و استاد گرانقدر جناب آقای دکتر محمد اسدی گرمارودی:
مقام رسالت پیامبر اسلام مقام ابلاغ است و مقام امامت مقام تحقق و اجرای آن ابلاغ است. امامان معصوم در مسیر اجرای این ابلاغ تلاش فراوانی کردند، به گونه ای که در طی 50 سال (11 هجری تا 61 هجری) پنج امام معصوم به شهادت رسید. اما دستاورد این شهادت ها چیزی جز پیروزی نبود . چرا که شیعیان با همه مخالفت ها، کشتارها و... تقریبا یک سوم جمعیت مسلمانان را تشکیل می دهند و تفکر اهل بیت و مذهب شیعه بیشترین نفوذ را در دل مردم جهان دارد خصوصا تحصیل‌کرده ها و کسانی که به دور از تعصب و لجاجت هستند.
بسیاری از مردم دین را نپذیرفتند آیا تعداد افراد بی دین نشانه عدم موفقیت خدا و رسولانش نیست؟
در پاسخ باید گفت خیر زیرا دین به صورت اتمام حجتی ابلاغ می شود و به اختیار مردم بستگی دارد. بعد از پیامبر، امامان یکی پس از دیگری شهید شدند تا غیبت امام زمان. لذا خداوند امام زمان را در پس پرده قرار داد و می فرماید دیگر بهانه ندارید مطلب تمام شد و اتمام حجت نیز شده است. خداوند مطلب را تمام کرد و می فرماید هر وقت آماده شدید تا آن کلاس ایده آل و حکومت واقعی را برایتان تشکیل دهم.
در طول این سالیان دراز معاویه 42 سال حکومت کرد در این مدت قدرت ،پول، ثروت ،کلک ،حقه بازی و ظواهر داشت .اما آیا معاویه موفق بود یا امیرالمۆمنین؟
46 سال معاویه و برادرش در شام کاری کردند که وقتی اهل بیت پیامبر را وارد شهر کردند چراغانی کردند و خوشحال شدند که امام حسین کشته شد. اما چرا وقتی اهل بیت وارد شام شدند شام به گونه ای تغییر کرد که مجبور شدند اهل بیت را با احترام به مدینه برگردانند؟ امروز شیعیان در کل بلاد شام چگونه اند و چگونه می اندیشند که داد تکفیری ها درآمده؟ قبر معاویه کجاست؟ قبر امیرالمۆمنین کجاست؟ آثار بنی امیه در شام کجاست؟
با همه این حرفها تفکر دینی که می تواند متفکرین را امروز به خودش جذب کند با همه تعصبی که در طول تاریخ ورزیدند، تفکر اهل بیت و مذهب شیعه است و امروزه کدام مکتب در دل تحصیل کرده ها نفوذ کرده؟ این زحمت ائمه اطهار است و بعد از ائمه پیروان راستین مکتب آنهاست.
اما راه چه بود؟ ....
یکی از دانشمندان مشهور و معاصر سنی بعد از شیعه شدن کتابی نوشته است با نام "لقد شیعنی الحسین" در این کتاب دلیل شیعه شدن خود را اینگونه بیان می کند: من از داستان امام حسین و راهی که حضرت در پیش گرفتند متوجه شدم که حقیقت اسلام کدام است و در واقع امام حسین مرا شیعه کرده است.
در دوران غیبت کبری نیز قدرت در دست مخالفان شیعه بود، می زدند، می کشتند، زندان می کردند، تبعید می کردند، وصله می چسباندند از این موارد نمونه های زیادی در تاریخ داریم.
کتاب "شهداء الفضیله" علامه امینی اشاره به این موارد و اسامی افرادی دارد که به جرم شیعه بودن کشته شدند.
"ابن فرج اصفهانی" که در شیعه بودن او جای شک و تردید است در کتابش به نام "مقاتل الطالبین" به نام کشته شده های آل ابوطالب به جرم شیعه بودن، اشاره می کند.
نکته قابل تأمل دیگر آنکه تمام یاران و اصحاب امیرالمۆمنین مثل کمیل، سعیدبن جبیر، میثم تمار و ... بعد از حضرت به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند بلکه آنها کشته شدند. حتی سعید بن جبیر و کمیل را در 90 سالگی کشتند. باید پرسید چرا؟ یک پیرمرد 90 ساله چه می کرده که او را کشتند؟
در جواب باید گفت چون حرف های علی را می زدند، روش علی را زنده می کردند و در واقع توانستند روش حضرت را پیش ببرند. ببینید امروز در دنیا چقدر کتاب شیعه چاپ و منتشر می شود.
اما به قول علامه امینی اگر تمام کتابهای شیعه را بسوزانند از طریق کتابهای اهل سنت از جمله صحاح سته (از کتابهای معتبر اهل سنت) و تفاسیر اهل سنت شیعه را اثبات می کنیم.
باز هم می پرسم آیا شیعه موفق نشد؟ کدام مکتب اینقدر قوی است؟
پس اتمام حجت شد و جبری هم نیست، زیرا اگر جبر و فشار بود خداوند زمان حضرت نوح این اجبار را می کرد و لازم نبود حضرت 950 سال رنج ببیند، از اول آن طوفان را می فرستاد و همه را از بین می برد. یا اینکه این همه صبر نمی کند تا امام زمان تشریف بیاورد.
پس خداوند همانطور که گفتم اتمام حجت می کند تا انسانها بپذیرند و می گوید تا آماده نشوید وضع همین است و در زمان ظهور حضرت نه خدا تغییر می کند و نه امام زمان، خدا همان است اما مردم تغییر می کنند که امام می آید. پس وظیفه ما در عصر حاضر به عنوان شیعه این است که به پیروی از ائمه اطهار و بزرگان اهل علم، منطق و استدلال خود را قوی کنیم. مکتب ما مکتب فکر است ،مکتب منطق و استدلال است.
این آیات را باید سر لوحه کارهای خود قرار دهیم:
"فبشر عباد الذین یستعمون القول فیتعبون احسنه "
"ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن"
پس در ابتدا باید کار ما حکیمانه باشد یعنی منطق، استدلال و برهان عقل بر احساسات حاکم باشد سپس موعظه و جدال احسن.
این روشی بود که ائمه پیش گرفتند با وجود زمانی که کسی جرأت نداشت بگوید حق با علی است، یا دوران 60 ساله از معاویه تا عمربن عبدالعزیز که کسی حق نداشت اسم علی را بیاورد مگر آنکه او را لعن کند، شیعیان را کشتند، زندان بردند و ... اما امروز می بینیم که حتی عالمان غیرشیعه وقتی به عظمت امیرالمومنین می رسند می گویند ما متحیریم این چگونه انسانی است؟ ابن ابی الحدید معتزلی متفکر مشهور در شرح نهج البلاغه خویش می نویسد. من برتری علی را قبول دارم و از این گونه صحبت ها شافعی، جرج جرداق و ... بسیار گفته اند.
باز هم می پرسم موفقیت چیست؟
جز این است که حق روشن شود. خداوند 124 هزار پیامبر فرستاد تا با پیامبر اسلام اتمام حجت شد اگرچه خیلی ها هم نپذیرفتند، خوب نپذیرند.
ائمه اطهار با شهادت، زندان رفتن و تحمل همه محرومیت ها ، اما با منطق استدلال و با سر جا قرار دادن امور اتمام حجت کردند. به طوری که امروز هر انسان محققی که مسلمان شده بدون هر غرض و لجبازی اگر بخواهد اسلام بعد از پیامبر را بشناسد راهی جز اسلام علی و آل علی در برابرش باز نمی شود. اما اگر کسی بخواهد لجبازی کند با خدا هم لجبازی می کند مگر در مقابل انبیاء لجبازی نکردند؟
فخر رازی عالم متعصب اهل سنت در ذیل آیه: "انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا ... " انگشتر بخشی حضرت علی را تأیید می کند و می گوید این ولایت علی است. اما بعد اشکال پشت اشکال درست می کند بطوری که خودش هم در آن می ماند.
"بخاری " حدیث ثقلین: "انی تارک فیکم الثقلین ... " و حدیث سقیفه: "مثل اهل بیتی سقیفه النوح ... "
و حدیث: "ان الله یغضب لغضب فاطمه ... " را در کتاب خویش می آورد.
چه شد که اینها باقی ماند؟ بنا بود که فضیلتی از اینها ذکر نشود قرار بود اینها لعن شوند، کشته شوند و ...
اینها همه موفقیت است. راه موفقیت هم، تکرار می کنم باید احساسات را بر عقل غلبه ندهیم بلکه عقل را غلبه دهیم، یعنی اگر عقل می گوید شهادت باید شهید شویم، اگر می گوید تقیه اتمام حجت است باید تقیه کرد. مگر امام حسین در طول 10 سال زمامداری معاویه روحیه شهادت طلبی نداشت اما سکوت کرد. آیا امام حسن مثل امام حسین روحیه شهادت طلبی نداشت؟ چرا، اما عقل می گفت باید اینگونه عمل کنی .
ما باید مکتب اهل بیت را بشناسیم، شیوه ها را یاد بگیریم، نحوه ابلاغ ائمه را بدانیم تا همه چون هشام شاگرد امام صادق شویم که امام در وصفش فرمود: خدا هشام را تایید کند که زبان او برای من به گونه ای است که شمشیر مالک اشتر برای علی بود.
زمان امام صادق زمان درگیری فکری بود. الان هم زمان درگیری فکری است، هشام را می خواهد. امروز یک جوان شیعه باید به شبهات و پاسخ های آن مسلط باشد.
ایام محرم و روز عاشورا سینه بزنیم ،اما حداقل نیم ساعت هم صحبت گوش کنیم. چرا امام حسین شهید شد؟ چرا کربلا اینطور شد؟ و ...
جوان شیعه حداقل 50 کتاب راجع به باورهایش باید خوانده باشد. جلسات امام حسین باید درس ، تعلیم، تبیین و تفسیر باشد نه اینکه فقط ریتم نوحه خوانی و نوع سینه زنی مهم باشد.
تا زمانی که شیعیان در این زمینه قوی نشدند ما راه ائمه را ادامه ندادیم و نتیجه گیری ما مشکل است. ولی اگر اهل فکر و منطق باشیم با کمال قدرت منطقی بگوئیم "قل هاتوا برهانکم " ما دلیل داریم شما هم دلیل بیاورید. دنیا دنیای فکر است، زور، قلدری یک دوره کوتاهی است ممکن است مدتی دوام بیاورد ولی دوام دائمی ندارد. تکفیری ها هم از بین می روند، وهابیت هم محکوم به فناست برای اینکه منطق ندارند. ولی شیعه پشتوانه اش منطق است اما باید این منطق را یاد بگیریم.
البته امدادهای غیبی و عنایات الهی را هم نباید نادیده گرفت اینکه می فرماید: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الهم انصر من نصر ... " یعنی خدا یاری می کند کسانی را که او را یاری کنند. اما آیا قرار است روال طبیعی باشد یا غیرطبیعی؟ اگر قرار است غیرطبیعی باشد که خدا در عصر همه انبیاء مردم را به طور غیرطبیعی مومن می کرد.
پس روال طبیعی است، یعنی ائمه با منطق، استدلال، برهان و سبک حکمت عمل کردند و شاگردانشان هم پیروی کردند و علماء بزرگ نیز در طول تاریخ چنین کردند.
علامه امینی برای تألیف کتاب "الغدیر" ده هزار جلد کتاب غیرشیعه را برای اثبات حق، مطالعه و بررسی می کند.
دوست عزیز ادامه مصاحبه را در روزهای آینده با ما دنبال کن .
مصاحبه: دکتر جعفری بخش اعتقادات شیعه تبیان
مطالب مرتبط:
