تبیان، دستیار زندگی
گاهی انسان ابزار شناخت حق را در اختیار دارد و راهکار استفاده از مقدمات عقلی و بدیهی را هم می‌داند ولی دچار یک سلسله عوامل روانی است که به صورت ناخودآگاه در او اثر می‌گذارد و مانع از آن می‌شود که از راه‌های صحیح عقلانی، شرعی و تعبدی استفاده کند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش داوری ها مقدمه گناهان بی شمار

پیش داوری


جوانی تمرین کنیم که واقعا همیشه دنبال حق باشیم و پیش‌داوری نکنیم. به خصوص در مسائلی که می‌خواهیم به دین نسبت دهیم و آن را مستند به قرآن و روایات کنیم، عوامل زیادی به کار می‌افتد و شیطان کمک می‌کند که انسان منحرف شود و دچار استدلال‌های غلط شود.


دلبستگی‌ها سرچشمه پیش‌داوری‌ها

گاهی انسان به انجام کارهایی دلبستگی پیدا کرده و دلش می‌خواهد آن‌ها را انجام دهد، و از این‌رو به دنبال توجیه کارش می‌گردد؛ یا دلش چیزی را می‌خواهد، ولی نمی‌خواهد آن را به صورت نامشروع و گناه انجام دهد و به دنبال راهی است که کارش را صحیح و مشروع جلوه دهد؛ از این‌رو سراغ دلیلی برای مشروعیت کارش می‌گردد. از آن‌جایی که این فرد می‌خواهد نتیجه خاصی را از این مقدمات بگیرد ناخودآگاه شیطان به او کمک می‌کند و مقدمات را طوری تنظیم می‌کند که به نتیجه دلخواه خودش برسد.

انسان در این حالت قبل از استدلال، نوعی پیش‌داوری دارد مبنی بر این‌ که باید به این نتیجه برسم؛ سپس درصدد برمی‌آید دلیلی از عقل، قرآن و یا روایت برای اثبات کار خودش پیدا کند؛ حتى ممکن است خودش توجه نداشته، خیال کند واقعا در حال پژوهش و تحقیق برای شناخت حق است، ولی در اعماق دلش قبلاً فتوای خود را داده است و تنها به دنبال توجیه کار خود است.

فرایند تأثیر پیش‌داوری بر کج‌فهمی

این یک نکته مهمی مربوط به روان‌شناسی انسان است که چگونه درصدد توجیه‌ چیزی برمی‌آید. آدمیزاد  کمابیش به این درد مبتلاست. وقتی دیگران از علت کار اشتباهش می‌پرسند، به روی خودش نمی‌آورد که بد کرده ‌است، بلکه به انواع و اقسام دلایل کار خود را توجیه می‌کند.

این واقعیتی است که ما باید درک کنیم و از جوانی تمرین کنیم که واقعا همیشه دنبال حق باشیم و پیش‌داوری نکنیم. به خصوص در مسائلی که می‌خواهیم به دین نسبت دهیم و آن را مستند به قرآن و روایات کنیم، عوامل زیادی به کار می‌افتد و شیطان کمک می‌کند که انسان منحرف شود و دچار استدلال‌های غلط شود. این مسأله در روان‌شناسی نیز مطرح شده و با آزمایش‌های علمی ثابت کرده‌اند که میل‌های باطنی در دیدن و شنیدن انسان اثر دارد. این تأثیر در هنگام استدلال و پیدا کردن دلیل برای یک نظر بیشتر خودنمایی می‌کند و  کسی که چیزی را دوست دارد حاضر است از اول تا آخر قرآن و کتب روایی را زیر و رو کند تا آیه و رو‌ایتی پیدا و به آن استناد کند و اگر حتی با ده دلیل مخالف میلش روبه‌رو شود، اصلاً آن‌ها را نمی‌بیند.

ما باید توجه داشته باشیم که به‌خاطر دلخواهمان در دام شیطان نیفتیم. اگر بخواهیم در این دام نیفتیم اول باید دلخواه خودمان را تعدیل کنیم و مهار کار را به دست دل، نفس و شیطان ندهیم وگرنه سرانجام ما گمراهی و تباهی خواهد بود

به هر حال پیش‌داوری یکی از عوامل عدم شناخت حقیقت است و در این صورت انسان با این‌که خیال می‌کند که به دنبال حقیقت است و می‌خواهد با استفاده از عقل، قرآن و حدیث، واقع را درک کند، نتیجه غلط می‌گیرد و به نتیجه‌ای می‌رسد که واقعیت ندارد. سرّ این مشکل نیز این است که در این حالت انسان از ابتدا فتوایش را داده است و در ذهن خود، آن فتوا را درست می‌داند و می‌خواهد مطلب به آن‌جا منتهی شود و به دنبال چیزی است که بتواند آن را توجیه کند.

در این راه اگر با دلیلی بر ضد آن نظر برخورد کرد اصلا آن را نمی‌بیند و به آن توجه نمی‌کند. شاید در ابتدای کار متوجه نیست که چرا این طور عمل می‌کند و خیال می‌کند که این آیه یا روایت بر نفی دلخواه او دلالتی ندارد ولی کار آدمیزاد به جایی می‌رسد که عالماً عامداً همین کارها را می‌کند؛ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ.[2]

قرآن کریم در موارد بسیاری به صورت‌های مختلف به این واقعیت روانی اشاره کرده است؛ در بیان علت بت‌پرستی و اعتقاد به مذاهب مختلف خرافی می‌گوید: «إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ[3]؛ این‌ها دنبال حقیقتی که با علم یقینی اثبات شود، نمی‌روند و به دنبال چیزی هستند که ظنی از آن پیدا بشود. دنبال دلخواهشان هستند و آن‌طور که دلشان می‌خواهد، می‌فهمند و استدلال می‌کنند.

راه مبارزه با این آفت

برای مبارزه با این آفت، باید تمرین کنیم. باید خودسازی کنیم که در مقام تحقیق و فهم پیش‌داوری نکنیم. وقتی می‌خواهیم درباره مسأله‌ای تحقیق کنیم، خودمان را آماده کنیم که نفی و اثبات آن برای ما مساوی باشد. وقتی می‌خواهیم از قرآن و حدیث استدلال کنیم، ابتدا خودمان را آماده کنیم که پاسخ هر چه باشد برایمان فرقی نکند. به دنبال کلام خدا و ائمه باشیم حتی اگر همه عالم مخالف آن باشند؛ اگر واقعا کلام خدا و پیغمبر بر مطلبی دلالت دارد، قبول کنیم و قبول یا عدم قبول، و پسند یا عدم پسند دیگران در فهم و استدلالمان دخالتی نداشته باشد. تا انسان این حالت را نداشته باشد از این آفت مصونیت پیدا نمی‌کند و ناخودآگاه وسوسه‌های هوای نفس و شیطان او را گمراه می‌کند. قرآن درباره وسوسه‌های شیطان مطلبی دارد که بسیار کوبنده است؛ «وَ مَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ” وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ»[4] شیاطین قرین و همدم‌ برخی می‌شوند و همیشه همراه‌شان هستند؛ مشاورانی دائمی که مطالب باطل را به آن‌ها القا می‌کنند و گمراهشان می‌سازند، اما این‌گونه افراد با این‌که شیطان افسارشان را در دست گرفته و نمی‌گذارد راه صحیح را بروند، گمان می‌کنند که هدایت شده‌اند‌ و راهشان درست است.

غفلت

غفلت از یاد خدا ریشه مشكلات

چرا انسان این‌گونه می‌شود؟ چگونه شیطان بر انسان مسلط می‌شود و ابتدا امر را برای او مشتبه می‌کند و سپس مانع انتخاب راه صحیح او می‌شود و در عین حال عقیده‌اش این است که کارش درست است و همه باید این طور باشند؟ در صدر آیه به علت این امر اشاره می‌کند؛ وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا؛ عقوبت کسانی که از یاد خدا اعراض کنند، این است که به همنشینی شیطان مبتلا می‌شوند. در قرآن آمده است. از هواهای نفسانی شروع می‌شود و سپس به جایی می‌رسد که این دلخواهش معبود او می‌شود؛ أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً [5]. به جایی می‌رسند که این دلخواه خدایشان می‌شود و دربست تابع او می‌شوند. خدا نیز چشم و گوش آن‌ها را می‌بندد و بر دلشان مهر می‌زند تا دیگر حقیقتی در آن نفوذ نکند. چنین کسی هیچ هدایتگری نخواهد داشت؛ البته خداوند بی‌جهت کسی را گمراه نمی‌کند.

کدام یک از ما هستیم که تابع هوای نفس نباشیم؟ کدام یک از ما هستیم که از یاد خدا درست استقبال کنیم و در هر حالی به دنبال خواست خدا باشیم؟ اگر می‌خواهیم مصداق این آیه نباشیم باید در هر حالی ببینیم خدا از ما چه می‌خواهد، در هر کاری انگیزه‌مان این باشد که به خواست خدا عمل کنیم و رضایت او را کسب کنیم. تابع هوای نفس خودمان نباشیم و در مقابل خواست خدا به خواسته‌های مردم توجه نکنیم. اگر خدا را کنار گذاشتیم کم‌کم مصداق «مَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ»  شده‌ایم. 

طبق بعضی روایات، حتى وقتی وجود مقدس ولی‌عصر اروحنافداه نیز ظهور می‌فرمایند مهم‌ترین مشکل‌شان با علمایی است که می‌گویند قرائت ما غیر از قرائت شماست؛ فهم ما از آیات غیر از فهم شماست و این‌هایی که شما می‌گویید طبق فهم خودتان از آیات است، ما فهم دیگری داریم. مبارزه با کسانی که با شمشیر به جنگ حضرت می‌آیند خیلی مشکل نیست، اما حضرت به کسانی که می‌گویند ما قرآن و اسلام را قبول داریم ولی معنای آیات این است که ما می‌گوییم،‌ چه بگوید؟ اگر بگوید فهم‌تان را عوض کنید، می‌گویند تو فهمت را عوض کن! اگر استدلال ‌کند، می‌گویند این فهم شماست ما طور دیگر می‌فهمیم. از ترس از دست ‌دادن ریاست، اموال و موقعیتشان زیر بار حقیقت نمی‌روند و به بهانه فهم خود از آیات، با امام زمان(عج) مخالفت می‌کنند.

پیش‌داوری یکی از عوامل عدم شناخت حقیقت است و در این صورت انسان با این‌که خیال می‌کند که به دنبال حقیقت است و می‌خواهد با استفاده از عقل، قرآن و حدیث، واقع را درک کند، نتیجه غلط می‌گیرد و به نتیجه‌ای می‌رسد که واقعیت ندارد. سرّ این مشکل نیز این است که در این حالت انسان از ابتدا فتوایش را داده است و در ذهن خود، آن فتوا را درست می‌داند و می‌خواهد مطلب به آن‌جا منتهی شود و به دنبال چیزی است که بتواند آن را توجیه کند

صبر و استقامت در راه حق

روایت است که كسانی در حضور ائمه سلام‌‌الله‌علیهم‌اجمعین آرزو ‌کردند که ‌ای کاش قائم آل محمد تشریف می‌آورد و مشکلات حل می‌شد. حضرت فرمود: شما چه می‌گویید؟ وقتی او تشریف بیاورد ما و شما باید به سختی زندگی کنیم و در رکاب او بجنگیم. او برایمان تشک پر قو نمی‌آورد. وقتی ظهور می‌کند، مثل این است که تازه پیغمبر مبعوث شده است. باید با مشرکین بجنگید و با فقر و گرفتاری بسازید و استقامت کنید؛ تنها پس از این‌که پیروزی‌ها کامل شد نعمت‌ها ظهور پیدا می‌کند.

سرتاپای این دنیا امتحان است و در امتحان فرش قرمز جلوی پای کسی پهن نمی‌کنند. امتحان باید با سختی توأم باشد تا معلوم شود چقدر حاضریم برای خدا و سعادت آخرت از خواسته‌های نفسانی خود بگذریم، و تا این امتحان را ندهیم، به جایی نمی‌رسیم؛‌ ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ[6] این سختی‌ها برای همه امت‌ها وجود داشته است. ما می‌خواهیم از آن فرار کنیم؛ گرانی‌ها برطرف شود، تورم برداشته شود و همه راحت و خوش هیچ مشکلی نداشته باشیم. بله این خواست را خدا در ما قرار داده، اما جای تحققش در بهشت است؛ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَالنَّاسُ‏ یَطْلُبُونَهَا فِی‏ الدُّنْیَا[7] اما برای رسیدن به آن راحتی باید این سختی‌ها را تحمل کرد و این امتحان‌ها را باید داد.

نتیجه

ما باید توجه داشته باشیم که به ‌خاطر دلخواهمان در دام شیطان نیفتیم. اگر بخواهیم در این دام نیفتیم اول باید دلخواه خودمان را تعدیل کنیم و مهار کار را به دست دل، نفس و شیطان ندهیم وگرنه سرانجام ما گمراهی و تباهی خواهد بود.

پی نوشت ها:

[1] . قیامت، 5-3.

[2] . جاثیه، 23.

[3] . نجم، 23.

[4] . زخرف، 36و37.

[5] . جاثیه، 23.

[6] . بقره، 214.

[7] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص 173.

جهت مطالعه بیشتر:

سایت آیت الله مصباح یزدی

سایت اسک دین

سایت آیت الله مکارم شیرازی

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت رسمی آیت الله مصباح یزدی

مطالب مرتبط:

علت اصرار برخی بر گناه

می خوام توبه کنم نمی شه!

فاسد بودن زمانه، جوازگناه؟!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.