تبیان، دستیار زندگی
حسد عبارت است از: تمناى زوال نعمت از برادر مؤمن؛ البته آرزوى زوال بدى و نعمت كه به صلاح طرف باشد، غیرت است، نه حسد و اگر انسان آرزوى زوال نعمت از برادر مؤمن نكند، بلكه همانند آن را براى خود تمنا و آرزو كند به آن غبطه گویند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرزوى زوال نعمت از دیگران

حسد

حسد عبارت است از: تمناى زوال نعمت از برادر مۆمن؛ البته آرزوى زوال بدى و نعمت كه به صلاح طرف باشد، غیرت است، نه حسد و اگر انسان آرزوى زوال نعمت از برادر مۆمن نكند، بلكه همانند آن را براى خود تمنا و آرزو كند به آن غبطه گویند.

حسد از امراض كشنده ى نفسانیه است، كه درمان آن سخت است، و شخص داراى چنین صفتى، همیشه در رنج و عذابِ دنیایى و كیفر و عقاب آخرتى گرفتار است، و هر نعمتى در محسود ببیند، متأثر و ناراحت مى شود. در حالى كه نعمت هاى خداوند بسیارند و قابل شمارش نمى باشند)وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّهِ لا تُحْصُوها)؛(1) و از طرفى حسادت موجب ضرر و زیانى بر محسود نمى شود، بلكه موجب رسیدن ثواب و حسنات به او مى شود، در حالى كه تمام وِزْر و وَبال و تلخى براى حسود است.

·         توانم آن كه نیازارم اندرون كسى بمیر تا برهى اى حسود كاین رنجى است

·         حسود را چه كنم كو ز خود به رنج در است كه از مشقّت او جز به مرگ نتوان رست

و چنانچه با دقت توجه نماییم، حسود ـ نستجیر بالله ـ در مقام عناد و ضدّیت با خداست، در این كه چرا این نعمت را به محسود داده و باید از او بگیرد و به من بدهد، و خود را در مصالح و مفاسد داناتر مى بیند، لذا آیات و روایات زیادى در مذمّت این صفت پست وارد شده است.خداوند تبارك و تعالى مى فرماید:

(أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ)؛(2)

یا به مردم، نسبت به آنچه خدا از فضل و كرم خود به آنان داده حسد مى برند.

و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

(انّ الحسد لَیَأكلُ الایمانَ كما تأكل النار الحطب) (3)

حسد ایمان را مى سوزاند; همان گونه كه آتش، هیزم را مى سوزاند.

امیرالمۆمنین(علیه السلام) به نكته ى لطیفى اشاره دارد و مى فرماید:

(صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ)؛(4)

(حسادت سبب مرض بدن مى گردد و) سلامتى جسم بستگى به كمى حسد دارد.

توجه دارید فقط یك نقطه بین جسد و حسد است.

امیرالمۆمنین(علیه السلام) به نكته ى لطیفى اشاره دارد و مى فرماید: (صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ)؛ )حسادت سبب مرض بدن مى گردد و) سلامتى جسم بستگى به كمى حسد دارد. توجه دارید فقط یك نقطه بین جسد و حسد است

هم چنین مى فرماید:

والحرص و الكبر و الحسد دواعىِ الى التقحّم فى الذنوب(5)

حرص به مال و تكبّر و حسد، انسان را به افتادن در گناهان گرفتار مى كنند.

امام صادق(علیه السلام) نیز مى فرماید:

آفة الدین الحسد و العجب و الفخر(6)

آفت دین، حسد و خودپسندى و فخرفروشى است.

یكى از حكما قایل است كه حسد زخمى است كه بهبود نمى پذیرد.

·         الا تا نخواهى بلا بر حسود چه حاجت كه باوى كنى دشمنى

·         كه آن بخت برگشته خود در بلاست كه او را چنین دشمنى در قفاست

انگیزه هاى حسد انگیزه ى حسد، یا دشمنى و كینه، یا خباثت نفس و بخل نسبت به خیر و نعمت بندگان خدا، یا حبّ ریاست و مقام و مال، یا عدم تحمل برترى دیگران، یا تكبّر و عجب و... است. حسد بیش تر بین دو همكار، دو هم شهرى دو هم محلّه اى و یا دو هم درس است كه یكى به مقام و جاه و مالى رسیده، ولى دیگرى نرسیده است; ولى بین دو غریب كه ارتباطى با هم نداشته باشند حسدى نیست.

·         ز بس نامهربانى ها ز یاران وطن دیدم

·         به جاى سرمه بر چشمان كشیدم خاك غربت را

حسد عبارت است از: تمناى زوال نعمت از برادر مۆمن؛ البته آرزوى زوال بدى و نعمت كه به صلاح طرف باشد، غیرت است، نه حسد و اگر انسان آرزوى زوال نعمت از برادر مۆمن نكند، بلكه همانند آن را براى خود تمنا و آرزو كند به آن غبطه گویند

درمان و علاج حسد حسد به دو صورت درمان مى شود: یكى علمى و دیگر عملى. امّا علمى آن است كه شخص حسود توجه نماید كه دنیا بى اعتبار و بى ارزش است و این مقام و مال و علم و... با مُردن از بین مى روند.

·         دنیا آن قدر ندارد كه بر او رشك برند

·         اى برادر كه نه محسود بماند نه حسود

چند روزى نمى گذرد كه هر دو (فردى كه حسادت می ورزد و فردى كه به او حسادت می ورزند) زیر خاك مى پوسند و هر كس با عملش محشور مى شود؛ هم چنین شخص حسود باید توجه كند كه حسد او به ضرر و زیان دنیا و آخرت خود اوست و ضرر و زیانى براى محسود ندارد. امّا از جهت عمل، شخص حسود باید خود را به تعریف و تمجید و احترام و تواضع و خوش رویى و مدارات با محسود وادار كند، گر چه بر خلاف مقتضاى طبع و میل باطنى اش باشد. اگر مدّتى این كار را انجام دهد، خود به خود حسادت او برطرف و این رفتار براى او ملكه و ثابت مى شود.

ضدّ حسد (خیرخواهى) ضدّ صفت حسد، خیرخواهى براى دیگران است. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

یجب على المۆمن النصیحة له فى المشهد و المغیب(7)

بر مۆمن واجب است كه خیرخواه برادر مۆمن خود باشد، چه در حضور او، و چه در غیاب او.

و بهترین حالت براى انسان آن است كه آن چه از خوبى براى خود مى خواهد، براى برادر مۆمن خود هم بخواهد و آن چه بر خود نمى پسندد و نمى خواهد، براى برادر مۆمن خود هم نخواهد.

پی نوشت ها:

[1]. سوره ى ابراهیم، آیه ى 34.

[2]. سوره ى نساء، آیه ى 53.

[3]. جامع السعادات، ج 2.

[4]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1190; نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 192.

[5].  نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1250; نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 223.

[6]. جامع السعادات، ج 2، ص 150.

[7]. جامع السعادات، ج 2، ص 164.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: دروس اخلاق اسلامى، نویسنده: سید محمد على جزایرى (آل غفور)

مطالب مرتبط:

خودسازی

سه راهکار در برابر حسود

باسابقه ترین بیماری در تاریخ

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.