تبیان، دستیار زندگی
در مقاله قبل، به جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی اسلامی پرداختیم و در ادامه، اشتغال زنان و نتایج و آثار آن را بر زندگی و خانواده، مورد بررسی قرار می‌دهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی اسلامی (2)


در مقاله قبل، به جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی اسلامی پرداختیم و در ادامه، اشتغال زنان و نتایج و آثار آن را بر زندگی و خانواده، مورد بررسی قرار می‌دهیم.


خانواده اسلامی

پیامدهای خانوادگی اشتغال زنان

سستی کانون خانواده:

از نظر «آنتونی پارسونز» پایگاه اجتماعی خانواده و حفظ امنیت و آسایش خانواده، از طریق درآمد شغلی مرد است و نقش زن، ایجاد و حفظ روابط عاطفی درون خانواده است. پارسونز این تقسیم را بهترین شکل برای حفظ وحدت خانوادگی می‌داند و تداخل هر نقش دیگری را سبب بر هم خوردن تعادل زندگی به حساب می‌آورد، زیرا به خصوص در حالت اشتغال زن، او تبدیل به رقیب شغلی شوهر خود می‌گردد و این رقابت زن و شوهر با یکدیگر، سبب ناهماهنگی و نابسامانی خانواده می‌شود. به باور وی، نقش‌های متعارف زن و مرد، معادل و مکمل یکدیگر است.

سردی روابط با همسر:

زن ویژگی‌های روحی متفاوتی از مرد دارد. از همین رو، چالش‌هایی که در محیط کار به وجود می‌آید، می‌تواند خستگی‌های روحی و جسمی را برای وی به وجود آورد و این خستگی‌ها بر روابط زناشویی و حتی کلامی زن تأثیر می‌گذارد و می‌تواند منجر به سردی ارتباط او با همسرش شود. در نتیجه، تفاهم زن و مرد به تخاصم مبدل می‌گردد و حتی می‌تواند منجر به جدایی شود.

بروز روحیه‌ی مدیریتی در برخورد با همسر:

گاهی زنان شاغل، روحیه‌ی منعطف و مهربان خود را از دست می‌دهند و روحیه‌ی مدیریتی پیدا می‌کنند که این مسئله نیز بر روابط آن‌ها با همسر تأثیرگذار است.

استقلال مالی و احساس عدم وابستگی:

گاهی استقلال مالی و عدم وابستگی اقتصادی زن، سبب تغییر روابطش با مرد می‌شود. به بیان دیگر، رفتار استقلال‌طلبانه‌ی زن، اقتدار و مدیریت مرد را خدشه‌دار می‌کند و این مسئله، موجب بروز اختلاف در خانواده می‌شود.

کم‌رنگ شدن حضور زن در خانه:

اشتغال زن سبب می‌شود تا زمان حضورش در کانون خانواده کاهش یابد و این مهم، علاوه بر تأثیر بر روابط او با همسر، فرزندان را نیز متأثر می‌سازد. انتقال خستگی ناشی از کار به خانه و عدم آمادگی جسمانی و روانی برای برآوردن نیازهای روانی و عاطفی اعضای خانواده، یکی دیگر از عوارض این حضور کم‌رنگ است.

ارضای نیازهای کلامی و عاطفی زن در محیط کار:

برخی از بانوان شاغل در محیط کار آن قدر با همکاران و مراجعان ارتباط کلامی دارند که ممکن است در منزل، نیاز و انگیزه‌ای برای برقراری رابطه‌ی کلامی با اعضای خانواده نداشته باشند. این مسئله می‌تواند به شکل مشکلات عاطفی و رفتاری و دوستی‌های افراطی و ناسالم در فرزندان بروز کند. در مورد همسر نیز ممکن است این موضوع، موجب بدخلقی و برقراری روابط عاطفی و کلامی ناسالم با زنان دیگر شود.

کاهش ارتباط با بستگان و دوستان:

خانواده‌های شاغل، در مقایسه با خانواده‌های سنتی، وقت کمتری برای حضور در خانواده و اقوام دارند. از این رو، به نوعی منزوی می‌شوند و حمایت عاطفی و روانی و حتی مالی اطرافیان را از دست می‌دهند.

غلبه‌ی ارتباطات کاری بر ارتباطات خانوادگی:

گاهی ارتباطات دوستانه و روابط عاطفی در محیط کار و میان همکاران، از روابط و تعاملات خانوادگی پیشی می‌گیرد؛ به گونه‌ای که همان مدت زمان کوتاه حضور در خانواده نیز، حضوری سرد است و این به روابط خانوادگی، بیش از پیش آسیب می‌زند.

اشتغال مادران وافسردگی کودکان

تأثیر اشتغال مادر بر فرزندان

ارتباط فرزندان با مادر، نه فقط در رفع نیازهای کودک مۆثر است، بلکه بر حالات روانی و عاطفی وی نیز تأثیر می‌گذارد. مادران شاغل، اغلب به دلیل آنکه بخش مهمی از ساعات مفیدشان را در طول روز، از فرزند جدا هستند، نمی‌توانند همانند مادران خانه‌دار به کودکان خود رسیدگی کنند. علاوه بر این، آن‌ها در کنار خستگی جسمی و ذهنی ناشی از کار، مسئولیت خانه و خانه‌داری را هم به دوش می‌کشند. از سوی دیگر، سپردن کودکان به مهد کودک هم چندان مورد تأیید کارشناسان نیست، چرا که به باور آن‌ها، این کار ممکن است موجب بروز نابسامانی‌های روانی خاصی در بزرگ‌سالی شود.

فاصله‌ی عاطفی از فرزند:

روان‌شناسان معتقدند کودکان در سال‌های نخستین زندگی، نیاز شدید عاطفی دارند و این نیاز تنها از سوی مادر تأمین می‌شود و با هیچ نهاد جایگزین دیگری، تأمین نمی‌شود. با شاغل شدن زن، که مهم‌ترین نقش را در ایجاد تعادل عاطفی و روانی و ایجاد فضایل دارد، لطمه‌ی شدید روحی به فرزندش وارد می‌شود.

کاهش نفوذ مادر در تابعیت‌پذیری فرزند:

هر مسئله‌ای که سبب دوری والدین از فرزندان شود، از میزان نفوذشان در آن‌ها کم می‌کند. اشتغال مادر نیز این دوری را پدید می‌آورد و به این صورت، بر تربیت صحیح فرزندان تأثیر می‌گذارد، زیرا فرزند، دیگر حرف‌شنوی لازم را ندارد.

رفتارهای تربیتی خارج از خط تعادل:

خستگی‌های روحی ناشی از اشتغال در خارج از منزل، گاهی سبب رفتار غیر دوستانه و سخت‌گیری افراطی مادر می‌شود و گاهی هم مادر می‌کوشد تا ساعات نبودن خود را با هدیه یا نوعی باج دادن به فرزند، جبران کند و این روند افراطی و تفریطی رفتار با فرزندان، کلیّت تربیت او را دچار خدشه می‌نماید.

عدم نظارت مستقیم بر فرزندان و غفلت از نیازهای آن‌ها:

پرخاشگری و عدم تمرکز، اُفت تحصیلی و بحران‌های عاطفی در نوجوانی، حکایت از عدم نظارت مستقیم والدین و به خصوص مادر بر آن‌ها دارد و این مسئله، نیاز به حضور و واکنش به موقع مادر در برابر رفتارهای فرزندان را بیشتر به رخ می‌کشد.

تضعیف جایگاه پدر:

اشتغال مادر، ممکن است نقش و جایگاه پدر را در بین فرزندان پسر، مخدوش کند. فرزندان چون می‌توانند بخشی از نیازهای مالی خود را از طریق مادر برطرف نمایند، ممکن است نقش پدر را در منزل نادیده بگیرند و از کمک‌ها و راهنمایی‌های وی، خود را بی‌نیاز بدانند و به مرور زمان، پدر در انزوا قرار گیرد.

کم‌رنگ شدن نقش مادر به عنوان الگوی جنسیتی برای دختران:

بی‌تردید، نخستین الگوی دختر، مادر است. دختر در تعامل با مادر، خانه‌داری، کدبانویی، شوهرداری، بچه‌داری و امثال آن را یاد می‌گیرد و به تدریج، بخشی از مسئولیت زندگی را در خانواده بر عهده می‌گیرد و خود را برای زندگی آینده، آماده می‌کند؛ اما حضور کم مادر در خانه و کانون خانواده، این الگو را بی‌رمق می‌سازد.

دوگانگی در تربیت فرزندان:

در طول زمان حضور در محل کار، مادر مجبور است فرزند یا فرزندان خود را به مهد کودک یا به افراد دیگری از فامیل مثل خواهر یا مادربزرگ بسپارد. این در حالی است که الگوهای تربیتی مادر با ایده‌ها و روش‌های تربیتی مربیان مهدها و دیگران متفاوت خواهد بود و فرزندان با حالتی دوگانه در رفتار و افکار و ارزش‌ها رشد خواهند نمود.

اشتغال زن

آثار اجتماعی اشتغال بانوان

اگرچه پیامدهای فردی، خانوادگی و آثار اشتغال مادر بر فرزندان، همگی می‌توانند به طور غیرمستقیم جامعه را متأثر سازند، اما اشتغال زنان به طور مستقیم نیز تبعاتی برای جامعه دارد. از جمله تبعات این امر می‌توان به کاهش رشد جمعیت و بیکاری مردان اشاره کرد.

اثر اشتغال بانوان با نرخ رشد جمعیت در کشور:

نرخ رشد جمعیت در کشور ما نیز با کاهش چشمگیری مواجه شده است؛ کاهشی که به باور بسیاری از صاحب‌نظران، ارتباط معناداری با افزایش اشتغال بانوان در دهه‌های اخیر دارد.

کم شدن میل به فرزند آوری:

زنان شاغل به سبب تعدد وظایف، ترجیح می‌دهند فرزندان کمتری داشته باشند تا بتوانند از پس ایفای نقش مادری برآیند. در نتیجه، امروز تک‌فرزندی پدیده‌ی غالبی است که در خانواده‌هایی که در آن‌ها، زن شاغل است، بیشتر دیده می‌شود. گاهی هم شاهد فاصله‌ی سنی زیادی بین بچه‌ها هستیم که آسیب‌های خودش را دارد.

تأخیر در فرزند آوری:

در کشور ما و بر اساس ضعف قوانین و اجرای نامناسب آن‌ها، زنان شاغل برای از دست ندادن شغلشان، ناگزیرند فرزندآوری را به تأخیر بیندازند.

بیکاری مردان

زنان، اغلب نیروی کار ارزان‌تری به شمار می‌روند و به دلیل آنکه مسئولیت مدیریت مالی خانواده با آنان نیست، راحت‌تر زیر بار مشاغل کم‌درآمد می‌روند. همین امر موجب می‌شود شرکت‌ها و مۆسسات، به استفاده از نیروی زن تمایل داشته باشند و در این میان، مردان بیکار می‌مانند. این موضوع یکی از نگرانی‌ها و دغدغه‌های جامعه‌ی امروز ما نیز هست.

راهکارها

در برابر آسیب‌هایی که برای اشتغال بانوان برشمردیم، راهکارهایی نیز وجود دارد؛ راهکارهایی که می‌توان علاوه بر در نظر گرفتن مسائل اقتصادی خانواده، آرامش روحی و روانی بانوان، نهاد خانواده و فرزندان را نیز در آن‌ها منظور کرد.

- توجه به ارزش و اهمیت خانه و خانه‌داری: شاید در نخستین گام، لازم باشد تا با نگاهی دوباره به جایگاه خانه‌داری و ارزش همسری و مادری، باز تعریفی از اشتغال و مفید بودن بانوان جامعه ارائه شود. مطابق تعریفی که ارائه شد، خانه‌داری، متقارن با بیکاری نیست، بلکه خانه‌داری و ایفای نقش مادری و همسری، بستر فرهنگ‌سازی و اصلاح اجتماع و رشد انسان‌هاست؛ همچنان که در آیات و روایات ما نیز به ارزش مادری و همسری زنان توجه ویژه‌ای شده است.

- احیای ارزش مادری و اهمیت تربیت فرزند.

- تقسیم کار میان اعضای خانواده.

- پرهیز از تجمل‌گرایی و رعایت اعتدال و قناعت در هزینه‌ها و مخارج زندگی و به نوعی بازگشت به سبک زندگی ایرانی و اسلامی، سبب کاهش چشمگیر نیازهای مادی خانواده می‌شود و دیگر نیازی به اشتغال هم‌زمان زن و شوهر برای تأمین هزینه‌ها نیست.

- گسترش کارهای نیمه‌وقت یا پاره‌وقت برای بانوان.

- جدی‌تر شدن بحث دور کاری و در نظر گرفتن اولویت برای دور کار شدن زنان، به خصوص مادران دارای فرزند کوچک.

- تفکیک محیط‌های شغلی مردان و زنان برای پیشگیری از بروز برخی آسیب‌های اخلاقی.

- توسعه‌ی مشاغل خانگی و توسعه‌ی مشاغل محلی.

- امکان به دست آوردن فرصت شغلی پس از وقفه‌ی چند ساله به دلیل انجام فعالیت‌های مادرانه.

- حذف کشیک‌های غیرضروری در ساعات شب برای زنان.

- ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در عرصه‌های متناسب با روحیات بانوان.

- جدی گرفتن بیمه‌ی زنان خانه‌دار برای کاستن از دغدغه‌های معیشتی این قشر مفید و مۆثر.

این‌ها از جمله مواردی است که همت و باور مسئولان و سیاست‌گذاران جامعه را می‌طلبد و اگر جدی گرفته شود، می‌تواند تا حدود زیادی از مشکلات بانوان در زمینه‌های اقتصادی بکاهد.

نتیجه‌گیری

اشتغال بانوان هرچند منعی دینی یا اجتماعی ندارد، اما با آسیب‌هایی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. هرچند کم نداریم بانوانی را که با رعایت بایدها و نبایدهای اشتغال، که مهم‌ترین آن‌ها آسیب ندیدن نقش مادری و همسری و پرهیز از اختلاط با نامحرم است، علاوه بر مشارکت اجتماعی موفق، نقش‌های اساسی خود را نیز به شایستگی انجام می‌دهند. اما نمی‌توان انکار کرد كه این مهم، نیازمند همراهی و همدلی تمامی اعضای خانواده است. در غیر این صورت، فرسودگی و کسالت روح و جسم بانوان شاغل، امری دور از انتظار نخواهد بود.

پایگاه خبری - تحلیلی برهان


باشگاه کاربران تبیان - برگرفته از تبلاگ: وقف تجلی ایثار جاودانه

مطلب مرتبط:

جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی اسلامی (1)