تبیان، دستیار زندگی
« حتی مسئولیت قضیه قضا از همه مسئولیت هایی كه در یك كشور هست بالاتر است برای این كه قاضیان متصدی اموری هستند كه جان مردم ، مال مردم ، نوامیس مردم در گرو كارهای آنها و قضاوت آنهاست ." والقاضی علی شفیر جهنم " باید تو...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هفته قوه قضاییه

« حتی مسئولیت قضیه قضا از همه مسئولیت هایی كه در یك كشور هست بالاتر است برای این كه قاضیان متصدی اموری هستند كه جان مردم ، مال مردم ، نوامیس مردم در گرو كارهای آنها و قضاوت آنهاست ." والقاضی علی شفیر جهنم " باید توجه كنند كه خدای نخواسته جانی به واسطه فتوای آنها و در قضاوت آنها بدون مجوز شرعی از بین نرود ، مالی ، حیثیتی ، آبرویی
از بین نرود كه بسیار اهمیت دارد این مطلب.»(1) امام خمینی (ره)

جهت ارج نهادن به مقام والای قضاء وقضاوت وتكریم ازمقام شامخ شهید مظلوم آیةالله  دكتربهشتی اوّلین مسئول دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران، بنا به پیشنهاد قوه قضائیه ، مبنی بر نامگذاری هفته اوّل تیرماه به عنوان هفته قوه قضائیه ، این پیشنهاد در تاریخ 27/4/1373 در شورای فرهنگی عمومی مطرح شد و به تصویب رسید .

وظایف قوه قضاییه

فصل یازدهم قانون اساسی طی اصول156 تا174 به قوه قضائیه پرداخته و وظایف آن را به شرح زیر مشخص نموده است :

اصل یكصد و پنجاه و شش: قوه قضائیه قوه ای است مستقل كه پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت وعهده دار وظایف زیراست :

1 – رسیدگی و صدورحكم در مورد تظلمات ، تعدیات ، شكایات ، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیّه كه قانون معین می كند .

2 – احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع .

3 – نظارت بر حسن اجرای قوانین .

4 – كشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام .

5 – اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین .

قوه قضائیه با یك نظراساسی ترین قوای سه گانه است كه در مدیریت هر حكومتی نقش دارد و در نظام اسلامی نیز به دلیل خصیصه های خود نقش مؤثری دارد ، چه با وجود حتی عالیترین قانون و مجریان شایسته در صورتی كه نظارتی در كار نباشد و با متخلف برخورد نشود نظام حكومتی موفق نخواهد بود . این وظیفه مهم نظارت و برخورد با متخلف از جمله وظایف قوه قضائیه است . اختلافات حقوقی و مسائل مدنی و یا جرایمی كه كم و بیش در هر جامعه ای وجود دارد و باید به آنها رسیدگی شده و حل و فصل شود و در یك كلام استقرار عدالت و گسترش آن باز به عهده همین قوه است . راز اصلی استقلال این قوه طبیعت نوع وظائفی است كه به عهده دارد كه اگر تحت تأثیر و نفود دیگر قوا به خصوص قوه مجریه و سازمانهای وابسته به آنها قرار گیرد هرگز نمی تواند حق و عدل را رعایت كرده و امنیت و آرامش را برای همه فراهم كند كه در بحثهای مربوط به اصل پنجاه و هفتم توضیح داده شده است .

به همین دلیل یك فصل مستقل برای آن در قانون اساسی باز شده و عمده وظایف آن برای پشتیبانی حقوق فردی و اجتماعی و استقرار عدالت در شش بند مذكور آمده است كه توضیح مختصری در هر یك داده می شود .

1– تظلمات ، مربوط به مواردی است كه اشخاص مراجعه و ادعا می كنند كه فلانی به ما ظلم و ستم كرده ، از ما رفع ظلم كنید .

- تعدّیات ، مواردی است كه افرادی به حقوقشان تجاوز شده گر چه شكایت یا تظلمی در كار نباشد و یا تعدی كننده ، شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد .

- شكایات ، مواردی است كه مراجعه می كنند و از كسی یا كسانی شكایت می كنند كه حق یا مالی را از ما بردند كه گاهی ممكن است طرفین همین ادعا را داشته باشند .

- دعاوی ، مواردی است كه ادعایی نسبت به امری توسط فرد یا افرادی مطرح می شود كه مثلاً این خانه یا اتومبیل از ماست كه در بعضی موارد به تخاصم و دعوی طرفین منتهی می شود كه اصطلاحاً خصم یا تخاصم گفته می شود گر چه هیچ دشمنی در كار نباشد .

- امور حسبیه كارهایی است كه در جامعه باید انجام گیرد ولازم نیست شخص معینی باشد مثل سرپرستی  ایتام ، حفظ اموال و حقوق غٌیَّب و قٌصًّر( یعنی اموال و حقوق از بین رفته و به هدف نرسیده ( بلا تكلیف )  یا اموال وقف شده) .تا اوقاف و ... كه رسیدگی و صدور حكم در این امور پس از مشخص شدن حق ، یكی از وظایف قوه قضائیه است .

2 – زنده كردن حقوق عامه مردم ، مثل برخورد با كسانی كه نسبت به مدارس، مساجد، بیمارستانها، راه ها ، پاركها ، شهرها ، روستاها و ... تصرفات نامشروع و غیر قانونی داشته اند و اجازه دادن به كسانی كه حق بهره برداری دارند، كسانی كه مانع حق تشكیل جلسه، جامعه، انجمن، نشریه، كتاب ، روزنامه، بحث و گفتگو، نوشتن و .... شده اند  گسترش عدل و آزادیهای مشروع ، كه احیاء و مراقبت از آنها باز از وظایف قوه قضائیه است .

3 – نظارت بر حسن اجرای قوانین ، از راههایی كه بعداً در اصول مربوط به بازرسی كل دیوان عالی و دیوان عدالت خواهد آمد .

4 – كشف جرم و تعقیب كردن مجرم تا دستگیری و در اختیار قرار گرفتن وی و مجازات او به تناسب جرم یا تعزیر ، یا مجازاتهایی كه قاضی تصمیم می گیرد و اجرای حدود یعنی مجازاتهای تعیین شده الهی و مقررات كه همه اینها باید توسط مجلس شورای اسلامی تنظیم و تصویب شده باشد تا هركس طبق سلیقه شخصی مجرم را مجازات نكند.

5 – اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم  و اصلاح مجرمین كه با بررسی و دقت در حدود این اقدامات معلوم می شود كه چه مواردی مربوط به قوه قضائیه است و باید عمل شود ، مثلاً ، مبارزه با فقر و جهل كه قطعاً از عوامل جرم زا هستند یا مبارزه با بیسوادی و فرهنگ مبتذل كه عوامل جرم می باشند از وظایف قوه قضائیه نیست ، چنانچه پس از اطلاع از توطئه یا تشكیل مركز فساد ، پیشگیری با ورود به منزل یا محل و دستگیری افراد یا هر اقدام لازم دیگر كه توطئه خنثی شده و مركز فساد متلاشی شود قطعاً از وظایف قوه قضائیه است . موارد مشكوك فراوانی ( در زمینه حیطه وظایف قوه قضائیه ) وجود دارد كه پس از بحثهای مقدماتی و واگذاری این كار به كمیسیونی مستقر در دادستانی كل و تشكیل جلسات مرتب و شركت در مجامع بین المللی مربوط ، تكلیف این موارد روشن خواهد شد .

6 – اصلاح مجرمین كه باز به عهده قوه قضائیه است توسط سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی كه وابسته به قوه قضائیه است و رئیس آن طبق قانون توسط رئیس قوه قضائیه منصوب می شود انجام می گیرد .

مقام معظم رهبری در رابطه وظایف قوره قضائیه می فرماید: " تكلیف اصلی قوه قضائیه ، عبارت از اقامه قسط و عدل است. این در حركت و دعوت انبیاء شاید اصلی ترین امر مربوط به زندگی مردم باشد... درعین حال، در آنچه كه مربوط به اداره زندگی مردم می شود، هیچ چیز به قدر عدل و قسط- نه در قرآن و نه در حدیث- مورد توجه قرار نگرفته است. "(2)

پی نوشتها:

1- صحیفه نور، ج 8، ص 399.

2- حدیث ولایت، ج 2، ص 112.