تبیان، دستیار زندگی
روزىِ اولاد به ‏دست خداست و نیاز به تدبیرى مانند كشتن فرزند ندارد: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاكُم [اسراء / 31]»، (و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مكشید. ماییم كه به آنها و شما روزى مى‏بخشیم).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توصیه اسلام به تولید نسل !


تندبادى سیاه از اعماق سینه‏هاى لبریز از شقاوت، در حال وزیدن است. تندبادى كه بارها راهیان حق را هدف خود گرفته و بر پیكر آنان ضربه هایی سهمگین نواخته است. همان حق پویانی كه گِل وجودشان از بقایاى طینت حق سرشتان است. آنان‏كه دعوت مظاهر حق را لبّیك گفته و تا بذل جان به پیش تاختند. این تندباد در هر برهه ای، با حربه ای بروز کرد. زمانى با قتل و غارت، و گاهی با نیرنگ و سیاست، و برهه ای در قالب: «فرزند كمتر، زندگى بهتر»، و اكنون در قالبهایى بسیار وسیعتر و جذّاب‏تر، افزون بر آنچه كه پیش از این بود. مانند: «خطر انفجار جمعیّت»، «عدم تكافوى اقتصاد نسبت به جمعیّت»، «آلوده شدن محیط زیست»، «بهداشت مادر و كودك»، «دفاع از حقوق كودك»، «دفاع از حقوق زن»، «توسعه اقتصادى»، «بهداشت بلوغ»، «سالم سازى شهرها»، «مصلحت در این است كه...» و... .


رشد جمعیت

غوغاى انفجار جمعیّت

بر اساس روایات معتبر، و در تمام مذاهب اسلامى، رشد جمعیّت و تكاثر اولاد از سوى رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله وسلم و ائمّه اطهار علیهم السلام، مورد تأكید قرار گرفته و در این روایات، با عبارتهاى گوناگون، به رشد جمعیّت، توصیه و سفارش شده است:

1 - ازدواج كنید.

2 - به خاطر ترس از عائله، ازدواج را ترك نكنید.

3 - زاد و ولد كنید.

4 - با زاد و ولد، زمین را به تسبیح و تهلیل، سنگین سازید.

5 - رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به زیادى شما بر دیگر امّتها مباهات مى‏كند. حتّى به جنین سقط شده شما.

6 - روزىِ فرزندان شما را خداوند مى‏دهد.

7 - با زنان زاینده ازدواج كنید.

8 - از ازدواج با زنان عقیم بپرهیزید. و...

این روایات بى‏آنكه قیدى براى زمان و مكان داشته باشند و یا صفت اولاد را بیان كنند، بطور مطلق بر زاد و ولد ترغیب و تأكید كرده‏اند. و بدون شك رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله وسلم كه مهبط وحى است، به آیات الهى توجّه داشته است كه: «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا * أَحْیَاء وَأَمْوَاتًا * وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاكُم مَّاء فُرَاتًا * وَیْلٌ یوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِینَ [مرسلات:25-28]»، (مگر زمین را محلّ اجتماع نگردانیدیم؟ چه براى مردگان چه زندگان. و كوه‏هاى بلند در آن نهادیم و به شما آبى گوارا نوشانیدیم. آن روز واى بر تكذیب‏كنندگان.)

حتماً این نكته را هم از نظر دور نداشته‏اند كه روزىِ اولاد به ‏دست خداست و نیاز به تدبیرى مانند كشتن فرزند ندارد: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاكُم [اسراء / 31]»، (و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مكشید. ماییم كه به آنها و شما روزى مى‏بخشیم).

اكنون مى‏پرسیم:

در كجاى اسلام آمده است كه اگر مشكلِ اقتصاد و مسكن و مدرسه و... داشتید، به جاى اندیشه درست و تدبیر در امور، باید صورت مسأله را خراب كرده و به قلع و قمع جمعیّت بپردازید و جلوى رشد جمعیّت را بگیرید؟

«امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است، فرزند زیاد داشته باشید كه من فردا - ى قیامت - به زیادى شما مباهات مى‏كنم»

اگر اینگونه است، پس روایاتى مانند: «مَنْ تَرَكَ التّزویجَ مَخافَةَ الْعیلةِ فَقَدْ اَساءَ الظّنَّ باللّه[الکافى، ج‏5، ص‏330.]»، و «مَنْ تَرَكَ التّزویجَ مَخافَةَ الْفَقْرِ فقَدْ اَساءَ الظّنَّ باللّهِ، فَاِنَّ اللّهَ یَقُولُ: إِن یَكُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ [نور،32]»، و ده‏ها روایت معتبر و قوى با همین مضامین را توجیه‏گران، چگونه توجیه مى‏كنند؟ و آیا هر نفْسى داراى رزقى مقرّر است یا خیر؟ و آن خدایى كه برایش آن‏همه صفات برمى‏شمردند، كجاست؟! آیا او را ناتوان و دست‏بسته پنداشته‏اند؟! «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ كَیْفَ یَشَاء [مائده،64]»، (و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد. و به [سزاى‏] آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند. بلكه هر دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد مى‏بخشد).

آیا این آیات و ادلّه را هم در راستاى سیاست خود توجیه كنیم؟ یا آنها را سنّتهایی متروک به حساب آوریم؟

نكند دست از دینمان برداشته‏ایم و به‏دین دیگرى در آمده‏ایم و دست خدا را بسته میدانیم و خود خبر نداریم، و به همین جهت، این‏گونه تحلیل‌هاى نابخردانه مى‏كنیم!

راستى اگر مشیّت خداوند این‏گونه باشد كه براى آزمایش، و یا مجازات ما در فاصله گرفتن از خدا و اولیای برحق الهی و عترت پیامبر، مارا به انحاء مشكلات همچون مشكل اقتصادى مبتلا كند، راه حلّ آن چیست؟ آیا باید صورت مسأله را پاك یا خراب كرد، و یا به فكر راه حلّ مسأله بود؟ و اگر كنترل موالید جوابگوى مشكلات نبود و براى رسیدن به توسعة موهوم، كافى نبود و مشكل همچنان باقى ماند، ـ همانگونه كه باقی است بلكه شدیدتر است ـ چه باید كرد؟ آیا مى‏توانیم در این صورت به كشتار جمعیّت بپردازیم؟

آیا پیامبر گرامى اسلام، هنگام محاصره اقتصادى كه در شعب ابى‏طالب در سخت‏ترین شرایط بودند، تدبیرشان این بود كه چون در محاصره اقتصادى هستیم، كسى زاد و ولد نكند؟ البتّه تدبیر اقتصادى را تا آنجایى كه به تصرّف در حكومت و خلقت حضرت حق نیانجامد، آن هم تصرّفى كه شدیداً از آن نهى شده و حتّى به خلافش امر شده است، انكار نمى‏كنیم.

فرزند نه تنها جا را بر كسى تنگ نمى‏كند بلكه به عنوان یك بازو مطرح است. خداوند در قرآن مى‏فرماید:

« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا. وَیُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا »، (و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید كه او همواره آمرزنده است. و شما را به اموال و پسران، یارى كند، و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد )

جریان حضرت یوسف على نبیّنا و آله و علیه السّلام را در قرآن خوانده‏ایم. آنگاه كه خواب پادشاه را تعبیر مى‏كند و مى‏فرماید:

«هفت سال پیاپى زراعت كنید. آنچه را كه درو مى‏كنید، در خوشه‏اش باقى گذارید، مگر اندكى از آن را، كه بخورید. پس از این هفت سال، هفت سال سخت و (قحط) پیش مى‏آید كه باعث مى‏شود مردم هرآنچه گندم را كه ذخیره كرده‏اید، بخورند، مگر اندكى از آن كه نگه مى‏دارید. پس از این هفت سال، سالى خواهد آمد كه به استغاثه مردم جواب داده خواهد شد و از قحطى نجات پیدا خواهند كرد».

تدبیر اقتصادى حضرت یوسف علیه السلام در خشك‏سالى را بنگرید! با آنكه شرایط آن زمان بسیار سخت‏تر بود، امّا او هرگز به خاطر قحطى و كمبود گندم، مردم را به قطع نسل و كنترل آن سفارش نكرد، و با استفاده از نفوذش، تحلیلهاى كذایى را به‏خورد مردم نداد. راه نجات ما در این است که آنچه را خداى متعال و پیامبر گرامیش و ائمّه هدى علیهم السلام به ما امر كرده‏اند، نصب العین قرار داده و به آن عمل كنیم، و جز این، هیچ راه دیگرى نداریم. اگرچه روشنفکر مآبانه، برای سرباززدن از این امر، بهانه بتراشیم! باید پس از قهر با خدا و اولیای خدا، و خود را واجد قدرت دیدن، دوباره با خدا و اولیایش آشتی کنیم. و گریزی از این امر نیست.

فرهنگ قناعت را نیز نادیده نمى‏گیرم و روایات آن‏را بر دیده مى‏نهم و معتقدم كه در فرهنگ ما به علّتهاى مختلف، تضییع مواد غذایى، آب، پوشاك، سوخت، و... بسیار زیاد است. و این حاصلِ همان آموزشهاى رفاه طلبانه‏اى است كه به شیوه غلط از سوى كارشناسان پیشنهاد مى‏شود و در فیلمها و سریالهای صدا و سیما، شاهد تبلیغات عملی پرحجم آن هستیم.

صحیفه سجادیه

فرزند نه تنها جا را بر كسى تنگ نمى‏كند بلكه به عنوان یك بازو مطرح است. خداوند در قرآن مى‏فرماید:

« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا. وَیُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا [نوح،10/12]»، (و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید كه او همواره آمرزنده است. و شما را به اموال و پسران، یارى كند، و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد. )

این سخن، خطاب خداوند به امت اسلام است كه اگر از پروردگارتان طلب آمرزش كنید، بوسیله اموال و فرزندان، شما را یارى مى‏كند. و این حقیقت، كه انكارش تكذیب خدا و قرآن است، با توهّمات مجریان سیاست كنترل موالید كه فرزند زیادى - آنهم از دو یا سه‏تا بیشتر - جا را بر سایرین تنگ مى‏كند، مغایر است. زیرا خداوند در آیه‏اى دیگر فرموده است كه: «ما زمین را براى مرده و زنده، فراگیر آفریدیم».

در صحیفه سجّادیّه دعاى 25 مى‏خوانیم:

«... وَ اَعِنّى عَلى تَربیَتِهِم و تَأْدیبِهِم و بِرِّهِم، و هَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ اَوْلاداً ذُكُوراً، وَاجْعَلْ ذلكَ خَیْراً لى، وَاجْعَلْهُمْ لى عَوناً عَلى ما سَأَلْتُكَ»، (و مرا بر تربیت و تأدیب و نیكى به فرزندانم یارى فرما، و علاوه بر فرزندانى كه دارم از جانب خودت فرزندان پسر به من عطا كن. و این را براى من باعث خیر قرار بده، و فرزندانم را براى آنچه كه از تو درخواست كردم، یار و یاورم گردان...)

این دعا، كلام معصوم مطلق، حضرت سیّدالسّاجدین علیه السلام است، آن بزرگوار، براى تربیت فرزندانش، از خدا كمك مى‏جوید، ولى ما از بیگانه. او از خدا مى‏خواهد كه علاوه بر اولادى‏كه دارد، فرزندان پسر به او عطا كند تا یار و یاورش باشند. ولى ما مى‏گوییم فرزند زیادى جارا بر دیگران تنگ كرده و زندگى‏را غیر قابل تحمّل مى‏كند! تفاوت از کجاست تا به کجا؟! آنچه را فراموش کرده و در پى آن نیستیم، و به آن بهایى نمى‏دهیم، تصحیح اعتقادات خویش است. چرا به سوى كسانى كه خداوند آنان را حلاّل مشكلات و ولىّ نعمت و پناهگاه ما قرار داده است، توجّه نمى‏كنیم؟

روزىِ اولاد به ‏دست خداست و نیاز به تدبیرى مانند كشتن فرزند ندارد: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاكُم »، (و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مكشید. ماییم كه به آنها و شما روزى مى‏بخشیم).

با وجود روایات فراوانى كه از طریق شیعه و غیر شیعه نقل شده و حاكى از رجحان اولادخواهى و كثرت نسل است، چگونه مى‏توان گفت كه «رشد جمعیّت و كمبود جمعیّت، نه اسلامى است و نه غیر اسلامى، و منتسب كردن آن به اسلام، امرى دروغ و كذب است»؟ قطعا این انكار، اگر از روى علم باشد، تكذیب حقایق اسلامى بوده و دروغ و كذب است!

سفارش اسلام به كثرت نسل، زبانزد خاصّ و عام است. این مسأله آنقدر درباره اش روایت رسیده که حتی پیرزنهای کور هم از آن آگاهند.

اكنون جهت یادآورى، به چند روایت در خصوص كثرت نسل مسلمانان، و ازدواج به‏خاطر تناسل اشاره مى‏كنم. روایات به این مضامین بیش از آن است كه در این مختصر بگنجد ولى از باب نمونه تعدادى از آنها را ذكر مى‏كنم:

«امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است، فرزند زیاد داشته باشید كه من فردا - ى قیامت - به زیادى شما مباهات مى‏كنم.»«كافى، ج6، ص2، ح3»

«امیر المۆمنین على علیه السلام فرمودند: ازدواج كنید كه ازدواج، سنّت پیامبر خداست. رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم همواره مى‏فرمودند: هركس دوست دارد از سنّت من پیروى كند، یكى از سنّتهاى من، ازدواج است. و فرزند طلب كنید كه فردا - ى قیامت - من به زیادى شما امّت بر دیگر امّتها مباهات مى‏كنم.»«وسایل الشّیعه، ج20، ص15، ح24903، باب1»

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت شیعه نیوز

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.