تبیان، دستیار زندگی
مهم¬ترین امتیاز انسان اندیشه¬ورزی اوست، تاریخ اندیشه¬ورزی با ظهور خلقت انسان بر روی کرۀ خاکی آغاز گردید. محصول این تفکرِ انسان¬های خلاق، تمدن بشری است. امام علی (علیه السلام) از پرچم¬داران این نوع تفکر در تاریخ بوده¬اند زیرا این نوع تفکر می¬تواند مشکل¬تری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهم‌ترین امتیاز انسان

تفکر


تفکر، عبارت از فعالیت عقلانی است که با ابزارها و سمبل‌ها، مدلول‌های خود را ایفا می‌کند؛ مثلا الفا1 سمبل‌هایی هستند که در عمل اندیشیدن بر واقعیت‌ها دلالت دارند. هر نوع فعالیت عقلانی که مشکلی را حل نماید از دیدگاه روانشناسان، تفکر نامیده می‌شود. اندیشه‌ورزی، انگیزه‌هایی دارد که از میان آن‌ها، می‌توان به کنجکاوی، علاقه حل مسائل و مشکلات و رغبت نمادین اشاره کرد.

برخی از محققان، امام علی (علیه السلام) را نخستین منادی عقلانیت و آزادی اندیشه، در تاریخ اندیشه اسلامی دانسته‌اند و اگر نحله‌هایی مانند معتزله، در این زمینه، فضل و امتیازی دارند، به نحوی آن را از امام علی (علیه السلام) آموخته‌اند.

از امتیازات امام (علیه السلام) این است که دین را قابل تفکر و شایسته تأمل و اندیشه‌ورزی می‌داند و از این جهت، برخی دانشمندان مانند عقاد، به او پدر علم کلام لقب داده‌اند.

انگیزه‌های اندیشیدن

انگیزه‌های اندیشیدن را می‌توان در عوامل زیر خلاصه نمود:

1ـ کنجکاوی

کنجکاوی، پایه اصلی هرگونه علم و معرفت می‌باشد. به سبب همین میل و استعداد است که انسان می‌خواهد دریابد که پدیده‌های جهان چگونه پیدا شده‌اند و ماهیت آن‌ها چیست؟ و میان آن‌ها چه روابطی وجود دارد؟ فهمیدن پاسخ این پرسش‌ها، موجب رضایت خاطر انسان می‌گردد و فلسفه اندیشیدن، امکان آن را برای آدمیان فراهم می‌آورد.

نیازهای ناشی از کنجکاوی را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود:

ـ نیاز به دانستن

ـ نیاز به فهمیدن

ـ نیاز به توجیه و تبیین

ـ نیاز به شرح و توضیح

امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «مبادا هرگز در کاری که وقت آن فرانرسیده است شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده، سستی ورزی، و یا در چیزی که روشن نیست ستیزه‌جویی نمایی و یا در کارهای روشن کوتاهی کنی، تلاش کن تا هر کاری را در جای خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهی»

2ـ علاقه به حل مسائل

آدمی با موقعیت‌های سردرگم و گیج‌کننده‌ای مواجه می‌شود و تلاش می‌کند تا از آن وضع خارج گردد. بعضی از دشواری‌های طبعاً نتیجه افکار و عقاید نادرست است که با تحلیل فرض‌های ضعیف می‌توان آن افکار و عقاید را اصلاح کرد.

3ـ رغبت نمادین

علاقه دیگر انسان به فلسفه و اندیشیدن، علاقه طبیعی او به کاربرد نشانه‌ها یا نمادها است؛ انسان می‌خواهد آن‌ها را به شکل‌ها و قالب‌های گوناگون درآورد تا با انسان‌های دیگر روابط فکری و عاطفی برقرار کند و به توضیح و توجیه پدیده‌های جهان بپردازد.

رابطه علم و تفکر

یکی از مسائل تربیتی، این است که کسب علم مهم‌تر است یا اندیشیدن؟

در پاسخ باید گفت: هدف از تحصیل در هر رشته، این نیست که فرد، سطح اطلاعات خود را در زمینه‌های معارف انسانی بالا برد. آنچه اهمیت دارد نحوه تفکر یا چگونگی بررسی عقاید می‌باشد. ارزش یک فرد تحصیل‌کرده در این نیست که چه مقدار اطلاعات ضبط شده در کتاب‌ها را به خاطر داشته باشد یا تا چه حد به مکتب‌های فکری در زمینه‌های مخالف آشنایی دارد، بلکه قدر و اهمیت افراد وابسته به این است که تا چه حد، عقاید را مورد بررسی قرار داده و در رد و پذیرش آن‌ها منطقی عمل نموده است. گرچه امروز دانشمندان به این نکته ظریف دست یافته‌اند اما امام علی (علیه السلام) چهارده قرن قبل، بر این جوهر تابناک انسان تأکید کرده است که «هیچ علمی مانند اندیشیدن نیست».

چه زیباست سخن امام علی (علیه السلام) که رمز زندگی و سعادت را تفکر و اندیشه می‌داند و می‌فرماید:

«و اگر مردم در عظمت توانایی خداوند و نعمت انبوه او بیندیشند به راه سعادت بازخواهند گشت و از عذاب سوزان بیم خواهند داشت. چرا مردم نمی‌اندیشند و مخلوقات کوچک و ظریف آفرینش را نمی‌بینند و در ترازوی اندیشه، سبک و سنگین نمی‌کنند؟! که چگونه دست قدرت خدا، خلقت آن را محکم و متین قرار داده و ترکیب و جنبش آن را حساب‌شده و دقیق ساخته و برای آن، گوش و چشم گشوده و پوست و استخوان ترتیب داده است؟» (نهج البلاغة، ص 270)

انواع تفکر

ممکن است تفکر و اندیشیدن در زندگی آدمی به چند صورت تحقق پذیرد:

1ـ تفکر ساده‌انگارانه که صاحب اندیشه خود را دور از واقع نگهدارد و از کاهی کوهی بسازد.

2ـ تفکر کاربردی که صاحب اندیشه را تنها در حل مسائل و مشکلات روزمره و زودگذر کمک نماید.

3ـ تفکر توجیه‌گرانه که آدمی خود را در برابر کارهای انفعالی و احیاناً تجاوزکارانه خود، توجیه نماید.

4ـ تفکر خلاق و تولیدکننده که هدفش حل مشکلات بزرگ و پیچیده می‌باشد و چنین اندیشه‌هایی است که به ابتکار، ابداع و تحول می‌انجامد. طبیعی است که تحول ملت‌ها و تکامل جوامع، تنها در پرتو چنین اندیشه‌های خلاق و آفریننده‌ای بوده است.

علم

راه رسیدن به تفکر خلاق

برای سازندگی افراد، و ایجاد تحول رفتاری در آنان، باید از فکر آنان شروع کرد، چه رفتار آدمیان برخاسته از اندیشه آنان است. برای رسیدن به چنین هدفی چند نکته، مدنظر قرار می‌گیرد:

1ـ ایجاد فضای مناسب و مۆثر برای اندیشه خلاق

ما پیروان امام علی (علیه السلام) لازم است در عمل، راه تربیتی و سیاسی او را در پیش گیریم و فضای اجتماعی، تربیتی و فرهنگی را برای پرورش اندیشه خلاق در نسل نوخاسته، فراهم نماییم و بر این نکته تأکید کنیم که اگر ملتی بخواهد متکی بر خود و مستقل و ماندگار باشد، باید در آن جامعه، اندیشه خلاق و تولیدگر، به وجود آید و آحاد مردم نسبت به موضوعات اجتماعی، نظری آگاهانه داشته باشند. امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر چنین فرمان می‌دهد: «با دانشمندان و فرزانگان، فراوان به گفتگو نشین. به کارگیری نتیجه این مذاکرات، کار شهرها را سامان خواهد داد و نظمی که مردم پیش از تو بر آن بوده‌اند برقرار می‌گردد». (نهج البلاغة، ص 426)

مجالست با دانشمندان و برپایی همایش‌های علمی و طرح مسائل مهم و دقیق اجتماعی و فرهنگی، انگیزه مهمی برای تحریک اندیشه‌ها و تولید تفکر خلاق است.

2ـ استفاده از تجربه شخصیت‌ها و تجارت اجتماعی ملل دیگر

امام (علیه السلام) به مالک اشتر چنین می‌فرماید: «بر تو واجب است که همواره به یادآوری، حکومت عادلانه‌ای که گذشتگان داشتند و سنت‌های باارزش آنان را، و نیز آثار پیامبر (صلی الله علیه و آله) و واجباتی که در کتاب خدا است، پس اقتدا کن به آنچه ما عمل کردیم و در پیروی آنچه در این عهدنامه به عهده تو نهادم کوشش کن». (نهج البلاغة، ص 426)

3ـ تأمل و تعمق در امور

امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «مبادا هرگز در کاری که وقت آن فرانرسیده است شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده، سستی ورزی، و یا در چیزی که روشن نیست ستیزه‌جویی نمایی و یا در کارهای روشن کوتاهی کنی، تلاش کن تا هر کاری را در جای خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهی».

این امور نیز جز با تأمل و اندیشیدن ممکن نخواهد بود.

4ـ آزادی عقل و تفکر

آزادی عقل زمانی تحقق می‌یابد که فرد بتواند قضایای مختلف را مورد بررسی دقیق قرار دهد. هدف‌های اساسی و باارزش برای خود انتخاب کند و با استفاده از وسایل مقتضی برای نیل به هدف‌های خود اقدام نماید. امام علی (علیه السلام) در نامه 31 خطاب به فرزندش او را به حرمت و آزادگی عقلانی و انسانی فرامی‌خواند: «فرزندم نفس خود را از هرگونه پستی بازدار، هر چند تو را به هدف رساند زیرا نمی‌توانی به اندازه آبرویی که از دست می‌دهی، بهایی به دست آوری؛ برده دیگری مباش! که خداوند تو را آزاد آفریده است، و آن نیک، که جز با شر به دست نیاید نیکی نیست و آن راحتی که جز با سختی‌های فراوان به دست آید، آسایش نخواهد بود».

ما پیروان امام علی (علیه السلام) لازم است در عمل، راه تربیتی و سیاسی او را در پیش گیریم و فضای اجتماعی، تربیتی و فرهنگی را برای پرورش اندیشه خلاق در نسل نوخاسته، فراهم نماییم و بر این نکته تأکید کنیم که اگر ملتی بخواهد متکی بر خود و مستقل و ماندگار باشد، باید در آن جامعه، اندیشه خلاق و تولیدگر، به وجود آید و آحاد مردم نسبت به موضوعات اجتماعی، نظری آگاهانه داشته باشند

5ـ تاریخ و اندیشه‌ورزی

امام (علیه السلام) چون معلمی فکور و مسلح به دید تاریخی فرزندش را برای اندیشه در تاریخ فرامی‌خواند. این تربیت و توصیه هنگامی صورت گرفت که فرزندش امام حسن (علیه السلام) سی ساله بود: «ای فرزند عزیزم! هر چند که من به اندازه تمامی نسل‌های گذشته عمر نکرده‌ام اما در کار و کردارشان نیک نگریسته‌ام؛ در اخبارشان اندیشیده‌ام و در میان آثار به جای مانده‌شان گردیده‌ام. آنچنانکه خود یکی از آنان شده‌ام. حتی می‌توانم ادعا کنم که چون جریان گذشتگان به من انجامیده است، گویی با اولین و آخرینشان زیسته‌ام؛ بخش‌های زلال و سودمند تاریخ را از بخش‌های تیره و زیانبخش بازشناخته‌ام، و از هر جریان، گزیده و زیبایش را برای تو گلچین و جدا کرده‌ام و بخش‌های ناشناختنی‌اش را به کناری زده‌ام».

نتیجه

مهم‌ترین امتیاز انسان اندیشه‌ورزی اوست، تاریخ اندیشه‌ورزی با ظهور خلقت انسان بر روی کره خاکی آغاز گردید. محصول این تفکرِ انسان‌های خلاق، تمدن بشری است. امام علی (علیه السلام) از پرچم‌داران این نوع تفکر در تاریخ بوده‌اند زیرا این نوع تفکر می‌تواند مشکل‌ترین مسئله انسان را حل نماید.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع: اندیشه‌ورزی و تفکر خلاق از منظر نهج البلاغه، ابراهیم نزهت.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.