تبیان، دستیار زندگی
ارتباط هنر و آموزه های دینی ارتباطی عمیق و بسیار قدیمی است . در این نوشتار نویسنده سعی در پیگیری جایگاه هنرهای تجسمی در مسائل دینی از ابتدای بدو تاریخ تا دوران مسیحی را دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیشینه هنرهای تجسمی در عرصه دین(1)


ارتباط هنر و آموزه های دینی ارتباطی عمیق و بسیار قدیمی است . در این نوشتار نویسنده سعی در پیگیری جایگاه هنرهای تجسمی در مسائل دینی از ابتدای بدو تاریخ تا دوران مسیحی را دارد.

پیشینه هنرهای تجسمی در عرصه دین(1)

در حقیقت با آغاز ولادت بشر جستجو و سوال او درباره چرائی هر چیزی که مجهول و مبهم بود و او در حقیقت سعی می کرد به نحوی خودش را در این ظلمات بی حد و حصر راه ببرد و مشعلی پیش روی خود قرار دهد شروع شد و همه ی این سوالها آرام آرام به وسیله جستجویی که آغاز گر معنای بشر بود مطرح شد .

آئین های اولیه ، مذاهب یا ادیان اولیه فراخور سعی انسانی که راه به جایی نمی برد به نحوی سعی کردند پاسخ هایی برای سوالات پیاپی و طولانی و دائما در حال تغییر و تحول او بیابند . این سعی در تمدن هایی مانند مصر باستان و تمدن بین النهرین و جاهای دیگر ، شکل هایی نسبتا معنا شده و سامان یافته پیدا کرد . تصور مبهم ، مجهول و جعلی نیروهایی را در قامت بت ها و خدایان و موجودات فرا بشری ظاهر و خلاصه می شدند، پاسخی بود در جا، اما بسیار ناپایدار . تمامی این پاسخ های نادرست به وسیله هنر و هنرمندان که یکی از ارکان آن بودند – و ادبیات رکن دیگرش بود – شروع کرد  به ظاهر شدن .

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که هنر چگونه معنا می شود و آموزه های دینی را به نمایش می گذارد ؟ این نمایش دادن ، بخشی از توظفی. است که از دیر باز به عهده هنر و هنرمند بوده . برابر اعتقاد مصریان قدیم، انسان فانی است و به محض اینکه در می گذرد آن همزاد ، بی جا و بی صاحب می ماند تا زمان  مراسم و مناسکی که در روز رستاخیز به اعتقاد مصریان باستان باید انجام می شد . هنرمندان مصری مجموعه این مراسم و مناسک را برروی طومارهایی نقاشی می کردند و همراه متوفی در تابوت او قرار می دادند .

اما نوشته به تنهایی قادر نبوده که ظاهر این معنا را منتشر کند . نوشته را کسانی می توانستند بخوانند که باسواد بودند و تعداد باسوادها در جهان قدیم بسیار اندک بود . اینجاست که تصویر و تصویرگری به کمک روشن تر کردن و تثبیت و تبیین یک معنا بر می آید. این را فقط ما در بین النهرین باستان یا در مصر یا در یونان نمی بینیم ، بعد ها با آغاز مسیحیت این را در آئین مسیحیت می بینیم که چگونه در نقش برجسته های سردر کاتدرال ها و کلیساها یا در جاهای دیگر هنرمندان شرح زندگانی و مصائب و حوادث و وقایع زندگی حضرت مسیح و حواریون ، قدسیان و دیگران را تصویر می کنند.

در جهان رومی، در جهان یونانی و بعدا در جهان مسیحی این کار به صورتی بسیار رایج در می آید . شاید اگر استثنایی در این میان باید قایل شد ، در امر ارتباط هنرهای تجسمی و تصویری با دین یهود است . این ارتباط از آغاز چندان ارتباط عمیق و همراهی نبوده ، بعدها هم به همین شکل ادامه پیدا می کند و مخصوصا بعد از پراکندگی یهودیان و با اینکه از هنر و فرهنگ جاهایی که در آن جا زندگی می کردند بهره مند می شوند ، اما همچنان این فاصله حداقل تا قرن نوزدهم باقی می ماند . اما در مسیحیت این چنین نبوده است

اگر عنوان این بحث آموزه های دینی است، این واضح ترین و روشن ترین نحوه آموختن است طوری که حتی بدون هیچ شرح و تفسیری قادر است همه آن روایت های مکتوب را بطور بصری بازگو نماید.

در جهان رومی، در جهان یونانی و بعدا در جهان مسیحی این کار به صورتی بسیار رایج در می آید . شاید اگر استثنایی در این میان باید قایل شد ، در امر ارتباط هنرهای تجسمی و تصویری با دین یهود است . این ارتباط از آغاز چندان ارتباط عمیق و همراهی نبوده ، بعدها هم به همین شکل ادامه پیدا می کند و مخصوصا بعد از پراکندگی یهودیان و با اینکه از هنر و فرهنگ جاهایی که در آن جا زندگی می کردند بهره مند می شوند ، اما همچنان این فاصله حداقل تا قرن نوزدهم باقی می ماند . اما در مسیحیت این چنین نبوده است . مسیحیت با شدت و با وسعت بسیار به هنرهای تجسمی و تصویری به عنوان ابزار آموزشی خود روی می آورد و اغلب هنرمندان بزرگ که از قرن پنجم میلادی شروع می کنند  به تصویرگری برای کتاب مقدس و بعد از آن هم در تابلوهای مختلف ، ارادت و ایمان قلبی خودشان را از راه بازگویی قصه های مسیحیت می آورند . ما با خیل عظیمی از آثار هنری روبرو هستیم که بدون نیاز به کتابت یا مکتوب شدن قادر هستند که بسیاری از قصه های دینی را باز گو کنند.

 ادامه دارد...

بخش هنری تبیان


منبع:

سایت موزه امام علی/ آیدین آغداشلو