تبیان، دستیار زندگی
بشر وقتی فساد و کفران نعمت کرد، به اسراف می¬افتد و وقتی در اسراف افتاد، در قتل می¬افتد و بعد مع¬الأسف دیوانه می¬شود. خیلی از جنگ¬های عالم بر اثر دیوانگی بشر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کنیم دچار کفر نشویم؟


یکی از راه هایی که پروردگار از آن طریق به انذار بشر می پردازد این است که به او متذکر می شود که به اطراف زندگی و خودش توجه و تأملی داشته باشد. لذا یک قضیه برای انذار و رسیدن به پروردگار عالم، تأمل بشر در وجود خودش است، همان‌گونه که در آیه 28 سوره بقره که مطالب آن بیان شد، می‌فرماید: «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » شما هیچ بودید و خدا شما را حی و زنده قرار داد.


خداشناسی

از اول همین طوری نبودی

گاهی در رفتار بعضی ها دیده می شود که عده ای خیال می کنند در همان ابتدا به همین شکل و شرایط بوده اند و به سمت کفر روانه می شوند.

لذا پروردگار عالم برای این که انسان یک موقعی به سمت کفر نرود، گذشته او را به او یادآوری می‌کند.

منظور از کفر در این بیان هم کفران نعمت است و هم کفر در مقابل پروردگار عالم.

کفر نعمت، کفر در مقابل خدا را می‌آورد. یعنی اگر کفران نعمت کردیم، طبعاً به پروردگار عالم هم کافر می‌شویم. لذا برای آن که کفران نعمت نکنیم، یکی از راه هایش این است که دائم یادآور شویم که چه کسی هستیم.

چگونه می‌توان دائماً خداشناس بود؟

یک معنای «مَنْ‏ عَرَفَ ‏نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَه‏» همین است که وقتی کسی بفهمد کیست و از کجا بوده و چه بوده است، دیگر دائم در مقابل پروردگار عالم، خاشع و خاضع است و طغیان نمی‌کند و طاغی نمی‌شود،چون همیشه می‌فهمد فقیر است.

انسان زمانی طاغی می‌شود که «کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى » که فکر می‌کند مستغنی است «أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى»، اما وقتی که فهمید که واقعاً هیچ است «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ »، دیگر طبیعی است طغیان نمی‌کند و دائم خداشناس می‌شود. پس یک معنای «مَنْ‏ عَرَفَ‏نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَه‏» همین است.

به همین دلیل است که پروردگار عالم، انسان را به خودش رجوع می‌دهد و می‌فرماید: «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَهِ» شما چون کفران نعمت کردید، کافر به خدا هم شدید.

یک نگاه به خودتان کنید «وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَ یُمیتُکُمْ ثُمَ یُحْییکُمْ ثُمَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون‏» تو که هیچ اختیاری از خودت نداری، چرا کفر می‌ورزی؟!

کمی فکر کنیم !آیا به واقع ما اختیار داریم؟! چه اختیاری داریم؟! در قد و قواره و شکل خودمان، چه اختیاری داریم؟! موی یکی زرد است، یکی قرمز است و ... . چشم یکی درشت است، یکی کوچک است. چه اختیاری داریم؟! در این موارد یک مقدار تأمل کنیم.

یک نکته‌ای که در حاشیه باید بیان کنم، این است که بشر وقتی فساد و کفران نعمت کرد، به اسراف می‌افتد و وقتی در اسراف افتاد، در قتل می‌افتد و بعد مع‌الأسف دیوانه می‌شود. خیلی از جنگ‌های عالم بر اثر دیوانگی بشر است

نگرش توحیدی

پروردگار عالم انسان را هم به خود انسان و هم به اطرافش انذار می‌دهد تا کافر به نعمت و خدا نشود. خداوند بعد از این که می‌گوید: تو خودت را ببین، یک مطلب دیگر هم می‌گوید، می‌فرماید: «هُوَ الَذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً‏» همه موجودات را هم خود خدا خلق کرده است، از بشر طاغی گرفته تا دیگر موجودات.

ما گاهی بزرگ هستیم اما در واقع بچه‌ایم و متوجه و هوشیار نیستیم. اولین انذار برای این که انسان هشیار شود و دچار کفران نعمت و کفر به خدا نشود .

خودمان را ببینیم. ما اموات بودیم، هیچ بودیم، احیا شدیم و خدا زنده‌مان کرد و سپس دوباره می‌میریم.

اگر این مرگ نبود، به استناد خود روایات حسب انسان ادعای خدایی هم می‌کرد. نکته جالب اینجا است که  مرگ بود و فرعون ادعای خدایی هم کرد و گفت: «أَنَا رَبُکُمُ الْأَعْلى‏»

ویژه نامه مرگ بی خبر می‌آید

بعد از این مطلب، می‌فرماید: «هُوَ الَذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً‏»؛ یعنی بدانید همین خدایی که شما را که مرده بودید، احیا کرد و دو مرتبه به ظاهر شما را از بین برد و سپس باز هم زنده کرد «وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَ یُمیتُکُمْ ثُمَ یُحْییکُمْ ثُمَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون‏»؛ همان کسی است که هر آنچه را در زمین است، خلق کرده است، «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً‏»

بنابراین ما باید یک نگرش توحیدی داشته باشید و شرط اولیه‌اش هم این است که خودمان را نگاه کنیم.

وقتی فهمیدیم خودمان هیچ هستیم، دیگر نگرشمان توحیدی می‌شود.

در نگرش توحیدی می‌فهمیم که هر چه موجود در عالم هست را خداوند خلق کرده و آن‌وقت است که وقتی کوه، دشت، دریا، مورچه، پشه و ... را می‌بینیم، می‌گوییم: «خَلَقَ‏الْخَلَائِقَ‏ بِقُدْرَتِه‏»

رابطه کفر و تأمل نکردن در خلقت

نکته ای دیگر در سوره مائده آیه 36  آمده است. جالب است که هر موقع بحث «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» آمده، بحث کفران نعمت و کافران هم بیان می‌شود و این هم یکی از آن نکاتی است که باید در آن تأمل شود که چه حکمتی دارد که آن‌جایی که «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» را بیان می‌فرماید، قبلش عنوان «کَفَرُوا» را می‌آورد!

پرودگار عالم وقتی در سوره مائده عنوان فساد بشر به خصوص در مورد بنی‌اسرائیل را بیان می‌کند، می‌فرماید: «مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ  : و بدین سبب (به سبب وقوع چنین فاجعه‏اى) بر بنى اسرائیل (و همه ملت‏ها در طول تاریخ) نوشته و مقرّر داشتیم كه هر كس انسانى را جز براى قصاص نفس یا فسادى كه در روى زمین كرده بكشد (یا از اسلام به كفر درآورد) چنان است كه گویى همه مردم را كشته (و گمراه ساخته و در جهنمى مخصوص قاتلان بى‏گناهان خواهد بود)، و هر كس انسانى را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد یا از كفر به اسلام آورد) گویى همه مردم را زنده كرده (و هدایت نموده) است. و به یقین فرستادگان ما براى آنها (بنى اسرائیل) دلایل روشنى آوردند، سپس بسیارى از آنان پس از آن در روى زمین بیش از حد به فساد و خونریزى پرداختند.»(32 ، مائده)

کفر نعمت، کفر در مقابل خدا را می‌آورد. یعنی اگر کفران نعمت کردیم، طبعاً به پروردگار عالم هم کافر می‌شویم. لذا برای آن که کفران نعمت نکنیم، یکی از راه‌هایش این است که دائم یادآور شویم که چه کسی هستیم

این است که بشر وقتی فساد و کفران نعمت کرد، به اسراف می‌افتد و وقتی در اسراف افتاد، در قتل می‌افتد و بعد مع‌الأسف دیوانه می‌شود. خیلی از جنگ‌های عالم بر اثر دیوانگی بشر است.

لذا قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ

:جز این نیست كه كیفر كسانى كه با خدا و رسول او مى‏جنگند و در زمین به فساد و تبهكارى مى‏پویند (با اسلحه سرد یا گرم به منظور ترساندن و سلب امنیت و تجاوز به حقوق مردم ظاهر مى‏شوند) این است كه كشته شوند، یا بر دار آویخته گردند، یا دست‏ها و پاهایشان (چهار انگشت یك دست با چهار انگشت یك پا) بر خلاف جهت یكدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید گردند. این براى آنها خفّت و خواریى در دنیاست و آنان را در آخرت عذابى بزرگ است.»(33 ، مائده)

کافران اینگونه اند

اما آن‌ها که کافرند، چگونه هستند؟

«إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ :مسلّما كسانى كه كفر ورزیده‏اند اگر تمام آنچه در زمین است و همانند آن نیز همراه آن از آن آنها باشد تا آن را (براى نجات خود) از عذاب روز قیامت فدا دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد، و براى آنان عذابى دردناك است .» (36 ، مائده)

در این‌جا پروردگار عالم هم عنوان کفر آن‌ها را می‌گوید و هم در مقابل می‌فرماید: دیگر برای شما بس است، اگر بخواهید این‌قدر هم گردن‌کشی کنید، بدانید شما را به هلاکت در می‌آوریم!

می‌فرماید: آن‌ها که کافر شدند، اگر دو برابر آنچه در زمین است، فدیه بیاورند تا با آن، خودشان را از عذاب قیامت رهایی ببخشند، خدا دیگر از این‌ها نمی‌پذیرد و عذاب دردناک شامل حالشان می‌شود.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع:

بیانات آیت‌الله قرهی در سایت فارس

بیانات آیت الله ضیاءابادی در سایت فارس