تبیان، دستیار زندگی
اقرار به وحدانیّت خدا و عبادت او وقتی مایه سعادت و نجات ما در عالم آخرت خواهد بود كه مبتنی بر اقرار به امامت و ولایت ائمّه دین (علیهم السلام) باشد؛ وگرنه، فقط تحقیقات عمیق توحیدی داشتن و عالی ‌ترین مطالب عرفانی گفتن و عملاً هم ریاضت‌های عبادی متحمّل شدن،
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جستاری در زیارتی اسرارآمیز

جامعه کبیره

«زیـارت» حضـوری سـرشـار از معـرفـت و لبـریز از ارادت در پیشگاه پاکیزگانی اسـت که دعوتگران به حق اند و پناه راستین آدم و عالم . و زیارت «جامعه کبیره» صحیفه ای درخشان از همان پـاکـان و هـادیـان، یـادگـاری جاودان از مولایمان امام هادی (علیه السلام) .

افتخار شیعه

زیارت جامعه کبیره، از افتخارهای شیعه و از معجزات علمی بزرگ امام هادی (علیه السلام)‌ است. تمام اسرار، از نظر فلسفه و عرفان و قرآن و روایات، در این زیارت نهفته است. افتخار شیعه به اسرار اوست و همه این اسرار، در زیارت جامعه کبیره وجود دارد.

اهمیّت این زیارت به قدری است که مرحوم علامه مجلسی اوّل (ره) می‌فرماید: در «سر من رای» (سامرا) وقتی خدمت امام زمان ارواحنافداه مشرّف شدم، در مضجع شریف امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) مدّاح وار در حال خواندن زیارت جامعه بودم و ایشان گوش می‌کردند و توجّه داشتند، سپس فرمودند: «نعم الزیارة؛ این زیارت، خوب زیارتی است». گفتم: آقا! از جدّتان امام هادی (علیه السلام) است؟ ایشان به قبر منوّر امام هادی (علیه السلام) اشاره کردند و فرمودند: آری.

آن عالم بزرگوار - كه این زیارت را شرح داده – مى ‏گوید: چند سالى كه در عتبات عراق مشرف بودم، ائمه معصومین علیهم ‏السلام را جز با «جامعه كبیره» زیارت نكردم.( بحار الانوار، ج53 ،ص 181)

لذا علامه مجلسی دوّم (ره) می‌فرماید: این زیارت جامعه، از نظر سند و دلالت، صحیح‌ترین روایات است. دلالت مثل این زیارت نداریم و سندش هم صحیح است، زیرا مولا امام زمان ارواحنافداه این زیارت را امضاء کرده‌اند و آن را دوست دارند. اگر کسی بتواند در صبح‌گاه، زیارت جامعه را بخواند، خیلی عالی است و در برکت آن روز، فوق‌العاده اثر دارد. مداومت بر این زیارت، هم برای دنیا و هم برای آخرت و هم برای رابطه با امام زمان ارواحنافداه مفید و مۆثّر است که به تعبیر آن حضرت، خوب زیارتی است.

در این نوشتار به شرح مختصری از یک فراز نورانی از این زیارت گرانسنگ می پردازیم.

توحید خدا همچون بنا و ساختمانی است كه اركان و پایه‌های آن امامان معصوم (علیهم السلام) هستند و بدیهی است كه با فروریختن پایه و ستون، ساختمان نیز فرو می ‌ریزد؛ یعنی با كنار رفتن امامت علی و آل علی (علیهم السلام) توحیدی باقی نمی ‌ماند

ركن مهم توحید

در فرازی نورانی از زیارت شریف جامعه کبیره می خوانیم: « وَ اَرْكاناً لِتَوْحیِدِهِ» ؛ (ما معترفیم كه خداوند شما اهل بیت نبوّت را پسندیده كه) اركان توحیدش باشید .

ما وظیفه داریم كه خدا را به یگانگی بشناسیم و تنها او را بپرستیم و معتقد به این باشیم كه ركن شناختن او به وحدانیّت و عبادت او، اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت رسالت (علیهم السلام) است. این جمله‌ «ركن توحید» بودن امامان (علیهم السلام) معانی لطیف و عمیقی دارد كه شاید طرح آن معانی در محافل عمومی چندان به صلاح نباشد، همین قدر كافی است كه بفهمیم اقرار به وحدانیّت خدا و عبادت او وقتی مایه سعادت و نجات ما در عالم آخرت خواهد بود كه مبتنی بر اقرار به امامت و ولایت ائمّه دین (علیهم السلام) باشد؛ وگرنه، فقط تحقیقات عمیق توحیدی داشتن و عالی ‌ترین مطالب عرفانی گفتن و عملاً هم ریاضت‌های عبادی متحمّل شدن، در سعادت آدمی تأثیری نخواهد داشت.

منكران نعمت و محرومان رحمت

به یك حدیث قُدسی از حضرت امام صادق(علیه السلام) توجّه فرمایید. آن‌ حضرت از آباء كرامش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از جبرئیل امین نقل كرده است كه خدای متعال فرمود:

(مَنْ لَمْ یَشْهَدْ اَن لا اِله‌َ اِلاّ اَنَا وَحْدی)؛

«كسی كه شهادت به این ندهد كه جز من معبودی نیست»،

(اَوْ شَهِدَ بِذلِكَ)؛

«یا شهادت به این مطلب بدهد»،

(وَ لَمْ یَشْهَدْ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدی وَ رَسوُلی)؛

«لیكن شهادت ندهد كه محمد بنده و رسول من است»،

(اَوْ شَهِدَ بِذلِكَ)؛

«یا به این هم شهادت بدهد»،

توحید

(وَ لَمْ یَشْهَدْ اَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالب خَلیفَتی)؛

«ولی شهادت ندهد كه علیّ‌ بن‌ ابیطالب خلیفه‌ من بر بندگان من است»،

(اَوْ شَهِدَ بِذلِكَ)؛

«یا به این هم شهادت بدهد»،

(وَ لَمْ یَشْهَدْ اَنَّ الْاَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجی)؛

«امّا شهادت ندهد كه امامان از فرزندان علی حجّت‌های من هستند».

(فَقَد جَحَدَ نِعْمَتی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ كَفَرَ بِآیاتِی وَ كُتُبِی وَ رُسُلِی)؛

«[چنین كسی] منكر نعمت من شده و عظمت مرا كوچك شمرده و به آیات و كتب و رسل من كافر شده است».

(اِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ اِنْ سَأَلَتی حَرَمْتُهُ وَ اِنْ دَعانی لَمْ اَسْتَجِبْ دُعاءُ‌هُ وَ اِنْ رَجانی خَیَّبْتُهُ وَ ذلِكَ جَزاءُ‌هُ مِنّی‌]و ما اَنَا بِظَلاّمٍ لِلْعَبِید‌[)؛(بحارالانوار، جلد36، صفحه‌ی252)

«[چنین شخصی] اگر رو به من بیاورد، من [در به روی او می ‌بندم و] ممنوعش می ‌كنم. اگر از من چیزی بخواهد، محرومش می ‌سازم و اگر مرا بخواند، جوابش نمی‌دهم و اگر امید به من داشته باشد، ناامیدش می‌‌كنم و این كیفری است كه من به او می‌ دهم و من هرگز به بندگان ظلم نمی ‌كنم».

این است یكی از معانی (وَ اَرْكاناً لِتَوْحیده)؛ كه توحید خدا همچون بنا و ساختمانی است كه اركان و پایه‌های آن امامان معصوم (علیهم السلام) هستند و بدیهی است كه با فروریختن پایه و ستون، ساختمان نیز فرو می ‌ریزد؛ یعنی با كنار رفتن امامت علی و آل علی (علیهم السلام) توحیدی باقی نمی ‌ماند.

توحید پایدار فقط با یک شرط مهم

خداوند در قرآن می فرماید : «...وَ ما أنَا بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ»؛(سوره‌ ق، آیه 29) ... من هرگز به بندگان ستم نمی‌ كنم؛ ولی دستگاه تكوین و تشریع من نظامی دارد و باید مورد تصدیق بندگان من قرار گیرد. در نظام تشریع، اعتقاد به وحدانیّت من در اُلوهیّت و اعتقاد به رسالت رسولان من از آدم تا خاتم باید توأم با اعتقاد به ولایت و امامت علی و یازده فرزند معصومش (علیهم السلام) باشد. تمام این اعتقادات باید همانند حلقه‌ های زنجیر به هم متّصل باشند. یكی از اینها كه از قلم بیفتد، تمام آنها از قلم افتاده است.

اقرار به وحدانیّت خدا و عبادت او وقتی مایه سعادت و نجات ما در عالم آخرت خواهد بود كه مبتنی بر اقرار به امامت و ولایت ائمّه دین (علیهم السلام) باشد؛ وگرنه، فقط تحقیقات عمیق توحیدی داشتن و عالی ‌ترین مطالب عرفانی گفتن و عملاً هم ریاضت‌های عبادی متحمّل شدن، در سعادت آدمی تأثیری نخواهد داشت

حدیث معروف منقول از وجود اقدس امام ابوالحسن ‌الرضا (علیه السلام)، كه در نیشابور بیان فرموده است، درباره همین حقیقت است كه خدا فرموده است:

(كَلِمَة لااله الاّالله حِصْنِی فَمَن قالَها دَخَلَ حِصْنی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی)؛

«كلمه‌ی لااله الاّ الله [كلمه‌ی توحید] قلعه محكم من است؛ هر كه آن را بگوید[ معتقد به آن باشد]، داخل قلعه‌ من شده است و هر كه داخل قلعه‌ من بشود، از عذاب من ایمن شده است».

آنگاه امام فرمود:

(بِشُرُوطِها وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِها)؛

«كلمه‌ی توحید شروطی دارد و من [از آن نظر كه امام معصوم منصوب از جانب خدا هستم] از جمله‌ شروط آن هستم».

یعنی، اعتقاد به ولایت و امامت شرط لازم و ركن تحقّق حقیقت توحید است.

حدیثی نیز از امام امیرالمۆمنین(علیه السلام) منقول است كه فرمود:

(اِنَّ لِلااِلَه الاّالله شُرُوطاً وَ اِنّی وَ ذُرِّیَّتِی مِنْ شُروطِها)؛

«لااله الاالله شرط‌ هایی دارد؛ من و ذرّیّه‌ام از شرط ‌های آن هستیم».

یعنی اعتقاد به «ولایت من»و «ولایت امامان معصوم از فرزندان من» شرط تحقّق توحید است. احتمالاً شرط اوّل، اعتقاد به وحدانیّت خدا، شرط دوّم، اعتقاد به نبوّت ختمیّه‌ حضرت محمّد مصطفی (صلی الله علیه وآله)…و شرط سوّم، اعتقاد به ولایت و امامت دوازده امام معصومِ منصوب از جانب خداست.

بنابراین اهل بیت اطهار (علیهم السلام) اركان توحید خدا هستند و انكار ولایت آن بزرگواران در واقع انكار توحید خداست.

ابوالفضل صالح صدر           

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

شرح زیارت جامعه كبیره، آیت الله حسینی میلانی.

شرح زیارت جامعه کبیره، آیت الله ضیآء آبادی.

شرح زیارت جامعه کبیره، آیت الله مظاهری.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.