طرز برخورد افکار عمومی با شایعات
شایعه از موضوعات پربحث پیرامون افکار عمومی است در این مطلب با موضوعاتی چون طرز برخورد افکار عمومی با شایعات و تاثیر شایعه بر آن آشنا می شویم.
طرز برخورد افکار عمومی با شایعات:
بطور کلی در هر جامعهای مردم با شایعات برخوردهای متفاوتی دارند و بر اساس همین برخورد و تفاوتهای آن میتوان مردم را به 4 دسته تقسیم کرد: 1
الف)افرادی که شایعه را باور نمیکنند و در پخش کردن آن بی اعتنا، بلکه در عدم پخش آن مصِر هستند.
ب) افردی که شایعه را باور میکنند لکن بعنوان وسیله برای پخش آن عمل نمیکنند.
ج) مردمی که شایعه را باور میکنند و در پخش آن مۆثر واقع میشوند.
د) افرادی که نه تنها شایعه را باور میکنند، بلکه بر آن چیزی میافزایند و در پخش آن میکوشند.
تأثیر شایعه بر افکارعمومی:
رواج شایعات صدمات و عواقب خطرناکی را در افکارعمومی به دنبال دارد که گاهی جبران ناپذیر است برخی از این صدمات عبارتند از:
1- ایجاد فضای ناسالم اجتماعی و به خطر افتادن امنیت عمومی جامعه (در مواقع حساس و بحرانی مثل جنگ، انتخابات وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله، سیل و...)
2- گسترش نا امنی، ترس نگرانی و اضطراب در افکارعمومی
3- انحراف افکارعمومی از اهداف اصلی به سوی اهداف جزیی و مسایل غیر ضروری
4- ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسۆلان یک جامعه
5- ترور شخصیت (در ادامه با ذکر مثالی این مورد را توضیح خواهیم داد)
6- ایجاد تفرقه، رویارویی و صف بندی بین اقشار مختلف مردم (خصوصا در شایعاتی که در زمان انتخاباتها انجام میگیرد)
7- بر هم زدن تعادل روحی- روانی جامعه و حاکم شدن خستگی روحی، یأس و بیتفاوتی و دل مردگی در بین مردم مخصوصا در اثر کثرت شایعات
8- کاهش اعتماد مردم به وسایل ارتباط جمعی داخلی و مراکز خبری و رسانهای رسمی و روی آوردن به منابع غیر رسمی و بیگانه
9- نفوذ و حضور تدریجی و نامحسوس دشمن در جامعه
10- گسترش شک و تردید و بدگمانی درباره مسایل و حوادث و شخصیتهای مختلف کشور
برخی از شایعات طول عمر ثابتی دارند و بعد از مدتی معین از سر زبانها میافتند
چگونگی خنثی سازی و مبارزه با شایعه در افکارعمومی
برای دستیابی به نوعی ایمنی در برابر شایعه و ناکام گذاشتن فرایند شایعه، اقداماتی به نظر میرسد که عبارتند از:
1- حضور مسۆلان در میان مردم
2- پرهیز از شعارهای بدون عمل که زمینه ایجاد شایعه را فراهم میآورد
3- اطلاع رسانی به موقع و پرهیز از وجود سانسور در اطلاع رسانی یا به عبارت دیگر زدودن ابهام از اخبار و حقایق
4- ارائه یک تحلیل و جمعبندی مشخص از شرایط حاکم بر کشور و در میان گذاشتن واقعیات و مشکلات با مردم به جای مخفی کردن آنها.
5- اصلاح فضای ارتباطی افراد جامعه با یکدیگر و با دولتمردان
6- اصلاح و بالا بردن قدرت تحلیل و فهم مردم و افزایش بصیرت در آنها.
7- مقابله با شایعه پراکنان از طریق افشای شایعات آنها
8- تحقیق و بررسی اخبار و اطلاعات با رجوع به آگاهان
9- عدم معاشرت با شایعه پراکنان
10- کنترل زبان و پرهیز از گفتن هر خبر به محض شنیدن آن.
در پایان بحث شایعه به دلیل اهمیت و تأثیر بسزایی که شایعه بر روی افکارعمومی میگذارد چند نمونه از شایعاتی را که رخ داده است بیان میکنیم.
1- شایعه در جریان پرونده هستهای ایران
در سالهای اخیر که مسأله انرژی هستهای به عنوان یک چالش بزرگ در روابط ایران در سطح بین الملل مطرح شده و کشورهای اروپایی و آمریکا به دنبال این مطلب بودند که به نحوی اثبات کنند ایران به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای است و با فیلمبرداریهای ماهوارهایی و بازدیدهای آژانس از مناطق مختلف سعی در اثبات این موضوع داشتند و ایران را به شدت تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار داده بودند، نیروهای اطلاعاتی ایران با مطرح کردن شایعاتی در این باره اقدامات دشمن را خنثی کردند!
ماجرا از این قرار بود که:حدوداً در طی سالهای 83-1382 که اقدامات هستهای ایران به شدت تحت نظر آژانس انرژی هستهای قرار داشت و رسانههای وابسته به غرب با تبلیغات گسترده و به راه انداختن جنگ روانی، افکارعمومی مردم دنیا را نسبت به فعالیتهای هستهای ایران بدبین کرده بودند، مأموران وزارت اطلاعات ایران هراز چند گاهی در سایتهای خبری و مطبوعات، شایعاتی را از منابع غیر معلوم بیان میکردند که مثلاً در فلان نقطه از ایران یا در اطراف فلان شهر نشانههایی از آثار و مواد هستهایی دیده شده است!
با انتشار این اخبار، مأمورین آژانس که بدنبال کشف مناطق مخفی در ایران بودند، فوراً به اطلاع مقامات ایرانی میرساندند که باید از فلان منطقه بازدید به عمل آید و بعد از اینکه بازدید صورت میگرفت معلوم میشد اطلاعات نادرست و دروغ بوده و اثری از فعالیتهای هستهایی در منطقه ذکر شده نیست.به همین صورت بعد از چند ماه دوباره منطقه جدیدی معرفی میشد و بازدیدهای جدید....
تا بعد از گذشت چند سال کم کم جامعه جهانی به دروغ بودن و بی اعتباری اتهامات و منابع خبری وابسته به آمریکا و اروپا پی برد که از این نمونه میتوان به اجرای تاکتیک شایعه برای بی اعتبار کردن منابع خبری دشمن نام برد،که در طی آن ایران با استفاده از ابزار شایعه(و فعالیتهای دیگر) توانست افکارعمومی دنیا را که در اثر تبلیغات مسموم و جنگهای روانی بر ضد سیاستهای هستهای ایران جهتگیری شده بود با خود همراه کند.
2- شایعه فوت رهبر ایران
برخی از شایعات طول عمر ثابتی دارند و بعد از مدتی معین از سر زبانها میافتند. درسال 1385 در ایام محرم شایعهای از سوی رسانههای مختلف خارجی بیان شد که در مدت کوتاهی در داخل هم بر سر زبانها افتاد و آن اینکه «رهبر ایران در پی مبتلا شدن به بیماری لاعلاجی فوت کرده ولی رژیم هنوز خبر آن را رسماً اعلام نکرده و قرار است در روز عاشورا این خبر اعلام و مراسم تشیع جنازه برگزارشود!»
این بدبینی یک دفعه و با پخش یک شایعه صورت نگرفت، بلکه در طول چندین سال و با بیان انواع شایعات، توهینها و تحریفات در مورد این شخصیت انجام گرفت
برطبق قانونی که در مورد سرعت پخش شایعه بیان کردیم(شدت شایعه= اهمیت أ— ابهام) این شایعه به سرعت در میان مردم پخش گردید زیرا هم موضوع شایعه از اهمیت بالایی برخوردار بود (شایعه در مورد شخص اول کشور) و هم ابهام در مورد آن بسیار زیاد بود زیرا برای مدتی ایشان به دلیل سرما خوردگی در تلویزیون ظاهر نشده بودند و این خود باعث قوت گرفتن شایعه در میان مردم شده بود.
تأثیر این شایعه تا حدی قوی بود که یکی از مسۆلین(هر چند خود میگفت این خبر شایعه است) ولی برای اطمینان بیشتر در تماسی تلفنی از آقای محمدی گلپایگانی(رئیس دفتر مقام معظم رهبری) حال ایشان را جویا شده بود و آقای محمدی گلپایگانی برای اینکه با قوت شایعه بودن خبر را نشان دهد گفته بودند: «الان دهة اول محرم است و من برای تبلیغ ایام محرم در یکی از روستاهای دور از تهران هستم و اگر اتفاقی افتاده بود یا حال ایشان مناسب نبود شما بدانید که من قطعاً در تهران میماندم. بنابراین همینکه من الان در تهران نیستم بدانید که این خبر شایعهای بیش نیست.» این شایعه هر چند به سرعت در کل ایران پخش شد اما بعد از عاشورا و با ظاهر شدن مقام معظم رهبری در سیمای تلویزیون، دروغ بودن این شایعه بر همه معلوم گردید.
3- ماجرای چمدان دلار سیا
در ذیل عنوان «اثرات شایعه بر افکارعمومی» در شماره یکی از اثراتی را که شایعه بر افکارعمومی میگذارد «ترور شخصیت» نام بردیم.در اینجا با ذکر نمونهای توضیح میدهیم که چگونه با استفاده از حربة شایعه میتوان افکارعمومی را نسبت به یک شخصیت بدبین کرد.
یکی از شخصیتهایی که در دوران اصلاحات(1376-1384) به شدت آماج شایعات بوده و سخنانش بارها از سوی روزنامههای اصلاحطلب مورد تحریفات لفظی و معنوی و تقطیع و جابجایی قرار میگرفت آیت الله مصباح یزدی بود.در سال 1378 بود که روزنامههای اصلاحطلب با بیان شایعهای که در اثر تحریف و تقطیع صحبتهای ایشان شکل گرفته بود جو وحشتناکی را علیه ایشان ترتیب دادند!
ماجرا ازاین قرار بود که:روزنامههای جبهة دوم خرداد در یک اقدام هماهنگ به نقل از آیت الله مصباح مدعی شدند: «رئیس سابق سازمان سیا با چمدانی پر از دلار برای برخی از روزنامهها و مراکز فرهنگی وارد ایران شده است.این فرد به عنوان توریست وارد کشورمان شده و با مسۆل نشریات و روزنامهها تماس گرفته و دلارها را به آنان داده است»
نقل این شایعه بازتاب وسیعی در میان مطبوعات داشت به گونهای که تا مدتها و حتی تا چند سال بعد و تکذیب آن، هنوز شخصیتهای اصلاح طلب و حتی شخص رئیس جمهور وقت بر پایة این شایعه به تشویش اذهان عمومی میپرداختند بسیاری از این مطبوعات، تیتر اول روزنامههای خود را در روز یکشنبه 10 بهمن 1378 به این مطلب اختصاص دادند و نوشتند: «کدام مطبوعات از«سیا» دلار گرفتهاند؟» «مصباح باید دربارة چمدان پر از دلار سیا توضیح دهد» 20«واکنش شدید وزارت ارشاد و انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در قبال سخنان مصباح یزدی»
این روند همچنان ادامه داشت و حتی پس از چند روز مدیران این دست از مطبوعات خواستار احضار آیت الله مصباح شدند: «با صدور بیانیهای و در پی اتهامهای اخیر علیه مطبوعات، مدیران ارشد روزنامة کشور خواستار احضار مصباح یزدی به دادگاه شدند.» 10همة این اتهامات در حالی بود که اصل خبر توأم با تحریف منتشر شده بود.
چند روز بعد از انتشار این خبر ساختگی، آیت الله مصباح در پاسخ به هفته نامة «پرتو سخن» چنین گفت: «این اولین بار نیست که گفتهها تحریف و جابجا میشوند. این گونه تحریفها به قدری فراوان است که پیگیری همة آنها موجب اتلاف وقت میباشد. علاوه بر اینکه حتی برخی مطبوعات که از بیت المال مردم اداره میشوند، از درج پاسخ به پارهای مقالات و ادعاهای بیاساس خودداری ورزیدهاند. متأسفانه همین سخنان تحریف شده مستند قضاوت برخی اشخاص قرار گرفته که همسوی با بعضی رادیوهای بیگانه از جمله رادیو دولتی انگلستان به اعتراض پرداختهاند.
به هر حال اصل سخن این بوده که در مورد کیفیت ارتباط آمریکا با مزدورانش به عنوان مثال برای بیان یکی از راههای ممکن ارتباط گفته شد «مثلا رئیس سابق سیا میآید به عنوان توریست» که با حذف کلمه «مثلا» و تبدیل «میآید» به «آمده است» جنجالی در کشور درست میکنند و بدین وسیله کینههای دیرینه خود را نسبت به مدافعان اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه ابراز میدارند.»
همچنان که ملاحظه گردید روشن شد که با استفاده از حربة شایعه چگونه میتوان به ترور شخصیت پرداخت و افکارعمومی را نسبت به یک شخصیت بدبین کرد.این بدبینی یک دفعه و با پخش یک شایعه صورت نگرفت، بلکه در طول چندین سال و با بیان انواع شایعات، توهینها و تحریفات در مورد این شخصیت انجام گرفت.
ادامه دارد....
منبع: فارس - محمد رضا انواری