تبیان، دستیار زندگی
از مهم ترین فواید بصیرت، دانستن وظیفه در هر مکان و زمان است بی آنکه لازم باشد رهبر، امام و مقتدا، لحظه به لحظه و قدم به قدم، جزئی ترین وظایف را گوشزد کند. چنین کسانی همیشه به نفع تیم خودی بازی می کنند و گلی به خودی نمی زنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جواب آزمون بصیرت اعلام شد !


از مهم ترین فواید بصیرت، دانستن وظیفه در هر مکان و زمان است بی آنکه لازم باشد رهبر، امام و مقتدا، لحظه به لحظه و قدم به قدم، جزئی ترین وظایف را گوشزد کند. چنین کسانی همیشه به نفع تیم خودی بازی می کنند و گلی به خودی نمی زنند.


بصیرت

بصیرت و ابصار به معناى بینایى است كه گاه با چشم ظاهر، صورت مى‏گیرد و جنبه حسى دارد و گاه با چشم درون و عقل و به معناى ادراكات عقلى و قلبى است. [1]

این واژه در دو معنا در قرآن کریم به کار رفته است:

1. یقین و اطمینان: ادعوا الَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَةٍ [2] که در این آیه پیامبر ص اعلان مى‏دارد كه با یقین و اطمینان و از روى بصیرت كامل و معرفتى كه حق و باطل را از هم جدا مى‏سازد، به خدا دعوت مى‏كند. [3]

2. دلیل روشنی که سبب جدایی راه حق از باطل می شود: قَد جاءَكُم بَصارُ مِن رَبّكُم‏ [4] از آن جهت به نشانه‏ها و دلایل روشن و قاطع الهى بصائر گفته شده كه موجب بینایى قلب و درك حقایق به وسیله آن مى‏شود. [5]

بر این اساس، بصیرت یعنی بینش یعنی نگاهی که از پوست و پوستین گذشته به مغز و باطن می رسد. بصیرت توانیست که به انسان قدرت تشخیص می دهد؛ تشخیص حق از باطل؛ تشخیص راه از بی راه.

ارزش شخصیتی مانند حضرت عباس بن علی علیهماالسلام به داشتن این ویژگی مهم است؛ نه عضلات در هم تنیده و سینه ستبر. اولین صفتی را که امام صادق علیه السلام در ستایش او بیان می کند بصیرت والا و بینش عمیق اوست:

كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصیرَةِ ؛ عموی ما عباس انسانی ژرفنگر بود. [6]

کسی که به این مهم دست یافته است در هر شرایط و اوضاعی که قرار بگیرد و یا به هر موضوعی که بنگرد، نگاهش از بالا و تا عمق آن نفوذ می کند و در عرض گسترش می یابد و تمام جوانب آن را می بیند. چشم با بصیرت می بیند که این حرکت از کجا آغاز شده و سرانجام آن کجاست. چه کسانی؛ با چه عقبه ای و برای رسیدن به چه اهدافی این حرکت و یا این جریان را رهبری یا عملگی می کنند. چنین کسی ظرافتهایی را می بیند که جز با نگاه ژرف نگر نمی توان دید.

از مهم ترین فواید بصیرت، دانستن وظیفه در هر مکان و زمان است بی آنکه لازم باشد رهبر، امام و مقتدا، لحظه به لحظه و قدم به قدم، جزئی ترین وظایف را گوشزد کند. چنین کسانی همیشه به نفع تیم خودی بازی می کنند و گلی به خودی نمی زنند.

تقوا نیرویی است که انسان را مدام در مسیر حق نگه می دارد؛ پس اگر کسی این نیرو را نداشت و یا در او ضعیف بود؛ به خلاف شرع کشیده می شود و این یعنی خروج از مسیر حق

در مقابل، بی بصیرت آن هم با فرض تدین، کسی است که محتاج تذکر و توصیه لحظه به لحظه است تا از مسیر خارج نشود و افراد یا جریانهای منحرفِ از مسیر حق، او را با خود نبرند. اینها کسانی اند که با اندک غفلتی از آنها، توپ را به دروازه خودی وارد کرده و دور افتخار می زنند.

کمی قبل تر از انتخابات 88، شرایط برای آزمونی بزرگ فراهم شد آزمونی که قرار بود در آن بصیرت عوام و خواص محک بخورد. سوال آن امتحان؛ خود انتخاب نبود؛ جریانات بعد از آن بود که تقلب شده است یا نه؟ باید اردوکشی کرد و بیانیه داد و در سخنرانی از غیر منتخبان حمایت کرد یا نه؟ ... ؟

اینجا بود که بصیرتها محک خورد و بینشها امتحان شد. اهل بصر و بصیرت قبول شدند و بی بصیرتها مردود و کم بصیرتهایی هم که نمره قبولی نگرفته بودند وقتی جواب سوالها از سوی رهبر و مقتدا و عمارهای او اعلام شد یا جبران کردند و هر چند دیر؛ اما بالاخره قبول شدند و بقیه به خیل مردودی ها پیوستند و تقریبا پرونده آن آزمون بسته شد.

بصیرت

بعد از آن، آزمونهای متعددی برگزار شد که در آنها سهم خواص (مسئولان و تاثیرگذاران) بیش از عوام (توده مردم) بود. آزمونهایی که مجلس و دولت را در نوردید و از مردم عبور کرد و به پایان رسید و روز (28/11/91) جواب آن در کلام مقام معظم رهبری اعلام شد. هر چند پاسخ به این سوالها پیش از این در کلام عمارهای ایشان شنیده شد؛ اما چون عده ای آن را نشنیده گرفتند و همچنان بر پاسخهای غلط خود اصرار ورزیدند ایشان اقدام به انتشار پاسخهای تشریحی کردند تا دیگر حرف و حدیثی در کار نباشد.

آنچه در این بین، مهم و برای آینده نه چندان دور به مراتب مهمتر است، نگاه هر کس به نمره ایست که در این آزمونها به دست آورده است.

آزمونهای پیش آمده به ما فهماند که نمره «بصیرت»مان چند است. کم نیستند کسانی که نمره خود را بیست و یا با تواضع، نزدیک به بیست گمان می کردند و با این توهم به دیگران خط هم می دادند و امروز معلوم شد در گروه مردودشدگانند. مبادا این افراد خود را عمار انقلاب بدانند؛ عمار یعنی کسی که نمره بصیرتش بیست است.

و اکنون زمان چاره است. ندامت از کم کاری گذشته و تصمیم بر جبران ضعفهای موجود، اولین و اساسی ترین کاری است که باید کرد. اینکه بصیرت چگونه به دست می آید و چگونه می شود آن را تقویت کرد از رایج ترین سوالات این موضوع است که باید پاسخ آن را رهنمودهای قرآن و اهل بیت علیهم السلام به دست آورد.

بی بصیرت آنهم با فرض تدین، کسی است که محتاج تذکر و توصیه لحظه به لحظه است تا از مسیر خارج نشود و افراد یا جریانهای منحرفِ از مسیر حق، او را با خود نبرند. اینها کسانی اند که با اندک غفلتی از آنها، توپ را به دروازه خودی وارد کرده و دور افتخار می زنند

تقوا، تقوا، تقوا

قرآن کریم راه دست یافتن به آن قوه تشخیص حق از باطل؛ کار درست از ناشایست را رعایت تقوا اعلام کرده و به تمام مومنین می فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً [7] شما تقوا را رعایت کنید خداوند متعال این قدرت تشخیص را در جانهای شما قرار می دهد. از اینجا معلوم می شود آنکه این قدرت را ندارد یا در او ضعیف است تقوای او ضعیف یا نابود است.

تقوا نیرویی است که انسان را مدام در مسیر حق نگه می دارد؛ پس اگر کسی این نیرو را نداشت و یا در او ضعیف بود؛ به خلاف شرع کشیده می شود و این یعنی خروج از مسیر حق.

امیرالمومنین(علیه السلام) آنجا که می خواهد ارزش داشتن بصیرت در رویایی با دشمن را بیان کند ابتدا توصیه به تقوا می کند:

أُوصِیكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا خَیْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَیْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ

بندگان خدا! شما را به تقواى الهى سفارش مى‏كنم؛ زیرا پرهیزگارى بهترین چیزى است كه بندگان خدا  یكدیگر را به آن سفارش مى‏كنند و نزد پروردگار، بهترین عاقبتها در پرتو تقوى است.

بعد از این توصیه که زیربنا و مهمترین عامل کسب بصیرت است فرمود:

وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ‏] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ فَامْضُوا لِمَا تُۆْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ وَ لَا تَعْجَلُوا فِی أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَیَّنُوا

بین شما و اهل قبله درِ جنگ گشوده شده است و این پرچم جنگ با اهل قبله را جز افراد بصیر و صابر و عالم به حقایق امور شخص دیگرى نمى تواند حمل كند؛ بنابراین به آنچه مأمور مى گردید عمل كنید و از آنچه نهى مى گردید پرهیز کنید. و در هیچ كارى عجله نكنید تا واقعیت آن برایتان روشن شود. [8]

پی نوشت ها:

1. پیام قرآن 1/155

2. 108/ یوسف ع

3. مجمع البیان 5/411

4. 104/ انعام

5.الفرقان 25/458

6. سرّ السلسلة العلویّة، ص89 ؛ عمدة الطالب، ص356

7. 29/ انفال

8.خطبه 173

امید پیشگر        

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.