تبیان، دستیار زندگی
بخدا سوگند كه اگر رسول خدا به جاى آن سفارشها، به جنگ با ما فرمان مى ‏داد، بیش از این نمى توانستند كارى انجام دهند!! انا لله و انا الیه راجعون. چه مصیبتى بزرگ و دردناك و دلخراشى و چه اندوه تلخ و بنیان كنى ؟! از خدا اجر این مصیبت را كه به ما روى آورده است،
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

او پیروز و منتقم است

خطبه امام سجاد علیه ‏السلام خطاب به مردم مدینه

امام سجاد


وقتی بشیر بن جذلم خبر رسیدن كاروان اهل بیت امام حسین علیه السلام را به مردم مدینه داد، مردم مدینه یكپارچه بسوى كاروان حركت كردند. بشیر گوید: من نیز اسبم را بسرعت راندم و دیدم مردم همه راهها را با حضور خود سد كرده‏اند، بناچار از اسب پیاده شدم و با زحمت از میان مردم گذشتم و خود را به خیمه‏هاى‏ آل البیت رساندم.

على بن الحسین علیه ‏السلام داخل خیمه بود، بیرون آمد و دستمالى در دست آن حضرت بود كه اشك از رخسار مباركش پاك مى ‏كرد، مردى منبرى آورد و آن حضرت بر آن نشست و اشك از دیدگانش جارى بود، صداى مردم به گریه بلند شد و زنان ناله و زارى مى‏ كردند و مردم از هر طرف به آن حضرت دلدارى و تسلیت مى‏ گفتند، آن منطقه پر از شیون و فریاد شده بود، تا آنكه حضرت سجاد علیه ‏السلام با دست خویش اشاره كرد كه ساكت شوند و سپس این خطبه را ایراد فرمود:

الحمد لله رب العالمین، مالك یوم الدین، بارى‏ء الخلائق اجمعین، الذى بعد فارتفع فى السموات العلى و قرب فشهد النجوى، نحمده على عظائم الامور و فجائع الدهور و الم الفجائع و مضاضة اللواذع و جلیل الرزء و عظیم المصائب الفاظعة الكاظة الفادحة الجائحة.

حمد سپاس خداوندى را سزاست كه پروردگار عالمیان و مالك روز جزا و آفریننده همه خلایق است، آن خدایى كه مقامش آنقدر رفیع است كه گویا در بلندترین مرتبه آسمانها قرار گرفته است (و از دسترس عقل و فكر بلندپروازان بشرى بسیار دور است) و آنقدر به آدمى نزدیك است كه حتى زمزمه‏ ها را مى ‏شنود، او را بر سختیهاى بزرگ و آسیبهاى زمانه و آزار و حوادث ناگورا و مصائب دلخراش و بلاها جانسوز و مصیبتهاى بزرگ و سخت و رنج آور و بنیان سوز سپاسگزارم.

ایها القوم! ان الله و له الحمد ابتلانا بمصائب جلیلة و ثلمة فى الاسلام عظیمة، قتل ابوعبدالله الحسین علیه ‏السلام و عترته و سبى نساۆه و صبیته و داروا برأسه فى البلدان من فوق عالى السنان و هذه الرزیة التى لا مثلها رزیة.

اى مردم! ما صبح كردیم در حالى كه رانده شدیم، از هم پراكنده شدیم و از وطن خود دور افتادیم، گویا ما فرزندان ترك و كابل بودیم، بی آنکه مرتکب جرمی شده باشیم و یا مکروهی را انجام داده باشیم، و بدعتی و شکستی در اسلام آورده باشیم، و از پدران گذشته خود نیز جرمی و گناهی نشنیدیم

اى مردم! خداوند تبارك و تعالى - كه حمد مخصوص اوست - ما را به مصیبتهاى بزرگى مبتلا كرد و شكاف بزرگى در اسلام پدید آمد، ابوعبدالله الحسین و عترتش كشته شدند! اهل حرم و كودكان او را اسیر كردند و سر مبارك او را در شهرها بر نیزه گردانیدند! و این مصیبتى است كه همانندى ندارد.

ایها الناس! فاى رجالات منكم تسرون بعد قتله ؟! ام اى فواد لا یحزن من اجله ؟ ام ایة عین منكم تحبس دمعها و تضن عن انهمالها ؟! فلقد بكت السبع الشداد لقتله و بكت البحار بامواجها و السموات باركانها و الارض بارجائها و الاشجار باغصانها و الحیتان و لجج البحار و الملائكة المقربون و اهل السموات اجمعون.

اى مردم! كدامیك از مردان شما بعد از شهادت او مى‏ تواند شادى كند ؟! یا كدام دلى است كه به خاطر او محزون نباشد ؟! و یا كدام چشمى است كه بتواند اشك خود را نگاه دارد و آن را از ریختن باز دارد؟ هفت آسمان كه داراى بنائى شدید است در شهادت او گریستند، دریاها با امواجشان و آسمانها با اركانشان و زمین از همه جوانب و درختان و شاخه ‏هاى درختان و ماهیان و لجه ‏هاى دریاها و فرشتگان مقرب و نیز ساكنان آسمانها تمام بر او گریستند.

بخدا سوگند كه اگر رسول خدا به جاى آن سفارشها، به جنگ با ما فرمان مى ‏داد، بیش از این نمى توانستند كارى انجام دهند!! انا لله و انا الیه راجعون. چه مصیبتى بزرگ و دردناك و دلخراشى و چه اندوه تلخ و بنیان كنى ؟! از خدا اجر این مصیبت را كه به ما روى آورده است، خواهانم كه او پیروز و منتقم است

یا ایها الناس! اى قلب لا ینصدع لقتله ؟! ام اى فۆاد لا یحن الیه ؟! ام اى سمع یسمع هذه الثلمة التى ثلمت فى الاسلام و لا یصم.

اى مردم! كدامین دل است كه از كشته شدن او از هم نشكافد ؟! و یا كدامین دل است كه براى او ننالد ؟! یا كدامین گوش است كه صداى شكافى را كه در اسلام پدید آمده بشنود و كر نشود ؟!

ایها الناس! اصبحنا مطرودین مشردین مذودین و شاسعین عن الامصار كانا اولاد ترك و كابل من غیر جرم اجترمناه و لا مكروه ارتكبناه و لا ثلمة فى الاسلام ثلمناها، «ما سمعنا بهذا فی آبائنا الاولین، ان هذا الا اختلاق»(ص/7).

اى مردم! ما صبح كردیم در حالى كه رانده شدیم، از هم پراكنده شدیم و از وطن خود دور افتادیم، گویا ما فرزندان ترك و كابل بودیم، بی آنکه مرتکب جرمی شده باشیم و یا مکروهی را انجام داده باشیم، و بدعتی و شکستی در اسلام آورده باشیم، و از پدران گذشته خود نیز جرمی و گناهی نشنیدیم.

والله لو ان النبى صلى الله علیه و آله تقدم الیهم فى قتالنا كما تقدم الیهم فى الوصایة بنا لما ازدادوا على ما فعلوا بنا، فانا الله و انا الیه راجعون من مصیبة ما اعظمها و اوجعها و افجعها و اكظها و افظعها و امرها و افدحها فعند الله نحتسب فیما اصابنا و ما بلغ بنا فانه عزیز ذو انتقام.

بخدا سوگند كه اگر رسول خدا به جاى آن سفارشها، به جنگ با ما فرمان مى ‏داد، بیش از این نمى توانستند كارى انجام دهند!! انا لله و انا الیه راجعون.  چه مصیبتى بزرگ و دردناك و دلخراشى و چه اندوه تلخ و بنیان كنى ؟! از خدا اجر این مصیبت را كه به ما روى آورده است، خواهانم كه او پیروز و منتقم است.

ابوالفضل صالح صدر     

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

کتاب « رمز المصیبة »، آیت الله موسوی ده سرخی ، جلدسوم.

کتاب «قصّه كربلا»، على نظرى ‏منفرد‏، فصل دهم.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.