تبیان، دستیار زندگی
در غدیر،یک تاریخ تبلور پیدا کرد. و بدینسان،آن دشت که دیروز گمنامش، کندى و سستى قافله‏ها را مى‏زدود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طلوع آفتاب ولایت

غدیر

آرى...خم!

شربدار ولایت‏

غدیر حادثات‏

و میان منزل افشاى رازهاست.

بنگریدش‏

که بر اوج دست و بازو

در چنگ چنگالى از نور

ایستاده است‏

به ابرها نزدیکتر تا به ما

و نگاه نمى‏کند

نه در چشمان مشتاق‏

نه در دیدگان دریده از حسد.

به این ترانه گوش کنید

که در هفت آسمان مى‏طپد:

«هر که مرا مولاى خویش بداند اینکه فرا چنگ من ایستاده مولاى اوست».آرى

امروز همه چیز کامل است‏

معیارى بدنیا آمده‏

که در سایه‏اش‏

نیک و بد از هم مشخصند.

در کناره غدیر،«آینه بلند اى آسمان کویر» با حماسه‏ساز نهضت اسلام،روح مطهر زمان، بیعتى دوباره کنند، و در طبیعت حقیقت،تنفسى روحنواز و مستى‏زا... و اینگونه بود که به یکباره، از کالبد بى‏جان یک دشت پر سکوت‏ غوغاى اجابت و پذیرش برخاست

در این زلال،باید جان را به شستشو نشست‏

در غدیر،یک تاریخ تبلور پیدا کرد.

و بدینسان،آن دشت که دیروز گمنامش،

کندى و سستى قافله‏ها را مى‏زدود،

امروز،

طلوع آفتاب ولایت را بستر شد.

آن برکه آب،میانه کویرى برهوت،

که رنج و خستگى مسافران را به جان مى‏خرید،

امروز،

چشمه جوشان و همیشه جارى پهنه آرمان‏هاى والا گشت.

بدینسان بود که پیامبر(درود خدا بر او و خاندانش)

ندا در داد:

غدیر

آنها که بى‏ولایت على(سلام خدا بر او)رفته‏اند،

باز گردند و

در کناره غدیر،«آینه بلند اى آسمان کویر»

با حماسه‏ساز نهضت اسلام،روح مطهر زمان،

بیعتى دوباره کنند،

و در طبیعت حقیقت،تنفسى روحنواز و مستى‏زا...

و اینگونه بود که به یکباره،

از کالبد بى‏جان یک دشت پر سکوت‏

غوغاى اجابت و پذیرش برخاست.و هیاهوى سر در گم انسانى،

در بازتاب مرزهاى روشنى و جاودانگى‏

جوششى مداوم یافت،

بیراهه‏ها،نهاده شد،

و حجت در جانشان بیامیخت.

و مردم بین همین رفتن و ماندن است که به ابهامى شگفت گرفتار آمده‏اند: این همان محمد صلى الله علیه و آله است که مى‏ماند،اگر با على بیعت مى‏کردیم، و این حتى على علیه السلام است که مى‏رود،اگر بیعت را شکستیم!!

راستى را،

مگر خورشید در غروبش،

ماه را به نور افشانى،نمى‏گمارد؟

و مگر دریا،

ابر را،

از خود و براى خود،غنا نمى‏بخشد؟

در این زلال،باید جان را به شستشو نشست و از این دریا،باید گوهرهاى ناب به دست آورد.

در غدیر که به چه مى‏اندیشد؟

در غدیر گویا محمد صلى الله علیه و آله مى‏اندیشد:

بدون على علیه السلام چگونه خواهد رفت؟

و على علیه السلام مى‏اندیشد:

بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد رفت؟

و على علیه السلام مى‏اندیشد:

بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد ماند؟

و مردم بین همین رفتن و ماندن است که به ابهامى شگفت گرفتار آمده‏اند:

این همان محمد صلى الله علیه و آله است که مى‏ماند،اگر با على بیعت مى‏کردیم،

و این حتى على علیه السلام است که مى‏رود،اگر بیعت را شکستیم!!

توده مردم به چگونگى بیعت مى‏اندیشند و سران توطئه به شکستن بیعت...!!

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


اسماعیل نورى علاء

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.