تبیان، دستیار زندگی
حضرت زهرا (سلام الله علیها) می فرمایند: فجعل الله .... الحج تشییدا للدین... یعنی پس خداوند قرار داد [واجب فرمود] ... حج را به جهت تحکیم دین. اگر طبق بند یکم حج در مسیر اخلاص آدمی بسیار مؤثر است و اگر کمال دین به اخلاص است پس می توان به گوشه ای از تفسیر
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصد رسیدن به خدا

حج


در حج سفر روحانی از ما سوی الله بسوی او، نمود عینی می یابد. آن قصد قلبی تبلور خارجی می یابد و گفته اند معنای لغوی حج قصد کردن است . آری آدمی باید همواره قاصد خدای سبحان باشد تنها و تنها و این همان اخلاص است.


خداوند قادر حکیم در مجموعه ی آموزه ها و دستورات دین اسلام که آخرین و کاملترین برنامه ی سعادت تمامی آدمیان است هم تکامل و خوشبختی دنیوی انسانها را دیده است و هم سعادت و بهروزی اخروی آنها را عبادت حج که یکی از شاخصترین و پر اثرترین عبادات اسلامی است در عین آنکه در حیات فردی آدمی دارای اثرات فراوان است به لحاظ اجتماعی نیز دارای برکات فراوانی می باشد آنچه در ذیل ارائه می شود نکاتی پیرامون درسها و آثار این عبادت بزرگ اسلامی است.

اول: عنصر محوری سیر آدمی به سوی کمال قلب آدمی است. که "شاید بتوان ادعا کرد همان روح و نفس انسان است...."(1) از سوی دیگر شرط اصلی عبادت بودن اعمال عبادی نیت خالص است یعنی قصد به جای آوردن تنها و تنها امر خداوند سبحان کمی تفکر در این مفهوم ما را به نکته ی جالبی رهنمون می شود و آن اینکه لازمه تحقق اخلاص روی گردانی از غیر خداوند است و به بیان دیگر نوعی هجرت و مسافرت سفر از ما سوی الله بسوی الله تبارک و تعالی در میان عبادات اسلامی و به تعبیر دقیق تر در عبادات واجب اسلامی تنها حج است که در ذات خود همراه با نقل مکان و جا به جایی است و این افزون بر آنست که برای غالب مسلمانان – غیر از اهل مکه – بجای آوردن حج همراه با مسافرت است.

آری در حج سفر روحانی از ما سوی الله بسوی او، نمود عینی می یابد. آن قصد قلبی تبلور خارجی می یابد و گفته اند معنای لغوی حج قصد کردن است . آری آدمی باید همواره قاصد خدای سبحان باشد تنها و تنها و این همان اخلاص است.

دوم: امیرالمۆمنین (علیه السلام) فرمودند: "... اول الدین معرفته وکمال معرفته التصدیق به و کمال التصدیق به توحیده و کمال توحیده الاخلاص له ..." (2)  یعنی: آغاز دین معرفت الله است و کمال معرفت او، تصدیق اوست و کمال تصدیق وی، قبول وحدانیت اوست وکمال این توحید، اخلاص برای اوست ... گویا کمال دین یا به عبارتی کمال دینداری وابسته به اخلاص است البته در ادامه ی همین خطبه نورانی حضرت کمالی درا همبرای اخلاص مطرح فرموده اند: بگذریم! پس کمال دینداری به اخلاص است.

(حجاج بیت الله الحرام به هنگام طواف) شباهت به ملائکه ای یافتند که به گرد عرض خداوند طواف می کنند

از سوی دیگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) می فرمایند: فجعل الله .... الحج تشییدا للدین... (3) یعنی پس خداوند قرار داد [واجب فرمود] ... حج را به جهت تحکیم دین. اگر طبق بند یکم حج در مسیر اخلاص آدمی بسیار مۆثر است و اگر کمال دین به اخلاص است پس می توان به گوشه ای از تفسیر کلام حضرت صدیقه ی کبری (علیه السلام) پی برد.

سوم: هیچ استبعادی ندارد اگر گفته شود فرمایش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در کنار معنای فوق معنای دیگری نیز دارد که ناظر به حیات اجتماعی مسلمین می باشد یعنی اجتماع با شکوه صدها هزار نفری اهل اسلام خود به تنهایی یک مانور تبلیغاتی در انظار جهانیان است و جلوه ای از هیبت اسلام را به نمایش می گذارد و خود بیانگر اتحاد مسلمین است همه به یک قصد از هر گوشه ی گیتی وبا هر نژاد و زبانی می آیند تا گردبیت توحید طواف کنند بین صفا و مروه سعی کنند و .... آری این هیبت هم می تواند نظرها را به تحقیق پیرامون اسلام عامل این اجتماع پرشکوه جلب کند وهم میتواند خاری در چشم کفار و مشرکین باشد. همانطور که امیرالمۆمنین می فرماید: «جعله سبحانه و تعالی اللاسلام علما» (5) یعنی خداوند سبحان حج را برای اسلام نشانه ای بزرگ قرار داد.

این قلب الهی است که می شود منزلگاه وحی و همه ی معارف و آموزه های اسلام در آن نزول می یابد که می شود قلب اعظم اولاد حضرت آدم یعنی حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) چنانچه از آن حضرت و شاید ناظر به گروهی از مۆمنین منقول است که قلب مۆمن عرش خداوند است

چهارم: همانگونه که مرتبه ای از توحید آنست که آدمی همنوا با ملائکة الله نوای توحید سر دهد "شهدالله انه لااله الاهو و الملائکه واوالوالعلم ..." یعنی داوند شاهد است بر اینکه معبودی جز او نیست و ملائکه و صاحبان علم (نیزچنین شهادتی می دهند) همین طور است طواف به دور بیت الله امیرالعارفین – سلام الله علیها – طبق نقل نهج البلاغه می فرماید" ..... و تشبهوا بملائکته المطیفین بعرشه (6)  (حجاج بیت الله الحرام به هنگام طواف) شباهت به ملائکه ای یافتند که به گرد عرض خداوند طواف می کنند. روشن است که عرش هر معنایی که داشته باشد اما این تشبیه، تشبهی بلند مرتبه است.

پنجم: این نکته را که حسن ختام نیز می باشد اختصاص می دهم به نقل فرمایش ملکوتی از یکی از اعاظم علمای ربانی عارف عظیم الشأن حضرت آیت الله بهاری همدانی – قدس سره الشریف – ایشان در آغاز آداب حج می فرماید: "فاعلم ایها الطالب للوصول الی بیت الله الحرام [پس بدان ای کسیکه طالب رسیدن به بیت الله الحرام هستی] اینکه حضرت احدیت را "جل شانه العظیم" بیوتات (خانه های) مختلفه می باشد یکی را کعبه ظاهری گویند که تو قاصد آن هستی دیگری را بیت المقدس و دیگری را بیت المعمور و دیگری را عرش و هکذا (و همچنان) تا برسد به جایی که خانه ی حقیقی اصلی است که او را قلب نامند که اعظم از همه ی این خانه هاست.) (7) آری این قلب الهی است که می شود منزلگاه وحی و همه ی معارف و آموزه های اسلام در آن نزول می یابد که می شود قلب اعظم اولاد حضرت آدم یعنی حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) چنانچه از آن حضرت و شاید ناظر به گروهی از مۆمنین منقول است که قلب مۆمن عرش خداوند است.

پی نوشت ها :

1-  اخلاق درقرآن، ج1، ص264 آیت الله مصباح یزدی

2- نهج البلاغه خطبه اول

3-الاحتجاج، ج1،ص99

4- قرآن مجید، سوره آل عمران آیه 18

5- نهج البلاغه، خطبه 192

6-نهج البلاغه، خطبه 1

7- تذکرة المتقبن، ص80

                                                                                                                                 محمد علی هاشمی رضوانی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.