تبیان، دستیار زندگی
منافق نه طرح مى دهد و نه طرح مى پذیرد. او به سبب بیمارى «نفاق» كردار و گفتارش از محور عقل و خرد بیرون است; در حالى كه رسول خدا و مۆمنان به آیین وى ، با لجوج ترین دشمنان خود در سرزمین «حدیبیه» كنار آمدند و انعطافى نشان دادند كه گروه تندرو و نزدیك بین را نا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با این نشانه ها منافقان را شناسایی کنیم!


منافق نه طرح مى دهد و نه طرح مى پذیرد. او به سبب بیمارى «نفاق» كردار و گفتارش از محور عقل و خرد بیرون است; در حالى كه رسول خدا و مۆمنان به آیین وى، با لجوج ترین دشمنان خود در سرزمین «حدیبیه» كنار آمدند و انعطافى نشان دادند كه گروه تندرو و نزدیك بین را ناراحت ساخت.


منافق

نشانه هاى نفاق

"وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ كُلَّ صَیْحَة عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنّى یُۆْفَكُونَ." (سوره منافقون/ 4)

«هنگامى كه آنها را مى بینى، شكل و قیافه آنها تو را به شگفت مى آورد و اگر سخن بگویند(بر اثر قیافه حق به جانبى كه به خود مى گیرند) تو را به سخنان خود جلب مى نماند وبه گفتار آنها گوش مى دهى، گویى آنها چوب هایى هستند كه به دیوار تكیه داده شده، هر صدایى را بر ضدّ خود مى پندارند. دشمنان واقعى آنها هستند. از آنها بپرهیز، مرگ بر آنها! چگونه از حقیقت روى گردانند.»

هـدف آیـه، بیان عـلایم منافقـان اسـت كه به وسیله این علایم مى توان منافق را از مۆمن تشخیص داد. این نشانه ها نوعاً جنبه كلى و عمومى دارند و هم اكنون این علایم بر سر منافقان عصر خود ما نیز سایه افكن است، اینك بیان این صفات:

1. داراى قیافه حق به جانبند

مفسران مى گویند: منافقان عصر رسالت، افرادى خوش قیافه و زیبارو بودند. عبداللّه بن أُبی سردسته منافقین و دوستان و هم فكران وى افرادى بلند قامت و خوش قیافه بوده و از زیبایى ظاهر بهره كافى داشتند بنابراین ، نمى توان آن را نشانه اى كلى و عمومى دانست.(طبرسى، مجمع البیان، ج10، سوره منافقون)

ممكن است مقصود از جمله (وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ) این باشد كه افراد منافق در برخورد با افراد مۆمن، قیافه حق به جانبى مى گیرند، این قیافه و سكوت و آرامش و نگاه هاى آرام آنان (كه همگى براى پوشاندن نفاق درونى است) همه را به تعجب وا مى دارد و تصور مى كنند كه آنان افراد صالحى هستند.

انعطاف پذیرى در برابر حوادث به طرز صحیح، یكى از نشانه هاى مردان مۆمن به هدف خویش است و انعطاف در برابر حوادث، با تملق و چاپلوسى و ابن الوقت بودن و از این شاخه به آن شاخه پریدن فرق روشنى دارد

شاید این احتمال به ظاهر آیه از معنایى كه مفسران گفته اند نزدیك تر باشد و روى این احتمال، نشانه اى كلى و یا غالبى خواهد بود و منافقان براى پوشاندن صفت نفاق خود و جا زدن خویش در جرگه مۆمنان، به آن پناه مى برند، در صورتى كه زیر آن قیافه، خوى درندگى و عداوت ریشه دار خود را پنهان مى دارند. البته این سكوت و آرامش مانع از آن نیست كه در مواقعى حرّاف و پشت هم انداز نیز باشند.

2. پشت هم انداز و خوش گفتارند

نكته این كار روشن است; زیرا از آن جا كه در باطن، ایمان به گفته خود ندارند و گاهى تصور مى كنند كه ممكن است این ضمیر براى دیگران روشن شود و رسوا شوند، حس «عیب پوشى» آنها را وامى دارد كه گرم سخن بگویند و با نشان دادن عنایت بیشتر، نظر طرف را جلب كنند.

حضرت محمد

این افراد در سخن گفتن و پشت هم اندازى آن چنان ماهر و ورزیده اند كه حتى گاهى نظر پیامبر را ظاهراً به گفتار خود جلب مى نمودند، چنان كه آیه مورد بحث این مطلب را مى رساند: (وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ...)

از این نظر ما نباید فریب چرب زبانى و تندگویى و گرم سخن گفتن گروهى را بخوریم و لااقل باید احتمال بدهیم كه ممكن است این طرز بیان، براى فریب دادن ما باشد نه براى دل سوزى به خاطر حقیقت.

3. مانند چوب هایى هستند كه به دیوار تكیه داده شده اند

منافقان عصر رسالت به مسجد مى آمدند و در انتهاى جمعیت به دیوارهاى مسجد تكیه مى زدند، ولى كوچك ترین بهره از وحى الهى و بیانات پیامبر نمى بردند و حقایق و معارف را درك نمى كردند. یك چنین جمعیت به سان اجسام بدون ارواح و یا چوب هاى خشكى بودند كه در برابر سخنان حكیمانه و بیانات منطقى پیامبر كوچك ترین واكنشى از خود نشان نمى دادند. تو گویى اصلاً روحى در بدن آنها وجود نداشت.

گاهى تصور مى شود كه مقصود از تشبیه آنان به چوب هاى تكیه داده شده به دیوار، این است كه آنها موجودات غیر مفیدى اند; زیرا چوب در صورتى مفید خواهد بود كه داخل كار و یا ساختمان باشد، و در غیر این صورت موجود مزاحم و غیر سودمندى خواهد بود. ولى این وجه تا حدى دور از ظاهر آیه و متفاهم عرفى است.

احتمال سومى نیز در این جا هست كه شاید از دو معناى پیش روشن تر و واضح تر باشد; زیرا مى توان گفت كه مقصود از تشبیه آنها به چوب هاى تكیه زده به دیوار، این است كه آنان به سان چوب هاى خشك در برابر حوادث، كوچك ترین انعطافى ندارند و «خشب» در لغت عرب همان چون خشك غیر قابل انعطاف را مى گویند كه بر اثر فشار دو نیم مى شود.

انعطاف پذیرى در برابر حوادث به طرز صحیح، یكى از نشانه هاى مردان مۆمن به هدف خویش است و انعطاف در برابر حوادث، با تملق و چاپلوسى و ابن الوقت بودن و از این شاخه به آن شاخه پریدن فرق روشنى دارد.

منافقان براى پوشاندن صفت نفاق خود و جا زدن خویش در جرگه مۆمنان، به آن پناه مى برند، در صورتى كه زیر آن قیافه، خوى درندگى و عداوت ریشه دار خود را پنهان مى دارند. البته این سكوت و آرامش مانع از آن نیست كه در مواقعى حرّاف و پشت هم انداز نیز باشند

جهان طبیعت به ما درس مى آموزد: طوفان سهمگینى از نقطه اى برمى خیزد و بر اشجار جوان و كهن سال و گل ها و گیاهان و مزارع حمله مى برد، سنبل هاى مزارع و گیاهان و گل هاى گلستان در برابر طوفان مقاومت نشان نداده و با انعطاف و خم شدن خاصى، طوفان سهمگین را رد مى كنند و پس از دقیقه اى به حالت نخست باز مى گردند. ولى درختان خشك و یا درختان كم انعطاف در برابر طوفان سینه سپر كرده و با صلابت خاصى ابراز مقاومت مى نمایند، امّا پس از لحظاتى از پاى درمى آیند.

این حقیقت اجتماعى را پیامبر اسلام در یكى از سخنان خود بیان كرده مى فرماید:

«مثل المۆمن مثل السنبلة، تحركها الریح فتقوم تارة وتقع أُخرى; ومثل الكافر مثل الازرة، لا تزال قائمة حتى تنقعر;( روح البیان در تفسیر همین سوره. «ازره» درخت سختى است مانند صنوبر; «تنقعر»: از جاى كنده مى شود.)

حال مۆمن مانند سنبلى است كه باد تند آن را حركت مى دهد، گاهى مى ایستد و گاهى خمیده مى گردد; ولى افراد كافر، در نداشتن انعطاف و كنار نیامدن با مردم، مانند درختان سختند كه در برابر تندباد حوادث از جاى كنده مى شوند»

افراد منافق بر اثر نداشتن فكر و عقل درست و سالم، حتى به آن اصولى كه از ناحیه پیامبر پیشنهاد مى شد و صد در صد به نفع آنها بوده نیز احترام نمى گذاشتند. از آن جا كه آنها، افراد كوردلى بودند، هرگز حاضر نبودند كه اصول و قوانین اسلامى را تحلیل و تجزیه كنند و لااقل اصولى را كه به نفع آنها و دیگران است از صمیم دل بپذیرند.

منافق نه طرح مى دهد و نه طرح مى پذیرد. او به سبب بیمارى «نفاق» كردار و گفتارش از محور عقل و خرد بیرون است; در حالى كه رسول خدا و مۆمنان به آیین وى، با لجوج ترین دشمنان خود در سرزمین «حدیبیه» كنار آمدند و انعطافى نشان دادند كه گروه تندرو و نزدیك بین را ناراحت ساخت.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع :

روزنامه کیهان

سایت معارف