تبیان، دستیار زندگی
زنان ایرانی در سال های اخیر به صورت متفاوت تری در قاب تلویزیون نقش می بندند، این آخرین نقاط این سیر را با هم بررسی می کنیم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیمای زن ایرانی در سریالهای ایرانی


جهان آفرینش پر است از مخلوقات مختلف و متنوعی که بر روی کره زمین زندگی می کنند. مخلوقاتی که هر یک در دسته ها و گروههای مختلفی وجود دارند. اما در میان تمامی این مخلوقات، مهمترین تقسیم بندی آفریدگار، تقسیم انسان ها به دو جنس مذکر و مونث است.

«خداحافظ بچه»،

زن ومرد، دو مخلوق متفاوت با خصوصیات متفاوتی هستند که وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرند، مقدمات شکل گیری یک خانواده را ایجاد می کنند. خانواده ای که می تواند موجب تداوم و بقای نسل های بعدی باشد. خانواده ای که مهمترین نهاد اجتماعی را تشکیل می دهد و از ارکان اساسی حیات جامعه و افراد محسوب می شود. خانواده ای که مکان مهمی برای تربیت یک نسل محسوب می شود. بنابراین مناسبات افراد یک خانواده و خصوصا زن و مرد، بسیار مهم است.

طبیعتا هر نقطه ای که به نوعی به مواجهه زن و مرد مربوط باشد، می تواند نقطه ای برای شکل گیری مباحث و گفتگوهای بسیار باشد. اصولا مناقشات بسیاری در رابطه با حقوق متقابل زن و مرد و وظایف و مسئولیت های این دو، مطرح است. این مسئله همچون سایر مسائل در رسانه ای همچون تلویزیون، هم انعکاس می یابد. اما آنچه مهم است اینکه نحوه این نمایش و بازتاب به چه صورت است و چه نمایشی از زن و مرد و نهاد خانواده، می تواند برای افراد جامعه مفید و قابل استفاده باشد؟

اما اکنون، زنان رسانه ما زنانی هستند که با گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده اند. زنانی که صیغه مردان متاهل مسن می شوند و بلافاصله هم بچه دار می شوند تا بتوانند برای خود زندگی خوبی دست و پا کنند

تقریبا در حدود دو دهه قبل، اغلب سریالهای تلویزیون به نمایش چهره یکسان و تکراری از زنان می پرداختند. در آن زمان، شرایط جامعه به گونه ای بود که از فضای جنگ خارج شده بود و زنانی که همسر و مادران شهید بودند، چهره پررنگی در رسانه داشتند. انها اسطوره صبر، مقاومت وفداکاری بودند و در همین محدوده زمانی سریالهای خارجی تلویزیون هم که بیشتر انها ژاپنی بودند، زنانی را نشان می دادند که مظهر تلاش و استقامت بودند و به زندگی و خانواده پایبند بودند و البته در برخی از موارد هم مورد ظلم وستم واقع می شدند.

خداحافظ بچه

اما اکنون، زنان رسانه ما زنانی هستند که با گذشته تفاوتهای زیادی پیدا کرده اند. زنانی که صیغه مردان متاهل مسن می شوند و بلافاصله هم بچه دار می شوند تا بتوانند برای خود زندگی خوبی دست و پا کنند. زنانی که تهدید می کنند و خیانت می کنند. زنانی که برای دستیابی به اهداف خود دست به هر کاری می زنند. دروغ می گویند و دزدی می کنند و تمام این اعمال و رفتار خود را به نوعی توجیه می کنند که گویا حق طبیعی آنها همین بوده که دست به چنین اقداماتی بزنند.

البته نباید این نکته را هم نادیده گرفت که مردانی که در کنار این زنان نشان داده می شوند هم افرادی پر عیب و نقص هستند. اما نمایش چهره زنان ضعیف تر است. مثل سریال "خداحافظ بچه" که اخیرا پخش شد. در این سریال این طور نشان داده شد که یک خانم با داشتن پنج فرزند و گذشتن سالها از ازدواجش، به این دلیل که شاغل است و وقت ندارد با شوهرش صبحانه بخورد، محکوم به این است که همسرش به طور پنهانی خانم جوانی را صیغه کند و سپس این خانم جوان برای بسته نگه داشتم دهانش، اقدام به باج خواهی از مرد کند. در این جا به نظر می رسد مقصران اصلی زنان هستند و عمل آن آقا هم توجیه می شود. چون او از جانب همسرش انطور که باید و شاید، مورد مهر و عطوفت قرار نگرفته است و همین امر موجب شده تا نسبت به داشتن همسر دوم، تمایل پیدا کند.

در جامعه ای که سن ازدواج بالا رفته و درصد بالایی از زنان متاهل، انگیزه و علاقه ای به مادر شدن ندارند، واقعا سوژه ای بهتر از زن صیغه ای وجود ندارد؟

متاسفانه این قبیل موضوعات، دائما در سریالهای تلویزیونی تکرار می شوند و معلوم نیست نشان دادن چنین تصویری از زنان، قرار است به چه صورت به تقویت نقش زن در جامعه و خانواده، کمک کند.

تا ثریا

در جامعه ای که سن ازدواج بالا رفته و درصد بالایی از زنان متاهل، انگیزه و علاقه ای به مادر شدن ندارند، واقعا سوژه ای بهتر از زن صیغه ای وجود ندارد؟ سوژه هایی که منجر به ایجاد نوعی احساس بدبینی در دختران مجرد و زنان متاهل می شود...اگر اکنون وقت نمایش زنی معتدل ، مدبر، خوش فکر، مطلوب وشایسته از تلویزیون ملی نیست، پس چه زمان باید شاهد نمایش چنین شخصیت هایی باشیم؟

ای کاش تریبونی وجود داشت تا صدای مردم را به گوش تولید کنندگان برنامه ها و سریال های تلویزیونی می رساندیم تا لااقل بدانند که زنان جامعه ما و به طور کلی مردم ما، از دیدن این موضوعات تکراری و چندش آور، خسته شده اند و حس می کنند به شعور و احساساتشان توهین شده است. به جای هدر دادن پول بیت المال، بهتر است به این فکر باشند که موضوعاتی سازنده و مفید را در تلویزیون مطرح کنند تا دردی از مردم دوا شود. موضوعاتی که در راستای ارتقای شخصیت زن و مرد ایرانی باشد. موضوعاتی که انسانیت و کمال را به تصور کشد.

حرف و سخن در این باره بسیار است و آنچه مهم است اینکه سیمای ملی در آینده چه خواهد کرد و چطور به این اوضاع، سر و سامان خواهد داد. آیا روزی می رسد که این موارد در رسانه ملی به تحقق رسند؟

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان